صبح و شعر
638 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

گفت پیلی را آوردند بر سرچشمه‌ای که آب خورد،
خود را در آب می‌دید و می‌رمید او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد نمی‌دانست که از خود می‌رمد.
همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر چون در تست نمی‌رنجی چون آن را در دیگری می‌بینی می‌رمی و می‌رنجی.
آدمی دست مجروح در آش می‌کند و به انگشت خود می‌لیسد و هیچ از آن دلش برهم نمی‌رود چون بر دیگری اندکی نیم‌ریشی ببیند آن آش او را نگوارد.
همچنین اخلاق چون گرهاست و دنبل‌هاست چون دروست از آن نمی‌رنجد و بر دیگری چون اندکی ازان ببیند برنجد و نفرت گیرد.
همچنانک تو ازو می‌رمی او را نیز معذور می‌دار اگر از تو برمد و برنجد رنجش تو عذر اوست
زیرا رنج تو از دیدن آنست و او نیز همان می‌بیند که *«اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ » نگفت اَلْکَافِرِ زیرا که کافر را نه آنست که مرآة نیست اِلاّ از مرآة خود خبر ندارد


*مومن آینه مومن است.

✍🏻: #مولانا
📚 : فیه مافیه

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

مهمان پیری شدم در دیار بکر، که مال فراوان داشت و فرزندی خوبروی. شبی حکایت کرد که مرا به عمر خویش به جز این فرزند نبوده است. درختی در این *وادی زیارتگاه است که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند. شب‌های دراز در پای آن درخت بر حق بنالیده‌ام تا مرا این فرزند بخشیده است.
شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی‌گفت چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی و پدر بمردی.
خواجه شادی‌کنان که پسرم عاقل است و پسر طعنه‌زنان که پدرم *فرتوت.

سال‌ها بر تو بگذرد كه گذار
نكنى سوى *تربت پدرت
*تو به جاى پدر چه كردى خير؟
تا همان چشم دارى از پسرت!

✍🏻: #سعــــدی
📚: باب ششم (در ضعف و پیری)
وادی: بیابان، شهر
فرتوت: خرفت سال‌خورده
تربت : خاک، قبر.
تو در حق پدر چه کار نیکی انجام داده‌ای که انتظار و نوقع همان را از فرزندت داری.

🍃از هردست بدهی از همان پس می‌گیری🍃

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_نود_ششم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرديروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
 
گر درد عشق در دل و در جان اثر کند
در دردمند عشق چه درمان اثر کند

در دین عاشقان که از اسلام برترست
کفریست عشق تو که در ایمان اثر کند

در کنه وصف تو نرسد فهم چون منی
حاشا که در کمال تو نقصان اثر کند

از جور عشق تو دل و جانم خراب شد
در مملکت تعدی سلطان اثر کند

بعد از چنین ستم چه زیان دارد ار کنی
عدلی که در ولایت ویران اثر کند

ترسم که روز وصل نیابی اثر ز من
در من (اگر) فراق تو زین سان اثر کند

بسیار جهد کردم و خاطر بر آن گماشت
تا خدمتی کنم که ترا آن اثر کند

کردم برین قرار که یک شب بسوز دل
آهی کنم که در دلت ای جان اثر کند

شبها به گریه روز کنم در فراق تو
تا صبح وصل در شب هجران اثر کند

یک نکته از لب تو دلم را حیات داد
در مرده آب چشمه حیوان اثر کند

گر تو به لطف یاد کنی عاشقانت را
لطفت ز راه دور در ایشان اثر کند

یوسف چو پیرهن ببشیر وصال داد
بویش ز مصر تا در کنعان اثر کند

اشعار سیف جمله به ذکرت مرصعست
در زر و سیم سکه شاهان اثر کند

✍🏻: #سیف_فرغانی
سده ۷-۸

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

حـالـی درون پــرده بـسـی فـتـنـه مــی‌رود
تا آن زمان که پـرده بـر‌افـتـد چـه‌هــا کـنـنـد
#حافظ
خط: بختیاری
موسیقی: از آلبوم ساز قصه‌گو،
آواز : محمدرضا شجریان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_نود_هفتم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸☘️🌸
رنگین تر از حناست بهار و خزان ما
بردست خویش بوسه دهد باغبان ما


