━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
یکی گفت که: اینجا چیزی فراموش کرده ام.
خداوندگار (مولانا) فرمود که: در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست.
اگر جمله چیزهارا فراموش کنی و آن را فراموش نکنی، باک نیست.
و اگر جمله را بجا آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی، هیچ نکرده باشی – همچنانکه پادشاهی تورا به ده فرستاده برای کار معین، تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی، چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی، چنان است که هیچ نگزاردی.
پس، آدمی درین عالم برای کاری آمده است،
و مقصود آن است،
چون آن نمیگزارد، پس، هیچ نکردهباشد.
✍🏻: #مولانا
📚 :فیه مافیه
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#نثر_فارسی
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
یکی گفت که: اینجا چیزی فراموش کرده ام.
خداوندگار (مولانا) فرمود که: در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست.
اگر جمله چیزهارا فراموش کنی و آن را فراموش نکنی، باک نیست.
و اگر جمله را بجا آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی، هیچ نکرده باشی – همچنانکه پادشاهی تورا به ده فرستاده برای کار معین، تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی، چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی، چنان است که هیچ نگزاردی.
پس، آدمی درین عالم برای کاری آمده است،
و مقصود آن است،
چون آن نمیگزارد، پس، هیچ نکردهباشد.
✍🏻: #مولانا
📚 :فیه مافیه
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ یکی را از بزرگان به محفلی اندر همیستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه میکردند.
سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم.
کُفَیتَ اَذیً یا مَن یَعُدُّ مَحاسنی
علانیَتی هذا ولم تدرِ ما بَطَنَ
شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است
وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش
طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق
تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
اوصاف :صفتها
مبالغه: زیادهروی
کُفَیتَ اَذیً یا مَن یَعُدُّ مَحاسنی
علانیَتی هذا ولم تدرِ ما بَطَنَ: کافیست، آزارم نده!
ای که خوبیهایم را میشماری
تو این را آشکار کردی و نمیدانستی آنچه پنهان است.
شخصم: ظاهرم
خوبمنظر: زیبا
خبث: پلیدی
خجل: سرافکنده، شرمگین
🍃از روی ظاهر دیگران را داوری نکنیم و در وصف ظاهر دیگران اغراق نکنیم🙂 بهقول معروف پاچهخاری نکن🍃
@sobhosher
#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺
✨ یکی را از بزرگان به محفلی اندر همیستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه میکردند.
سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم.
کُفَیتَ اَذیً یا مَن یَعُدُّ مَحاسنی
علانیَتی هذا ولم تدرِ ما بَطَنَ
شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است
وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش
طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق
تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
✍🏻: #سعــــدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)
اوصاف :صفتها
مبالغه: زیادهروی
کُفَیتَ اَذیً یا مَن یَعُدُّ مَحاسنی
علانیَتی هذا ولم تدرِ ما بَطَنَ: کافیست، آزارم نده!
ای که خوبیهایم را میشماری
تو این را آشکار کردی و نمیدانستی آنچه پنهان است.
شخصم: ظاهرم
خوبمنظر: زیبا
خبث: پلیدی
خجل: سرافکنده، شرمگین
🍃از روی ظاهر دیگران را داوری نکنیم و در وصف ظاهر دیگران اغراق نکنیم🙂 بهقول معروف پاچهخاری نکن🍃
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
😴
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیستم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیستم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا
روزی ، شبی ، وقتی ، دمی ، با ما نپردازی چرا
با غمزگان مست گو ، صلح است ما را با شما
بر زه کمان کردن که چه، وین ناوک اندازی چرا
گر نیستی در خون من ، خصم دل مجنون من
از زلف طرّاری که چه ، وز غمزه طنازی چرا
آشفته چون من بلبلی بر گل ستان روی تو
افتاده در بند قفس با این خوش آوازی چرا
سر پیش حکمت بر زمین، داریم و نامت بر نگین
بر عاجزان ممتحن این گردن افرازی چرا
نا کرده از شهد لبت روزی به عمدا چاشنی
شب های تا روزم چو شمع از سوز بگدازی چرا
با آن که داری روز و شب ، با من مصاف و عربده
من صلح را در می زنم تو جنگ آغازی چرا
گه انتظارم می دهی گه نا امیدم می کنی
با چون نزاری والهای این بل عجب بازی چرا
✍🏻: #حکیم_نزاری
سدهٔ هفتم
نزاری همدورهٔ سعدی بود.
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا
روزی ، شبی ، وقتی ، دمی ، با ما نپردازی چرا
با غمزگان مست گو ، صلح است ما را با شما
بر زه کمان کردن که چه، وین ناوک اندازی چرا
گر نیستی در خون من ، خصم دل مجنون من
از زلف طرّاری که چه ، وز غمزه طنازی چرا
آشفته چون من بلبلی بر گل ستان روی تو
افتاده در بند قفس با این خوش آوازی چرا
سر پیش حکمت بر زمین، داریم و نامت بر نگین
بر عاجزان ممتحن این گردن افرازی چرا
نا کرده از شهد لبت روزی به عمدا چاشنی
شب های تا روزم چو شمع از سوز بگدازی چرا
با آن که داری روز و شب ، با من مصاف و عربده
من صلح را در می زنم تو جنگ آغازی چرا
گه انتظارم می دهی گه نا امیدم می کنی
با چون نزاری والهای این بل عجب بازی چرا
✍🏻: #حکیم_نزاری
سدهٔ هفتم
نزاری همدورهٔ سعدی بود.
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دلت میخواست بعد از پشیمانیات از جدایی، یارت مانند #سعدی 🥰میگفت:
“آن که برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت
به همه عالمش از من نتوانند خرید”
اما مثل 🤨 #وحشی_بافقی بود و گفت:
“ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش”.
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️
دلت میخواست بعد از پشیمانیات از جدایی، یارت مانند #سعدی 🥰میگفت:
“آن که برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت
به همه عالمش از من نتوانند خرید”
اما مثل 🤨 #وحشی_بافقی بود و گفت:
“ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش”.
━•··•✦❁🌸❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
😴
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_یکم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_یکم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
هنگامی که زور و خشونت وارد زندگی آرام مردم شود، چهرهاش از فرط غرور و اعتمادبهنفس گلگون خواهد شد؛ گویی پرچم به دست میگیرد و فریاد میکشد: «من خشونتم! کنار بروید! متفرق شوید! لهتان میکنم!» ولی زور و خشونت بهسرعت پیر میشود؛ چند سالی که بگذرد، دیگر آن اعتمادبهنفس را نخواهد داشت و برای آنکه خود را سر پا نگه دارد و چهرهی موجهی از خود نشان دهد، بهحتم ناگزیر است «دروغ» را نیز متحد خود کند. زیرا زور و خشونت را با هیچچیز جز دروغ نمیتوان پنهان کرد و دروغ نیز فقط با زور و خشونت سر پا میماند. خشونت هم دست سنگین خود را هر روز بر شانهی همه فرود نمیآورد: او از ما فقط طلب اطاعت و فرمانبری از دروغ دارد، طلب شرکت هرروزه در دروغ. بنیاد سرسپردگی همین است.
سادهترین و دستیابترین کلید رهایی ما نیز، که به آن بیتوجهیم، در همینجاست: عدم مشارکت شخصی در دروغ! بگذار دروغ همهچیز را پوشانده باشد، بگذار دروغ بر همهچیز سلطه یافته باشد، ولی ما در کوچکترین کاری که از دستمان برمیآید راسخ باقی بمانیم: بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!
این همان شکاف کوچک حلقهی شومِ بیعملیِ ماست. سادهترین کار برای ما و ویرانگرترین برای دروغ.
زیرا هنگامی که مردم یک گام از دروغ فاصله بگیرند، دروغ ساده و آسان از بین میرود. دروغ مانند ویروس فقط در انسانها زنده است.
از مردم دعوت نمیکنیم به میدانها بیایند و حقیقت را با صدای بلند فریاد کنند و جلو همگان بگویند که چه فکری میکنند. به این حد رشد نکردهایم. لازم نیست. ترسناک است. ولی دستکم از گفتن آنچه فکر نمیکنیم دست برداریم.
