صبح و شعر
652 subscribers
2.14K photos
280 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #فردوسی
برگردان: وحید بیداریان
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

نباید شنیدن ز نادان سخن
چو بد گوید از داد فرمان مکن

همه راستی باید آراستن
نباید که دیو آورد کاستن

چواین گفت‌ها بشنود پارسا
خرد راکند بر دلش پادشا

کند آفرین تاج برشهریار
شود تخت شاهی برو پایدار

بنازد بدو تاج شاهی و تخت
بداندیش نومید گردد زبخت

چو برگردد این چرخ ناپایدار
ازو نام نیکو بود یادگار

#فردوسی

💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Ba de Ma
Shervin Hajipour
“رقص زبان روح است که در اعماق درون پنهان است.”

در روز جهانی #رقص💃🕺
گرامی یاد فرزندان ایران‌زمین که برای آزادی با مرگ رقصیدند.

بَعد ما بارون میباره عَطر آزادی
پُر میشه این خونه از رَقص و گل و شادی

شروین حاجی پور

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ 📝 #شنبه‌هاباداستان‌های_شاهنامه

🔅 کودکی با موهای سپید
🔹بخش دوم
البرز کوه 🌻

○ در بالای البرزکوه ، پرنده ای به نام سیمرغ لانه دارد. او وقتی به پرواز در می آید نوزادی را تنها در بیابان می بیند و...


✍🏻: #یونس_پیرزاده
🎤: #الهام_رضازاده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

ما با دسیسه زیباترین کلمات
ما از زخم خاور از میانه
ما همدست خدایان آسیایی
از اسامی مو به سوی
اتراق های خانه به جان
از وطنخواهی یک به چند
از شرط ها
گلوی بریده مشروط
معنای فرودمیده در پهنای جادو
ما
با کفش های جفت برای فرمانبری
با کفش های تا به تا برای امتناع
از برابر خانه هایمان باد می وزد
در راستای تکان تابوت ها در روی رگ های منحنی کبود
ابر هنوز اشکال بد دارد
آسمان از ور پرنده کج است
افتادگی چین خورده یائسگی پوست
به رنگ مس
به رنگ سختی خستگی
ما
روی دیوارها نوشتیم
و بعد
روی دیوارها
و بعد
روی پوست
و بعد
روی ماسه های کنار دریایی خروشان
و گاه عاشقانه بر درختان
می نوشتنی به پاک شدن
می نوشتنی پاک شدنی به فراموشی
ما همدست با خدایان آسیایی
می دویم که بخوابیم
می دویم که بمیریم 

✍🏻: #مظاهر_شهامت

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


خواهم که ترا در بر بنشینم و بنشانم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

✍🏻: #رهی_معیری فراخور گرامی زادروزش 💐 مانا نام و‌ یادش


━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


آن که خواب خوشم از دیده ربوده‌است تویی
و آن که یک بوسه از آن لب نربوده‌است منم

#رهی_معیری


━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_پانزدهم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸🌱🍃
نسیم صبح پنداری ز کوی یار می‌آید

