سخنرانی دهه اول محرم - جلسه نهم
با موضوع:
#ویژگی_های_مشترک_دشمنان امام حسین (ع) و امام زمان (عج)
#عدم_بصیرت
مسجد حسینی شیراز
(هر شب ساعت: 21:30)
پایگاه نشر آثار حجت الاسلام راجی
@rajii_ir
با موضوع:
#ویژگی_های_مشترک_دشمنان امام حسین (ع) و امام زمان (عج)
#عدم_بصیرت
مسجد حسینی شیراز
(هر شب ساعت: 21:30)
پایگاه نشر آثار حجت الاسلام راجی
@rajii_ir
#ویژگی_های_مشترک_دشمنان امام حسین (ع) و امام زمان (عج) - جلسه نهم
منبر دهه اول محرم:
مسجد حسینی - شیراز
—----------------------------------
🔷 موضوع شب نهم: عدم بصیرت🔷
👈 عدم بصیرت:
🔸اسحاق بن عمار گويد: به امام صادق (ع) گفتم: قربانت، من همسايهاى دارم بسيار نماز مىخواند و بسيار صدقه مى دهد و بسيار هم به حج مىرود و بد هم نيست، امام فرمود: اى اسحاق، فهم و بصیرتش از دین چگونه است؟ گفتم: قربانت، فهمی از دین ندارد. امام فرمود: اين كارها مقامى از او بالا نبرند.
🔸افراد بی بصیرت هم خودشان ضربه می خورند و هم به دیگران ضربه می زنند. معنای بصیرت، زیرکی، هوشیاری و چشم عقل و به معنای درست تر عقل چشم است! در طول تاریخ هر کس بی بصیرت بود در مقابل اولیای خدا قرار گرفت.
تشخیص حق مقابل باطل سخت نیست، بلکه وقتی باطل لباس حق بپوشد سخت می شود! مثلا آب حق است، خشکی باطل است اما آنجایی که سراب هست سخت می شود. دوست حق است، دشمن باطل است اما آنجایی که منافق در برابر انسان قرار بگیرد تشخیص سخت می شود. علی (ع) حق است، معاویه باطل است اما وقتی قرآن بر سر نیزه می رود کار مشتبه می شود. اسلام حق است، کفر باطل است اما آنجایی که اسلام آمریکایی می شود تشخیص سخت می شود.
🔸شرایط حضرت امیر(ع) از پیامبر(ص) سخت تر بود، چون پیامبر با کفر مطلق می جنگیدند، ولی حضرت امیر (ع) سه جنگ انجام دادند که هر سه جنگ با مسلمان ها بود؛ با کسانی که نماز می خواندند و روزه می گرفتند. در سپاه حضرت علی (ع) قرآن خوانده می شد، در سپاه معاویه هم قرآن خوانده می شد. تشخیص حق و باطل در آنجا سخت شده بود.
🔸وقتی امام علی (ع)، ابن عبّاس را فرستاد تا اصحاب نهروان را پند دهد، ابن عبّاس پس از بازگشتن، آنها را چنین توصیف کرد: از کثرت عبادت پیشانی های شان پینه بسته است. زانوها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان زمین گذاشته اند و در مقابل حقّ به خاک افتاده اند همچون پاهای شتر سفت شده است.
👈 قاری جهنمی
🔸نیمه شب امیر مومنان علی (ع) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند. او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت. امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، از اهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد». کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام) از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!! مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت. کمیل در جبهه همراه علی (علیه السلام) بود، علی (علیه السلام) به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل این سر همان شخصی است که نیمه شب قرآن می خواند و تو را مجذوب ساخته بود. کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.
کار حضرت علی (ع) تا اینقدر سخت بود. در آنجا فقط کسانی که اهل بصیرت بودند نجات پیدا کردند. کسانی که بی بصیرت بودند نتوانستند این جریان ها را تحمل کنند. ممکن است انسان های زاهد و عابدی هم باشند مثل خواجه ربیع در مشهد، که مردم به زیارتش می روند؛ وي ازجمله افرادي بود كه در هنگام جنگ صفين، اميرالمومنين علي (عليه السلام) را تنها گذاشته و در جنگ با معاويه شك كرد و براي اينكه از صحنه كاملا دور شود، به ايران نقل مكان کرد. اینها بی بصیرت بودند. حق و باطل را از هم تشخیص نمی دادند.
👈 اقسام بصیرت:
🔹1. بصیرت اعتقادی: اینکه اعتقادات انسان درست باشد. عبدالعظیم حسنی اعتقاداتش را بر امام هادی(ع) عرضه کرد. آیا ما هم اعتقاداتمان را بر یک اسلام شناس عرضه کرده ایم؟ ما باید اعتقاداتمان را بر یک اسلام شناس عرضه کنیم و آنها را تصحیح کنیم.
🔸حسن ابن عبدالله انسان عابدی بود که امام کاظم(ع) را قبول نداشت. او پس از پرس و جو از علما، به نتیجه نرسیده بود که خود آقا عقاید او را اصلاح کردند و شیعه شد.
🔹2. بصیرت اخلاقی: انسان باید بداند در امور اخلاقی چه اموری را انجام بدهد یا ندهد.
ادامه 👇👇👇
منبر دهه اول محرم:
مسجد حسینی - شیراز
—----------------------------------
🔷 موضوع شب نهم: عدم بصیرت🔷
👈 عدم بصیرت:
🔸اسحاق بن عمار گويد: به امام صادق (ع) گفتم: قربانت، من همسايهاى دارم بسيار نماز مىخواند و بسيار صدقه مى دهد و بسيار هم به حج مىرود و بد هم نيست، امام فرمود: اى اسحاق، فهم و بصیرتش از دین چگونه است؟ گفتم: قربانت، فهمی از دین ندارد. امام فرمود: اين كارها مقامى از او بالا نبرند.
🔸افراد بی بصیرت هم خودشان ضربه می خورند و هم به دیگران ضربه می زنند. معنای بصیرت، زیرکی، هوشیاری و چشم عقل و به معنای درست تر عقل چشم است! در طول تاریخ هر کس بی بصیرت بود در مقابل اولیای خدا قرار گرفت.
تشخیص حق مقابل باطل سخت نیست، بلکه وقتی باطل لباس حق بپوشد سخت می شود! مثلا آب حق است، خشکی باطل است اما آنجایی که سراب هست سخت می شود. دوست حق است، دشمن باطل است اما آنجایی که منافق در برابر انسان قرار بگیرد تشخیص سخت می شود. علی (ع) حق است، معاویه باطل است اما وقتی قرآن بر سر نیزه می رود کار مشتبه می شود. اسلام حق است، کفر باطل است اما آنجایی که اسلام آمریکایی می شود تشخیص سخت می شود.
🔸شرایط حضرت امیر(ع) از پیامبر(ص) سخت تر بود، چون پیامبر با کفر مطلق می جنگیدند، ولی حضرت امیر (ع) سه جنگ انجام دادند که هر سه جنگ با مسلمان ها بود؛ با کسانی که نماز می خواندند و روزه می گرفتند. در سپاه حضرت علی (ع) قرآن خوانده می شد، در سپاه معاویه هم قرآن خوانده می شد. تشخیص حق و باطل در آنجا سخت شده بود.
🔸وقتی امام علی (ع)، ابن عبّاس را فرستاد تا اصحاب نهروان را پند دهد، ابن عبّاس پس از بازگشتن، آنها را چنین توصیف کرد: از کثرت عبادت پیشانی های شان پینه بسته است. زانوها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان زمین گذاشته اند و در مقابل حقّ به خاک افتاده اند همچون پاهای شتر سفت شده است.
👈 قاری جهنمی
🔸نیمه شب امیر مومنان علی (ع) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند. او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت. امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، از اهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد». کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام) از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!! مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت. کمیل در جبهه همراه علی (علیه السلام) بود، علی (علیه السلام) به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل این سر همان شخصی است که نیمه شب قرآن می خواند و تو را مجذوب ساخته بود. کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.
کار حضرت علی (ع) تا اینقدر سخت بود. در آنجا فقط کسانی که اهل بصیرت بودند نجات پیدا کردند. کسانی که بی بصیرت بودند نتوانستند این جریان ها را تحمل کنند. ممکن است انسان های زاهد و عابدی هم باشند مثل خواجه ربیع در مشهد، که مردم به زیارتش می روند؛ وي ازجمله افرادي بود كه در هنگام جنگ صفين، اميرالمومنين علي (عليه السلام) را تنها گذاشته و در جنگ با معاويه شك كرد و براي اينكه از صحنه كاملا دور شود، به ايران نقل مكان کرد. اینها بی بصیرت بودند. حق و باطل را از هم تشخیص نمی دادند.
👈 اقسام بصیرت:
🔹1. بصیرت اعتقادی: اینکه اعتقادات انسان درست باشد. عبدالعظیم حسنی اعتقاداتش را بر امام هادی(ع) عرضه کرد. آیا ما هم اعتقاداتمان را بر یک اسلام شناس عرضه کرده ایم؟ ما باید اعتقاداتمان را بر یک اسلام شناس عرضه کنیم و آنها را تصحیح کنیم.
🔸حسن ابن عبدالله انسان عابدی بود که امام کاظم(ع) را قبول نداشت. او پس از پرس و جو از علما، به نتیجه نرسیده بود که خود آقا عقاید او را اصلاح کردند و شیعه شد.
🔹2. بصیرت اخلاقی: انسان باید بداند در امور اخلاقی چه اموری را انجام بدهد یا ندهد.
ادامه 👇👇👇