متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#روضه
انقدر ،ناله زدم ،تا که پناهم دادی
بی رمق بودم و تو ، قدرت اهم دادی
همه جا رفتم و خوردم به در بسته
حسیــــــــن
فقط اخر که رسیدم به تو راهم دادی
جانم
خیر دنیای منی اخرتم هم با توست
به همه خیر رساندی و به ما هم دادی
من زمین خورده ام ،اما تو بلندم کردی
روی خوش باز به این روی سیاهم کردی
قربونت بشم اقا
٭دیدی چجوری داره زود تموم میشه محرمت اقا جان٭
انقدر پیش خدا دست تو باز است حسین
٭گفت حسین برو بیرون از کربلا تو ثابت کردی، گفت نه حالا که اومدم تا اخرش میرم،پس رقیه ات چی میشه
پس رباب چی میشه ، علی اکبرت چی میشه،فکر اینا رو کردی؟ ،گفت نه ، من دلم خوشه عباس دارم،٭
انقدر پیش خدا دست تو باز است حسین
لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی
٭فرمودندجلو بابا روضه پسر نخونین،خیلی سخته ،من شرمنده ام از پدر شهدا،خیلی سخته ، روضه ی پسرو بخوای جلو پدر بخونی
اونم جون دادن و جون کندن یه بچه
که بدنش پاره پاره شده، اول جون دادن حسین بود ، دیگه صداها در نمیاد ها،عیب نداره ، ناله بزن٭
به روی خاک،جگر ریخته ، و یا پسرم
علی جان
به روی خاک پسر ریخته ،ویا جگرم
بلند میشوم و باز میخورم به زمین
بلند میشوم و میخورد زمین کمرم
هزار بار بمیری ولی نبینی که ،
به روی دست جوان تو ، دست و پا بزنند
بابا
شکستن کمرت سخت و سخت تر این که
جوان تو نتواند تو را صدا بزند
بابا
تو را همین که زدم بوسه ای ،پشیمانم
که کاش بوسه بر این نیمه جان نمیدادم
بغل گرفتمو دیدم، خاک میریزی
ببخش کاش تنت را تکان نمیدادم
ولدی علی
بلند شو بابا
نشسته مادرمو میزند به پهلویش
زدند نیزه که حرف مدینه را نزنم
خدا به خیر کند ، خواهران تو جمعند
خدا کند که پس از تو سکینه را نزنند
یکی به سینه خود میزنم یکی به سرم
یکی یکی ز تنت نیزه میکشم بیرون
ببین که مادرم اینجاست تا نفس بکشی
اخ
ببین که از دهنت نیزه میکشم بیرون
میکشم خویش را به روی زمین
گاه بر سینه گاه بر زانو
ای عصای شکسته بعد از تو
کمکم کرده بیش تر زانو
چندمین بار میشود یاد
شب دامادی تو افتادم
فرصتی بود و بعد عمری شر
بر جمال تو بوسه میدادم
حیف دیگر نمیشود بوسید
از لبانی که چاک خورده پسر
وای بر من چرا محاسن تو
اینقدر روی خاک خورده پسر
گفته بودی ،زمان پیری ما،
اب هم در دلم تکان نخورد
تا توهستی و تو عمویت هست
باد حتی به دختران نخورد
خواستم روی پای خود خیزم
باز هم با سرم زمین خوردم
کمرم را بگیر مانند ،چادر مادرم زمین خوردم
بابا ،زره و خود و زیرو تیغت را
زیر پای سپاه میبینم
چقدر چهره ات عوض شده است
نکند اشتباه میبینم
بابا همه،تقصیر توست سمت حرم
کل کشیدند ، بعد خندیدند
بعد پنجاه و چند سال اینجا
عاقبت قد عمه را دیدند
زحمت مجتبی و بابایت
رفته بر باد قصه ام کم کن
پیش این چشم های نامحرم
معجر عمه را تو محکم کن
کاش میشد ،سرت یکی میبرد
زیر این ضربه ها کمش نکنی
ای نیزه ها میان حرم
خواهرش هست درهمش نکنید
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
اه حسیــــــن
ریز،ریزی تو ، ولی عزیزی تو
اه حسیــــــن
به عشقت دوباره ، همین ارزومه
ببینم ضریحت ، حسین روبه رومه
دوست دارم اقا ،محاله ندونی
خونم روضه هات شد
تو اوج جوونی
نگاهم دوباره ،به گنبد طلاته
شب جمعه زهرا ،توی کربلاته
میگه پیکرت رو ، رو خاکا کشوندند
لب تشنه مادر ، سرت رو بریدند
شب جمعه اقا ، به صد شور و احساس
قراره منو تو ، دم کف العباس
بمیرم برای علمدار زینب
دیگه بعد عباس ،شد اواره زینب
حسین غریبم
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#روضه
انقدر ،ناله زدم ،تا که پناهم دادی
بی رمق بودم و تو ، قدرت اهم دادی
همه جا رفتم و خوردم به در بسته
حسیــــــــن
فقط اخر که رسیدم به تو راهم دادی
جانم
خیر دنیای منی اخرتم هم با توست
به همه خیر رساندی و به ما هم دادی
من زمین خورده ام ،اما تو بلندم کردی
روی خوش باز به این روی سیاهم کردی
قربونت بشم اقا
٭دیدی چجوری داره زود تموم میشه محرمت اقا جان٭
انقدر پیش خدا دست تو باز است حسین
٭گفت حسین برو بیرون از کربلا تو ثابت کردی، گفت نه حالا که اومدم تا اخرش میرم،پس رقیه ات چی میشه
پس رباب چی میشه ، علی اکبرت چی میشه،فکر اینا رو کردی؟ ،گفت نه ، من دلم خوشه عباس دارم،٭
انقدر پیش خدا دست تو باز است حسین
لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی
٭فرمودندجلو بابا روضه پسر نخونین،خیلی سخته ،من شرمنده ام از پدر شهدا،خیلی سخته ، روضه ی پسرو بخوای جلو پدر بخونی
اونم جون دادن و جون کندن یه بچه
که بدنش پاره پاره شده، اول جون دادن حسین بود ، دیگه صداها در نمیاد ها،عیب نداره ، ناله بزن٭
به روی خاک،جگر ریخته ، و یا پسرم
علی جان
به روی خاک پسر ریخته ،ویا جگرم
بلند میشوم و باز میخورم به زمین
بلند میشوم و میخورد زمین کمرم
هزار بار بمیری ولی نبینی که ،
به روی دست جوان تو ، دست و پا بزنند
بابا
شکستن کمرت سخت و سخت تر این که
جوان تو نتواند تو را صدا بزند
بابا
تو را همین که زدم بوسه ای ،پشیمانم
که کاش بوسه بر این نیمه جان نمیدادم
بغل گرفتمو دیدم، خاک میریزی
ببخش کاش تنت را تکان نمیدادم
ولدی علی
بلند شو بابا
نشسته مادرمو میزند به پهلویش
زدند نیزه که حرف مدینه را نزنم
خدا به خیر کند ، خواهران تو جمعند
خدا کند که پس از تو سکینه را نزنند
یکی به سینه خود میزنم یکی به سرم
یکی یکی ز تنت نیزه میکشم بیرون
ببین که مادرم اینجاست تا نفس بکشی
اخ
ببین که از دهنت نیزه میکشم بیرون
میکشم خویش را به روی زمین
گاه بر سینه گاه بر زانو
ای عصای شکسته بعد از تو
کمکم کرده بیش تر زانو
چندمین بار میشود یاد
شب دامادی تو افتادم
فرصتی بود و بعد عمری شر
بر جمال تو بوسه میدادم
حیف دیگر نمیشود بوسید
از لبانی که چاک خورده پسر
وای بر من چرا محاسن تو
اینقدر روی خاک خورده پسر
گفته بودی ،زمان پیری ما،
اب هم در دلم تکان نخورد
تا توهستی و تو عمویت هست
باد حتی به دختران نخورد
خواستم روی پای خود خیزم
باز هم با سرم زمین خوردم
کمرم را بگیر مانند ،چادر مادرم زمین خوردم
بابا ،زره و خود و زیرو تیغت را
زیر پای سپاه میبینم
چقدر چهره ات عوض شده است
نکند اشتباه میبینم
بابا همه،تقصیر توست سمت حرم
کل کشیدند ، بعد خندیدند
بعد پنجاه و چند سال اینجا
عاقبت قد عمه را دیدند
زحمت مجتبی و بابایت
رفته بر باد قصه ام کم کن
پیش این چشم های نامحرم
معجر عمه را تو محکم کن
کاش میشد ،سرت یکی میبرد
زیر این ضربه ها کمش نکنی
ای نیزه ها میان حرم
خواهرش هست درهمش نکنید
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
اه حسیــــــن
ریز،ریزی تو ، ولی عزیزی تو
اه حسیــــــن
به عشقت دوباره ، همین ارزومه
ببینم ضریحت ، حسین روبه رومه
دوست دارم اقا ،محاله ندونی
خونم روضه هات شد
تو اوج جوونی
نگاهم دوباره ،به گنبد طلاته
شب جمعه زهرا ،توی کربلاته
میگه پیکرت رو ، رو خاکا کشوندند
لب تشنه مادر ، سرت رو بریدند
شب جمعه اقا ، به صد شور و احساس
قراره منو تو ، دم کف العباس
بمیرم برای علمدار زینب
دیگه بعد عباس ،شد اواره زینب
حسین غریبم
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#زمینه
#ای_علی_اکبر_لیلا
ای علی اکبر لیلا ، روی لبامه یا زهرا
کی زده نیزه به پهلوی تو بابا
شده رو خاک صحرا ،جوونم اربا اربا
علی اکبر ای وای،شده علی اکبر ها
پیرم کردی ، زمین گیرم کردی
عزیز دلم واای
علی جانم واای علی جانم واای
ـــــــــــــــــــ
پدر تو پریشونه ، عزادار تو میمونه
لب موذن خیمه پر از خونه
بالا سرت تا وقتی که خون دل میخوردم
خدا میدونه زینب اگه نبود میمردم
دشمن ، خندید ، تاکه اشکامو دید
عزیز دلم وااای
پیرم کردی و...
علی جانم وااای ، علی جانم وااای
ـــــــــــــ
نیمه جون صدای من
نیمه جون پاهای من
کفن تو شده دیگه عبای من
از اسمون چشمام بارون غم ریخت بابا
توی عبا چند دفعه تنت به هم ریخت بابا
مثل حیدر هستی با،زخم سر عزیز
دلم وااای
پیرم کردی و...
ـــــــــــــــــــــ
شده رو خاک صحرا و ...
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#زمینه
#ای_علی_اکبر_لیلا
ای علی اکبر لیلا ، روی لبامه یا زهرا
کی زده نیزه به پهلوی تو بابا
شده رو خاک صحرا ،جوونم اربا اربا
علی اکبر ای وای،شده علی اکبر ها
پیرم کردی ، زمین گیرم کردی
عزیز دلم واای
علی جانم واای علی جانم واای
ـــــــــــــــــــ
پدر تو پریشونه ، عزادار تو میمونه
لب موذن خیمه پر از خونه
بالا سرت تا وقتی که خون دل میخوردم
خدا میدونه زینب اگه نبود میمردم
دشمن ، خندید ، تاکه اشکامو دید
عزیز دلم وااای
پیرم کردی و...
علی جانم وااای ، علی جانم وااای
ـــــــــــــ
نیمه جون صدای من
نیمه جون پاهای من
کفن تو شده دیگه عبای من
از اسمون چشمام بارون غم ریخت بابا
توی عبا چند دفعه تنت به هم ریخت بابا
مثل حیدر هستی با،زخم سر عزیز
دلم وااای
پیرم کردی و...
ـــــــــــــــــــــ
شده رو خاک صحرا و ...
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#نوحه
#ازافق_خیمه_ال_عبا
از افق خیمه ی ال عبا
شد جلوه گر ایه ی شمس الضحی
سلیل حیدری، شبه پیغمبری
اهل به شور و شین اند
گریان بر پور حسین اند
ــــــــــــــــــــ
به صورت شبه رسول خدا
بوسه زند عزیز خیر النساء
این علی اکبر است
غرق خون پیکر است
اکبر من تازه جوان است
پشتم ز داغ او کمان است
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#نوحه
#ازافق_خیمه_ال_عبا
از افق خیمه ی ال عبا
شد جلوه گر ایه ی شمس الضحی
سلیل حیدری، شبه پیغمبری
اهل به شور و شین اند
گریان بر پور حسین اند
ــــــــــــــــــــ
به صورت شبه رسول خدا
بوسه زند عزیز خیر النساء
این علی اکبر است
غرق خون پیکر است
اکبر من تازه جوان است
پشتم ز داغ او کمان است
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#واحد
#غرق_خون_است
غرق خون است ، چرا این سر مه رو پسرم
قطعه قطعه شده ان قامت دلجو پسرم
نرسیده به تنت از سر زین افتادم
قوت و تاب وتوان برد ز زانو پسرم
همه ی دشت به حال من و تو خندیدند
تو بگو من چه کنم ، بین هیاهو پسرم
در بغل تا که گرفتم بدنت ریخت به هم
لااقل کاش تنت سیر ببوسم پسرم
چه کسی بر سر تو ضربه شمشیر زده
چه کسی نیزه فرو برده به پهلو پسرم
بردنت تا به حرم جز به عبا ممکن نیست
چون که اعضای تو پاشیده به هر سو پسرم
سر و کار تن تو با سر معراج(مفهوم نبود) افتاد
نه سری نه بدنی مانده نه ابرو پسرم
عمه ات امده در بین حرامی برخیز
خیز تا دست نبرده است به گیسو پسرم
ـــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#واحد
#غرق_خون_است
غرق خون است ، چرا این سر مه رو پسرم
قطعه قطعه شده ان قامت دلجو پسرم
نرسیده به تنت از سر زین افتادم
قوت و تاب وتوان برد ز زانو پسرم
همه ی دشت به حال من و تو خندیدند
تو بگو من چه کنم ، بین هیاهو پسرم
در بغل تا که گرفتم بدنت ریخت به هم
لااقل کاش تنت سیر ببوسم پسرم
چه کسی بر سر تو ضربه شمشیر زده
چه کسی نیزه فرو برده به پهلو پسرم
بردنت تا به حرم جز به عبا ممکن نیست
چون که اعضای تو پاشیده به هر سو پسرم
سر و کار تن تو با سر معراج(مفهوم نبود) افتاد
نه سری نه بدنی مانده نه ابرو پسرم
عمه ات امده در بین حرامی برخیز
خیز تا دست نبرده است به گیسو پسرم
ـــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#واحد_شلاقی
#از_حرم_امد_برون
از حرم امد برون جلوه ی پیغمبر
با رخ زهرایی با جنم حیدری
صحنه میدان بدل شد به عجب محشری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ،یا علی
یا علی اکبر علی ،یا علی
ـــــــــــــــــ
موقع جانبازی است ، رفته ز کف طاقتش
تیغ و سپر بر کف و ذکر علی عادتش
خوانده حسین ان یکاد ، نظر قد و قامتش
تا نگهی میکند ، از پدرش دلبری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ، یاعلی
یا علی اکبر علی ، یا علی
ــــــــــــــــــــــ
ماه حرم مثل شیر بر دل اعدا زده
از برش تیغ دشمن او جا زده
گرچه به رفتن شرر ، بر دل بابا زده
داده به لشگر نشان رزم علی اکبری
گفت انابن الحسین ، ریخت به هم لشگری
یا علی ، یا علی
یا علی اکبر علی ، یا علی
ـــــــــــــــــ
یا علی و یاعلی بر لب او کرده گل
ماه نظر میزند،عمه بخوان چهار قل
داده عنان را زدست، لشگری به کوفی به کل
معرکه ای شد به پا وای چه رزم اوری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ، یاعلی
یاعلی اکبر علی ،یاعلی
ـــــــــــــــــــــــ
لشگری از جنگجو،از دم تیغش گریخت
شد به عجب ابن سعد رشته کارش گسیخت
دم به دم از دشمنش نعره زد و زهره ریخت
حیدر کرب و بلا، با رجز حیدری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی یاعلی
یاعلی اکبر علی ، یاعلی
ــــــــــــــــــــــــ
در برت امد حسین با سر زانو علی
ازتو نمانده تنی، کو پسرش کو علی
کاش نفهمد که خود،نیزه به پهلو علی
زخم به پهلوی توست ،ارثیه ی مادری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یاعلی یاعلی
یاعلی اکبر علی ،یاعلی
ــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#واحد_شلاقی
#از_حرم_امد_برون
از حرم امد برون جلوه ی پیغمبر
با رخ زهرایی با جنم حیدری
صحنه میدان بدل شد به عجب محشری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ،یا علی
یا علی اکبر علی ،یا علی
ـــــــــــــــــ
موقع جانبازی است ، رفته ز کف طاقتش
تیغ و سپر بر کف و ذکر علی عادتش
خوانده حسین ان یکاد ، نظر قد و قامتش
تا نگهی میکند ، از پدرش دلبری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ، یاعلی
یا علی اکبر علی ، یا علی
ــــــــــــــــــــــ
ماه حرم مثل شیر بر دل اعدا زده
از برش تیغ دشمن او جا زده
گرچه به رفتن شرر ، بر دل بابا زده
داده به لشگر نشان رزم علی اکبری
گفت انابن الحسین ، ریخت به هم لشگری
یا علی ، یا علی
یا علی اکبر علی ، یا علی
ـــــــــــــــــ
یا علی و یاعلی بر لب او کرده گل
ماه نظر میزند،عمه بخوان چهار قل
داده عنان را زدست، لشگری به کوفی به کل
معرکه ای شد به پا وای چه رزم اوری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی ، یاعلی
یاعلی اکبر علی ،یاعلی
ـــــــــــــــــــــــ
لشگری از جنگجو،از دم تیغش گریخت
شد به عجب ابن سعد رشته کارش گسیخت
دم به دم از دشمنش نعره زد و زهره ریخت
حیدر کرب و بلا، با رجز حیدری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یا علی یاعلی
یاعلی اکبر علی ، یاعلی
ــــــــــــــــــــــــ
در برت امد حسین با سر زانو علی
ازتو نمانده تنی، کو پسرش کو علی
کاش نفهمد که خود،نیزه به پهلو علی
زخم به پهلوی توست ،ارثیه ی مادری
گفت انابن الحسین ریخت به هم لشگری
یاعلی یاعلی
یاعلی اکبر علی ،یاعلی
ــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_هشتم
#محرم
#مدح
لافتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار
شیعه ی ایرانی ام ، دل بسته ی عشق تویار
لافتی و...
یا علی ، درسینه ام شوق زیاد اربعین
میبرد هوش از سر من باز یاد اربعین
ازدحام و موکب و زوار و جاده اربعین
از نجف تا کربلا ،پای پیاده اربعین
اخرش جان میدهم در سایه ی این انتظار
لا فتی و ...
ذکر یا حیدر شده ذکر لبان ما همه
شافع تنهایی ما در میان محکمه
افضل الاذکار،بانوی دو عالم فاطمه
نام مولایم علی پیچیده بین علقمه
شد رجزهای ابوفاضل میان کارزار
لافتی و...
سر جدا شد ، حد اقل پیکری مانده هنوز
گوشه گودال ،جسم پرپری مانده
هنوز ،همگی رفتند اما مادری مانده
هنوز پیش زهرا تکه های حنجری مانده
مانده هنوز ،ناله از دل میزند زهرا میان نیزه زار
لافتی و...
میان این همه نیزه ، که رو به پایین است
صدای زینب کبری است میرود بالا
حسیــــــــــن واااای
ــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#شب_هشتم
#محرم
#مدح
لافتی الا علی ، لا سیف الا ذوالفقار
شیعه ی ایرانی ام ، دل بسته ی عشق تویار
لافتی و...
یا علی ، درسینه ام شوق زیاد اربعین
میبرد هوش از سر من باز یاد اربعین
ازدحام و موکب و زوار و جاده اربعین
از نجف تا کربلا ،پای پیاده اربعین
اخرش جان میدهم در سایه ی این انتظار
لا فتی و ...
ذکر یا حیدر شده ذکر لبان ما همه
شافع تنهایی ما در میان محکمه
افضل الاذکار،بانوی دو عالم فاطمه
نام مولایم علی پیچیده بین علقمه
شد رجزهای ابوفاضل میان کارزار
لافتی و...
سر جدا شد ، حد اقل پیکری مانده هنوز
گوشه گودال ،جسم پرپری مانده
هنوز ،همگی رفتند اما مادری مانده
هنوز پیش زهرا تکه های حنجری مانده
مانده هنوز ،ناله از دل میزند زهرا میان نیزه زار
لافتی و...
میان این همه نیزه ، که رو به پایین است
صدای زینب کبری است میرود بالا
حسیــــــــــن واااای
ــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – روضه
#شب_نهم
#شب_تاسوعا
#روضه
السلام علیک یا ایها العبدالصالح
المطیع لله و لرسوله و امیرالمومنین
السلام علیک یا ابالفضل العباس
یابن امیرالمومنین
فرموده حضرت صاحب الزمانه حضرت حجت فرمودند هر جا که روضه عموم ابالفضل خونده بشه من خودمو میرسونم .... من خودمو میرسونم... ای آقای بی دست ... ای اقای بی دست ... اب به خیمه نرسید فدای سرت داداش... حسین لب تشنه شد شهید ...
تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد ...
تو رفتی و گریه قاتل من و رباب شد ...
حسین...
السلام علیک یا سقا
یا اباعبد الله خودت کمک کن ...
عجب اقایی بود مطیع مولا بود
همه رو زد کنار فقط میگفت حسین مادرم به من گفت حواست به زن و بچه حسین باشه
ناله بزن...
دست به سینه رو به کرب و بلا
السلام علیک یا سقا 2
قمر خانواده خورشید
صدقه دارد این قد و بالا
چشم و ابروی تو سپاه حسین ...
کیا کارشون گیره ابالفضله؟؟...امشب باید
با حاجت اومدی دست پر بری از اینجا
چشم و ابروی تو سپاه حسین
کاشف الکرب سید الشهدا
سیزده ساله فاتح صفین
سومین بچه شیر شیر خدا
الهی دورت بگردم...
ارمنی ها مرید نام تو اند
شاهد سفره های تاسوعاست
تو که هستی حسین هم اخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سایه بان مخدرات حرم
پشت گرمی زینب کبری
اقا جان
اعطنی یا کریم انا ساءل
مستجیع بک ابوفاضل
دست گیر همه خدای ادب
دست پرورده امیر عرب
اقا جان
تورو ناامیدت کردن... تو مدینه چند بار اومد
شمشیرشو از غلاف در بیاره گفت یه جایی که زدن تو صورت مادرم... بازم مولا جلومو گرفت... امیر المومنین گقت عباس نه شمشیرتو بزار کربلا اونجا باید یاری حسینم کنی ... یه جای دیگه زدن به فرق امیر المومنی گفت صبر کن کربلا باید نشون بدی..
اخرشم اومد کربلا نزاشتن کاری بکنه... ای ناامید عالم اباالفضل...
اقا جان
نسل در نسل خاک پای توییم
به تو دادیم دل نسب به نسب
سفره ات بهر ساءلان پهن است
صورتت شیر و خال تو چه رطب
میکند زنده یاد حیدر را
چین پیشانی ات به وقت غضب
اسد الله کربلا عباس
بنشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همین که روی اسب
لشگر کوفیان کشیده عقب
میشود روضه را تجسم کرد
با کمی فکر روی این مطلب
چه روضه ای ؟..
تا تو بودی سفر به خیر گذشت 2
ای نگهبان محمل زینب
تا تو بودی رباب اصغر داشت 2
زده بوسه سپیدی غبغب
تا تو بودی ندیده یک مادر
طفلش از تشنگی کند لب لب
تا بودی رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودی کسی اجازه نداشت
بزند چوب خیزران بر لب
رفتی و بر غرور ها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد ...
وای از لحظه ای که غوغا شد
رفتی و در خیام بلوا شد
دختری مشک اب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سایه ات بین نخل ها گم شد
پسر فاطمه که تنها شد
همه اینارو گفت ...
تا رسیدی کنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قیامت خجل ز لب هایت
خنکی های اب دریا شد
جانب خیمه راه افتادی
فکر و ذکرت لبان اقا شد
در کمینت چهارهزار نفر
تیر ها در کمان محیا شد
قد و بالات کار دستت داد
چند صد تیر بر تنت جا شد
بی هوا دست راستت افتاد
دست چپ هم شکار اعدا شد
حرمله در شکار چشم امد
هدفش چشم های شهلا شد
نوک تیر از سر تو بیرون زد
تا پرش بین دیده ات جا شد
خواستی تیر را برو بکشی
گردنت خم به سمت پاها شد
از سر تو کلاهخود افتاد
یک نفر با عمود پیدا شد
انچنان ضربه زد به فرق سرت
تا سر چین ابرویت وا شد
وای بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاک صحرا شد
تیر ها یی کمی فرو رفته
خوب بر جسم اطهرت جا شد
بعد سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دور تر از تنت حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت عباس خیز و کاری کن3
روی لشگر به خواهرم وا شد...
دم خیمه زمان غارت
سر یک گوشواره دعوا شد 2
پاسخ عین امی العباس
سیلی چند بی سر و پا شد
حسین...
هوسم بود بیای به سرم ام بنین
مادرم فاطمه امد عوض مادر من
از غصه اب شدم
خونه خراب شدم
شرمنده زینب و
طفل رباب شدم ...
مادر اومده بالا سرم
غرق خون شده پا تا سرم
محشری شده برابرم ای برادرم
عباسم بلند شو
اینا دارن خواهرمو نگاه میکنن...
اگه بره سرم رونیزه ها
فدا سر تموم بچه ها
پاشو بریم عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها ...
از غصه اب شدم
خونه خراب شدم
شرمنده زینب و
طفل رباب شدم
مادر اومده بالا سرم
غرق خون شده پا تا سرم
محشری شده بالا سرم ای برادرم ...
از دست دادن تو مرا ورشکست کرد2...
باشد ولی شفاعت محشر به تو رسید
ای داداش ...
فرقت عمود خورد عمود حرم شکست
ارث سر شکسته حیدر به تو رسید
وقتی سر تو بند نشد روی نیزه ها
بی معجری به خیمه و معجر به تو رسید
قبر تو کوچک است گناه رباب چیست
میگشت در پی علی اصغر به تو رسید
گفتم ایشالا امشب خوب نوکری کنیم
برا عباس
وقتی شهید ها سرشان رو به نیزه شد
تنها سر تو بود به پهلو به نیزه رسید...
خاک تو سرم شد ... دیگه چکار کنم ...
به همه گفتم میرم امشب به اباالفضل رو میندازم...ما رو اربعین کربلا ببر
#شب_تاسوعا
#روضه
السلام علیک یا ایها العبدالصالح
المطیع لله و لرسوله و امیرالمومنین
السلام علیک یا ابالفضل العباس
یابن امیرالمومنین
فرموده حضرت صاحب الزمانه حضرت حجت فرمودند هر جا که روضه عموم ابالفضل خونده بشه من خودمو میرسونم .... من خودمو میرسونم... ای آقای بی دست ... ای اقای بی دست ... اب به خیمه نرسید فدای سرت داداش... حسین لب تشنه شد شهید ...
تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد ...
تو رفتی و گریه قاتل من و رباب شد ...
حسین...
السلام علیک یا سقا
یا اباعبد الله خودت کمک کن ...
عجب اقایی بود مطیع مولا بود
همه رو زد کنار فقط میگفت حسین مادرم به من گفت حواست به زن و بچه حسین باشه
ناله بزن...
دست به سینه رو به کرب و بلا
السلام علیک یا سقا 2
قمر خانواده خورشید
صدقه دارد این قد و بالا
چشم و ابروی تو سپاه حسین ...
کیا کارشون گیره ابالفضله؟؟...امشب باید
با حاجت اومدی دست پر بری از اینجا
چشم و ابروی تو سپاه حسین
کاشف الکرب سید الشهدا
سیزده ساله فاتح صفین
سومین بچه شیر شیر خدا
الهی دورت بگردم...
ارمنی ها مرید نام تو اند
شاهد سفره های تاسوعاست
تو که هستی حسین هم اخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سایه بان مخدرات حرم
پشت گرمی زینب کبری
اقا جان
اعطنی یا کریم انا ساءل
مستجیع بک ابوفاضل
دست گیر همه خدای ادب
دست پرورده امیر عرب
اقا جان
تورو ناامیدت کردن... تو مدینه چند بار اومد
شمشیرشو از غلاف در بیاره گفت یه جایی که زدن تو صورت مادرم... بازم مولا جلومو گرفت... امیر المومنین گقت عباس نه شمشیرتو بزار کربلا اونجا باید یاری حسینم کنی ... یه جای دیگه زدن به فرق امیر المومنی گفت صبر کن کربلا باید نشون بدی..
اخرشم اومد کربلا نزاشتن کاری بکنه... ای ناامید عالم اباالفضل...
اقا جان
نسل در نسل خاک پای توییم
به تو دادیم دل نسب به نسب
سفره ات بهر ساءلان پهن است
صورتت شیر و خال تو چه رطب
میکند زنده یاد حیدر را
چین پیشانی ات به وقت غضب
اسد الله کربلا عباس
بنشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همین که روی اسب
لشگر کوفیان کشیده عقب
میشود روضه را تجسم کرد
با کمی فکر روی این مطلب
چه روضه ای ؟..
تا تو بودی سفر به خیر گذشت 2
ای نگهبان محمل زینب
تا تو بودی رباب اصغر داشت 2
زده بوسه سپیدی غبغب
تا تو بودی ندیده یک مادر
طفلش از تشنگی کند لب لب
تا بودی رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودی کسی اجازه نداشت
بزند چوب خیزران بر لب
رفتی و بر غرور ها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد ...
وای از لحظه ای که غوغا شد
رفتی و در خیام بلوا شد
دختری مشک اب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سایه ات بین نخل ها گم شد
پسر فاطمه که تنها شد
همه اینارو گفت ...
تا رسیدی کنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قیامت خجل ز لب هایت
خنکی های اب دریا شد
جانب خیمه راه افتادی
فکر و ذکرت لبان اقا شد
در کمینت چهارهزار نفر
تیر ها در کمان محیا شد
قد و بالات کار دستت داد
چند صد تیر بر تنت جا شد
بی هوا دست راستت افتاد
دست چپ هم شکار اعدا شد
حرمله در شکار چشم امد
هدفش چشم های شهلا شد
نوک تیر از سر تو بیرون زد
تا پرش بین دیده ات جا شد
خواستی تیر را برو بکشی
گردنت خم به سمت پاها شد
از سر تو کلاهخود افتاد
یک نفر با عمود پیدا شد
انچنان ضربه زد به فرق سرت
تا سر چین ابرویت وا شد
وای بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاک صحرا شد
تیر ها یی کمی فرو رفته
خوب بر جسم اطهرت جا شد
بعد سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دور تر از تنت حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت عباس خیز و کاری کن3
روی لشگر به خواهرم وا شد...
دم خیمه زمان غارت
سر یک گوشواره دعوا شد 2
پاسخ عین امی العباس
سیلی چند بی سر و پا شد
حسین...
هوسم بود بیای به سرم ام بنین
مادرم فاطمه امد عوض مادر من
از غصه اب شدم
خونه خراب شدم
شرمنده زینب و
طفل رباب شدم ...
مادر اومده بالا سرم
غرق خون شده پا تا سرم
محشری شده برابرم ای برادرم
عباسم بلند شو
اینا دارن خواهرمو نگاه میکنن...
اگه بره سرم رونیزه ها
فدا سر تموم بچه ها
پاشو بریم عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها ...
از غصه اب شدم
خونه خراب شدم
شرمنده زینب و
طفل رباب شدم
مادر اومده بالا سرم
غرق خون شده پا تا سرم
محشری شده بالا سرم ای برادرم ...
از دست دادن تو مرا ورشکست کرد2...
باشد ولی شفاعت محشر به تو رسید
ای داداش ...
فرقت عمود خورد عمود حرم شکست
ارث سر شکسته حیدر به تو رسید
وقتی سر تو بند نشد روی نیزه ها
بی معجری به خیمه و معجر به تو رسید
قبر تو کوچک است گناه رباب چیست
میگشت در پی علی اصغر به تو رسید
گفتم ایشالا امشب خوب نوکری کنیم
برا عباس
وقتی شهید ها سرشان رو به نیزه شد
تنها سر تو بود به پهلو به نیزه رسید...
خاک تو سرم شد ... دیگه چکار کنم ...
به همه گفتم میرم امشب به اباالفضل رو میندازم...ما رو اربعین کربلا ببر
به همه گفتم امشب میرم به اباالفضل میگم دستمو رها نکن ... خیلی گرفتارم ...
از من دو دست بر کمر
از تو زمین
دستی دگر کجاست
که خاکی به سر کنم ...
حسین...
تصدق علینا... امشب به ماصدقه بده اقا
همین گریه ها و نوکری هارو برای ما شب اول قبرمون برگردون ... اقا یادت نره ...
حسین...
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn
از من دو دست بر کمر
از تو زمین
دستی دگر کجاست
که خاکی به سر کنم ...
حسین...
تصدق علینا... امشب به ماصدقه بده اقا
همین گریه ها و نوکری هارو برای ما شب اول قبرمون برگردون ... اقا یادت نره ...
حسین...
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
@sibsorkhii_matn – کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_تاسوعا
#زمینه
#شب_نهم
#تو_که_برام_علمداری
تو که برام علمداری
تو که برام سپهداری
حرمو بعد من باید نگه داری
حرم میشه اواره
بی معجر و گوشواره
میگرده کل لشگر پی قبر شیرخواره
پاشو عباس
پاشو زینب تنهاست
عزیز دلم وای
علمدارم واای ...
پاشو ابرو داری کن ... من روت حساب کرده بودم ... خواهرمو تنها نذاری...
خالی مشک اب ای وای
منتظر رباب ای وای
میون خیمه ها میگه علی لای لای
تو از رو اسب با صورت
روی زمین افتادی
با ناله یا زهرا
تو علقمه جون دادی
چه دلگیره
روی چشمات تیره
عزیز دلم وااای
اگه بلند نشی سقا
دم حرم میشه غوغا
میشه سر غنیمت بردنم دعوا
ای غیرت الله عباس
چه کار کنه با غم ها
میره اسارت زینب
میون نامحرم ها
با کعبه نی
میره تا بزم می
عزیز دلم وااای
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn
#شب_تاسوعا
#زمینه
#شب_نهم
#تو_که_برام_علمداری
تو که برام علمداری
تو که برام سپهداری
حرمو بعد من باید نگه داری
حرم میشه اواره
بی معجر و گوشواره
میگرده کل لشگر پی قبر شیرخواره
پاشو عباس
پاشو زینب تنهاست
عزیز دلم وای
علمدارم واای ...
پاشو ابرو داری کن ... من روت حساب کرده بودم ... خواهرمو تنها نذاری...
خالی مشک اب ای وای
منتظر رباب ای وای
میون خیمه ها میگه علی لای لای
تو از رو اسب با صورت
روی زمین افتادی
با ناله یا زهرا
تو علقمه جون دادی
چه دلگیره
روی چشمات تیره
عزیز دلم وااای
اگه بلند نشی سقا
دم حرم میشه غوغا
میشه سر غنیمت بردنم دعوا
ای غیرت الله عباس
چه کار کنه با غم ها
میره اسارت زینب
میون نامحرم ها
با کعبه نی
میره تا بزم می
عزیز دلم وااای
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn