جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها در کلام معصومان علیهم السلام
🔅امام صادق علیه السلام:
💠إنَّ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّي فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ؛
❇️ ما را حرمی است و آن "قم" است و به زودی بانويی از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود.
📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶
🔅امام صادق علیه السلام:
💠و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم؛
❇️ همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد.
📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۲۸
🔅امام رضا علیه السلام:
💠من زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛
❇️ هر كس او را با شناخت زيارت كند، بهشت پاداش او خواهد بود.
📚 بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۶۶
🔅امام جواد علیه السلام:
💠من زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّة؛
❇️ هر كس قبر عمّهام (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است.
📚 كامل الزيارات، ص ۵۳۶
@Sibtayn
🔅امام صادق علیه السلام:
💠إنَّ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلَدَةُ قُمَّ و سَتُدفَنُ فيهَا امْرَأةٌ مِن أولادِي تُسَمّي فاطِمَةَ، فَمَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ؛
❇️ ما را حرمی است و آن "قم" است و به زودی بانويی از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود.
📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶
🔅امام صادق علیه السلام:
💠و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم؛
❇️ همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد.
📚 بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۲۸
🔅امام رضا علیه السلام:
💠من زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛
❇️ هر كس او را با شناخت زيارت كند، بهشت پاداش او خواهد بود.
📚 بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۶۶
🔅امام جواد علیه السلام:
💠من زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّة؛
❇️ هر كس قبر عمّهام (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است.
📚 كامل الزيارات، ص ۵۳۶
@Sibtayn
✳️ آیا هرکس ولایت اهل بیت (سلام الله علیهم) را داشت می تواند گناه کند؟
آیا محبت و معرفت اهل بیت علیهم السلام مجوز گنهکاری ماست ؟
🔸محمّد بن مارد گوید : به حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه عرض كردم : برای ما حدیثی روایت شده كه شما فرموده اید : چون معرفت (به ولایت و امامت ما) پیدا كردی پس هرچه خواهی بكن؟
🔹حضرت فرمودند : آری ، من این حدیث را گفته ام .
🔸گوید عرض كردم : اگرچه زنا كنند ، یا دزدی كنند یا شراب بنوشند؟
🔹حضرت به من فرمودند : «إنّا الله و إنّا إليه راجعون» به خدا سوگند با ما به انصاف رفتار نكردهاند (كه با كج فهمی مفهوم كلام ما را عوض كرده اند زیرا) كه خود ما به كردارمان اخذ شويم، ولی تكلیف از آنها (به سبب ولایت ما) برداشته شده باشد؟
همانا من گفتم : چون معرفت (به ولایت و امام حقّ) پیدا كردی هرچه خواهی كم یا زیاد كار خیر (و عمل صالح) انجام ده كه از تو پذیرفته شود.
👈 (یعنی : بدون ولایت ما عمل نیک تو قبول نمی شود)
🔸عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَدِيثٌ رُوِيَ لَنَا أَنَّكَ قُلْتَ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ
🔹 فَقَالَ قَدْ قُلْتُ ذَلِكَ
🔸قَالَ قُلْتُ وَ إِنْ زَنَوْا أَوْ سَرَقُوا أَوْ شَرِبُوا اَلْخَمْرَ
🔹فَقَالَ لِي «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ» وَ اَللَّهِ مَا أَنْصَفُونَا أَنْ نَكُونَ أُخِذْنَا بِالْعَمَلِ وَ وُضِعَ عَنْهُمْ إِنَّمَا
👈قُلْتُ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ قَلِيلِ اَلْخَيْرِ وَ كَثِيرِهِ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْكَ .
📚الکافي ج۲ ص۴۶۴
@Sibtayn
آیا محبت و معرفت اهل بیت علیهم السلام مجوز گنهکاری ماست ؟
🔸محمّد بن مارد گوید : به حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه عرض كردم : برای ما حدیثی روایت شده كه شما فرموده اید : چون معرفت (به ولایت و امامت ما) پیدا كردی پس هرچه خواهی بكن؟
🔹حضرت فرمودند : آری ، من این حدیث را گفته ام .
🔸گوید عرض كردم : اگرچه زنا كنند ، یا دزدی كنند یا شراب بنوشند؟
🔹حضرت به من فرمودند : «إنّا الله و إنّا إليه راجعون» به خدا سوگند با ما به انصاف رفتار نكردهاند (كه با كج فهمی مفهوم كلام ما را عوض كرده اند زیرا) كه خود ما به كردارمان اخذ شويم، ولی تكلیف از آنها (به سبب ولایت ما) برداشته شده باشد؟
همانا من گفتم : چون معرفت (به ولایت و امام حقّ) پیدا كردی هرچه خواهی كم یا زیاد كار خیر (و عمل صالح) انجام ده كه از تو پذیرفته شود.
👈 (یعنی : بدون ولایت ما عمل نیک تو قبول نمی شود)
🔸عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَدِيثٌ رُوِيَ لَنَا أَنَّكَ قُلْتَ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ
🔹 فَقَالَ قَدْ قُلْتُ ذَلِكَ
🔸قَالَ قُلْتُ وَ إِنْ زَنَوْا أَوْ سَرَقُوا أَوْ شَرِبُوا اَلْخَمْرَ
🔹فَقَالَ لِي «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ» وَ اَللَّهِ مَا أَنْصَفُونَا أَنْ نَكُونَ أُخِذْنَا بِالْعَمَلِ وَ وُضِعَ عَنْهُمْ إِنَّمَا
👈قُلْتُ إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ قَلِيلِ اَلْخَيْرِ وَ كَثِيرِهِ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْكَ .
📚الکافي ج۲ ص۴۶۴
@Sibtayn
💢 ادعای شیعه بودن داشتند؛ دو ماه هر روز اجازه دیدار خواستند، اما امام رضا آنها را اذن ورود نداد ...
*️⃣ از امام عسكرىّ نقل است كه فرمود: وقتى ولايتعهدى براى حضرت رضا عليه السّلام قرار گرفت، دربان او بر حضرت وارد شده و گفت: گروهى پشت در ايستاده اند و اذن دخول خواسته و مى گويند: ما از شيعيان علىّ عليه السّلام هستيم!.
حضرت فرمود: من فعلًا مشغولم آنان را بازگردان.
و اين آمد و شدها و جواب منفى امام دو ماه بطول انجاميد، تا جايى كه ديگر از رسيدن به او نااميد شده و به دربان گفتند:
به آقايمان بگو ما از شيعيان پدرت علىّ عليه السّلام هستيم! اين ماجرا موجب شماتت و سرزنش دشمنانمان بر ما شده، و ما اين بار بازگشته و از اين شرمندگى و شكستن غرورى كه بما رسيده، و عجز از احتمال دردى كه به سبب شماتت از ناحيه دشمنانمان به ما خواهد رسيد از شهر خود خواهيم گريخت.
حضرت رضا عليه السّلام به دربان خود فرمود: اجازه بده داخل شوند، آنان وارد شده سلام كردند ولى آن حضرت نه جواب سلامشان را داد و نه اذن جلوس صادر كرد، و همان طور ايستادند.
همگى گفتند: اى زاده رسول خدا، اين چه جفاى عظيم و استخفاف پس از آن حجاب سخت است! ديگر چه جفائى مانده تا بر سر ما آيد؟!
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: اين آيه را بخوانيد:
«و هر مصيبتى كه به شما رسد به سبب كارهايى (خطا و گناهانى) است كه دستهايتان كرده و از [گناهان] در مى گذرد- شورى ۳۰»،
بخدا سوگند كه من در اين كار تنها به خداوند و رسول او و أمير المؤمنين و پدران پاكم پس از او اقتدا كردم، آنان بر شما نكوهش كردند من نيز اقتدا نمودم.
گفتند: براى چه اى زاده رسول خدا؟!
فرمود: براى اين ادّعا كه شما شيعه أمير المؤمنين هستيد! واى بر شما! شيعيان او حسن و حسين و سلمان و أبو ذرّ و مقداد و عمّار و محمّد بن أبى بكر بودند، همانها كه ذرّه اى از دستورات او سرپيچى نكردند، حال اينكه شما در بيشتر كردارتان با او مخالفيد، و در بيشتر فرائض خود كوتاهى ورزيده و بزرگى حقوق برادران خود را در باره خدا خوار و بى مقدار مى داريد، و آنجا كه نبايد؛ تقيّه مى كنيد. و آنجا كه بايد؛ تقيّه نمى كنيد، اگر شما در همان ابتداى كار مى گفتيد ما از موالى و محبّين اوئيم و از دوستداران اولياى او و دشمنان دشمنان او هستيم من منكر اين قول شما نشده بودم، و ليكن اين مقام و مرتبه شريفى بود كه شما مدّعى آن شده ايد، اگر كردار شما گفتارتان را تصديق نكند به هلاكت افتيد، مگر اينكه رحمت پروردگارتان آن را تلافى كند.
آنان گفتند: اى زاده رسول خدا، ما همگى بدرگاه خدا استغفار كرده و از اين گفته خود توبه مى كنيم، بلكه مى گوييم- همان طور كه شما بما آموختيد-: ما محبّ شما و اولياى شمائيم، و دشمنان دشمنان شما هستيم.
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: آفرين و مرحبا به شما برادران و محبّينم! بيائيد بالا، و آنقدر آنان را به بالا خواند تا تك تكشان را در بغل گرفت، سپس به دربان خود فرمود:
چند بار ايشان را مانع شدى؟
گفت: شصت بار.
فرمود: به همان تعداد نزد ايشان رفته و ضمن سلام؛ سلام مرا به ايشان برسان.
اكنون با اين استغفار و توبه همه گناهان خود را محو و پاك ساختند، و به جهت محبّت و موالاتشان به ما مستحقّ كرامت شده اند، و از حال ايشان و امور عیالشان تفقّد كن؛ نفقات بسيار و احسان فراوان و هداياى بسيارى بديشان داده و زيانشان را جبران كن.
📗احتجاج طبرسی ج 2 ص 459
📗وسائل الشيعة - ط الإسلامية ج11 ص 470
📗رسائل فقهية _ الشيخ مرتضى الأنصاري ج1 ص95
📗البرهان في تفسير القرآن ج 4 ص604
@Sibtayn
*️⃣ از امام عسكرىّ نقل است كه فرمود: وقتى ولايتعهدى براى حضرت رضا عليه السّلام قرار گرفت، دربان او بر حضرت وارد شده و گفت: گروهى پشت در ايستاده اند و اذن دخول خواسته و مى گويند: ما از شيعيان علىّ عليه السّلام هستيم!.
حضرت فرمود: من فعلًا مشغولم آنان را بازگردان.
و اين آمد و شدها و جواب منفى امام دو ماه بطول انجاميد، تا جايى كه ديگر از رسيدن به او نااميد شده و به دربان گفتند:
به آقايمان بگو ما از شيعيان پدرت علىّ عليه السّلام هستيم! اين ماجرا موجب شماتت و سرزنش دشمنانمان بر ما شده، و ما اين بار بازگشته و از اين شرمندگى و شكستن غرورى كه بما رسيده، و عجز از احتمال دردى كه به سبب شماتت از ناحيه دشمنانمان به ما خواهد رسيد از شهر خود خواهيم گريخت.
حضرت رضا عليه السّلام به دربان خود فرمود: اجازه بده داخل شوند، آنان وارد شده سلام كردند ولى آن حضرت نه جواب سلامشان را داد و نه اذن جلوس صادر كرد، و همان طور ايستادند.
همگى گفتند: اى زاده رسول خدا، اين چه جفاى عظيم و استخفاف پس از آن حجاب سخت است! ديگر چه جفائى مانده تا بر سر ما آيد؟!
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: اين آيه را بخوانيد:
«و هر مصيبتى كه به شما رسد به سبب كارهايى (خطا و گناهانى) است كه دستهايتان كرده و از [گناهان] در مى گذرد- شورى ۳۰»،
بخدا سوگند كه من در اين كار تنها به خداوند و رسول او و أمير المؤمنين و پدران پاكم پس از او اقتدا كردم، آنان بر شما نكوهش كردند من نيز اقتدا نمودم.
گفتند: براى چه اى زاده رسول خدا؟!
فرمود: براى اين ادّعا كه شما شيعه أمير المؤمنين هستيد! واى بر شما! شيعيان او حسن و حسين و سلمان و أبو ذرّ و مقداد و عمّار و محمّد بن أبى بكر بودند، همانها كه ذرّه اى از دستورات او سرپيچى نكردند، حال اينكه شما در بيشتر كردارتان با او مخالفيد، و در بيشتر فرائض خود كوتاهى ورزيده و بزرگى حقوق برادران خود را در باره خدا خوار و بى مقدار مى داريد، و آنجا كه نبايد؛ تقيّه مى كنيد. و آنجا كه بايد؛ تقيّه نمى كنيد، اگر شما در همان ابتداى كار مى گفتيد ما از موالى و محبّين اوئيم و از دوستداران اولياى او و دشمنان دشمنان او هستيم من منكر اين قول شما نشده بودم، و ليكن اين مقام و مرتبه شريفى بود كه شما مدّعى آن شده ايد، اگر كردار شما گفتارتان را تصديق نكند به هلاكت افتيد، مگر اينكه رحمت پروردگارتان آن را تلافى كند.
آنان گفتند: اى زاده رسول خدا، ما همگى بدرگاه خدا استغفار كرده و از اين گفته خود توبه مى كنيم، بلكه مى گوييم- همان طور كه شما بما آموختيد-: ما محبّ شما و اولياى شمائيم، و دشمنان دشمنان شما هستيم.
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: آفرين و مرحبا به شما برادران و محبّينم! بيائيد بالا، و آنقدر آنان را به بالا خواند تا تك تكشان را در بغل گرفت، سپس به دربان خود فرمود:
چند بار ايشان را مانع شدى؟
گفت: شصت بار.
فرمود: به همان تعداد نزد ايشان رفته و ضمن سلام؛ سلام مرا به ايشان برسان.
اكنون با اين استغفار و توبه همه گناهان خود را محو و پاك ساختند، و به جهت محبّت و موالاتشان به ما مستحقّ كرامت شده اند، و از حال ايشان و امور عیالشان تفقّد كن؛ نفقات بسيار و احسان فراوان و هداياى بسيارى بديشان داده و زيانشان را جبران كن.
📗احتجاج طبرسی ج 2 ص 459
📗وسائل الشيعة - ط الإسلامية ج11 ص 470
📗رسائل فقهية _ الشيخ مرتضى الأنصاري ج1 ص95
📗البرهان في تفسير القرآن ج 4 ص604
@Sibtayn
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نزول امیدبخش ترین آیه قران در منزل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
امام باقر (علیه السلام)- از بشربنشریح بصری نقل شده که گفت:
🔸به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «امیدوار کنندهترین آیهی قرآن کدام است»؟
🔹امام (علیه السلام) فرمود: «اطرافیانت دراینباره چه نظری دارند»؟
🔸عرض کردم: «معتقدند [امیدوار کنندهترین آیه، این آیه است]:
یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ
بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید. (زمر/۵۳)».
🔹 امام (علیه السلام) فرمود: «ولی ما اهل بیت (علیهم السلام) چنین نظری نداریم»!
🔸عرض کردم: «پس نظر شما دراینباره چیست»؟
🔹امام (علیه السلام) فرمود: «ما معتقدیم [امیدوار کنندهترین آیه، این آیه است]:
وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی؛
(مراد از این مژده، مقامِ) شفاعت است، به خدا سوگند شفاعت است! به خدا سوگند شفاعت است»!
📖تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۷۶ بحارالأنوار، ج۸، ص۵۷/ فرات الکوفی، ص۵۷۰
👈ثعلبی مفسر سرشناس اهل تسنن در کتاب تفسیر خود از جابر بن عبداللّٰه انصاری روایت میکند که
پیامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه(علیها السلام) را در حالى دید که کسائى از پوست شتر بدوش افکنده و با دست خود مشغول آسیاب کردن و شیر دادن فرزندش است.
چشمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) پر از اشک شد و به حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى دختر عزیزم، تلخیهاى دنیا را در مقابل شیرینى آخرت قرار بده.
فاطمۀ زهرا(علیها السلام) گفت: یا رسول اللّٰه خدا را سپاس به سبب نعمتهاى فراوانى که عنایت فرموده، و شکر برای اوست در مقابل عطاهایش.
در همین موقع بود که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود:
﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى﴾؛
و به زودى پروردگارت [در قبال این مرارت و سختی، مقام شفاعت امت در روز قیامت را] به تو عطا مىکند که راضى شوى
📚كنز العمّال : ج 12 ص 422
📖تفسير الثعلبي (الكشف والبيان) نویسنده : الثعلبي ج : 10 ص : 225
@Sibtayn
امام باقر (علیه السلام)- از بشربنشریح بصری نقل شده که گفت:
🔸به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «امیدوار کنندهترین آیهی قرآن کدام است»؟
🔹امام (علیه السلام) فرمود: «اطرافیانت دراینباره چه نظری دارند»؟
🔸عرض کردم: «معتقدند [امیدوار کنندهترین آیه، این آیه است]:
یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ
بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید. (زمر/۵۳)».
🔹 امام (علیه السلام) فرمود: «ولی ما اهل بیت (علیهم السلام) چنین نظری نداریم»!
🔸عرض کردم: «پس نظر شما دراینباره چیست»؟
🔹امام (علیه السلام) فرمود: «ما معتقدیم [امیدوار کنندهترین آیه، این آیه است]:
وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی؛
(مراد از این مژده، مقامِ) شفاعت است، به خدا سوگند شفاعت است! به خدا سوگند شفاعت است»!
📖تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۷۶ بحارالأنوار، ج۸، ص۵۷/ فرات الکوفی، ص۵۷۰
👈ثعلبی مفسر سرشناس اهل تسنن در کتاب تفسیر خود از جابر بن عبداللّٰه انصاری روایت میکند که
پیامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه(علیها السلام) را در حالى دید که کسائى از پوست شتر بدوش افکنده و با دست خود مشغول آسیاب کردن و شیر دادن فرزندش است.
چشمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) پر از اشک شد و به حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى دختر عزیزم، تلخیهاى دنیا را در مقابل شیرینى آخرت قرار بده.
فاطمۀ زهرا(علیها السلام) گفت: یا رسول اللّٰه خدا را سپاس به سبب نعمتهاى فراوانى که عنایت فرموده، و شکر برای اوست در مقابل عطاهایش.
