متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – شور (بابایی تا که تو رفتی)
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#سوم_صفر
#ماه_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#شور
#بابایی_تا_که_تو_رفتی
هر جا که بردنم بابا
به اشکام همه خندیدن
سوزوندن قلب و وقتی
النگو هامو دزدیدن
وضعم خیلی به هم ریخته
نمیبینه دیگه چشمام
انقد بابا دویدم که
پر شد از آبله پاهام
بابا جون مرحمی نداره این دردامون
بابا جون کاسهی خون دو تا چشمامون
بابا جون قل و زنجیر رو دست و پامون
حسیـــــــن وای
بابایی تا که تو رفتی
روزی صد دفعه من مردم
زخمی پر و بالم چون
تو صحرا کعب نی خوردم
از ضرب مشت نامردی
شد رنگ صورتم نیلی
تا بردم اسم تو بابا
پشت هم زدنم سیلی
غوغا بود دخترت به زیر دست و پا بود
غوغا بود سر گوشوارش چقد دعوا بود
غوغا بود معجرش دست نامحرم ها بود
حسیـــــــن وای
اصلا بابا خبر داری
سوخته تو شعله ها موهام
نمونده با لگد هاشون
جای سالم تو پهلوهام
بعد از تو تا شده قدم
پیرم کرد من و این غربت
ترسیدم تو بیابونا
زبون من گرفت لکنت
واویلا من و میزدن میون صحرا
واویلا تا صدا میزدمت ای بابا
واویلا با سپر میزدنم نا مردا
حسیـــــــن وای
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#سوم_صفر
#ماه_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#شور
#بابایی_تا_که_تو_رفتی
هر جا که بردنم بابا
به اشکام همه خندیدن
سوزوندن قلب و وقتی
النگو هامو دزدیدن
وضعم خیلی به هم ریخته
نمیبینه دیگه چشمام
انقد بابا دویدم که
پر شد از آبله پاهام
بابا جون مرحمی نداره این دردامون
بابا جون کاسهی خون دو تا چشمامون
بابا جون قل و زنجیر رو دست و پامون
حسیـــــــن وای
بابایی تا که تو رفتی
روزی صد دفعه من مردم
زخمی پر و بالم چون
تو صحرا کعب نی خوردم
از ضرب مشت نامردی
شد رنگ صورتم نیلی
تا بردم اسم تو بابا
پشت هم زدنم سیلی
غوغا بود دخترت به زیر دست و پا بود
غوغا بود سر گوشوارش چقد دعوا بود
غوغا بود معجرش دست نامحرم ها بود
حسیـــــــن وای
اصلا بابا خبر داری
سوخته تو شعله ها موهام
نمونده با لگد هاشون
جای سالم تو پهلوهام
بعد از تو تا شده قدم
پیرم کرد من و این غربت
ترسیدم تو بیابونا
زبون من گرفت لکنت
واویلا من و میزدن میون صحرا
واویلا تا صدا میزدمت ای بابا
واویلا با سپر میزدنم نا مردا
حسیـــــــن وای
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn