صبح و شعر
655 subscribers
2.13K photos
279 videos
331 files
3.22K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

آیا حکایتِ آن دیوانه را نشنیده‌اید که در روزِ روشن فانوسی افروخت و به بازار دوید در حالي که یکسره فریاد می‌زد: «در پیِ خدا می گردم! در پیِ خدا می‌گردم!» چون در آن میان بسیاري از مردم به خدا ایمان نداشتند، با شنیدنِ فریادهایِ دیوانه سخت خندیدند. یکي پرسید: «خدا گم شده است؟» و دیگري پرسید: «او مانند یک کودک راه‌اش را گم کرده؟ یا که پنهان شده است؟ نکند از ما می‌ترسد؟
آیا او به دریا زده و کوچ کرده است؟» و مردم این‌گونه فریادِ خنده سر دادند.
ناگهان دیوانه به میانِشان جَست و با نگاهِ سنگینِ خود میخکوبِشان کرد، سپس بانگ برآورد: «خدا کجاست؟ من اکنون به شما می‌گویم.
ما او را کُشتیم، من و شما! ما همه قاتلانِ خداییم! امّا چه‌گونه این کار از ما برآمد؟ چه‌گونه توانستیم دریا را تا ته سر بکشیم و بخشکانیم؟ چه کس به ما اسفنجي داد که با آن افق را سراسر محو کنیم؟ آنگاه که مدارِ زمین به گِردِ خورشید را گسستیم، آیا دانستیم که چه کردیم؟
اکنون زمین به کجا می‌شتابد؟ و ما به کجا بُرده می‌شویم، دور از تمامیِ خورشیدها؟ آیا ما واپس نمی‌رویم و پیاپی فرو نمی‌افتیم از این سوی و آن سوی، و از همه سوی؟ آیا دیگر فراز و فرودی در میان تواند بود؟ آیا به بیراهه‌یِ یک پوچیِ بی‌پایان کشیده نمی‌شویم؟ آیا نَفَسِ نیستی را که بر ما می‌وزد احساس نمی‌کنیم؟ آیا هوا سردتر نشده است؟ آیا شب هرچه بیش‌تر و بیش‌تر فراگیر نمی‌شود؟ آیا نمی‌باید از سپیده‌دم، فانوس‌ها را برافروزیم؟
آیا هنوز هم صدایِ گورکن‌هایي که خدا را به گور می‌سپارند نمی‌شنویم؟ آیا هنوز بویی از فروپاشیِ جسدِ خدایان به مشامِتان نرسیده است؟ خدایان نیز می‌گندند. خدا مرده است! و خدا مرده می‌مانَد! و ما او را کُشتیم. ما، قاتل‌ترینِ قاتلان، چه‌گونه می‌خواهیم خود را دلداری دهیم؟ خنجرهایِ ما خونِ مُقدّس‌ترین و قدرتمندترین چیزي را که دنیا تاکنون به خود دیده بود، ریخت: چه‌گونه می‌توانیم این خون را از خود بزداییم؟ با کدام آبِ مُقدّس خویشتن را تطهیر توانیم کرد؟ زین پس کدام آیینِ نو را به تاوانِ این براندازی می‌باید برپا سازیم؟
(۱۲۵)
✍🏻 #فردریش_نیچه
📚: #حکمت_شادان

📎فایل pdf کتاب را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_بیست_دوم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
"بخشی از یک شعر"

⁣يَعْبُرُ موكبُ الدكتاتور ⁣
فتصطكُّ أسنانُ الشوارعِ من الخوفِ ⁣
إذا كانتْ هذه وردةً، فما شَكْلُ السوطِ⁣
إذا كانَ هذا وطناً، فما شَكْلُ الزنزانة ⁣
منذُ سنينٍ لمْ أبلعْ ريقي⁣
لأتأكَّدَ أنَّ ما أشربهُ ليسَ وحولاً⁣
هم يصفعونَ أوطاننا على قفاها ونحن نتفرّجُ ⁣
هم يدلقون الوحولَ على ثيابنا ونحن نتفرّجُ ⁣
هم يسحبوننا من شواربنا إلى المظاهراتِ أو المقاصلِ ونحن نتفرّجُ

******
کاروان دیکتاتور می‌گذرد،⁣
دندان‌های خیابان‌ها از ترس چفت می‌شوند⁣
اگر گُل این است،
شلاق چگونه است؟⁣
اگر وطن این است،
اسارتگاه چگونه است؟⁣
سال‌هاست آبِ دهانم را قورت نداده‌ام⁣
که مطمئن شوم
آنچه می‌نوشم گل و لای نیست⁣
آن‌ها پسِ گردنِ وطنمان می‌زنند
و ما تماشا می‌کنیم⁣
آن‌ها لجن بر لباس‌هایمان می‌پاشند
و ما تماشا می‌کنیم⁣
آن‌ها‌ ما را از سیبیل‌هایمان کشان‌کشان⁣
به راهپیمایی‌ها و صلابه‌ها می‌برند،
و ما تماشا می‌کنیم...⁣



✍🏻: #عدنان_الصائغ
مترجم : سعید هلیچی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_بیست_سوم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح و شعر
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━ *خداوند بهترین یاور ماست* ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━  #مشاهير ━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━ من خيال می‌كنم كه اگر در پايتخت در زير چشم حكومت يك صندوق قرض الحسنه يا شركت مضاربه‌ای( كه اين روزها حرفش زده می‌شود) كلاه مردم ساده…
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
من در قعر ضمیر خود احساسی دارم و آن این که رسالت ایران به پایان نرسیده‌است و شکوه و خرمی او به او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران می‌تواند قد راست کند و آنگونه که درخور فرهنگ تمدن و سالخوردگی اوست نکته‌های بسیاری به جهان بیاموزد…(توجه به عمق ایران)

تا سال‌ها پیش کمتر بدبین بودم، ولی در این سال‌ها، افت اخلاقی مردم مرا غمناک کرده‌است. اگر ملتی از حداقل سطوح اخلاقی خودش تنزل کند برگرداندن آن به طرف اصول اخلاقی، مشکل است.

📚: زندگی عشق و دیگر هیچ
✍🏻: #محمدعلی_اسلامی_ندوشن گرامی یاد و مانا نامش☘️
شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی زادهٔ ۱۳۰۳/۳/۶ در ندوشن،و‌درگذشت۱۴۰۱/۲/۶ که پس از ۱۸ماه (بازگشت پیکر استاد به ایران) در پنجشنبه دوم آذرماه۱۴۰۲ مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر اسلامی در نیشابور انجام شد، آیین تشییع از کنار آرامگاه خیام آغاز و پیکر به سمت آرامگاه عطار منتقل شد و طبق وصیت‌نامه‌اش در شهر نیشابور که به عنوان بلاکشیده‌ترین شهر از آن نام‌ برده‌ بود، به خاک سپرده شد.
دکتر ندوشن در مدت ۵۰ سال بیش از ۵۰ کتاب و صدها مقاله در باب فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی به رشته تحریر درآورده است.
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
#حافظ
__
🟩 توضیح شعر به قلم استاد #اسلامی_ندوشن:(تامل در حافظ، ص۲۲۱)

🔰وجه صوری: برخورد ۲ الف(اگر از)، غلبه د(۸) و ن(۶)، برخورد ۲ پ(پرده پندار).
از پرده‌برون‌شدن اصطلاح موسیقی است، به دو معنا از هنجار متداول خارج شدن یا مکنون خود را بیرون‌ریختن یا دل‌به‌دریا‌زدن.

🔰 وجه معنوی: عیب مکن، چاشنی طنز دارد، یعنی عیب‌کردن تو از نفهمیدن توست و دنباله  آن می‌خواهد بگوید: ببین چه تفاوتی! آنچه تو آن را قابل سرزنش می‌بینی، من شکرگزارش هستم.
شکر ایزد خطابش به مدعی نوعی است.
پندار، خیال باطل است. می‌گوید: ارزش داشت که در نزد مردم به شیدایی شهره گردم، ولی در خیال باطل نَمانم. روشن‌بینی را به قیمت محرومیت می‌خرد.
پرده پندار مجموع خرافه‌هایی است که ذهن مردم قرن را پوشانده است، و سوداگران خرافه، پرده‌دار آن هستند.

◀️: متن روی سنگ مزار دکتر اسلامی نُدوشن (طبق وصیتشان)
به خط استاد محمود رهبران.

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅 « #بدرقه »

حرفِ اضافۀ «#به» در اصل َد یا پَد بوده‌است و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله

واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربی‌شدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بدرقه کردن: همراهی کردن، مشایعت کردن برای خداحافظی

بعضی فرهنگ‌نویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشه‌شناسی‌اش به خطا رفته‌اند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کرده‌اند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقرب‌الموارد)


✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین‌ گویه‌ها

در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
چو قیصر نگه کرد و آن نامه دید
ز لشکر گرانمایه‌ای برگزید

فرستاد تازان به نزد گراز
کزان ایزدت کرده‌بد بی نیاز

که ویران کنی تاج و گاه مرا
به آتش بسوزی سپاه مرا

کز آن نامه جز گنج دادن بباد
نیامد مرا از تو ای بد نژاد

مرا خواستی تا به خسرو دهی
که هرگز مبادت بهی و مهی

به ایران نخواهند بیگانه‌ای
نه قیصر نژادی نه فرزانه‌ای

به قیصر بسی کرد پوزش گراز
به کوشش نیامد بدامش فراز

گزین کرد خسرو پس آزاده‌ای
سخن گوی و دانا فرستاده‌ای

یکی نامه بنوشت سوی گراز
که‌ای بی بها ریمن دیو ساز

تو را چند خوانم برین بارگاه
همی دورمانی ز فرمان و راه

کنون آن سپاهی که نزد تواند
بسال و به ماه اورمزد تواند

به رای و به دل ویژه با قیصرند
نهانی به اندیشه دیگرند

برما فرست آنک پیچیده‌اند
همه سرکشی رابسیچیده‌اند

چواین نامه آمد بنزد گراز
پر اندیشه شد کهتر دیوساز

گزین کرد زان نامداران سوار
از ایران و نیران ده و دو هزار

بدان مهتران گفت یک دل شوید
سخن گفتن هرکسی مشنوید

بباشید یک چند زین روی آب
مگیرید یک سر به رفتن شتاب

چو هم پشت باشید با همرهان
یکی کوه کندن ز بن بر توان

#فردوسی
پادشاهی خسروپرویز

💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
ما
حتی منتظر،
ما
حتی مأیوس،
ما
حتی بی‌چراغ،
چشم‌هایِ خستهٔ خود را
از خورشید پس خواهیم گرفت.
ما
قلبِ شعله‌ورِ خویش را
بر دست گرفته بلند،
با زیباترینِ رؤیاها
قرار خواهیم گذاشت،
تمام…!

✍🏻: #سیدعلی_صالحی

#برای_زن_زندگی_آزادی
#برای_مرد_میهن_آبادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد
وگل قاصد که
بر دریاچه های باد میراند
او مرا تکرار خواهد کرد

#فروغ_فرخزاد


━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_پانسد_بیست_چهارم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM