🌸☘️🌸
جانم خیال شد
به خیال خیال دوست
دل بیقرار گشت
به عشق وصال دوست
هر کس به آرزوی جمالست در جهان
مائیم و آرزوی خیال جمال دوست
✍🏻: #شاهنعمتالله
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@sobhosher
جانم خیال شد
به خیال خیال دوست
دل بیقرار گشت
به عشق وصال دوست
هر کس به آرزوی جمالست در جهان
مائیم و آرزوی خیال جمال دوست
✍🏻: #شاهنعمتالله
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@sobhosher
🌸☘️🌸
.
یاد آور پاییز تویی
حس یک صبح دلنشین
که می آیی
و هدیه می کنی شمیم عشق را
به برگ های دلتنگ تقویم
✍🏻: #امیر_محمدی
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون دلپذیر🍂
@sobhosher
🍃🌱🪸🌸
.
یاد آور پاییز تویی
حس یک صبح دلنشین
که می آیی
و هدیه می کنی شمیم عشق را
به برگ های دلتنگ تقویم
✍🏻: #امیر_محمدی
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون دلپذیر🍂
@sobhosher
🍃🌱🪸🌸
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
اتاقی نگاه میاندازم که در مدت شش ماه گذشته خانهام شده است.
چیز زیادی در آن وجود ندارد، یک تخت، یک پنجره با حفاظ آهنی و یک در دیگر که به سرویس کوچکی منتهی میشود و تنها راه من برای ورود به دنیایی دیگر است و تنها تزیینات آن یک دوش، روشویی، صابون و یک حوله هستند. با اینکه وجب به وجب این اتاق را میشناسم، باز هم با چشمانم جست و جو میکنم، چرا که همیشه فکر میکنم شاید جایی ندیده وجود داشته باشد که زندگیام را قابل تحملتر کند؛ مثلا میخی که با آن بتوانم پریشانیام را روی لبهی تخت خط خطی کنم، یا اگر ناگهان ناپدید شوم، اثری از من بر جا مانده باشد.
اما هیچ چیز وجود ندارد. به هرحال، هدف جک، مرگ من نیست.
وقتی او را جلوی در میبینم، مثل همیشه از اینکه قیافه اش کاملا طبیعی است، احساس آشفتگی میکنم، چرا که مطمئنا باید چیزی در صورتش باشد، گوشهای دراز و یا یک جفت شاخ که از ذات شیطانیاش خبر دهند.
✍🏻 # بی_ای_پاریس
📚: پشت درهای بسته( زندگی عالی یا خیالی واهی؟)
این کتاب روایتی است برگرفته از زوایای تاریک ذهن انسان. کتاب پشت درهای بسته در فضایی نقل میشود که دو عنصر ترس و تعلیقِ میان گذشته و حال خواننده را درجا میخکوب میکند خواننده در جدال بین عقل و احساس گرفتار میشود و مجبور به پیدا کردن راه فرار است.
راوی داستان زن جوانی به نام گریس است. اطرافیان گریس به زندگی او و همسر خوش سیمایش، جک، غبطه میخورند، غافل از آنکه حقیقتی ترسناک پشت درهای بسته انتظار خواننده را میکشد…
کتاب پشت درهای بسته رمانی است که رنگ و بوی ترس دارد و در عین حال خواننده را به تامل در تناقض میان ظاهر و باطن انسانها وامیدارد.
از همان اوایل کتاب میتوان حس کرد که ازدواج بین جک و گریس بر پایه فریبکاری استوار است و اون تصویر ازدواج همه چی چیز تمام، زیادی تصنعی است ولی کم کم متوجه میشویم که اوضاع خرابتر از این حرفهاست…
ترجمه: آرزو امیررضایی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
اتاقی نگاه میاندازم که در مدت شش ماه گذشته خانهام شده است.
چیز زیادی در آن وجود ندارد، یک تخت، یک پنجره با حفاظ آهنی و یک در دیگر که به سرویس کوچکی منتهی میشود و تنها راه من برای ورود به دنیایی دیگر است و تنها تزیینات آن یک دوش، روشویی، صابون و یک حوله هستند. با اینکه وجب به وجب این اتاق را میشناسم، باز هم با چشمانم جست و جو میکنم، چرا که همیشه فکر میکنم شاید جایی ندیده وجود داشته باشد که زندگیام را قابل تحملتر کند؛ مثلا میخی که با آن بتوانم پریشانیام را روی لبهی تخت خط خطی کنم، یا اگر ناگهان ناپدید شوم، اثری از من بر جا مانده باشد.
اما هیچ چیز وجود ندارد. به هرحال، هدف جک، مرگ من نیست.
وقتی او را جلوی در میبینم، مثل همیشه از اینکه قیافه اش کاملا طبیعی است، احساس آشفتگی میکنم، چرا که مطمئنا باید چیزی در صورتش باشد، گوشهای دراز و یا یک جفت شاخ که از ذات شیطانیاش خبر دهند.
✍🏻 # بی_ای_پاریس
📚: پشت درهای بسته( زندگی عالی یا خیالی واهی؟)
این کتاب روایتی است برگرفته از زوایای تاریک ذهن انسان. کتاب پشت درهای بسته در فضایی نقل میشود که دو عنصر ترس و تعلیقِ میان گذشته و حال خواننده را درجا میخکوب میکند خواننده در جدال بین عقل و احساس گرفتار میشود و مجبور به پیدا کردن راه فرار است.
راوی داستان زن جوانی به نام گریس است. اطرافیان گریس به زندگی او و همسر خوش سیمایش، جک، غبطه میخورند، غافل از آنکه حقیقتی ترسناک پشت درهای بسته انتظار خواننده را میکشد…
کتاب پشت درهای بسته رمانی است که رنگ و بوی ترس دارد و در عین حال خواننده را به تامل در تناقض میان ظاهر و باطن انسانها وامیدارد.
از همان اوایل کتاب میتوان حس کرد که ازدواج بین جک و گریس بر پایه فریبکاری استوار است و اون تصویر ازدواج همه چی چیز تمام، زیادی تصنعی است ولی کم کم متوجه میشویم که اوضاع خرابتر از این حرفهاست…
ترجمه: آرزو امیررضایی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_هشتاد_هشتم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_هشتاد_هشتم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
🌸☘️🌸
صبح یعنی
غزلی رنگ پریشانیِ عشق
فرصتی ناب
پر از بوسهٔ پنهانی عشق
چشم بر باد صبا و نفس آبی اشک
صبح یعنی
گذری بر دل بارانی عشق
✍🏻: #س_خلج
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@sobhosher
صبح یعنی
غزلی رنگ پریشانیِ عشق
فرصتی ناب
پر از بوسهٔ پنهانی عشق
چشم بر باد صبا و نفس آبی اشک
صبح یعنی
گذری بر دل بارانی عشق
✍🏻: #س_خلج
🎤: #ناهیدپرپینچی
درود صبحتون زیبا🍃🌱🪸🌸
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
هذا الوطن ليس لنا..
كل ما في الأرض والسماوات
والمحيطات للوطن
والوطن لبضعة لصوص..
آه يا سيدي الشرطي
أنا الانسان العربي لو كان لي حقوق كلب فرنسي
لصنعت المعجزات بقلمي البائس
ودفتري المهترئ هذا..
این وطن برای ما نیست..
هر آنچه که در زمین و آسمانها
و اقیانوسهاست برای وطن است
و وطن برای عدهای دزد
آه ای آقای پلیس..
اگر من انسان عرب
حقوق یک سگ فرانسوی را داشتم
با قلم اندوهگینم و این دفتر از دست رفتهام
معجزه ها میکردم....!
✍🏻: #محمد_الماغوط
برگردان: سعید هلیچی
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
هذا الوطن ليس لنا..
كل ما في الأرض والسماوات
والمحيطات للوطن
والوطن لبضعة لصوص..
آه يا سيدي الشرطي
أنا الانسان العربي لو كان لي حقوق كلب فرنسي
لصنعت المعجزات بقلمي البائس
ودفتري المهترئ هذا..
این وطن برای ما نیست..
هر آنچه که در زمین و آسمانها
و اقیانوسهاست برای وطن است
و وطن برای عدهای دزد
آه ای آقای پلیس..
اگر من انسان عرب
حقوق یک سگ فرانسوی را داشتم
با قلم اندوهگینم و این دفتر از دست رفتهام
معجزه ها میکردم....!