چون صبح درمحبت خورشید صادقیم
این تب برون نمی رود از استخوان ما



🎤: #ناهیدپرپینچی
✍🏻: ##صائب_تبریزی

درود صبحتان زیبا🍃🌱🪸🌸

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #خضری_خوانساری
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━
می‌شود بیرحم شد،
احساس را دور ریخت و مثل قصاب و جراح و یک نظامی به دیدن اشک و خون و رنج عادت کنی، ولی چه‌طور ممکنه حقیقت را بشناسی و آگاهانه نادیده‌اش بگیری؟!

دارم از شما می‌پرسم، آدمکشان ملعون! دارم در برابر چشم جهان و جهانیان از شما می‌پرسم،
آدمکشان ملعون، ای کلاغ‌هایی که بر مردار خلق نشسته‌اید، ای درندگان پست مفلوک!
شما مشتی درنده‌اید!
چرا برادرم را کشتید؟
اگر چهره‌ای انسانی داشتید، بر صورتتان سیلی می‌زدم، اما چهره‌تان پوزه‌ی کریه درندگان است.
تظاهر می‌کنید که انسانید، اما از زیر دستکش شما دارم چنگال مخفی شده‌تان را می‌بینم و جمجمه‌ی پهن و صاف درنده تان از زیر کلاه پیداست. پشت آن نطق‌های هوشمندانه‌تان صدای زنجیر پوسیده‌ی جنونتان به گوشم آشناست.

✍🏻 #لیانید_آندری‌یف
📚: خنده سرخ : رمانی ضدجنگ است که به شیوه سیال ذهن روایت می‌شود. ما این روایت را از زبان شخصى می‌شنویم که برادرش به جنگ رفته، دو پایش را از دست داده و عقلش زایل شده است.
ترجمه؛ حمیدرضا آتش‌برآب

#برای_صلح
#برای_انسان
#برای_زندگی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_نود_هشتم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
سرزمین از دست رفته

من دو دختر دارم
آن‌ها همه‌ی آن چیزی هستند
که از زمین می‌خواستم
تکه‌یی‌ زمین می‌خواستم
و شهری که در چشم‌اندازش
دو تپه باشد
و رودخانه‌ای که از میان‌شان عبور کند
و جزیره‌ای
می‌خواستم باشد آن زمین
که بگویم مالکش هستم
و مال خودم باشد
حالا آن دو بزرگ شده‌اند
و از من بسیار دورند
و توی ذهنم
شبیه دو مهاجری هستند
که آواره و بی‌جا مانده‌اند
در حافظه‌ای که
شبیه چشم‌اندازی پر از عشق است
جایی که تپه‌هایش
رنگ چشم‌های کودکی‌شان هست
و کودکان من، فرسنگ‌ها
از آن فاصله دارند
در شام‌گاهان
وقتی به ابتدای خوابم
می‌توانم ساحل خلیج دوبلین را
ببینم
و در ساحلش
سنگ‌فرش‌های پیاده‌روهاش
در اسکله‌ی گرانیتی آن قدم بزنم
به خود می‌گویم
آن‌ها چگونه می‌توانند
این‌جا را که من حس کرده‌ام
دیده باشند
قایق‌رانی در گرگ و میش
در خلیج و آب‌راهه‌هایش
پهن شدن سایه
روی همه چیزی که دارند
از هم جدا می‌شوند
و همه دوستت دارم‌هایی که
دارند از قلبت کنده می‌شوند
و ...
نام‌هایی که دوست‌شان داری
در سرزمینی که متعلق به اوست
هم‌چون دو دختر ایرلندی‌ات
که دیگر از تو جدا شده‌اند.

✍🏻: #ایوان_بولاند (ایرلند)
برگردان: سعید جهان‌پولاد و فیروزه محمدزاده

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_نود_نهم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━
تجربهٔ یونان قدیم بسیار اهمیت دارد، زیرا تنها دورهٔ رواج دیکتاتوری که از نظر شدت وحدت با دورهٔ کنونی دیکتاتوری قابل مقایسه باشد…رهبری حزب توده‌ها در دست یکی از اعضای خاندان‌های اشرافی قدیمی بود که پس از کسب قدرت، حکومتی استبدادی برپا می‌کرد، خاندان‌های اشرافی رقیب خود را به تبعید می‌فرستاد، اموال آن‌ها را مصادره می‌کرد و میان پیروان خود پخش می‌کرد.
نکتهٔ قابل توجه این‌که اعضای حزب دیکتاتور آینده را سربازان مزدور و مردمان ناراضی کوچه و بازار تشکیل می‌دادند، سربازانی که نه به شهر خود بلکه به فرمانده و خانوادهٔ او وفادار بودند، و مردمانی که از اشراف استثمارگر نفرت داشتند.
استفاده از سربازان برای هدف‌های گروهی زمانی ممکن شد که تشکیلات تازه‌ای در ارتش استقرار یافت؛ تشکیلاتی که براساس آن، همهٔ کسانی که می‌توانستند از سلاح خود استفاده کنند سرباز تلقی می‌شدند.
به این ترتیب بسیاری از مردم سرباز می‌شدند و جان خود را در راه میهن به خطر می‌انداختند، بی‌آن‌که در مجلس شهر کوچک‌ترین حقی داشته باشند. 

📚: مکتب دیکتاتورها ،از هفت رمان‌ برتر سیاسی جهان است، نویسنده در این اثر با طنزی تلخ شخصیت دلقک‌وار دو شخصیت داستانش را ترسیم می‌کند اما مسئله‌ای که در سطرسطر کتاب مطرح می‌شود به‌شدت دقیق و موشکافانه است و جایی برای خنده و سرگرمی باقی نمی‌گذارد. در کل کتاب و دیالوگ‌های شخصیت‌ها، تومازوی( شخصیت سوم) است که رشته سخن را در دست دارد و انگار او نماینده خود نویسنده است. درواقع سیلونه در لباس تومازوی تبعیدی تجربیات خود از مبارزه بر ضد دیکتاتوری را بازگو می‌کند و خواننده را وامی‌دارد تا بر جزییات گفته‌های او تأمل کند، به دلیل همین تجربهٔ طولانی و از نزدیک لمس‌شده، بیان سیلونه هرگز حالت بی‌تفاوت و یک‌بعدی تحلیل‌ها و نظریه‌پردازی‌های یک روشنفکر دور از صحنهٔ عملی مبارزه را به خود نمی‌گیرد.

✍🏻: #اینیاتسیو_سیلونه متولد ۱ مهٔ ۱۹۰۰ است او در ۱۹۲۱ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست و شروع به مبارزه با دستگاه فاشیستی موسولینی کرد. در ۱۹۲۷ سفری به شوروی کرد و پس از بازگشت از آن سفر مانند نویسندگان دیگر راه مستقلی در پیش گرفت. سیلونه که سال‌ها از پیشگامان مبارزه با فاشیسم بود، به نیکی دریافته بود که دغدغهٔ احزاب کمونیست برقراری دمکراسی نیست. از کتاب‌های او می‌توان؛ فونتامارا، نان و شراب، مکتب دیکتاتورها، دانهٔ زیر برف، یک مشت تمشک، خروج اضطراری، ماجرای یک پیشوای شهید، راز دل لوکا و روباه و گل‌های کاملیا را نام برد. 
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher