#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#واحد
#بال_و_پرم
بال و پرم سوخته شد پای غم تو
چشم ترم دوخته شد به کرم تو
روبه حرم پنجره ی دیده گشایم
منتظر تذکره کرببلایم
باز منو بارون ، منو چشمی که تره
دوری چه سخته ، عاشقت خون جگره
باز نفس من ، وقف هیئت شده و
باز هوس من ، یه زیارت شده و
من دل مجنونم و از ماتم تو دارم
چشمه ی بارونم و از زمزم تو دارم
من سر و سامونم و از پرچم تو دارم
جانم حسین جانم حسین یا ابی عبدالله
ــــــــــــــــــــ
لطف و عطا و کرم بی عددی کن
منتظر ملتمسم پس مددی کن
دست خودم را برسانم به ضریحت
بوسه خود را بنشانم به ضریحت
سائلم و کاش ، برسه توشه ی تو
قبله دلها ، شده شش گوشه تو
این دل مستم ، همه شب میره حرم
عاطفه ی من شده درگیر حرم
رزق مدام از کرم بی حد تو دارم
نغمه ی اوازمو از مرقد تو دارم
من پر پروازم و از گنبد تو دارم
جانم حسین جانم حسین یا ابی عبدالله
ـــــــــــــــــــــ
سلسه ی موی تو شد حلقه ی رازم
خاک سر کوی تو شد مهر نمازم
گشته دخیل یل بی دست تو هستم
من متوسل به ابالفضل تو هستم
یار و نگارم ، با تو دل همنفسه
دل بی قرارم ، تا محرم برسه
قطره ام اما ، باتو دریا دلمو
من بی قرار ، دهه اولمو
فیض قنوتم رو من از یارب تو دارم
این شور و شینم رو من از مکتب تو دارم
ذکر حسینم رو من از زینب تودارم
جانم حسین جانم حسین یا ابی عبدالله
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#واحد
#واحد_شلاقی
#پست_پیشنهادی
#دل_و_دلدارم
دل ودلدارم یارم ای جان جانان
ای ارامش قلب و
دل من ای روح و ریحان
شب تارم ، بی قرارم
دل تنگم حال نزارم
منم اقا در خونت
که به جز تو کسی رو ندارم
جانم ثارالله ،حیدر مانند ثارالله
سر و سامانم ثارالله
ـــــــــــــــــــ
شب و روزم سر شد با یاد شش گوشت
تو رویام دیدم ارباب که میام بین آغوشت
حرم عشقه علم عشقه
زیارت با مادرم عشقه
به خدا که هر دقیقه
اشکای چشم ترم عشقه
اقا ثارالله ، ذکر لبها ثارالله
ای بی همتا ثارالله
ـــــــــــــــــ
به تو دلدادم من روی پات افتادم
عشقت مجنونم کرده که از این عالم ازادم
یه نگاهی ، به گدا کن
دل ما رو کرببلا کن
زیر قبه تو شهیدا ،
بیا و اسمم رو صدا کن
ای دم ثارالله ، ذکر پرچم ثارالله
توبه ادم ثارالله
ــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#شور_مستانه
#یه_شب_تفال_زدم
یه شب تفال زدم
به چشمای خیس تو
تشر زدی که اگه
طاقت نداری برو
گفتم سرم پای تو
به جاش غمت پای من
بریز اب پاکی رو
خودت رو دستای من
گفتی اگه عاشقم بشی
.... داری هنوز
عاشقی مثل اتیشه
خودت میخواهی بسوز
دلمو خواستی ، این دلم
سرمو خواستی این سرم
دیدی دارم پر میزنم
پرمو خواستی این پرم
حسین ، ای اقام ای اقام
ــــــــــــــــــــ
هر کی میاد تو حرم
دلش خدایی میشه
تا برمیگرده خونش
دلش هوایی میشه
هوای کرببلات
خود بهشته ولی
اسم غلام تو رو
علی نوشته علی
نفس منو بگیر به جاش
پاروی چشمام بزار
کویر دل منو نگا ، به روح قلبم بپاش
به حرم تا میرسم ،
تورو بدم به کی قسم
ای پسر شیر خدا
من بی کس بن بی کسم
دلمو خواستی و ...
حسین ای اقام، ای اقام
ـــــــــــــــــــ
پیچیده تو زندگیم ، بذر هوای حرم
عطر همه ناله ی ، مدافعان حرم
تو کوچه های ... ، یواش یواش گم شدم
گفتی بیا و نترس ، اومدم و ادم شدم
گفتی که اگه منو میخوای
، باید خدایی بشی
زیر سایه ی علم بیای
کرببلایی بشی
بمیره عالم باز کمه
برا امیر علقمه
برای اون که کشته شد
به پیش پای فاطمه
حسین ، ای اقام ای اقام
ــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#شور
#مقتل
#لطمه_زنی
#هفتگی27_مرداد

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#شور
#مقتل
#لطمه_زنی
امان از گودال به پاشد جنجال
ببخشند سادات تنش شد پامال
میون اعدا ، غریب و تنها
رو خاک افتادی ، زدی دست و پا
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکر زخمیت رو کشیدن و
اشکای چشمای زینب رو ندیدن و
واای ، بی هوا میزدند
از جفا میزدند ، پیرمردا همگی
با عصا میزدنت
٭رباب ، منتظر باش با من زینب چهل منزل باید داغ ببینی و کتک بخوری
ای وای ای وای ٭
نوحو علی الحسین ،چه لب تشنه جان سپرد
بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
وای وای
نوحو علی الحسین،چه در خاک و خون نشست
هر که رسید در بدنش نیزه را شکست
نوحو علی الحسین ، چه مویش کشیده شد
جان داشت جد من که گلویش بریده شد
نوحو علی الحسین ،چه در بین ازدحام
باضربه دوازدهم کار شد تمام
نوحو علی الحسین ،که ذبحش حرام بود
چشمان او هنوز به سوی خیام بود
٭گفت خودم دیدم،سر عباس رو بسته بودند به یال اسب، دور خیمه رباب و زینب میچرخوندند٭
نوحو علی الحسین،چه میدید خواهرت
تاراج میشود همه هستش برابرش
وای وای
نوحو علی الحسین، که با صورتی کبود
چشم سر بریده ی او باز مانده بود
٭گفت جوری نیزه رو فرو کرد توی گلوی ارباب،گفت یه وقت دیدم ، رباب و زینب دارند نگاه میکنند،گفت رباب زینب نگاه کن،دیدند یه طرف رباب داره نگاه میکنه حسین رو ، بعد از حسین خانه شادی شود خراب ،
پیدا است از رخ اشفته رباب
فرمودند موقعی که نیزه رو فرو کردند تو گلوی حسین یه وقت ابی عبدالله چشاش افتاد به زینب و رباب، صورت برگشت،٭
حسین
نوحو علی الحسین ، که زجر گشتنت
چیزی نمانده بود ز رگهای گردنت
ــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#شور
#برادر_جان
برادر جان سلیمان زمانی وای
چرا انگشت و انگشتر نداری
اگر کشتند چرا ابت ندادند وای
تو را زان در نایابت ندادند
غریب ارباب ارباب ارباب حسین
تشنه لب کربلا ، وای حسینم حسین
راس تو بر نیزه ها ، وای حسینم حسین
یا عباس جیب المای لسکینه
یا عباس
یل کرببلا علمدار حسین
ای خدای ادب و بنده عشق
تو به ایثار و ادب مصداقی
مایه ی ابروی عشاقی
ای به صحرای حسین سرور
دستگیر،همه عالم بی دست
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی27_مرداد
#شور
#امام_علی
علی مولا
برو ای گدای مسکین
در خانه علی زن
علی مولا
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
مرا خیال جدایی از او خدا نکند
به خانه زادی او کعبه میکند اقرار
دل شکسته علی را چرا صدا نکند
کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد
اگر اشاره به دست گره گشا نکند
علی مولا
تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچکس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
تکیه بر تخت کبریا دارد
به جنون درس ابتلا داده
اذن افشای راز را داده
در ازل دست با خدا داده
دست بالای دست حیدر نیست
تیغ طوفان سوار میگوید
قبضه ی کهنه کار میگوید
فاتح کارزار میگوید
تاابد ذوالفقار میگوید
دست بالای دست حیدر نیست
اقا جانم
خسته از فتنه ها نشد جنگید
فارق از دروغ و ..... جنگید
تا که جان داشت تا که شد جنگید
با نود زخم در احد جنگید
دست بالای دست حیدر نیست
این مثل از زبان اخیار است
دست بالای دست بسیار است
شرح متنش هزار تومار است
شک نکن عالمی خبردار است
دست بالای دست حیدر نیست
در نجف گبر وسوخی(سرخی) و نمرود
مست از لااله الاهو
چه بگویم از ان خم ابرو
میشود دست دشمنانش رو
دست بالای دست حیدر نیست
فارق از قیل و قال میگویند
نطفه های حلال میگویند
مستند با مثال میگویند
از بهار و خصال میگویند
دست بالای دست حیدر نیست
به حق الحسین ، و به حق زوار الحسین
و به حق نوکرای حسین
ده مرتبه یا الله
ــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

پایان متن اشعار هیئت هفتگی 27 مرداد ماه

متن اشعار روز عرفه 97
به نفس #حاج_حسين_سيب_سرخى
.
.
.
@sibsorkhii_matn

#روضه
#عرفه_نود_و_هفت

#حاج_حسين_سيب_سرخى
#عرفه
#روضه

حسین ... حسین حسین حسین حسین جان ...
عقب نمونی از قافله امام حسین ....
حسین... حسین حسین حسین حسین جان ...


کوفیان پست اند زینب را نیاور با خودت
بد نظر هستند ... حسین...
ترس من از سم مرکب ها و از پامال هاست
یاصاحب الزمان...
حالا که می ایی کفن بردار حتما
ای یوسف من پیرهن بردار حتما
حالا که می ایی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
آ... گرفتن ... ناموس پرستا گرفتن من چی گفتم...

حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
حسین...

اینجا برای خیزران لب را نیاری
اقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟

من راضیم انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند
اینجا برای نعل پا دارند انقد
کنج تنور خانه جا دارند انقد
اما ... مهرو وفا که نه جفا دارند اما
اینجا کفن نه بوریا دارند اما
باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد
حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد...


دو تا وجه تشابه هست ها ...فرمودند اقا مسلم بن عقیل تو کوچه تنگ و باریک گیر کرد ...
تاریخ عین روایته برید ببینید ... دو نفر تو کوچه باریک گیر کردند ... یکی مادر سادات اون حرومیا هرچی خواستن سر یه زن اوردن
بد زدنش ... جلو علی زدنش ... جلو حسن زدنش ... گوشواره هاش به زمین افتاد ...
یه دونم مسلم بن عقیل بود فرمودند مثل امروز که سرشو جدا کردن اویزه قناره کردن ...رسید زمان برگشتن قافله شهدا ... گفت حسین گفتم زن و بچت رو نیار ... قافله رو وارد بازار کردن سر مسلم بالای قناره ها روبروی حسین ... السلام علی العطشان .... السلام علی العطشان فی الظفرات ... داد بزن ... بزار به محرم برسی ها ... بگو ...

ای سریع اماده شو این لباس به من و تو نیومده... موقعی که اربابت کفن نداره به خود ابی عبدالله حیفه نبینم ... اربابت روی زمین افتاده بدن عریان ... حالا که اومدی تو حرمش
من و تو با ید چجوری نوکری کنیم ... این لباسارو میکنن از بدن من و تو دیگه دستمون به جایی بند نیست یا صاحب الزمان نگو نمیتونم یه پیرهن رو میخوای دربیاری ... خودت میدونی با ارباب ... بزار بیمه ارباب بشی خودت و خونوادت ... حسین کفن نداشت منم نگاه میکنم به اربابم حسین ... یا ابا عبدالله
انشاالله همین روضه ها و همین مجالس ...
همین نوکری کردنا ذخیره قبر و قیامت همه مون بشه ... همه اینا برمیگرده شب اول قبر به من و تو ... یا اباعبدالله ...
حسین... حسین حسین حسین حسین جان

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#با_تموم_بدیم
#شور
#عرفه_نود_و_هفت

#حاج_حسين_سيب_سرخى
#عرفه
#شور
#با_تموم_بدیم
#یاد_کربلا

با تموم بدیم اعتماد کردی
با تموم وجودم گناه کردم
ولی دستمو بازم بگیر ارباب
بزار ساده بگم اشتباه کردم


شه محترم ؛ بطلب حرم
که یه عمره در خونه تو نوکرم
تویی خواهش ؛ دل مضطرم
ارزومه کربلا برم با مادرم


ثار الله یا ابا عبدالله


این محاله که دست از تو بردارم
اشک چشممو امشب گواه کردم
دل به هرچی به غیر از نگات بستم
بزار ساده بگم اشتباه کردم


بطلب مرا شه کربلا
که دلم لک زده واسه گنبد طلا
دیوونت شدن همه عاقلا
یه نگات دوای درد منه مبتلا


ثارالله یا اباعبدالله


ناله هامو شنیدی دعام کردی
روضه هاتو شنیدم صدات کردم
خیلی مردی که باز ابرو دادی
توبه کردم و می خوام که برگردم


بطلب مرا شه کربلا
که دلم لک زده واسه گنبد طلا
دیوونت شدن همه عاقلا
یه نگات دوای درد من مبتلا


کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#حاج_حسين_سيب_سرخى
#عرفه
#شور
#به_تو_سلام_میکنم
به تو سلام میکنم
به طلا کوب علامت ها
به تو سلام میکنم
به پیرهن سیاه و این کتیبه ها


سلام من به تو میرسه روی پرو بال فرشته ها
قرار حسینی ها باشه شب اربعین تو کربلا

لبیک ای خون خدا حسین
لبیک یا سیدنا حسین


به تو سلام میکنم
وقتی بالا سر قبر من بیای
به تو سلام میکنم
میدونم که با امام رضا میای


خیلی میترسم اقایه وقت کربلا قسمت من نشه
جاذبه داره نگاه تو عشق تو دلارو میکشه


لبیک حرف دل سینه زن
لبیک یا حسین و یا حسن


به تو سلام میکنم
به چای روضه و اشک و گریه ها
به تو سلام میکنم
به تو و پرچم گنبد طلا

سلام من به تو میرسه سلام این دل رو سیاه
وقتی گره توی کارمه میکنی نوکرتو نگاه


لبیک کشتی نجات حسین
لبیک یا سیدنا حسین

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn

#هر_چه_گشتم
#واحد_پیشنهاد_دانلود
#عرفه_نود_و_هفت

#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عرفه
#واحد_پیشنهاد_دانلود
#کوفه_را_با_تو_حسین_جان
#هر_چه_گشتم_بخدا

كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست
هرچه گشتم به خدا صحبت مهماني نيست

به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد
آن چه مانده ست مرا غيره پشيماني نيست

یا حسین و یا حسین ...

جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ي توست
بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشاني نيست

من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم
قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست

یا حسین و یا حسین

من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟
دلِ من راضي از اين شيوه يِ قرباني نيست

موي من را دم دروازه به ميخي بستند
همچو زلفم به خدا زلف پريشاني نيست

زرهم رفت ولي پيرهنم دست نخورد
روزيِ مسلمت انگار كه عرياني نيست

یاحسین و یاحسین

كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب
بر بدن پيرُهَن ِ يوسفِ كنعاني نيست

سوخت عمامه ام امروز ولي دور و برم
دختر ِ سوخته يِ شام غريباني نيست

حسین وای ...

هرچه شد باز زن و بچه كنارم نَبُوَد
كه عبور از وسط شهر به آساني نيست

دستِ سنگين، دلِ بي رحم، صفات اينهاست
كارشان جز زدن سنگ به پيشاني نيست

دخترم را بغلش كن به كنيزي نرود
چه بگويم كه در اين شهر مسلماني نيست
حسین وای ...

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn