سعداء/ حجت‌الاسلام راجی
8.32K subscribers
3.75K photos
2.44K videos
365 files
1.68K links
پایگاه نشر آثار حجت الاسلام راجی
@soada_ir

ارتباط با ادمین:
@aadmin_soada1
Download Telegram
#شهیدانه

⚠️ خداحافظی خشن با فرزند

yon.ir/YJHrx
فرزند اوّل شهید که پسر بود به نام #مصطفی سه سال بیشتر نداشت.
در آخرین لحظات وداع با پدر، او را نزد پدر آوردند تا خداحافظی آخر را انجام دهد. به علّت #علاقه به پدر خود را در دامن پدر انداخت و گفت: می‌خواهم با شما بیایم و از پدر جدا نشد.

👈 بنده که شاهد قضیّه بودم انتظارم این بود که شهید فرزند خود را به نحوی مهربانانه راضی کند که از مینی بوس پیاده شود، ولی با برخوردی تند فرزندش را از خود دور کرد و از درب مینی بوس پائین گذاشت و خطاب به او گفت:

💢 برو دیگر مهرت را از دلم بیرون کردم.

🔹 یکی دو نفر از برادران و بنده به شهید گفتم: برخورد تندی با فرزندتان کردید.

💠 شهید ناراحت شد و در جواب گفت: به این راهی که می‌رویم، فقط باید #مهر_خدا را در دل داشت و مهر زن و فرزند را از دل بیرون کرد. چون اگر مهر زن و فرزند در دل باشد، در این مسیر که راه خداست با اخلاصی کامل نمی‌شود وارد شد و من اینطور تند با فرزندم برخورد کردم و او را از خود دور کردم که از وابستگی و دلبستگی زیاد او به من کاسته شود.



📚 اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و ۲۳۰۰۰ شهید استانهای خراسان.

@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
#شهیدانه

🔻 #دو_تا #پسرم رو دادم رسید نگرفتم!

yon.ir/1UPeE

#طلاهایش را که داد از درِ #ستاد_پشتیبانی #جنگ، بیرون رفت…

مأمور ستاد داد زد:
📢 حاج خانم … رسید طلاها رو نگرفتید!؟

💠 خندید و گفت: دو تا #پسرم رو دادم رسید نگرفتم، حالا برای چندتا طلا …

@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
#شهیدانه

🔻 این قدر #فرزندم را جلو چشمم نیاورید…

yon.ir/2xjv2

موقعی که برادرم سید غلامرضا می‌خواست به جبهه اعزام شود جهت بدرقه ایشان به مشهد رفته بودیم من حسین فرزند ایشان را به نزد او بردم و گفتم: برادر جان با فرزندت خداحافظی کن. ایشان بچه را بوسید و گفت: برادر زیاد این بچه را جلو من نیاور و نگذار من با دلبستگی به دنیا به جبهه بروم و می‌خواهم بدون وابستگی و دلبستگی به آن دنیا بروم.

📚 خاطره ای از #شهید_سیدغلامرضا_قاسمی‌، اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و ۲۳۰۰۰شهید استانهای خراسان

@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
#شهیدانه

🔻 #شهید دهه هفتادی

yon.ir/sLBOw

یکی از شهدای #دهه_هفتادی ما، شهید عزیز #مدافع_حرم، #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری است.

مادر ایشان تعریف می‌کنند:

🔸 «آخرین باری که از سوریه به من زنگ زد، گفت: مادر دعا کن شهید شوم».

گفتم: پسرم شهادت اخلاص می‌خواهد هر وقت توانستی اخلاص داشته باشی شهید می‌شوی.

💠 گفت: «مادر به خدا الان #اخلاص دارم. دیگر هیچ #وابستگی ندارم».

مادر ایشان گفتند: این آخرین جمله ای بود که پسرم به من گفت و بعد از این آخرین تماس، به شهادت رسید.

۲۶ فروردین سالروز تولد این شهید بزرگوار است که متولد سال ۷۴ هستند.

📚 مجموعه خاطرات مدافعان حرم (۱)

#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری

@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
#شهیدانه

🔻 این دفعه به زمین نگاه نمی‌کنم!

yon.ir/1UAN1
شهید #حاج_احمد_کاظمی تعریف می‌کند:

شهید حسین خرازی پیش من آمد و گفت: من در این عملیات شهید می‌شوم.
گفتم: از کجا این حرف را می‌زنی؟ گفت: می‌دانم که شهید می‌شوم. گفتم: علم غیب داری؟

گفت: «نه، چند عملیات قبل یک خمپاره کنار من خورد. من به آسمان رفتم. فرشته ای را دیدم که اسم‌های شهدا را می‌نویسد. یکی یکی اسم‌ها را می‌خواند و می‌گفت: وارد شوید. به من رسید گفت: آقای خرازی آمدی؟ حاضری شهید بشوی به بهشت بروی؟

من یک لحظه به زمین نگاه کردم گفتم: اگر یک بار دیگر برگردم بچه ام و همسرم را ببینم خیلی خوب می‌شود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم‌هایم را باز کردم دیدم در بیمارستان هستم و دستم قطع شده است.

💠 اما حاج احمد دیگر وابستگی ندارم. دیگر اگر بالا بروم به زمین نگاه نمی‌کنم».

شهید کاظمی هم می‌فرمود: من هم دیگر وابستگی ندارم.

... ایشان هم شهید شد.

@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
#شهیدانه

🔻 #سهمیه_حج
yon.ir/82A9Z

چند تا سهمیه ی حج داده بودند سپاه. یکیش مال اون بود. بهش گفتم: «رضا! خوش به حالت! من تو خواب هم نمی بینم برم مکه».
رضا گفت: «تو بقیع یادم می کنی؟»
گفتم: «بقیع ؟! من؟»
گفت: «آره دیگه!». گفتم: «چطوری؟» گفت: «خیلی ساده».

🔸 رفته بود به جای اسم خودش، اسم من رو نوشته بود.

💠 از آن روز به بعد بچه‌ها به اون می گفتند: «#حاج رضا شکری پور».

📚 ققنوس و آتش، ص ۲۸.

#شهید_رضا_شکری_پور
@soada_ir
🔻🔻🔻

🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
📌 به مناسبت اردوهای #راهیان_نور

🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
💠 دسترسی به مطالب ویژه نامه:
📌 #خاطرات_شهدا:

🔻 سهمیه حج
🌐 https://t.me/soada_ir/1039

🔻 این دفعه به زمین نگاه نمی‌کنم!
🌐 https://t.me/soada_ir/1037

🔻 شهید دهه هفتادی
🌐 https://t.me/soada_ir/1035

🔻 این قدر فرزندم را جلو چشمم نیاورید…
🌐 https://t.me/soada_ir/1033

🔻 دو تا پسرم رو دادم رسید نگرفتم!
🌐 https://t.me/soada_ir/1031

🔻 خداحافظی خشن با فرزند
🌐 https://t.me/soada_ir/1029

🔻قرار بود سد راهش نشوم
🌐 https://t.me/soada_ir/1027

🔻 در تهران مثل ایشان نیست
🌐 https://t.me/soada_ir/1025

🔻 نمونه ای امروزی از یوسف پیامبر
🌐 https://t.me/soada_ir/1023

🔻 بچه ها شهید می شوند، تو رفتی درس بخوانی؟!
🌐 https://t.me/soada_ir/1021

🔻 بنی صدر آدم درستی نیست
🌐 https://t.me/soada_ir/1005

🔻 آن روز خدا به فریاد ما برسد...
🌐 https://t.me/soada_ir/1001

🔻 من دانشگاه برو نیستم!
🌐 https://t.me/soada_ir/999

🔻 درجه تشویقی بنی صدر را پس داد!
🌐 https://t.me/soada_ir/997

🔻 همان جایی که هستی، بمان
🌐 https://t.me/soada_ir/995

🔻جنگ هم واجب است
🌐 https://t.me/soada_ir/993

🔻 بعد از دو ماه، بر سر مزار فرزندش رفت
🌐 https://t.me/soada_ir/991

🔻فاتح ۱۱۰
🌐 https://t.me/soada_ir/989

🔻 مسئول برانکارد
🌐 https://t.me/soada_ir/987


🔻🔻🔻🔻
🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء
📌 پایگاه نشر آثار #حجت_الاسلام_راجی

🌐 http://soada.ir

https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
کتاب
#آخرین_نماز_در_حلب
خاطرات شهید مدافع حرم، عباس دانشگر
اثر: مومن دانشگر

📝متن یادداشت:

باسمه تعالی
نام شهید عباس دانشگر را شنیده بودم چند سال پیش جزوه‌ای از این شهید عزیز خواندم که خیلی جالب بود، فکر کنم پدر ایشان آن را نوشته بود. اما این کتاب آن خورده اطلاعات را کامل کرد.

نمی‌دانم چه شده قبلاً که کتب شهدای دفاع مقدس را می‌خواندم اصلاً چنین حس حقارتی نداشتم زیرا تصورم این بود که آنها دهه ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ هستند و من دهه ۶۰ ، اما شهدای مدافع حرم که دیگر دهه ۷۰ بودند. چه بیچاره‌ای هستم من.

این شهید عزیز با انتخاب دقیق خود و سپاهی شدن شهادت را برای خود برگزید و درود بر چنین مادر و پدری و همچنین [درود] بر همسر بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۲/۲/۲۰

#شهدا #خاطرات_شهدا #مدافعان_حرم

یادداشت‌های #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
https://eitaa.com/soada_book
کتاب #شهید_علم
نخبه شهید داریوش رضایی‌نژاد در آیینه خاطرات

اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

📝متن یادداشت:

باسمه تعالی
الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایی‌نژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم.
این شهید نماد شعار "ما می‌توانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت.
همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند.
سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش

📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۰/۴/۸

#شهدا #خاطرات_شهدا #شهدای_هسته‌ای

یادداشت‌های #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
https://eitaa.com/soada_book