در همین موقع بود که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود:
﴿وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى﴾؛
و به زودى پروردگارت [در قبال این مرارت و سختی، مقام شفاعت امت در روز قیامت را] به تو عطا مىکند که راضى شوى
📚كنز العمّال : ج 12 ص 422
📖تفسير الثعلبي (الكشف والبيان) نویسنده : الثعلبي ج : 10 ص : 225
@Sibtayn
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آهویی که برای فرج ال محمد علیهم السلام دعا کرد
. در محضر امام سجاد عليهالسلام
زوزه میکشید و ناله میکرد
هیچ کس نمیفهمید #آهو دردش چیست
حضرت فرمودند:
مادر است
صیادی از قریش بچهاش را صید کرده
از من میخواهد به او بگویم بچهام را بیاور،
که به او شیر دهم
آنگاه فرمود: برویم خانه صیاد
در زدند
صیاد با دیدن حضرت تعجب کرد
فرمود:
تورا به حقی که به گردنت دارم قسم میدهم
که بچه آهو را بياور،
تا مادرش شیرش دهد
سپس فرمود:
حاضری آهو را به من ببخشی؟
عرض کرد:
(آهو چیه)جانم فدای شما
لحظهای بعد بچه آهو کنار مادرش بود
و با هم بطرف صحرا رفتند
و همانطور که میرفت،
دم تکان میداد و تملق میکرد
حضرت فرمود:
میدانید چه میگوید؟
عرض کردند نه نمیدانیم
فرمود:
دارد برای من #دعا میکند
میگوید:
خدا حقی را که از شما ربودند
به شما برگرداند
و هر مسافر #غایبتان را برساند ( رَدَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ كُلَّ غَائِبٍ لَكُمْ)
همانطور که بچه مرا به من برگرداندید
و خداوند #علیبنالحسین را بیامرزد
📚اختصاص شیخ مفید ص۲۹۷
@Sibtayn
. در محضر امام سجاد عليهالسلام
زوزه میکشید و ناله میکرد
هیچ کس نمیفهمید #آهو دردش چیست
حضرت فرمودند:
مادر است
صیادی از قریش بچهاش را صید کرده
از من میخواهد به او بگویم بچهام را بیاور،
که به او شیر دهم
آنگاه فرمود: برویم خانه صیاد
در زدند
صیاد با دیدن حضرت تعجب کرد
فرمود:
تورا به حقی که به گردنت دارم قسم میدهم
که بچه آهو را بياور،
تا مادرش شیرش دهد
سپس فرمود:
حاضری آهو را به من ببخشی؟
عرض کرد:
(آهو چیه)جانم فدای شما
لحظهای بعد بچه آهو کنار مادرش بود
و با هم بطرف صحرا رفتند
و همانطور که میرفت،
دم تکان میداد و تملق میکرد
حضرت فرمود:
میدانید چه میگوید؟
عرض کردند نه نمیدانیم
فرمود:
دارد برای من #دعا میکند
میگوید:
خدا حقی را که از شما ربودند
به شما برگرداند
و هر مسافر #غایبتان را برساند ( رَدَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ كُلَّ غَائِبٍ لَكُمْ)
همانطور که بچه مرا به من برگرداندید
و خداوند #علیبنالحسین را بیامرزد
📚اختصاص شیخ مفید ص۲۹۷
@Sibtayn
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :
ای فاطمه! هر كه بر تو درود فرستد، خداوند او را بیامرزد و هر جای بهشت باشم او را به من ملحق کند.
يا فاطِمَةُ! مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وألْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
O Fātimah, if someone utters Salawāt upon you, God will forgive him and lead him to my position in paradise.
✅بحار الأنوار، جلد 43، صفحه 55
@Sibtayn
ای فاطمه! هر كه بر تو درود فرستد، خداوند او را بیامرزد و هر جای بهشت باشم او را به من ملحق کند.
يا فاطِمَةُ! مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وألْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
O Fātimah, if someone utters Salawāt upon you, God will forgive him and lead him to my position in paradise.
✅بحار الأنوار، جلد 43، صفحه 55
@Sibtayn
شفای یتیم نابینا
عبد الواحد میگوید: در مکه در حال طواف بودم که دختر نوجوانی را دیدم که به پرده کعبه آویزان شده بود و خطاب به دختر دیگری که هم سن او بود میگفت: به حق آن که با وصیت (پیامبر) برگزیده شده، کسی که به تساوی حکم میکند، نیتش پاک است، همسر فاطمه مرضیه است، چنین و چنان نبوده است.
به او گفتم: این اوصاف که میگفتی برای کیست؟
گفت: به خدا قسم! این صفات برای کسی است که برترین نشانه (الهی) است و دروازه احکام (اسلام) است و تقسیم کننده بهشت و جهنم است و مرد الهی امت و رئیس امامان، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و وصی و جانشین او بر امت است؛ این شخص مولای من امیر المؤمنین علی بن ابی طالب است.
به او گفتم: چرا علی را مستحق این صفات میدانی (و او را چنین مدح میکنی)؟
گفت: به خدا سوگند که پدرم یاور او بود در روز صفین در رکاب حضرتش شهید شد. روزی در حالی که مادرم در خیمهاش نشسته و من و برادرم به خاطر آبله نابینا شده بودیم، امیر المؤمنین وارد شد. هنگامی که ما را را دید، آهی کشید و شعری را خواند (که مضمونش چنین است):
مَا إِنْ تَأَوَّهْتُ مِنْ شَيْءٍ رُزِيتُ بِهِ
كَمَا تَأَوَّهْتُ لِلْأَطْفَالِ فِي الصِّغَرِ
قَدْ مَاتَ وَالِدُهُمْ مَنْ كَانَ يَكْفُلُهُمْ
فِي النَّائِبَاتِ وَ فِي الْأَسْفَارِ وَ الْحَضَرِ
برای هیچ مصیبتی آه نکشیدم به اندازه آهی که برای کودکانی کشیدم که در کوچکی پدرشان وفات کرده است، پدری که در مصیبتها و سفر و حضر آنان را سرپرستی میکرد.
سپس به ما را به خود نزدیک کرد و درست مبارکش را روی چشم من و چشم برادرم گذاشت و دعایی خواند و سپس دستش را برداشت. سوگند به خدا اینک ـ ای علی که پدرم فدای تو گردد ـ به قدری (چشمانم پر نور شد که) شتر را از فرسخها فاصله میبینم و همهی آن به برکت امیرالمؤمنین است.
عبد الواحد میگوید: کیسهام را باز کردم و دو دینار که باقیمانده زاد و راحلهام بود به او دادم. دخترک به چهرهام تبسمی کرد و گفت: هرگز! (نیازی به این ندارم) کریمترین گذشتگان (امیر المؤمنین) ما را بر بهترین جانشین سپرده است. ما الان در سرپرستی امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم.
آنگاه دخترک پرسید: آیا علی را دوست داری؟
به او گفتم: بله.
گفت: بشارت میدهم تورا که به ریسمان محکمی چنگ زدی که گسستنی در آن نیست.
سپس دخترک پشت به من کرد در حالی که شعری را (در مدح امیر المؤمنین) زمزمه میکرد.