✍🏻 #آلکساندرسولژنیتسین
ترجمهی آبتین گلکار
📚: زیستن نه بر پایهی دروغ
#برای_آزادی
#برای_آگاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#يك_برگ_كتاب
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
هنگامی که زور و خشونت وارد زندگی آرام مردم شود، چهرهاش از فرط غرور و اعتمادبهنفس گلگون خواهد شد؛ گویی پرچم به دست میگیرد و فریاد میکشد: «من خشونتم! کنار بروید! متفرق شوید! لهتان میکنم!» ولی زور و خشونت بهسرعت پیر میشود؛ چند سالی که بگذرد، دیگر آن اعتمادبهنفس را نخواهد داشت و برای آنکه خود را سر پا نگه دارد و چهرهی موجهی از خود نشان دهد، بهحتم ناگزیر است «دروغ» را نیز متحد خود کند. زیرا زور و خشونت را با هیچچیز جز دروغ نمیتوان پنهان کرد و دروغ نیز فقط با زور و خشونت سر پا میماند. خشونت هم دست سنگین خود را هر روز بر شانهی همه فرود نمیآورد: او از ما فقط طلب اطاعت و فرمانبری از دروغ دارد، طلب شرکت هرروزه در دروغ. بنیاد سرسپردگی همین است.
سادهترین و دستیابترین کلید رهایی ما نیز، که به آن بیتوجهیم، در همینجاست: عدم مشارکت شخصی در دروغ! بگذار دروغ همهچیز را پوشانده باشد، بگذار دروغ بر همهچیز سلطه یافته باشد، ولی ما در کوچکترین کاری که از دستمان برمیآید راسخ باقی بمانیم: بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!
این همان شکاف کوچک حلقهی شومِ بیعملیِ ماست. سادهترین کار برای ما و ویرانگرترین برای دروغ.
زیرا هنگامی که مردم یک گام از دروغ فاصله بگیرند، دروغ ساده و آسان از بین میرود. دروغ مانند ویروس فقط در انسانها زنده است.
از مردم دعوت نمیکنیم به میدانها بیایند و حقیقت را با صدای بلند فریاد کنند و جلو همگان بگویند که چه فکری میکنند. به این حد رشد نکردهایم. لازم نیست. ترسناک است. ولی دستکم از گفتن آنچه فکر نمیکنیم دست برداریم.
✍🏻 #آلکساندرسولژنیتسین
ترجمهی آبتین گلکار
📚: زیستن نه بر پایهی دروغ
#برای_آزادی
#برای_آگاهی
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
📡 #پیام_ادبی ━•··•✦❁🔆
انجمن #شعر غزلستان برگزار میکند
با اجرای :
فرشته خدابنده و هنرمند صداپیشه "آراد "
باحضور شاعران ، پیشکسوتان و اهالی هنر و موسیقی
#زمان:
#پنجشنبهها ساعت ۱۶
#مکان :
#تهران- خیابان کارگر شمالی بازارچه پارک لاله_ کافه قادری
࿇༅✿ @ghazalestan_org ✿༅࿇
پیج رسمی #انجمن_غزلستان
━•··•✦❁🌐❁✦•··•━
@sobhosher
انجمن #شعر غزلستان برگزار میکند
با اجرای :
فرشته خدابنده و هنرمند صداپیشه "آراد "
باحضور شاعران ، پیشکسوتان و اهالی هنر و موسیقی
#زمان:
#پنجشنبهها ساعت ۱۶
#مکان :
#تهران- خیابان کارگر شمالی بازارچه پارک لاله_ کافه قادری
࿇༅✿ @ghazalestan_org ✿༅࿇
پیج رسمی #انجمن_غزلستان
━•··•✦❁🌐❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
😴
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_دوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_دوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تا بهحال برای آزادی زیر تیغِ مرگ جنگیدهای؟
تا به حال با دست یک غریبه به خطر افتادهای؟
یا به دهان کثیفِ حرامزادهها و آدم فروشها شلیک کرده ای؟
نه عزیز من،
ما با هم فرق داریم
من برعکس تو،
در این جهان هیچ رهبری را به رسمیت نمیشناسم
در مدرسه سرم گرمِ کتاب و درس بودم،
تو در حال عیش و نوش
تو روی سنگهای مرمر دست در دست جنتلمنها میرقصیدی
من کف خیابان دست به دست عزراییل
تو در رختخواب گرم در خواب ناز بودی
من با تن شکسته و درد شکنجه ها به دیوار بازداشتگاه تکیه داده بودم،
در آرزوی مرگ
گفتم که من،
در این جهان هیچ رهبری را به رسمیت نمیشناسم، اما
تو را بسیار دوست دارم
همانقدر که یک زندانی محکوم به اعدام،
زندگی را دوست دارد.