✍🏻: #محمد_الماغوط
برگردان: سعید هلیچی
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_هشتاد_نهم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب 😴
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از حکایتها و افسانههای قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_هشتاد_نهم
قصهگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
سایه در غروب
بگذار این بلوط از آن من باشد
این ستاره که زاد و رود مرا میبرد به کمانه
با پونهها میدرخشد و با زنگولهها
به نیمهی بامدادان
و بال کشیدهی کوه
چون سایه زند بر من
مهیای ملکوتم
در شتابی دیگر
بگذار این بلوط از آن من باشد.
(۲)
روزی قدیمی
چه در میانه باشد و
چه نه این آتش
تو خود گُلی باش
کودکم!
میان زخم اَطهَر و
رودخانه ی خفته در چشم ببر و
اَرغَنونی که باد در آن می نالد
و سپاس بر تو ای ماه
که می روی
به گریبان ستاره جوی مَجوس و
پهنه ای از مُرغان
گاه سایه
گاه اَشَهب
سوی تو می آیند و
تو مرده ای در فراز
چونان که قایقی بگذرد
بر آبهای ویران.
(۳)
دشنه
به رویای تو خواهم مُرد
با منشوری از راز و
گُلهای سپیده دمان
در علفِ حادثه
به قُطبِ آتش و
پلکِ گُشاده ی مهتاب
به رویای تو خواهم مُرد
با کاج بیکران و
پولاد کشیده ی دریا
در برقِ سیمینِ آسمان
به رویای تو خواهم مُرد
(۴)
روز سنگ
به قَناره ی خواب
بر دار می شود
ماه چشمه ها
و سگانی از ظهر و سنگ
سایه می شوند
به شراع نارنج وصدف
که سینه نهم
به صُفّه ی خون و فلسِ ماران
قیقاجِ مُرغان
ویرانی جبال و شقیقهها
در نسیمی که می وزد کفن درکف روز
بر دار می شود
ماه چشمه ها.
✍🏻: #قاسم_آهنینجان فراخور گرامی زادروزش ۲۶ شهریور ۱۳۳۷) 💐 مانا یاد و نامش☘️شاعر، منتقد ادبی و فیلمساز ایرانی بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۶۴ آغاز کرد. از او تاکنون بیش از ۱۱ جلد کتاب به چاپ رسیده است، که کتاب بچگیها در شب سقاخانه از وی، اثر برگزیده سال ۱۳۸۶ کشور شد.
شعر آهنینجان به تناسب محل سکونتش در خوزستان و مراوداتی که با شاعران آن خطه داشته، تحت تاثیر مولفههای شعر ناب و شعر دیگر است، ولی به عنوان شاعری مستقل و شاخص شناخته میشود. شعر او شعری تجریدی و با بیانی اشراقی است، که اغلب سرشار از تصاویر انتزاعی، همراه با زبانی موجز و فاخر میباشد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
سایه در غروب
بگذار این بلوط از آن من باشد
این ستاره که زاد و رود مرا میبرد به کمانه
با پونهها میدرخشد و با زنگولهها
به نیمهی بامدادان
و بال کشیدهی کوه
چون سایه زند بر من
مهیای ملکوتم
در شتابی دیگر
بگذار این بلوط از آن من باشد.
(۲)
روزی قدیمی
چه در میانه باشد و
چه نه این آتش
تو خود گُلی باش
کودکم!
میان زخم اَطهَر و
رودخانه ی خفته در چشم ببر و
اَرغَنونی که باد در آن می نالد
و سپاس بر تو ای ماه
که می روی
به گریبان ستاره جوی مَجوس و
پهنه ای از مُرغان
گاه سایه
گاه اَشَهب
سوی تو می آیند و
تو مرده ای در فراز
چونان که قایقی بگذرد
بر آبهای ویران.
(۳)
دشنه
به رویای تو خواهم مُرد
با منشوری از راز و
گُلهای سپیده دمان
در علفِ حادثه
به قُطبِ آتش و
پلکِ گُشاده ی مهتاب
به رویای تو خواهم مُرد
با کاج بیکران و
پولاد کشیده ی دریا
در برقِ سیمینِ آسمان
به رویای تو خواهم مُرد
(۴)
روز سنگ
به قَناره ی خواب
بر دار می شود
ماه چشمه ها
و سگانی از ظهر و سنگ
سایه می شوند
به شراع نارنج وصدف
که سینه نهم
به صُفّه ی خون و فلسِ ماران
قیقاجِ مُرغان
ویرانی جبال و شقیقهها
در نسیمی که می وزد کفن درکف روز
بر دار می شود
ماه چشمه ها.
✍🏻: #قاسم_آهنینجان فراخور گرامی زادروزش ۲۶ شهریور ۱۳۳۷) 💐 مانا یاد و نامش☘️شاعر، منتقد ادبی و فیلمساز ایرانی بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۶۴ آغاز کرد. از او تاکنون بیش از ۱۱ جلد کتاب به چاپ رسیده است، که کتاب بچگیها در شب سقاخانه از وی، اثر برگزیده سال ۱۳۸۶ کشور شد.
شعر آهنینجان به تناسب محل سکونتش در خوزستان و مراوداتی که با شاعران آن خطه داشته، تحت تاثیر مولفههای شعر ناب و شعر دیگر است، ولی به عنوان شاعری مستقل و شاخص شناخته میشود. شعر او شعری تجریدی و با بیانی اشراقی است، که اغلب سرشار از تصاویر انتزاعی، همراه با زبانی موجز و فاخر میباشد.
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅تاریخچهٔ #اپیلاسیون
پس سلیمان را مویِ پایِ بلقیس ناخوش آمد. آدمیان را گفت چه حیلت کنیم، گفتند به اُستُره بباید تراشیدن.
گفت پوستِ زنان نازک باشد و ببُرَد. دیوان گفتند این را به آهکِ نوره حیلت کنیم تا پوست را زیان ندارد.
و پیش از آن کس آن را ندانستهبود.
📚: بَلعَمی (اواسطِ قرنِ چهارمِ هجری)
تاریخِ بَلعَمی، به کوششِ محمدتقیِ بهار و محمدِ پروینِ گنابادی، تهران: انتشاراتِ ادارۀ کلِ نگارشِ وزارتِ فرهنگ، ۱۳۴۱، ص ۵۷۷.
⏪ کانال گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅تاریخچهٔ #اپیلاسیون
پس سلیمان را مویِ پایِ بلقیس ناخوش آمد. آدمیان را گفت چه حیلت کنیم، گفتند به اُستُره بباید تراشیدن.
گفت پوستِ زنان نازک باشد و ببُرَد. دیوان گفتند این را به آهکِ نوره حیلت کنیم تا پوست را زیان ندارد.
و پیش از آن کس آن را ندانستهبود.
📚: بَلعَمی (اواسطِ قرنِ چهارمِ هجری)
تاریخِ بَلعَمی، به کوششِ محمدتقیِ بهار و محمدِ پروینِ گنابادی، تهران: انتشاراتِ ادارۀ کلِ نگارشِ وزارتِ فرهنگ، ۱۳۴۱، ص ۵۷۷.
⏪ کانال گزین گویهها
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان
#برای روزهای خوب که ساختنیاند
@sobhosher
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان
#برای روزهای خوب که ساختنیاند
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بدو گفت کاین عهد من یاددار
همه گفت بدگوی را باددار
سخنهای من چون شنودی بورز
مگر بازدانی ز ناارز ارز
جهان راست کردم به شمشیر داد
نگه داشتم ارج مرد نژاد
چو کار جهان مر مرا گشت راست
فزون شد زمین زندگانی بکاست
ازان پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
چنین است کردار گردان سپهر
گهی درد پیش آردت گاه مهر
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نعم اندرون زفتی آردت و بوس
زمانی یکی بارهای ساخته
ز فرهختگی سر برافراخته
بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بینهیب
نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد
#فردوسی
نشانی: پادشاهی اردشیر
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شاهنامه
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
بدو گفت کاین عهد من یاددار
همه گفت بدگوی را باددار
سخنهای من چون شنودی بورز
مگر بازدانی ز ناارز ارز
جهان راست کردم به شمشیر داد
نگه داشتم ارج مرد نژاد
چو کار جهان مر مرا گشت راست
فزون شد زمین زندگانی بکاست
ازان پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
چنین است کردار گردان سپهر
گهی درد پیش آردت گاه مهر
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نعم اندرون زفتی آردت و بوس
زمانی یکی بارهای ساخته
ز فرهختگی سر برافراخته
بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بینهیب
نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد
#فردوسی
نشانی: پادشاهی اردشیر
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher