📝 من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم 😔
🖊 #روضه
🖊 #شب_هشتم_محرم_۱۴۴۱
🖊 هیات روضة العباس "ع"
من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم
خبر ریختن بال و پرت را ببرم
واژه های بدنت سخت بهم ریخته است
علی اکبرم
سینه ات یا جگرت یا که سرت را ببرم
مثل مادر وسط کوچه گرفتار شدی
تن پامال شده در گذرت را ببرم
ولدی لب بزنو نام مرا باز ببر
تا به همراه نسیم این اثرت را ببرم
🔗 @sibsorkhii_matn
بابا ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است
چونکه باید بدن مختصرت را ببرم
سفره ات پهن شده در همه دشت کریم
( هر کی رسید نیزه میزد مادرش تو خیمه ها به سر میزد )
سفره ات پهن شده در همه دشت کریم
سهم من هم شده سوز سحرت را ببرم
بدنی نیست که تشییع کنم مجبورم
تکه تکه تنی از دور و برت را ببرم
عمه ات آمده بالای سرت میگوید
تو که رفتی بگذار این پدرت را ببرم
پاشو از جا علی که اومده بابا
حرفی بزن چرا بند اومده صدات
دست و پا میزنی گم میشه دست و پام
از داغ تو علی رفته سوی چشام
بگو چیکار کنم برات تا که وا شه بازم چشات
این نیزه ی کیه علی گیر کرده توی دنده هات 😔
وای وای وای حسین
🔗 @sibsorkhii_matn
راوی میگه دیدم آقا علی اکبر اومد
همه گفتن نکنه علی اومده میدان
صدا صدای امیر المومنین
جمال جمال پیغمبر
همه شک کردن
یا اباعبدالله ، حسینیا
یا صاحب الزمان
ین حرومزاده ای گفت بزا بیاد جلو
تا دیدن دازه لشکر و میریزه بهم
یه نیزه دار و صدا زد بهش گفت جلو پدرس یه جوری نیزه رو بزن به سینه ش که تا آخر عمر داغش بشینه رو سینه ش 😔😭😭😭
فقطعو بالسیوف ارباً اربا
ولدی علی
حـسـیـن
🔗 @sibsorkhii_matn
🖊 #روضه
🖊 #شب_هشتم_محرم_۱۴۴۱
🖊 هیات روضة العباس "ع"
من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم
خبر ریختن بال و پرت را ببرم
واژه های بدنت سخت بهم ریخته است
علی اکبرم
سینه ات یا جگرت یا که سرت را ببرم
مثل مادر وسط کوچه گرفتار شدی
تن پامال شده در گذرت را ببرم
ولدی لب بزنو نام مرا باز ببر
تا به همراه نسیم این اثرت را ببرم
🔗 @sibsorkhii_matn
بابا ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است
چونکه باید بدن مختصرت را ببرم
سفره ات پهن شده در همه دشت کریم
( هر کی رسید نیزه میزد مادرش تو خیمه ها به سر میزد )
سفره ات پهن شده در همه دشت کریم
سهم من هم شده سوز سحرت را ببرم
بدنی نیست که تشییع کنم مجبورم
تکه تکه تنی از دور و برت را ببرم
عمه ات آمده بالای سرت میگوید
تو که رفتی بگذار این پدرت را ببرم
پاشو از جا علی که اومده بابا
حرفی بزن چرا بند اومده صدات
دست و پا میزنی گم میشه دست و پام
از داغ تو علی رفته سوی چشام
بگو چیکار کنم برات تا که وا شه بازم چشات
این نیزه ی کیه علی گیر کرده توی دنده هات 😔
وای وای وای حسین
🔗 @sibsorkhii_matn
راوی میگه دیدم آقا علی اکبر اومد
همه گفتن نکنه علی اومده میدان
صدا صدای امیر المومنین
جمال جمال پیغمبر
همه شک کردن
یا اباعبدالله ، حسینیا
یا صاحب الزمان
ین حرومزاده ای گفت بزا بیاد جلو
تا دیدن دازه لشکر و میریزه بهم
یه نیزه دار و صدا زد بهش گفت جلو پدرس یه جوری نیزه رو بزن به سینه ش که تا آخر عمر داغش بشینه رو سینه ش 😔😭😭😭
فقطعو بالسیوف ارباً اربا
ولدی علی
حـسـیـن
🔗 @sibsorkhii_matn
Telegram
attach 📎
📝 این آخر عمریه چی اومده به سرم
🖊 #زمینه
🖊 #شب_هشتم_محرم_۱۴۴۱
🖊 هیات روضه العباس "ع"
این آخر عمریه چی اومده به سرم
حالا چجوری تورو تاخیمه ها ببرم
نفس بکش ای عمر بابا
کنار تو افتادم از پا
داره میلرزه پامو چشام تاره
میبینمت هر جای صحرا
جوون من شد اربااربا
مثه یه تسبیحی که شده پاره
تورو اونقدر زد
منو پیرم کرد
کنار نعشت
زمین گیرم کرد
عـــلــی ای جــانـم
🔗 @sibsorkhii_matn
این آخر عمریه چی اومده به سرم
بسه علی دیگه دست وپا نزن پسرم
نفس بکش آروم جونم
تو رفتی و من سرگردونم
به اشک من لشکر داره میخنده
چکارکنم زخم ابروتو
یکی زده نیزه پهلوتو
بابا با اشک چشمم تو رو میبنده
یکی از خیمه
عبا اورده
بسه خندیدن
جوونم مرده
عــلــی ای جــانــم
🔗 @sibsorkhii_matn
🖊 #زمینه
🖊 #شب_هشتم_محرم_۱۴۴۱
🖊 هیات روضه العباس "ع"
این آخر عمریه چی اومده به سرم
حالا چجوری تورو تاخیمه ها ببرم
نفس بکش ای عمر بابا
کنار تو افتادم از پا
داره میلرزه پامو چشام تاره
میبینمت هر جای صحرا
جوون من شد اربااربا
مثه یه تسبیحی که شده پاره
تورو اونقدر زد
منو پیرم کرد
کنار نعشت
زمین گیرم کرد
عـــلــی ای جــانـم
🔗 @sibsorkhii_matn
این آخر عمریه چی اومده به سرم
بسه علی دیگه دست وپا نزن پسرم
نفس بکش آروم جونم
تو رفتی و من سرگردونم
به اشک من لشکر داره میخنده
چکارکنم زخم ابروتو
یکی زده نیزه پهلوتو
بابا با اشک چشمم تو رو میبنده
یکی از خیمه
عبا اورده
بسه خندیدن
جوونم مرده
عــلــی ای جــانــم
🔗 @sibsorkhii_matn
Telegram
attach 📎