✍🏻: #ییلماز_گونی/ ترکیه
برگردان: رامین زارعی
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعرجهان
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
تا بهحال برای آزادی زیر تیغِ مرگ جنگیدهای؟
تا به حال با دست یک غریبه به خطر افتادهای؟
یا به دهان کثیفِ حرامزادهها و آدم فروشها شلیک کرده ای؟
نه عزیز من،
ما با هم فرق داریم
من برعکس تو،
در این جهان هیچ رهبری را به رسمیت نمیشناسم
در مدرسه سرم گرمِ کتاب و درس بودم،
تو در حال عیش و نوش
تو روی سنگهای مرمر دست در دست جنتلمنها میرقصیدی
من کف خیابان دست به دست عزراییل
تو در رختخواب گرم در خواب ناز بودی
من با تن شکسته و درد شکنجه ها به دیوار بازداشتگاه تکیه داده بودم،
در آرزوی مرگ
گفتم که من،
در این جهان هیچ رهبری را به رسمیت نمیشناسم، اما
تو را بسیار دوست دارم
همانقدر که یک زندانی محکوم به اعدام،
زندگی را دوست دارد.
✍🏻: #ییلماز_گونی/ ترکیه
برگردان: رامین زارعی
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
📡 #پیام_ادبی ━•··•✦❁🔆
.
#انجمن_ادبی_ارگ_ری
با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری برگزار می کند
گردهمایی ادبی
" چو ایران نباشد تن من مباد "
#بزرگداشت_فردوسی و پاسداشت #زبان_پارسی
کارشناسی و اجرا : مهدی میرآقایی
شاهنامه خوانی و نقالی : فریبا جباری
#زمان: شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#مکان: #شهرری _میدان نماز فرهنگسرای ولا سالن مجتمع فرهنگی شیخ ابوالفتوح رازی
━•··•✦❁🌐❁✦•··•━
@sobhosher
.
#انجمن_ادبی_ارگ_ری
با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری برگزار می کند
گردهمایی ادبی
" چو ایران نباشد تن من مباد "
#بزرگداشت_فردوسی و پاسداشت #زبان_پارسی
کارشناسی و اجرا : مهدی میرآقایی
شاهنامه خوانی و نقالی : فریبا جباری
#زمان: شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#مکان: #شهرری _میدان نماز فرهنگسرای ولا سالن مجتمع فرهنگی شیخ ابوالفتوح رازی
━•··•✦❁🌐❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
😴
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_سوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
#داستان_شب
📖 هزار و یک شب مجموعهایست از داستانهای افسانهای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران میگذرد.
#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_چهارسد_بیست_سوم
داستانگو: #ليلا_پراشيده
@sobhosher
Telegram
attach 📎
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
چه منظره ی غم انگیزی است تماشای مردمی که منتظرند خدا همهی کارها را درست کند.
چیزهایی هستند که برای همه ارزش یکسان ندارند، چیزهایی که باید بارشان را تک و تنها روی گرده بکشیم، نمی شود از چیزی که در درون ما جریان دارد با همه حرف زد. بیشتر وقتها حتی نمی فهمند از چه چیزی حرف می زنیم.
وجدانم آزارم نمی داد. هیچ دلیلی نبود که بدهد.وقتی نفرت دست ما را میگیرد، وقتی اسیر چنگال وسوسهای میشویم که کرختمان میکند، هرگز لازم نداریم که درد پشیمانی را حس کنیم و لازم نیست وجدانمان نیش بزند و آزارمان بدهد.
✍🏻: #کامیلو_خوزه_سلا، رماننویس و شاعر اسپانیایی به سال ۱۹۱۶ چشم به جهان گشود وی بعد از دوره ابتدایی و متوسطه در دانشگاه به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت، ولی بعدها به ادبیات روی آورد. وی در سال ۱۹۸۹ جایزه #نوبل ادبیات را دریافت کرد.
📚: خانواده پاسکوآل دوآرته
روایت افرادیست که در یکقدمی مرگ ایستادهاند و صادقانه و بیقضاوت گذشتهی خودشان را شرح میدهند.
خانواده پاسکال دوارته روایتی زیبا از زندگی در فقر خشونتبار و قتل بیهدف است که با نثری ساده بیان شده است. کارهای سلا بیشتر به ظرفیت بیپایان انسانی برای خشونت و درگیری میپردازد. قدرت این رمان در انسانیت پاسکوال و دیدگاههای مختلفی است که توسط شاهدین در پایان ارائه میشود.
پاسکوآل در عین شرارت موجود بینواییست که به نمایندگی از فرزندان خانوادههای از همگسیخته و نالایق، تباهی را تجربه میکند. قاتلی که خودش قربانی جهل و نادانی و فقر خانوادهاش شدهاست.
برگردان : فرهاد غبرائی
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
*خداوند بهترین یاور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#مشاهير
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
چه منظره ی غم انگیزی است تماشای مردمی که منتظرند خدا همهی کارها را درست کند.
چیزهایی هستند که برای همه ارزش یکسان ندارند، چیزهایی که باید بارشان را تک و تنها روی گرده بکشیم، نمی شود از چیزی که در درون ما جریان دارد با همه حرف زد. بیشتر وقتها حتی نمی فهمند از چه چیزی حرف می زنیم.
وجدانم آزارم نمی داد. هیچ دلیلی نبود که بدهد.وقتی نفرت دست ما را میگیرد، وقتی اسیر چنگال وسوسهای میشویم که کرختمان میکند، هرگز لازم نداریم که درد پشیمانی را حس کنیم و لازم نیست وجدانمان نیش بزند و آزارمان بدهد.
✍🏻: #کامیلو_خوزه_سلا، رماننویس و شاعر اسپانیایی به سال ۱۹۱۶ چشم به جهان گشود وی بعد از دوره ابتدایی و متوسطه در دانشگاه به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت، ولی بعدها به ادبیات روی آورد. وی در سال ۱۹۸۹ جایزه #نوبل ادبیات را دریافت کرد.
📚: خانواده پاسکوآل دوآرته
روایت افرادیست که در یکقدمی مرگ ایستادهاند و صادقانه و بیقضاوت گذشتهی خودشان را شرح میدهند.
خانواده پاسکال دوارته روایتی زیبا از زندگی در فقر خشونتبار و قتل بیهدف است که با نثری ساده بیان شده است. کارهای سلا بیشتر به ظرفیت بیپایان انسانی برای خشونت و درگیری میپردازد. قدرت این رمان در انسانیت پاسکوال و دیدگاههای مختلفی است که توسط شاهدین در پایان ارائه میشود.
پاسکوآل در عین شرارت موجود بینواییست که به نمایندگی از فرزندان خانوادههای از همگسیخته و نالایق، تباهی را تجربه میکند. قاتلی که خودش قربانی جهل و نادانی و فقر خانوادهاش شدهاست.
برگردان : فرهاد غبرائی
━•··•✦❁💟❁✦•··•—
@sobhosher
〰️🔅✅🔅〰️
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #زندگی ، #بندگی »
همچنان که سنگریزههای کف رودخانه هر چه بیشتر در گذر آب باشند بیشتر سابیده میشوند، واژهها هم در درازای زمان هرچه بیشتر به کار گرفته شوند کوتاهتر میشوند یا دگردیسه میشوند [تغییر شکل میدهند].
بر این پایه، در گذرِ طبیعی واژهها از پهلوی به پارسی نو دگرگونیهایی رخ داده است.
🔍دگردیسی “ک” و”گ” به “ه” در پایان بسیاری از واژهها.
نگر به اینکه در دوره آغازین زبان دری واک “گ” نوشته نمیشده و گاه بر بالای “ک” سه تا نقطه گذاشته میشده در بسیاری جاها “گ” به دیسه “ک” نوشته شده است. در زیر نمونههایی از دگردیسی واکهای “ک” و “گ” به واک “ه” میآید:
دستک= دسته
روزنامک= روزنامه
پرندک= پرنده
چشمک= چشمه
خجستک= خجسته
زادگ= زاده
نشستگ= نشسته
خجستگ = خجسته
✅ نمونههای فراوان دیگری از واژههای پهلوی هستند که به زبان دری آمدهاند و “ک” و “گ” در پایان آنها به “ه” دگردیسه شده است. مانند دهنه، دماغه، دندانه، گوشه، کمره، گونه، لبه، پوسته، رویه، تنه، شانه، خنده و ریشه.
👌🏻یادآوری : نامهایی که در پارسی میانه پایانشان دارای “گ” بوده و در پارسی نو “گ” به “ه” دگردیسی داده است، هنگام بیشال [جمع] بستن با نشانه “ان”، دوباره واک “ه” به “گ” دگردیسه میشود، یا به زبانی دیگر، این نامها با “گان” جمع میشوند. مانند
ستاره ستارگان، بنده بندگان، بیچاره بیچارگان، تشنه تشنگان، زنده زندگان.
به همین ترتیب در ساخت اسم و صفت که با اضافه شدن “ی” و یا“انه” انجام مىشود؛ “ه” حذف میشود: زندگی ،بچگانه.
✍🏻: #سامان_حسنی
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher
🔍 #راز_واژه
درود
🔅 « #زندگی ، #بندگی »
همچنان که سنگریزههای کف رودخانه هر چه بیشتر در گذر آب باشند بیشتر سابیده میشوند، واژهها هم در درازای زمان هرچه بیشتر به کار گرفته شوند کوتاهتر میشوند یا دگردیسه میشوند [تغییر شکل میدهند].
بر این پایه، در گذرِ طبیعی واژهها از پهلوی به پارسی نو دگرگونیهایی رخ داده است.
🔍دگردیسی “ک” و”گ” به “ه” در پایان بسیاری از واژهها.
نگر به اینکه در دوره آغازین زبان دری واک “گ” نوشته نمیشده و گاه بر بالای “ک” سه تا نقطه گذاشته میشده در بسیاری جاها “گ” به دیسه “ک” نوشته شده است. در زیر نمونههایی از دگردیسی واکهای “ک” و “گ” به واک “ه” میآید:
دستک= دسته
روزنامک= روزنامه
پرندک= پرنده
چشمک= چشمه
خجستک= خجسته
زادگ= زاده
نشستگ= نشسته
خجستگ = خجسته
✅ نمونههای فراوان دیگری از واژههای پهلوی هستند که به زبان دری آمدهاند و “ک” و “گ” در پایان آنها به “ه” دگردیسه شده است. مانند دهنه، دماغه، دندانه، گوشه، کمره، گونه، لبه، پوسته، رویه، تنه، شانه، خنده و ریشه.
👌🏻یادآوری : نامهایی که در پارسی میانه پایانشان دارای “گ” بوده و در پارسی نو “گ” به “ه” دگردیسی داده است، هنگام بیشال [جمع] بستن با نشانه “ان”، دوباره واک “ه” به “گ” دگردیسه میشود، یا به زبانی دیگر، این نامها با “گان” جمع میشوند. مانند
ستاره ستارگان، بنده بندگان، بیچاره بیچارگان، تشنه تشنگان، زنده زندگان.
به همین ترتیب در ساخت اسم و صفت که با اضافه شدن “ی” و یا“انه” انجام مىشود؛ “ه” حذف میشود: زندگی ،بچگانه.
✍🏻: #سامان_حسنی
در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐
@sobhosher