مَا بَثَّ حُبُّ عَلِيٍّ فِي ضَمِيرِ فَتًی
إِلَّا لَهُ شَهِدَتْ مِنْ رَبِّهِ النِّعَمُ
وَ لَا لَهُ قَدَمٌ زَلَّ الزَّمَانُ بِهَا
إِلَّا لَهُ ثَبَتَتْ مِنْ بَعْدِهَا
📗(بشاره المصطفی لشیعه المرتضی/ص71)
@Sibtayn
عبد الواحد میگوید: در مکه در حال طواف بودم که دختر نوجوانی را دیدم که به پرده کعبه آویزان شده بود و خطاب به دختر دیگری که هم سن او بود میگفت: به حق آن که با وصیت (پیامبر) برگزیده شده، کسی که به تساوی حکم میکند، نیتش پاک است، همسر فاطمه مرضیه است، چنین و چنان نبوده است.
به او گفتم: این اوصاف که میگفتی برای کیست؟
گفت: به خدا قسم! این صفات برای کسی است که برترین نشانه (الهی) است و دروازه احکام (اسلام) است و تقسیم کننده بهشت و جهنم است و مرد الهی امت و رئیس امامان، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و وصی و جانشین او بر امت است؛ این شخص مولای من امیر المؤمنین علی بن ابی طالب است.
به او گفتم: چرا علی را مستحق این صفات میدانی (و او را چنین مدح میکنی)؟
گفت: به خدا سوگند که پدرم یاور او بود در روز صفین در رکاب حضرتش شهید شد. روزی در حالی که مادرم در خیمهاش نشسته و من و برادرم به خاطر آبله نابینا شده بودیم، امیر المؤمنین وارد شد. هنگامی که ما را را دید، آهی کشید و شعری را خواند (که مضمونش چنین است):
مَا إِنْ تَأَوَّهْتُ مِنْ شَيْءٍ رُزِيتُ بِهِ
كَمَا تَأَوَّهْتُ لِلْأَطْفَالِ فِي الصِّغَرِ
قَدْ مَاتَ وَالِدُهُمْ مَنْ كَانَ يَكْفُلُهُمْ
فِي النَّائِبَاتِ وَ فِي الْأَسْفَارِ وَ الْحَضَرِ
برای هیچ مصیبتی آه نکشیدم به اندازه آهی که برای کودکانی کشیدم که در کوچکی پدرشان وفات کرده است، پدری که در مصیبتها و سفر و حضر آنان را سرپرستی میکرد.
سپس به ما را به خود نزدیک کرد و درست مبارکش را روی چشم من و چشم برادرم گذاشت و دعایی خواند و سپس دستش را برداشت. سوگند به خدا اینک ـ ای علی که پدرم فدای تو گردد ـ به قدری (چشمانم پر نور شد که) شتر را از فرسخها فاصله میبینم و همهی آن به برکت امیرالمؤمنین است.
عبد الواحد میگوید: کیسهام را باز کردم و دو دینار که باقیمانده زاد و راحلهام بود به او دادم. دخترک به چهرهام تبسمی کرد و گفت: هرگز! (نیازی به این ندارم) کریمترین گذشتگان (امیر المؤمنین) ما را بر بهترین جانشین سپرده است. ما الان در سرپرستی امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم.
آنگاه دخترک پرسید: آیا علی را دوست داری؟
به او گفتم: بله.
گفت: بشارت میدهم تورا که به ریسمان محکمی چنگ زدی که گسستنی در آن نیست.
سپس دخترک پشت به من کرد در حالی که شعری را (در مدح امیر المؤمنین) زمزمه میکرد.
مَا بَثَّ حُبُّ عَلِيٍّ فِي ضَمِيرِ فَتًی
إِلَّا لَهُ شَهِدَتْ مِنْ رَبِّهِ النِّعَمُ
وَ لَا لَهُ قَدَمٌ زَلَّ الزَّمَانُ بِهَا
إِلَّا لَهُ ثَبَتَتْ مِنْ بَعْدِهَا
📗(بشاره المصطفی لشیعه المرتضی/ص71)
@Sibtayn
🔶نماز پرفضیلت یکشنبه های ماه ذی القعده
✔️براى نماز در روز یکشنبه این ماه روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. در فضیلت این نماز، آمده است:
🔵 که هر کس آن را بجا آورد:
♦️ توبه اش پذیرفته مى شود
♦️و گناهانش آمرزیده مى گردد
♦️و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود،
♦️و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند
♦️و با ایمان از دنیا مى رود
♦️و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد
♦️و پدر و مادرش از او راضى شوند
♦️و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند،
♦️ذریّه او نیز بخشیده شوند
♦️و روزى او وسیع گردد
♦️فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند
♦️و به آسانى جانش را بگیرد.
✔️🔴🔵 کیفیت نماز :
👈رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که:
🔴در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (دو رکعت دو رکعت) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند ؛ و بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید:
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ
آنگاه بگوید:
یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْ لى ذُنُوبى، وَ ذُنُوبَ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.
📗 مفاتیح الجنان/اعمال ماه ذیقعده
@Sibtayn
✔️براى نماز در روز یکشنبه این ماه روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. در فضیلت این نماز، آمده است:
🔵 که هر کس آن را بجا آورد:
♦️ توبه اش پذیرفته مى شود
♦️و گناهانش آمرزیده مى گردد
♦️و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود،
♦️و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند
♦️و با ایمان از دنیا مى رود
♦️و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد
♦️و پدر و مادرش از او راضى شوند
♦️و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند،
♦️ذریّه او نیز بخشیده شوند
♦️و روزى او وسیع گردد
♦️فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند
♦️و به آسانى جانش را بگیرد.
✔️🔴🔵 کیفیت نماز :
👈رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که:
🔴در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (دو رکعت دو رکعت) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند ؛ و بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید:
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ
آنگاه بگوید:
یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْ لى ذُنُوبى، وَ ذُنُوبَ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.
📗 مفاتیح الجنان/اعمال ماه ذیقعده
@Sibtayn
ریشه های داعش
💥 ابن عبد البر از مورخین و علمای بزرگ اهل تسنن در کتاب الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (ج۱ ص۳۶۸) مینویسد:
«عثمان بن حنیف، والی بصره در زمان حکومت امام علی (علیه السلام)، با عایشه و طلحه و زبیر صلحنامهای امضاء کرد و به نیروهایش گفت: سلاحهایتان را رها کنید و جنگ نکنید!
ولیکن عبد الله بن زبیر شبی سرد و تاریک و طوفانی همراه با لشکری به سمت دار الاماره رفت و در دار الاماره را شکستند و عثمان بن حنیف را دستگیر کردند، سپس به سمت بیت المال رفتند و چهل نفر از نگهبانان آن را کشتند.
خبر دستگیری عثمان بن حنیف و تصرف بیت المال را به عایشه رساندند و از او در باره عثمان بن حنیف مشورت خواستند.
فرستاده به سوی عایشه، ابان بن عثمان بود.
عایشه گفت: عثمان را بکشید!
زنی گفت: از او درگذر ای ام المومنین که او صحابی رسول خداست!
عایشه دستور به زندانی کردن عثمان بن حنیف داد.
مشاجع بن مسعود، از همراهان عایشه، دستور داد تا موهای ریش عثمان بن حنیف را بکنند و او را شلاق بزنند. پس موهای ریش او و ابروی او و مژههای او را کندند و چهل ضربه شلاق به او زدند».
@Sibtayn
💥 ابن عبد البر از مورخین و علمای بزرگ اهل تسنن در کتاب الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (ج۱ ص۳۶۸) مینویسد:
«عثمان بن حنیف، والی بصره در زمان حکومت امام علی (علیه السلام)، با عایشه و طلحه و زبیر صلحنامهای امضاء کرد و به نیروهایش گفت: سلاحهایتان را رها کنید و جنگ نکنید!
ولیکن عبد الله بن زبیر شبی سرد و تاریک و طوفانی همراه با لشکری به سمت دار الاماره رفت و در دار الاماره را شکستند و عثمان بن حنیف را دستگیر کردند، سپس به سمت بیت المال رفتند و چهل نفر از نگهبانان آن را کشتند.
خبر دستگیری عثمان بن حنیف و تصرف بیت المال را به عایشه رساندند و از او در باره عثمان بن حنیف مشورت خواستند.
فرستاده به سوی عایشه، ابان بن عثمان بود.
عایشه گفت: عثمان را بکشید!
زنی گفت: از او درگذر ای ام المومنین که او صحابی رسول خداست!
عایشه دستور به زندانی کردن عثمان بن حنیف داد.
مشاجع بن مسعود، از همراهان عایشه، دستور داد تا موهای ریش عثمان بن حنیف را بکنند و او را شلاق بزنند. پس موهای ریش او و ابروی او و مژههای او را کندند و چهل ضربه شلاق به او زدند».
@Sibtayn
♨️لعن معاویه و پدر و برادرش توسط رسول الله صلی الله علیه و آله
✍️بلاذری عالم عُمَری می نویسد :
🔸حدَّثَنَا خَلَفٌ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ بن سعید عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُمْهَانَ عَنْ سَفِینَةَ مَوْلَى أُمِّ سَلَمَةَ
أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ جَالِسًا فَمَرَّ أَبُو سُفْیَانَ عَلَى بَعِیرٍ وَمَعَهُ مُعَاوِیَةُ وَأَخٌ لَهُ ، أَحَدُهُمَا یَقُودُ الْبَعِیرَ وَالآخَرُ یَسُوقُهُ،
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَعَنَ اللَّهُ الْحَامِلُ وَالْمَحْمُولُ وَالْقَائدُ وَالسَّائِقُ.
🔹از ام سلمه منقول است که پیامبر خدا(ص)، جایی نشته بود که ابو سفیان رد شد و سوار بر چهار پایی بود، و معاویه و برادرش همراه او بودند که یکی حیوان را می راند و دیگری از پشت پی می کرد،
پس رسول الله (ص) فرمودند :
خدا لعنت کند حمل کننده و حمل شونده و راه برنده و دنبال کننده را.
📚أنساب الأشراف، تألیف بلاذری، جلد ۵، صفحه ١٣۶
@Sibtayn
✍️بلاذری عالم عُمَری می نویسد :
🔸حدَّثَنَا خَلَفٌ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ بن سعید عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُمْهَانَ عَنْ سَفِینَةَ مَوْلَى أُمِّ سَلَمَةَ
أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ جَالِسًا فَمَرَّ أَبُو سُفْیَانَ عَلَى بَعِیرٍ وَمَعَهُ مُعَاوِیَةُ وَأَخٌ لَهُ ، أَحَدُهُمَا یَقُودُ الْبَعِیرَ وَالآخَرُ یَسُوقُهُ،
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَعَنَ اللَّهُ الْحَامِلُ وَالْمَحْمُولُ وَالْقَائدُ وَالسَّائِقُ.
🔹از ام سلمه منقول است که پیامبر خدا(ص)، جایی نشته بود که ابو سفیان رد شد و سوار بر چهار پایی بود، و معاویه و برادرش همراه او بودند که یکی حیوان را می راند و دیگری از پشت پی می کرد،
پس رسول الله (ص) فرمودند :
خدا لعنت کند حمل کننده و حمل شونده و راه برنده و دنبال کننده را.
📚أنساب الأشراف، تألیف بلاذری، جلد ۵، صفحه ١٣۶
@Sibtayn
حکومت انبیا اینگونه است
در زمان خلافت ظاهری امیرمومنان علی (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد.
🔹امیرالمومنین (علیه السلام) او را نزد شريح قاضی خود بر مسلمین برد و اقامه ی دعوی کرد که این زره از آن من است؛ نه آن را فروختهام و نه به کسی بخشیدهام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام.
🔸قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه میگویی؟
🔺مسیحی گفت: این زره مال من است، در عین حال گفته ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).
🔸قاضی رو کرد به امیرالمومنین (علیه السلام) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است؛ بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری.
🔹 امیرالمومنین (علیه السلام) خندید(1) و گفت: قاضی راست میگوید؛ ولی من شاهدی ندارم.
➖شریح روی این اصل که مدعی، شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت؛ ولی مرد مسیحی که خود بهتر می دانست زره مال چه کسی است، پس از آن که چند گامی برداشت وجدانش برآشفت شد و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امیرالمومنین (علیه السلام) است.
طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق و ایمان زیر پرچم امیرالمومنین(علیه السلام) در جنگ نهروان میجنگید . سایه، پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا؟ آفتابی چون علی در سایه ی پیغمبر است!
📗الأحكام نویسنده : يحيى بن الحسين جلد : 2 صفحه : 449
📙الغارات - ط الحديثة نویسنده : الثقفي الکوفي، ابراهیم جلد : 1 صفحه : 124
📕بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 34 صفحه : 316
📒 البدايه والنهايه - ط الفكر نویسنده : ابن كثير جلد : 8 صفحه : 4
1- شاید وجه تبسم امیرالمومنین علیه السلام این بود که شریح قاضی از ایشان شاهد می خواست در حالیکه خدواند شاهد اوست و در مورد امیرالمومنین علیه السلام شهادت داده
إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً
پس قاضی ، عالم به صدق ادعای امیرالمومنین علیه السلام بود و باید طبق علم خود به نفع امیرالمومنین علیه السلام حکم می کرد
در جای دیگر و در ماجرای عبد اللّه بن قفل تميمى که زره طلحه را از بیت المال به سرقت برده بود ، امام علیه السلام شریح را مورد توبیخ قرار داده و می فرمایند :
واى بر تو! امام مسلمانان، درباره امور آنان، بر مسائل بزرگتر از اين مسأله مورد اعتماد و اطمينان است
📚الکافي ج۷ ص۳۸۵
📚تهذيب الأحكام ج۶ ص۲۷۳
👈🏻نکته داستان این است که چون مقابل دعوا از اهل کتاب بود ؛ پس امیرالمومنین علیه السلام برای هدایت او اینگونه برخورد فرمودند
@Sibtayn
در زمان خلافت ظاهری امیرمومنان علی (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد.
🔹امیرالمومنین (علیه السلام) او را نزد شريح قاضی خود بر مسلمین برد و اقامه ی دعوی کرد که این زره از آن من است؛ نه آن را فروختهام و نه به کسی بخشیدهام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام.
🔸قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه میگویی؟
🔺مسیحی گفت: این زره مال من است، در عین حال گفته ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد).
🔸قاضی رو کرد به امیرالمومنین (علیه السلام) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است؛ بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری.
🔹 امیرالمومنین (علیه السلام) خندید(1) و گفت: قاضی راست میگوید؛ ولی من شاهدی ندارم.
➖شریح روی این اصل که مدعی، شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت؛ ولی مرد مسیحی که خود بهتر می دانست زره مال چه کسی است، پس از آن که چند گامی برداشت وجدانش برآشفت شد و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امیرالمومنین (علیه السلام) است.
طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق و ایمان زیر پرچم امیرالمومنین(علیه السلام) در جنگ نهروان میجنگید . سایه، پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا؟ آفتابی چون علی در سایه ی پیغمبر است!
📗الأحكام نویسنده : يحيى بن الحسين جلد : 2 صفحه : 449
📙الغارات - ط الحديثة نویسنده : الثقفي الکوفي، ابراهیم جلد : 1 صفحه : 124
📕بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 34 صفحه : 316
📒 البدايه والنهايه - ط الفكر نویسنده : ابن كثير جلد : 8 صفحه : 4
1- شاید وجه تبسم امیرالمومنین علیه السلام این بود که شریح قاضی از ایشان شاهد می خواست در حالیکه خدواند شاهد اوست و در مورد امیرالمومنین علیه السلام شهادت داده
إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً
پس قاضی ، عالم به صدق ادعای امیرالمومنین علیه السلام بود و باید طبق علم خود به نفع امیرالمومنین علیه السلام حکم می کرد
در جای دیگر و در ماجرای عبد اللّه بن قفل تميمى که زره طلحه را از بیت المال به سرقت برده بود ، امام علیه السلام شریح را مورد توبیخ قرار داده و می فرمایند :
واى بر تو! امام مسلمانان، درباره امور آنان، بر مسائل بزرگتر از اين مسأله مورد اعتماد و اطمينان است
📚الکافي ج۷ ص۳۸۵
📚تهذيب الأحكام ج۶ ص۲۷۳
👈🏻نکته داستان این است که چون مقابل دعوا از اهل کتاب بود ؛ پس امیرالمومنین علیه السلام برای هدایت او اینگونه برخورد فرمودند
@Sibtayn
✅واکنش حضرت امیر مؤمنان امام علی
(علیه السلام) به پیشنهاد تبعیض اقتصادی
✍️ امام علی (سلام الله علیه) در پاسخ به پيشنهاد برخى از ياران مبنى بر زيرپا گذاشتن مساوات در تقسيم بهرههاى عمومى و سرانهِٔ جامعه، و بيشتردادن به اشراف عرب و قريش و آنان كه بيم مخالفتشان مىرفت و نگرانى از جداشدنشان و پيوستنشان به معاويه وجود داشت، فرمود:
«أَتَأْمُرونِّي أَنْ أَطلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلّيِتُ عَلَيْهِ؟
وَ اللهِ لاَ أَطُوُرُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ، وَ مَا أَمَّ نَجمٌ فِي السَّمَاءِ نَجمًا. لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ لَهُمْ ».
📗 نهجالبلاغه ، کلام ۱۲۶ .
آيا مرا فرمان مىدهيد تا پيروزى بجويم به وسيله ستمكردن دربارهٔ آنان كه سرپرست ايشانم؟
سوگند به خدا كه به چنين چيزى نزديك نشوم تا آنگاه كه شبانه روزان، از پى يكديگر آيد، و تا هنگامى كه ستارهاى در آسمان به دنبال ستارهٔ ديگر برآيد!
اگر دارايى از آنِ خود من بود، بىگمان همگان را برابر مىداشتم، تا چه رسد كه دارايى، از آنِ خودشان است.
@Sibtayn
(علیه السلام) به پیشنهاد تبعیض اقتصادی
✍️ امام علی (سلام الله علیه) در پاسخ به پيشنهاد برخى از ياران مبنى بر زيرپا گذاشتن مساوات در تقسيم بهرههاى عمومى و سرانهِٔ جامعه، و بيشتردادن به اشراف عرب و قريش و آنان كه بيم مخالفتشان مىرفت و نگرانى از جداشدنشان و پيوستنشان به معاويه وجود داشت، فرمود:
«أَتَأْمُرونِّي أَنْ أَطلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلّيِتُ عَلَيْهِ؟
وَ اللهِ لاَ أَطُوُرُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ، وَ مَا أَمَّ نَجمٌ فِي السَّمَاءِ نَجمًا. لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ لَهُمْ ».
📗 نهجالبلاغه ، کلام ۱۲۶ .
آيا مرا فرمان مىدهيد تا پيروزى بجويم به وسيله ستمكردن دربارهٔ آنان كه سرپرست ايشانم؟
سوگند به خدا كه به چنين چيزى نزديك نشوم تا آنگاه كه شبانه روزان، از پى يكديگر آيد، و تا هنگامى كه ستارهاى در آسمان به دنبال ستارهٔ ديگر برآيد!
اگر دارايى از آنِ خود من بود، بىگمان همگان را برابر مىداشتم، تا چه رسد كه دارايى، از آنِ خودشان است.
@Sibtayn
دنیایی به جمعیت یک نفر!
به قول خودش عاشق شده بود. تهدید کرده بود که اگر به عشقش نرسد خودکشی خواهد کرد!
به او گفتم: « چطور شد عاشق شدی؟»
جواب داد: « با یک نگاه عاشق شدم و الان انگار در دنیا فقط همین یک نفر را میبینم و دیگر هیچ!»
یاد این کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله افتادم که فرمودند:
« دوست داشتن چیزی، انسان را کور و کر میکند!»
📒 عوالی الئالی
خدا خالق انسانهاست. او میداند اگر دل، به کسی بسته شد گسستن آن کار آسانی نیست! لذا فرموده:
« نگاهت را کنترل کن! چه بسا با یک نگاه، دنیا و آخرتت را به باد دهی!»
خدا همیشه آخر کار را میبیند و میفرماید:
«عاقبت کار را نگاه کن؛ بعد تصمیم بگیر!»
ولی شیطان و هوای نفس، همین الان را نظاره میکنند و میگویند
:« در لحظه زندگی کن! آخر کار مهم نیست!»
وقتی دنیای یک فرد به اصطلاح «عاشق»، فقط یک نفر، جمعیت داشته باشد؛ وقتی به او نرسد، تنها میشود و گاهی از شدت اضطراب، دست به حذف خود میزند!
@Sibtayn
به قول خودش عاشق شده بود. تهدید کرده بود که اگر به عشقش نرسد خودکشی خواهد کرد!
به او گفتم: « چطور شد عاشق شدی؟»
جواب داد: « با یک نگاه عاشق شدم و الان انگار در دنیا فقط همین یک نفر را میبینم و دیگر هیچ!»
یاد این کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله افتادم که فرمودند:
« دوست داشتن چیزی، انسان را کور و کر میکند!»
📒 عوالی الئالی
خدا خالق انسانهاست. او میداند اگر دل، به کسی بسته شد گسستن آن کار آسانی نیست! لذا فرموده:
« نگاهت را کنترل کن! چه بسا با یک نگاه، دنیا و آخرتت را به باد دهی!»
خدا همیشه آخر کار را میبیند و میفرماید:
«عاقبت کار را نگاه کن؛ بعد تصمیم بگیر!»
ولی شیطان و هوای نفس، همین الان را نظاره میکنند و میگویند
:« در لحظه زندگی کن! آخر کار مهم نیست!»
وقتی دنیای یک فرد به اصطلاح «عاشق»، فقط یک نفر، جمعیت داشته باشد؛ وقتی به او نرسد، تنها میشود و گاهی از شدت اضطراب، دست به حذف خود میزند!
@Sibtayn
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا فرعون پاک و طاهر از دنیا رفته و حضرت ابوطالب کافر ؟!!!
چرندیات ابن عربی و دشمنی با مولانا امیرالمومنین علیه السلام
@Sibtayn
چرندیات ابن عربی و دشمنی با مولانا امیرالمومنین علیه السلام
@Sibtayn
روش در امان ماندن از لغزشها
▫️امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
🔹ریشه سالم ماندن از لغزشها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
🔹أصلُ السَّلامَةِ مِن الزَّلَلِ الفِکرُ قَبلَ الفِعلِ ؛ و الرَّوِیَّةُ قَبلَ الکلامِ.
📚غرر الحکم: ۳۰۹۸
@Sibtayn
▫️امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
🔹ریشه سالم ماندن از لغزشها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
🔹أصلُ السَّلامَةِ مِن الزَّلَلِ الفِکرُ قَبلَ الفِعلِ ؛ و الرَّوِیَّةُ قَبلَ الکلامِ.
📚غرر الحکم: ۳۰۹۸
@Sibtayn
آیا می دانید شیطان تا چه زمانی از ما می ترسد ؟
امام صادق از پدرانش از امیرالمؤمنين عليهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مي كند كه فرمود :
تا زمانیکه فرزند آدم نمازهای پنج گانه را در وقتش بخواند همواره شیطان از او بیمناک بوده و می ترسد پس هر گاه آن نمازها را ضایع کرد، شیطان بر او جرأت پیدا میکند و او را به گناهان بزرگ می کشاند.
لاَ يَزَالُ اَلشَّيْطَانُ هَائِباً لاِبْنِ آدَمَ ذَاعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ اِجْتَرَى عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱ ص۲۳۰
👈🏻نکته مهمی که باید به ان دقت شود این است که یقینا نمازی موجب ترس شیطان می شود که صحیح و مورد قبول واقع شود .
در روایات افعالی به عنوان مانع از قبولی نماز ذکر شده است که انجام انها نماز که تنهی عن الفحشا و المنکر است را از کارایی می اندازد .
مثال : رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند:
کسی که لقمه حرامی بخورد نمازش تا چهل روز قبول نمی شود .
🔚نتیجه : چه بسیار نمازگزارانی که نمازشان خم به ابروی شیطان هم نمی اورد
@Sibtayn
امام صادق از پدرانش از امیرالمؤمنين عليهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مي كند كه فرمود :
تا زمانیکه فرزند آدم نمازهای پنج گانه را در وقتش بخواند همواره شیطان از او بیمناک بوده و می ترسد پس هر گاه آن نمازها را ضایع کرد، شیطان بر او جرأت پیدا میکند و او را به گناهان بزرگ می کشاند.
لاَ يَزَالُ اَلشَّيْطَانُ هَائِباً لاِبْنِ آدَمَ ذَاعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ اِجْتَرَى عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱ ص۲۳۰
👈🏻نکته مهمی که باید به ان دقت شود این است که یقینا نمازی موجب ترس شیطان می شود که صحیح و مورد قبول واقع شود .
در روایات افعالی به عنوان مانع از قبولی نماز ذکر شده است که انجام انها نماز که تنهی عن الفحشا و المنکر است را از کارایی می اندازد .
مثال : رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند:
کسی که لقمه حرامی بخورد نمازش تا چهل روز قبول نمی شود .
🔚نتیجه : چه بسیار نمازگزارانی که نمازشان خم به ابروی شیطان هم نمی اورد
@Sibtayn