به جان‌ها مژده می‌آرد که آن دلدار می‌آید

✍🏻: #سیف_فرغانی
🎤: #ناهیدپرپینچی

درود صبحتون زیبا
🌸🌱🍃


@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏·

داستان آخرین امپراتور

«نیاکان ما، استخوان رعیت ملات دیوار می‌کردند و جاودانه می‌شدند، از سر‌ها هرم می‌ساختند و جاودانه می‌شدند، کشور‌ها می‌گشودند و جاودانه می‌شدند، کتاب‌ها می‌سوزاندند و جاودانه می‌شدند. نفرین بر این روزگار ناساز! خواستیم دیواری بسازیم، مهندسان ضریب ایمنی ملات انسانی را ناکافی اعلام کردند. فرمان دادیم برای‌مان یک چشم برای میل کشیدن بیاورند و حتا به چشم مرده رضایت دادیم، عرض کردند مدت هاست بانک اندرونه و اندام بازارش را سخت در قبضه دارد.
به سوزاندن کتاب‌های شخصی خودمان رضایت دادیم، نگرانی از اعتراض جمعیت‌های مدافع آزادی بیان و قلم مانع‌مان شد. به گشودن کشورکی امید بستیم، سرنوشت صدام حسین را یادآورمان شدند.
به صدراعظم فرمودیم: “پس می‌فرمایید ما را از امپراتوری و کیا و بیای نیاکان‌مان فقط اسمش مانده است”؟
صدر اعظم پیشنهادی عرض کرد که تاکنون هیچ امپراتوری پیش از ما درایت آن را نداشته و سبب خواهد شد اسم ما نیز به رسم نیاکان‌مان جاودانه شود.
پس، اینک، به التماس صدر اعظم و به این امید که این بار مانعی ما را از صدور فرمان‌مان باز ندارد، امر می‌نماییم هر آن چه مواد و ابزار و دستگاه سمعی و بصری است و در مالکیت شخص همایونی‌مان بر آن‌ها جای هیچ شبهه‌ای نیست، اعم از نوار صوتی و ویدئویی، چه کاست و چه رل و صفحه و دیسکت و CD و DVD و فلش USB و فیلم و عکس، در کلیه قطع‌ها و از انواع مصالح، و هم چنین تمامی وسایل فرستنده و گیرنده و ضبط و پخش و نگهداری صوت و تصویر، اعم از انواع دوربینی و رادیویی و تلویزیونی و رایانه‌ای و فیبری و دیجیتال و دیتا، در سرتاسر املاک شخصی‌مان، از عرصه و اعیان، مستفلات و مستحدثات، آپارتمان و ویلا – به استثنای آن چه در اجاره غیر می‌باشد و ما را بر آن مقی نیست – جمع‌آوری شود و در میدان جمهوری گرد آید تا آن‌ها را به دست مبارک خود بسوزانیم و جاودانه شویم».
چنین نیز کردند و برای آن که تاریخ، نخستین صوت و تصویر سوزان را برای جاودان به خاطر بسپارد، از مراسم فیلم‌ها گرفتند.

✍🏻: #مدیا_کاشیگر فراخور گرامی زادروز مترجم، نویسنده و شاعر نامی سرزمینمان💐 مانا یاد و نامش
📚 : خاطره‌‌ای فراموش‌ شده‌ از فردا

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع* زهد و پرهیز.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مُصحف* عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته.
پدر را گفتم از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای* بگزارد چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند.
گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی*.

نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار* در پیش
گرت* چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش


✍🏻: #سعــــدی

📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)

مولع:ولع و جدیت داشتن
مصحف: قرآن
دوگانه: نماز
در پوستین خلق افتادن: عیب‌جویی و غیبت کردن
پرده پندار: حجاب گمان و خیال

🍃_همه حمال عیب خویشتنیم
طعنه بر عیب دیگران چه زنیم؟🍃

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب  مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

  #هزار_و_یک_شب
🔸   #شب_چهارسد_شانزدهم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سحر گه چون نسیم زلف آن دلدار می‌آید

درخت شوقم از برگش به برگ و بار می‌آید
#اوحدی_مراغه‌ای


درود صبحتون زیبا
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

راز تو فاش می کنم صبر نماند بیش از این
بیش فلک نمی‌کشد درد مرا و نی زمین

این دل من چه پرغم است وان دل تو چه فارغ است
آن رخ تو چو خوب چین وین رخ من پر است چین

تا که بسوزد این جهان چند بسوزد این دلم
چند بود بتا چنان چند گهی بود چنین

سر هزارساله را مستم و فاش می کنم
خواه ببند دیده را خواه گشا و خوش ببین

شور مرا چو دید مه آمد سوی من ز ره
گفت مده ز من نشان یار توایم و همنشین

خیره بماند جان من در رخ او دمی و گفت
ای صنم خوش خوشین ای بت آب و آتشین

ای رخ جان فزای او بهر خدا همان همان
مطرب دلربای من بهر خدا همین همین

عشق تو را چو مفرشم آب بزن بر آتشم
ای مه غیب آن جهان در تبریز شمس دین

✍🏻: #مولوی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
مثنوی_و_غزل_دو_عرصه_تجلی_شعر_فارسی_و_منزلت_مولانا_در_این_دو_قلمرو.pdf
158.7 KB
پیشنهاد #مطالعهٔ #مقاله

عنوان: «مثنوی» و «غزل» دو عرصه تجلی شعر فارسی و منزلت مولانا در اين دو قلمرو

✍🏻: #منوچهر_دانش‌پژوه شاعر و نویسنده و شاه‌نامه پژوه
گرامی یادش☘️

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

گر جور کنی نیاورم دل ز تو باز
ور ناز کنی به جان پذیرم ز تو ناز

چون بنده نپیچد ز خداوندان سر
وانگاه خداوند چنان بنده نواز

#اوحدی_مراغه‌ای
سده هشتم
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher