📕#مهلا
✍#ناهید_یکتا
انتشارات: عقیل
قیمت: ۱۵۰۰۰ تومان
غروب آخرین چهارشنبه سال ۱۳۵۶ بود. «عماد» به خود اجازه داده بود به دور از خانواده و امر و نهیهای پدر و مادر، به همراه صمیمیترین دوستش نادر برای تفریح به خیابان برود. آن شب آنها با هم در خیابانها قدم زدند، آتشبازی کردند و از خوراکیهای تعارفی مردم در شب چهارشنبه سوری خوردند. ناگهان نگاه عماد با نگاه دختری تلاقی کرد و عاشقانه ای شکل گرفت. عماد با صدای نادر به خود آمد و پس از مدتی گشتزنی در خیابانها به خانه بازگشت و در کمال ناباوری دریافت که پدرش از دنیا رفته است. پس از مرگ پدر، عماد سرپرستی خانواده را برعهده گرفت. روزی او همراه نادر، دوباره آن دختر را دیدند. ولی آنچه که میدید باور نمیکرد. مهلا عاشقانه چشم در چشم نادر دوخته بود...!!!
----------------------------------------
https://t.me/sitecbook
https://chat.whatsapp.com/KdL0UHFM3SM2BVNVklx5TB
جهت سفارش کتاب با ما تماس حاصل فرمایید.
عسلویه ، کتابفروشی سیتک ، اداره پست عسلویه
تلگرام و واتس آپ :
📱09027263637
☎️ 07737266791
✍#ناهید_یکتا
انتشارات: عقیل
قیمت: ۱۵۰۰۰ تومان
غروب آخرین چهارشنبه سال ۱۳۵۶ بود. «عماد» به خود اجازه داده بود به دور از خانواده و امر و نهیهای پدر و مادر، به همراه صمیمیترین دوستش نادر برای تفریح به خیابان برود. آن شب آنها با هم در خیابانها قدم زدند، آتشبازی کردند و از خوراکیهای تعارفی مردم در شب چهارشنبه سوری خوردند. ناگهان نگاه عماد با نگاه دختری تلاقی کرد و عاشقانه ای شکل گرفت. عماد با صدای نادر به خود آمد و پس از مدتی گشتزنی در خیابانها به خانه بازگشت و در کمال ناباوری دریافت که پدرش از دنیا رفته است. پس از مرگ پدر، عماد سرپرستی خانواده را برعهده گرفت. روزی او همراه نادر، دوباره آن دختر را دیدند. ولی آنچه که میدید باور نمیکرد. مهلا عاشقانه چشم در چشم نادر دوخته بود...!!!
----------------------------------------
https://t.me/sitecbook
https://chat.whatsapp.com/KdL0UHFM3SM2BVNVklx5TB
جهت سفارش کتاب با ما تماس حاصل فرمایید.
عسلویه ، کتابفروشی سیتک ، اداره پست عسلویه
تلگرام و واتس آپ :
📱09027263637
☎️ 07737266791