منِشین با من، با من منشین!
تو چه دانی که چه #افسونگر و بیپا و سرم..؟
تو چه دانی که پسِ هر نگه سادهی من
چه جنونی، چه نیازی، چه غمیست؟
یا نگاه تو که پر عصمت و ناز
بر من افتد،چه عذاب و ستمیست؟
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بیتو دگر
از جهان دورم و بیخویشتنم
پوپکم! آهوَکم! تا جنون فاصلهای نیست از
اینجا که منم...
#مهدی_اخوان_ثالث
#تو_چه_دانی ...؟
#افسونگر
@sickpeople
تو چه دانی که چه #افسونگر و بیپا و سرم..؟
تو چه دانی که پسِ هر نگه سادهی من
چه جنونی، چه نیازی، چه غمیست؟
یا نگاه تو که پر عصمت و ناز
بر من افتد،چه عذاب و ستمیست؟
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بیتو دگر
از جهان دورم و بیخویشتنم
پوپکم! آهوَکم! تا جنون فاصلهای نیست از
اینجا که منم...
#مهدی_اخوان_ثالث
#تو_چه_دانی ...؟
#افسونگر
@sickpeople
❄️
الا دریاب !
می گویم به دل بی تاب من! دریاب
دلم گویی چو موج از خود گریزان است،
و از لبخنده اش ناباوری می بارد و هیهات
من اما خیره در آنان آن آیات
چو جان بی سایه و چون سایه بی جان، مانده برجا مات
و می گویم به دل دریاب!
بیداری اگر، یا خواب
نگه کن بیشه ای سبزست و مهتاب پس از باران
و اینجا کاج باران خورده پر عطر
حباب صمغ صد جا برتنش ،
گویی چراغان کرده با صد گوهر شبتاب
و این امرود وحشی، با هزاران برگ،
اگر چه سیر و سیرابست ، اما باز
تو پنداری هزاران گوش خوابانده
صدای آشنای پای باران را
به هر گوشش یکی آویزه شاداب
الا دریاب می گفتم به دل دریاب
تو عمری در کویر خشک سر کرده
اگر جویی همان است این،
همان دلخواسته ی نایاب
شب است و بیشه باران خورده و مهتاب ...
شکسته در گلویش هق هق گریه
دلم دیوانه اما داستان دیگری می گفت
همان ست این و می بینم،
ولی افسوس!
من این آزرده جان را می شناسم خوب
درین جادو شب پوشیده از برگ گل کوکب
#دلم دیوانه بودن با #ترا می خواست...
سروش آوازها می خواند، مسحور شکوه شب
ولی مسکین دلم، انگشت خاموشی نهان بر لب
شنودن با ترا می خواست...
به حسرت آنچنان می گفت از "آن شبهای رویایی"
که پنداری نبیند هیچ از "این شبها"
خوشا می گفت، با نا خوشترین احوال، سر در چاه تنهایی
خوشا، دیگر خوشا آن نازنین شبها...
و آن شبگردی و شب زنده داریهای دور از خستگی تا صبح...
و آن شاباش و گهگاهی نثار ابرهای عابر خاموش
و گلباران کوکبها، و کوکبها و کوکبها...
#مهدی_اخوان_ثالث
#افسونگر
#زاد_روز💙
@sickpeople
الا دریاب !
می گویم به دل بی تاب من! دریاب
دلم گویی چو موج از خود گریزان است،
و از لبخنده اش ناباوری می بارد و هیهات
من اما خیره در آنان آن آیات
چو جان بی سایه و چون سایه بی جان، مانده برجا مات
و می گویم به دل دریاب!
بیداری اگر، یا خواب
نگه کن بیشه ای سبزست و مهتاب پس از باران
و اینجا کاج باران خورده پر عطر
حباب صمغ صد جا برتنش ،
گویی چراغان کرده با صد گوهر شبتاب
و این امرود وحشی، با هزاران برگ،
اگر چه سیر و سیرابست ، اما باز
تو پنداری هزاران گوش خوابانده
صدای آشنای پای باران را
به هر گوشش یکی آویزه شاداب
الا دریاب می گفتم به دل دریاب
تو عمری در کویر خشک سر کرده
اگر جویی همان است این،
همان دلخواسته ی نایاب
شب است و بیشه باران خورده و مهتاب ...
شکسته در گلویش هق هق گریه
دلم دیوانه اما داستان دیگری می گفت
همان ست این و می بینم،
ولی افسوس!
من این آزرده جان را می شناسم خوب
درین جادو شب پوشیده از برگ گل کوکب
#دلم دیوانه بودن با #ترا می خواست...
سروش آوازها می خواند، مسحور شکوه شب
ولی مسکین دلم، انگشت خاموشی نهان بر لب
شنودن با ترا می خواست...
به حسرت آنچنان می گفت از "آن شبهای رویایی"
که پنداری نبیند هیچ از "این شبها"
خوشا می گفت، با نا خوشترین احوال، سر در چاه تنهایی
خوشا، دیگر خوشا آن نازنین شبها...
و آن شبگردی و شب زنده داریهای دور از خستگی تا صبح...
و آن شاباش و گهگاهی نثار ابرهای عابر خاموش
و گلباران کوکبها، و کوکبها و کوکبها...
#مهدی_اخوان_ثالث
#افسونگر
#زاد_روز💙
@sickpeople
کدامین سوگ میگریاندت؟!
اِی ابرِ شبگیرانِ اسفندی...
اگر دوریم، اگر نزدیک
بیا با هم بگرییم
اِی چو من تاریک...
#مهدی_اخوان_ثالث
#سورعال
@sickpeople
اِی ابرِ شبگیرانِ اسفندی...
اگر دوریم، اگر نزدیک
بیا با هم بگرییم
اِی چو من تاریک...
#مهدی_اخوان_ثالث
#سورعال
@sickpeople
آنچنان نزدیڪ بود لبهای جانان با لبــم،!
تا ڪه جان آمد ز شوق بوسه ای روی لبـــم..❣
#مهدی_اخوان_ثالث
#حامــــــے
@sickpeople
تا ڪه جان آمد ز شوق بوسه ای روی لبـــم..❣
#مهدی_اخوان_ثالث
#حامــــــے
@sickpeople
عاشقی
جان می خواهد
نه تن...
#مهدی_اخوان_ثالث
#لرد
@sickpeople
پ.ن : به عاشقی تن ندهید...
برای آن جان بدهید...
#پارادوکس
جان می خواهد
نه تن...
#مهدی_اخوان_ثالث
#لرد
@sickpeople
پ.ن : به عاشقی تن ندهید...
برای آن جان بدهید...
#پارادوکس
در زمانی که وفا قصه ی برف به تابستان است ،
و صداقت گل نایابی ست
به چه کس باید گفت :
با تو انسانم و خوشبخت ترین...!
#مهدی_اخوان_ثالث
#اسلولوریس
@sickpeople
و صداقت گل نایابی ست
به چه کس باید گفت :
با تو انسانم و خوشبخت ترین...!
#مهدی_اخوان_ثالث
#اسلولوریس
@sickpeople
پاییز جان !
چه سرد ، چه درد آلود
چون من تو نیز تنها ماندستی
ای فصل فصل های نگارینم
پاییز
ای قناری غمگینم...
#مهدی_اخوان_ثالث
#اسکیزوفرنی
@sickpeople
چه سرد ، چه درد آلود
چون من تو نیز تنها ماندستی
ای فصل فصل های نگارینم
پاییز
ای قناری غمگینم...
#مهدی_اخوان_ثالث
#اسکیزوفرنی
@sickpeople
اما
نمی دانی
چه شب هایی سحر کردم،
بی آنکه یک دم
مهربان باشند با هم پلک های من ...
#مهدی_اخوان_ثالث
#افسونگر❄️
@sickpeople
اما
نمی دانی
چه شب هایی سحر کردم،
بی آنکه یک دم
مهربان باشند با هم پلک های من ...
#مهدی_اخوان_ثالث
#افسونگر❄️
@sickpeople
افق تا افق آب است،
کران تا کران دریا.
نه ماهی ام من، از شنا چه حاصل؟
که نیست ساحل -ساحل- که نیست ساحل
دگر بازوانم خسته است
مرا چه بیم و ترا چه پروا، ای دل!
که دانی، که دانی
دگر تخته پاره به امواجِ دریا سپرده ام من
زمام حسرت به دست دریغا سپردهام من....
#مهدی_اخوان_ثالث
#بادیز🍁
@sickpeople
کران تا کران دریا.
نه ماهی ام من، از شنا چه حاصل؟
که نیست ساحل -ساحل- که نیست ساحل
دگر بازوانم خسته است
مرا چه بیم و ترا چه پروا، ای دل!
که دانی، که دانی
دگر تخته پاره به امواجِ دریا سپرده ام من
زمام حسرت به دست دریغا سپردهام من....
#مهدی_اخوان_ثالث
#بادیز🍁
@sickpeople
تو را با غیر میبینم، صدایم در نمی آید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید
توانم وصف مرگ جور و صد دشوارتر ز آن، لیک
چه گویم جور هجرت؟ چون به گفتن در نمی آید
چه سود از شرح این دیوانگی ها، بیقراری ها؟
تو مَه بی مهری و حرف منت باور نمی آید
ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف
که این دیوانه گر عاقل شود دیگر نمی آید
دلم در دوریت خون شد، بیا در اشک چشمم بین
خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید؟
#مهدی_اخوان_ثالث
#ونوس ♾
@sickpeople
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید
توانم وصف مرگ جور و صد دشوارتر ز آن، لیک
چه گویم جور هجرت؟ چون به گفتن در نمی آید
چه سود از شرح این دیوانگی ها، بیقراری ها؟
تو مَه بی مهری و حرف منت باور نمی آید
ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف
که این دیوانه گر عاقل شود دیگر نمی آید
دلم در دوریت خون شد، بیا در اشک چشمم بین
خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید؟
#مهدی_اخوان_ثالث
#ونوس ♾
@sickpeople
Lullaby for Erik °
Evgeny Grinko
دلم تنگ است.
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند.
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها،
دلم تنگ است...
👤#مهدی_اخوان_ثالث
#سایکو 🔥
@Sickpeople
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند.
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها،
دلم تنگ است...
👤#مهدی_اخوان_ثالث
#سایکو 🔥
@Sickpeople