📃 #آقایی_کریم_اجازه_نمیدهد
🖊 #روضه #امام_حسین (علیه‌السّلام)
🖊 #شب_نوزدهم_رمضان_۱۴۰۳
🖊 #هیئت_روضة_العباس (علیه‌السّلام)
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ
فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً
حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
یابن الحسن....
آقاییِ کریم اجازه نمیدهد
تا اینکه دستِ ما به صف حشر رو شود
این گریه برای تو عین طهارت است
عابد چرا معطل آب وضو شود
هرکس که سر‌به زیرِ تو شد سربلند شد حسین
بی‌آبرو کنار تو با آبرو شود حسین
فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سرِ بریده ببینی چه می‌کنی
اینجا همه به گریه‌ى تو گریه می‌کنند
خنده به اشکِ دیده ببینی چه می‌کنی
خون ریزد از شکاف سرم خون‌جگر شدى
جسمى به خون تپیده ببینی چه می‌کنی
تو یک‌سره به چشم پدر بوسه می‌زنى
تیرى درون دیده ببینی چه می‌کنی
وقتى که می‌رسد زِ شریعه، حسین را
با قامتى خمیده ببینی چه می‌کنی
من پیکرم به غیر سرم لطمه‌ای ندید
جسمی به خاک دریده ببینی چه می‌کنی
طفلان در‌به‌در به بیابان کربلا
چون آهوى رمیده ببینی چه می‌کنی
یک ضربه زد به فرق سرم راحتم نمود
تو قتل صبر دیده ببینی چه می‌کنی
آنقَدَر تشنه بود لب‌هایش
دست آخر به شمر هم رو زد
نفسش را عجیب بند آورد
نیزه‌ای که سنان به پهلو زد
باز و بسته نکن انقدر لبت را پیِ آب
آب اگر بود به شش‌ماهه‌ی تو می‌دادند
اینجا یه ضربه زد...
ولی رسید غروب عاشورا...
یا اباعبدالله.....
تا چشماشو باز کرد این نیزه دارها نیزه میزدند
شمشیر دار با شمشیر میزنه
حـــــســـــــیــــــن آقام آقام آقام
📁 کانال رسمی حاج حسین سیب سرخی
📎 @MAHEHARAMINFO
📋 کانال متن‌اشعار حاج حسین سیب سرخی
📎 @SIBSORKHII_MATN
🖊 #روضه #امام_حسین (علیه‌السّلام)
🖊 #شب_نوزدهم_رمضان_۱۴۰۳
🖊 #هیئت_روضة_العباس (علیه‌السّلام)
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ
فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً
حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
یابن الحسن....
آقاییِ کریم اجازه نمیدهد
تا اینکه دستِ ما به صف حشر رو شود
این گریه برای تو عین طهارت است
عابد چرا معطل آب وضو شود
هرکس که سر‌به زیرِ تو شد سربلند شد حسین
بی‌آبرو کنار تو با آبرو شود حسین
فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سرِ بریده ببینی چه می‌کنی
اینجا همه به گریه‌ى تو گریه می‌کنند
خنده به اشکِ دیده ببینی چه می‌کنی
خون ریزد از شکاف سرم خون‌جگر شدى
جسمى به خون تپیده ببینی چه می‌کنی
تو یک‌سره به چشم پدر بوسه می‌زنى
تیرى درون دیده ببینی چه می‌کنی
وقتى که می‌رسد زِ شریعه، حسین را
با قامتى خمیده ببینی چه می‌کنی
من پیکرم به غیر سرم لطمه‌ای ندید
جسمی به خاک دریده ببینی چه می‌کنی
طفلان در‌به‌در به بیابان کربلا
چون آهوى رمیده ببینی چه می‌کنی
یک ضربه زد به فرق سرم راحتم نمود
تو قتل صبر دیده ببینی چه می‌کنی
آنقَدَر تشنه بود لب‌هایش
دست آخر به شمر هم رو زد
نفسش را عجیب بند آورد
نیزه‌ای که سنان به پهلو زد
باز و بسته نکن انقدر لبت را پیِ آب
آب اگر بود به شش‌ماهه‌ی تو می‌دادند
اینجا یه ضربه زد...
ولی رسید غروب عاشورا...
یا اباعبدالله.....
تا چشماشو باز کرد این نیزه دارها نیزه میزدند
شمشیر دار با شمشیر میزنه
حـــــســـــــیــــــن آقام آقام آقام
📁 کانال رسمی حاج حسین سیب سرخی
📎 @MAHEHARAMINFO
📋 کانال متن‌اشعار حاج حسین سیب سرخی
📎 @SIBSORKHII_MATN
Telegram
attach 📎