صبح و شعر
659 subscribers
2.13K photos
278 videos
331 files
3.21K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #رابرت_فراست
اشتراک مضمون با رباعی #خیام

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

مگر چه خواستم از وطن؟
جز لقمه‌ای نان
و خیالی آسوده.
چه می‌‌خواهم؟
جز تکه‌ای آ‌فتاب
و بارانی که آهسته ببارد،
جز پنجره‌ای که رو به عشق و آزادی گشوده شود

مگر چه می‌خواستم
ازین بیشتر؟
كه به من نداد

برای همين نيمه شبی
دروازه‌اش را شکستم و از آن بیرون رفتم
برای همیشه بیرون رفتم ....

✍🏻&🎤: #شیرکوبیکس

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی ، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_پنجاه_یکم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

آزادی و تو

به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی‌ست،
چه بگویم؟
من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم خورشید است
که چتر سرگیج‌هام را
– همچنان که فرو نشستن فواره‌ها
از ارتفاع گیج پیشانی‌ام می‌کاهد –
در حریق باز می‌کند؛
اما بر خورشید هم
برف نشست.
چه بگویم به آوای دور شدن کشتی‌ها
که کالاشان جز آب نیست
– آبی که می‌خواست باران باشد –
و بادبان‌هایشان را
خدای تمام خداحافظی‌ها
با کبوتران از شانه‌ی خود رم داده –
۲
خیش‌ها
_ببین!_
شیار آزادی می‌کنند
در آن غروب که سربازان دل
همه سوراخ گشته‌اند.
آزادی: من این عید سروهای ناز را
همه روزه تازه تر می‌یابم
در چشمانی که انباشته از جمله‌های بی‌نقطه
و از آسمان خدا آبی‌تر است.
آزادی : ماهیان نیمه شب آتش گرفته‌اند
تا همچنان که هفته
در قلب تو
به پایان می‌رسد،
دریا را چون شمعدانی هزار شاخه برداری
آزادی
که از حروف جداجدا آفریده شده است.
دو فرهاد، پس از مه،
یکی انتحار کرد و یکی گریست
در بامداد فلج
که حرکت صندلی چرخدار
صدای خروس بود،
و ماهیان حوض
از فرط اندوه
به روی آب آمدند.
دو فرهاد
هر یک با دلی
چون عطر آب، حجیم
لیک تنها با یک تیشه.

✍🏻: #بیژن_الهی، نقاش، شاعر و مترجم آوانگارد و پیشرو ایرانی فراخور گرامی زادروزش💐.مانا یاد و نامش☘️🙏🏻
از جمله شاخصه‌های مهم اشعار بیژن الهی چینش منحصربه‌فرد واژگان و خلق صحنه‌های بدیع و تصویرسازی‌های تازه و نو در شعر فارسی بود. شعرهایش سرشار از عبارات پنهان، لطیف و عجیب است که مدرن و بی‌بعد و بی‌ایدئولوژی هستند. مدرن به‌آن‌دلیل که در زمان کنونی تازه دارند همچون گنجی از دل خاک برمی‌خیزند، انگار تازه دارند کشف می‌شوند یا کشف می‌کنند. بی‌بعد چون عناصر درونی همه ساده و بومی‌اند و بی‌تاریخ مصرف لذا تفسیرپذیرند و ترجمه‌پذیر.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅 « #پهپاد
نوواژۀ پهپاد از کنارِ هم گذاشتنِ حروفِ اولِ این واژه‌ها ساخته شده:
پ: پرنده
ه: هدایت
پ: پذیر
ا: از
د: دور
یعنی «پرندۀ هدایت‌پذیر از دور».
این نوع واژه‌ها را اصطلاحاً سرنام می‌نامند.
معادلِ انگلیسیِ پهپاد drone است.
بعضی‌ها به‌ غلط پهباد می‌گویند و می‌نویسند.

✍🏻: #بهروز_صفرزاده
📚: گزین گویه‌ها

در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

زنی بود گشتاسپ را هوشمند
خردمند وز بد زبانش به بند

ز آخر چمان باره‌ای برنشست
به کردار ترکان میان را ببست

از ایران ره سیستان برگرفت
ازان کارها مانده اندر شگفت

نخفتی به منزل چو برداشتی
دو روزه به یک روزه بگذاشتی

چنین تا به نزدیک گشتاسپ شد
به آگاهی درد لهراسپ شد

بدو گفت چندین چرا ماندی
خود از بخل بامی چرا راندی

سپاهی ز ترکان بیامد به بلخ
که شد مردم بلخ را روز تلخ

همه بلخ پر غارت و کشتن است
از ایدر ترا روی برگشتن است

بدو گفت گشتاسپ کین غم چراست
به یک تاختن درد و ماتم چراست

چو من با سپاه اندرآیم ز جای
همه کشور چین ندارند پای

چنین پاسخ آورد کاین خود مگوی
که کای بزرگ آمدستت به روی

شهنشاه لهراسپ را پیش بلخ
بکشتند و شد بلخ را روز تلخ

همان دختران را ببردند اسیر
چنین کار دشوار آسان مگیر

اگر نیستی جز شکست همای
خردمند را دل نرفتی ز جای

وز انجا به نوش آذراندر شدند
رد و هیربد را بهم برزدند

ز خونشان فروزنده آذر بمرد
چنین کار را خوار نتوان شمرد

دگر دختر شاه به آفرید
که باد هوا هرگز او را ندید

به خواری ورا زار برداشتند
برو یاره و تاج نگذاشتند

چو بشنید گشتاسپ شد پر ز درد
ز مژگان ببارید خوناب زرد

بزرگان ایرانیان را بخواند
شنیده سخن پیش ایشان براند

#فردوسی

💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 📝 #شنبه‌هاباداستان‌های_شاهنامه

پرچمداران شجاع تاریخ
بخش اول

○ پهلوانی به نام "گرامی" وقتی می‌بیند پرچم ایران به زمین افتاده، آنرا بر می‌دارد اما دشمن دست راست او را قطع می کنند، گرامی پرچم را به دهان گرفته و به نبرد ادامه می‌دهد....

#یونس_پیرزاده
🎤#صفورا_نظری

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
تهران! من از تو هیچ نمی‌خواهم،
جز تکه-پاره‌های گریبانم نوستالژیای مرگ مکرر را تزریق کن دوباره پریشانم
تهران،
دلت همیشه غبارآلود، رویای سنگ‌خیز تو وهم‌آلود پهلویِ پهنه‌های تو خون‌آلود، پس یا بمیر یا که بمیرانم

من زخمی از توام، تو چرا زخمی؟ ابروشکسته، خسته، پر از اخمی
ای پایتخت بخت، چه سرسختی، انکار کن، بگو که نمی‌دانم

امّ‌القرای غربتی و دیزی، ای باغ دشنه! باغچه‌ی تیزی!
گور اقاقی و ون و تبریزی، حالا تو را چگونه بترسانم؟

ای سرزمین آدمک و مردک، الّاکلنگ دوز و کلک، بی‌شک
چاه درک، مخازن نارنجک، فندک‌ بزن، بسوز و بسوزانم شمس العماره‌های پر از ماری، دیوآشیان بی در و دیواری سردابی از جنازه و مرداری، از عشق های بی سر و سامانم ای شهر شحنه‌خیز! چه مشکوکی!
چه کافه‌های خلوتِ متروکی
گردوی سرنوشت! چرا پوکی؟ از روز و روزگار پشیمانم

ده ماه سال عاطلی و تعطیل، قانون تو قواعد هردمبیل
ای جنگل زنان و صف و زنبیل، هم‌میهنان مرد پشیمانم

قاجار غرق سور و سرورت کرد، صاحبقران تنور بلورت کرد
دارالفنون قرین غرورت کرد، در فکر پیش از این و پس از آنم

مشروطه شهر شعر و شعورت کرد، شاهی دوباره از همه دورت کر‌د
تا .. کودتا که زنده به گورت کرد، خون می‌خورم، هر آینه می‌خوانم

دیدی که دختر لر از اینجا رفت؟ حتا امیر، دلخور از اینجا رفت دل نیز با دلِ پُر از اینجا رفت، من دل شکسته‌ام که نمی‌مانم

شریان فاضلاب‌ترین‌هایی، شن‌ زاری از سراب‌ترین‌هایی ویران‌تر از خراب‌ترین‌هایی، من روح رودهای خروشانم هرشنبه سوری تو پر از کوری، مامورهای خنگ به مزدوری با لحن خشک و جمله‌ی دستوری، اما به من چه؟ من نه مسلمانم قحطی زد و دیار دمشقم سوخت، خانه به خانه لانه‌ی عشقم سوخت
در پلک خود کفن شد و از غم سوخت، هر دختری که شد دل و شد جانم

✍🏻: #محمدرضا_حاج_رستمبگلو
📚. واپسین تانگو در مهتاب


━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

گالیله هیچگاه نفهمید
زمین خواب رفته است.
در زیر،
چکمه ی بیداد!

#نصرت_رحمانی

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

دلم گرفته
درست مثل لک‌لکی
که بال‌هایش را برای کوچ امتحان می‌کند....

#گروس_عبدالملکیان

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
#داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از حکایت‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی، عربی و هندی به نقل از شهریار ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است
بیشتر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_پنجاه_دوم
قصه‌گو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

ناقوس مرگ اسطوره از۲۵۰۰سال پیش تاکنون بارها به صدا درآمده است، اما هر بار اسطوره با نیرویی تازه و در هیئتی دیگر سر برآورده و بقای خود را استمرار بخشیده است، چرا؟
منتقدان اسطوره و کسانی که فقط بر کارکردهای نامطلوب آن در جهان معاصر انگشت می گذارند هنوز هم کم نیستند، اما تقریبا هیچ یک از آنها برای این سوال پاسخی ندارند که چرا اسطوره ها در دنیای مدرن و پسامدرن کنونی هم چنان به حیات خود ادامه می‌دهند و تولید و باز تولید می‌شوند. اگر اسطوره ها آن طور که شماری از نظریه پردازان اعتقاد دارند نوعی علم ابتدایی و یا نوعی دین ابتدایی‌اند، در دوران ما و پس از به کرسی نشستن علم و دین پیشرفته، راز ماندگاری و بقای آن ها چیست؟
آیا فقط توهماتی شیرین و تسکین دهنده اند که در دنیای توفانی، آرامشی خوش و غیر مسئولانه را به ما هدیه می دهند؟
و یا سرنخ هایی هستند که ما را در جست و جوی معنای زندگی یاری می‌دهند و با ما از یک شب بلند طولانی سخن می‌گویند که از نیاکان پیش از تاریخمان تا به امروز تاب‌اش آورده ایم؟
اسطوره با علم، عقل، هنر، دین و عاطفه چه نسبتی دارد؟
قهرمان اسطوره کیستند و شباهت حیرت انگیز آنها از کجا ناشی می‌شود؟
و سرانجام اسطوره در دنیای معاصر چه جایگاهی دارد؟
✍🏻: #عباس_مخبر (متولد ۱۹ تیرماه ۱۳۳۲ در سیوند)، فراخور گرامی زادروز استاد💐 مترجم و پژوهشگر اسطوره اسطوره‌شناسی ایران و حهان

📚 : مبانی اسطوره شناسی
📎 فایل‌های صوتی درس‌گفتارهای استاد #مخبر را در این کانال تلگرامی بشنوید.👈🏻 @mytology

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

دو امیرزاده در مصر بودند. یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت.
عاقبة‌الاَمر آن یکی علاّمه عصر گشت و این یکی عزیز مصر شد.
پس این توانگر به چشم حقارت در فقیه نظر کردی و گفتی: من به سلطنت رسیدم و این همچنان در مسکنت بمانده است.
گفت: ای برادر! شکر نعمت باری عزّ اسمه همچنان افزون‌تر است بر من که میراث پیغمبران یافتم یعنی علم و تو را میراث فرعون و هامان رسید یعنی ملک مصر.

من آن مورم که در پایم بمالند
نه زنبورم که از دستم بنالند

کجا خود شکر این نعمت گزارم
که زور مردم آزاری ندارم

✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم : در فضیلت قناعت

* مَسکَنَت : تنگ‌دستی٫ بیچارگی
*باری آفریدگار
*عزَّ‌اسمُهُ :نام او عزیز و ارجمند باد

🍃می بخور ، منبر بسوزان، مردم‌آزاری نکن.🍃

@sobhosher