متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – قسمت پایانی
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_تاسوعا
#شب_نهم
#قسمت_پایانی
از اب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند ، حرمت مهمان کربلا
حسیـــــــــــــــــن
یک خیمه نیم سوخته بود جای صد یتیم
چیزی که راه نداشت در ان خیمه چاره بود
خوش بهشتی سر کوی حسین بن علی
نه غم دوزخ ونه فکر بهشت است انجا
عباس نوجوانم ، برادر ابوالفضل
سقای کودکانم برادر ابوالفضل
ای ز سهوای حسینی ، سرمست
دستگیر همه عالم ، بی دست
ابوالفضل
تو به ایثار و ادب مصداقی
مایه ابروی عشاقی
ابروان تو حلال ، ......
موی عباسی تو ،.....
ابوالفضل ، ای همه نیروی لشگرم
ابوالفضل ، ای همه امید خواهرم
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_تاسوعا
#شب_نهم
#قسمت_پایانی
از اب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند ، حرمت مهمان کربلا
حسیـــــــــــــــــن
یک خیمه نیم سوخته بود جای صد یتیم
چیزی که راه نداشت در ان خیمه چاره بود
خوش بهشتی سر کوی حسین بن علی
نه غم دوزخ ونه فکر بهشت است انجا
عباس نوجوانم ، برادر ابوالفضل
سقای کودکانم برادر ابوالفضل
ای ز سهوای حسینی ، سرمست
دستگیر همه عالم ، بی دست
ابوالفضل
تو به ایثار و ادب مصداقی
مایه ابروی عشاقی
ابروان تو حلال ، ......
موی عباسی تو ،.....
ابوالفضل ، ای همه نیروی لشگرم
ابوالفضل ، ای همه امید خواهرم
ـــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
کانال متن اشعار #حاج_حسین_سیب_سرخی بروز رسانی شد.
متون اشعار مراسم عصر تاسوعای حسینی محرم الحرام ۱۴۴۰_۱۳۹۷
#عصر_تاسوعا_محرم_۱۳۹۷
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
متون اشعار مراسم عصر تاسوعای حسینی محرم الحرام ۱۴۴۰_۱۳۹۷
#عصر_تاسوعا_محرم_۱۳۹۷
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – زمینه/ابوفاضل
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#زمینه
#ابوفاضل
در این غوغای بی آبی
که خشکیده همه گلها
به امر تو شدم سقا
منم عبد و تویی مولا
شود جانم ، به قربانت
به قربان ، تن و جانت
علمدارم، چه غم دارم
که از دستم علم افتد
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــ
مباد از دفتر عشقت ، به نام من قلم افتد
شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت
خدای کعبه جز رویت ، نداده قبله ای یادم
نماز اخرم بود و به سر بر سجده افتادم
ابوفاضل ، ابوفاضل
ـــــــــــــــــــــ
شود جانم به قربانت ، به قربان تن و جانت
ببین از باده ی عشقت به میدان مستی افتادم
مگر دامان تو گیرد ، به راحت دستی افتاده
شود جانم به قربانت ، به قربان ، تن و جانت
امیر لشگرت بی دست ، میان لشگری مانده
بیا بنگر ز پروانه ، فقط خاکستری مانده
ابوفاضل ، ابوفاضل
ـــــــــــــــــــــــ
٭اگر یه نگاه به ما کنی ما اربعین چشم انتظاریم،مارو هم بیار حرمت اقا جانم
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــ
کمک کن تا که برخیزم
به دور مادرت گردم
شود جانم به قربانت ،به قربان تن و جانت
ببین احساس یک بانو
سرم بگرفته بر زانو
به چشم پر ز خون دیدم
گرفته دست و بر پهلو
شود جانم ،به قربانت ، به قربان
تن و جانت
گل ام البنین عباس ، به دریا تشه لب پا زد
به دریا پا نهاد اما ، لبش اتش به دریا زد
شود جانم ، به قربانت ، به قربان ، تن و جانت
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــ
افتاده ای برای چه ، از پا بلند شو
خوردم زمین ، کنار تو از جا بلند شو
لب تشنه اصغرم دگر از حال رفته است
گوید رباب ، حضرت دریا بلند شو
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــ
مادر فتاد روی زمین گفت ، یا علی
تو هم به اسم اعظم بابا بلند شو
یکجور میدهیم جواب سکینه را
باشد بیا به خیمه ، تو حالا بلند شو
من قول میدهم که به رویت نیاورم
که خالی است ، مشک تو سقا بلند شو
حسیـــــــــــــــــــن
ام البنین نیامده ، زهرا که امده
بی دست من به خاطر زهرا بلند شو
حسیــــــــــــــــــــن
ــــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#زمینه
#ابوفاضل
در این غوغای بی آبی
که خشکیده همه گلها
به امر تو شدم سقا
منم عبد و تویی مولا
شود جانم ، به قربانت
به قربان ، تن و جانت
علمدارم، چه غم دارم
که از دستم علم افتد
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــ
مباد از دفتر عشقت ، به نام من قلم افتد
شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت
خدای کعبه جز رویت ، نداده قبله ای یادم
نماز اخرم بود و به سر بر سجده افتادم
ابوفاضل ، ابوفاضل
ـــــــــــــــــــــ
شود جانم به قربانت ، به قربان تن و جانت
ببین از باده ی عشقت به میدان مستی افتادم
مگر دامان تو گیرد ، به راحت دستی افتاده
شود جانم به قربانت ، به قربان ، تن و جانت
امیر لشگرت بی دست ، میان لشگری مانده
بیا بنگر ز پروانه ، فقط خاکستری مانده
ابوفاضل ، ابوفاضل
ـــــــــــــــــــــــ
٭اگر یه نگاه به ما کنی ما اربعین چشم انتظاریم،مارو هم بیار حرمت اقا جانم
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــ
کمک کن تا که برخیزم
به دور مادرت گردم
شود جانم به قربانت ،به قربان تن و جانت
ببین احساس یک بانو
سرم بگرفته بر زانو
به چشم پر ز خون دیدم
گرفته دست و بر پهلو
شود جانم ،به قربانت ، به قربان
تن و جانت
گل ام البنین عباس ، به دریا تشه لب پا زد
به دریا پا نهاد اما ، لبش اتش به دریا زد
شود جانم ، به قربانت ، به قربان ، تن و جانت
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــ
افتاده ای برای چه ، از پا بلند شو
خوردم زمین ، کنار تو از جا بلند شو
لب تشنه اصغرم دگر از حال رفته است
گوید رباب ، حضرت دریا بلند شو
ابوفاضل ، ابوفاضل
ــــــــــــــــ
مادر فتاد روی زمین گفت ، یا علی
تو هم به اسم اعظم بابا بلند شو
یکجور میدهیم جواب سکینه را
باشد بیا به خیمه ، تو حالا بلند شو
من قول میدهم که به رویت نیاورم
که خالی است ، مشک تو سقا بلند شو
حسیـــــــــــــــــــن
ام البنین نیامده ، زهرا که امده
بی دست من به خاطر زهرا بلند شو
حسیــــــــــــــــــــن
ــــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – شور/سراسر شورم و احساس
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#شور
#سراسر_شورم_و
سراسر شورم و احساس ، مدد فرزند خیر الناس
مثل ارباب منم میگم،به نفسی انت یا عباس
پی روضت عمری اوارم ، به سرم شوق حرم دارم
به نگاه مادرت زهرا ، روز محشر راحته کارم
ای دریای بزل و ایثار و ادب،ای شاگرد رزم قتال العرب
ابوفاضل ، یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــــــ
تویی ساقی ، تویی ساغر
تویی عبا،س ناباور
به هم خورده صف دشمن
غضب کردی مثل حیدر
تو امیری پرچمت بالاست
زیر دینت کل این دنیاست
اینه ذکر حضرت مهدی
رحم الله عمی العباس
ابوفاضل ، یا ابالفضل
ــــــــــــــــــ
جوانمردی شده مسند
نثار فاطمه هستم
همه عالم دخیل تو
علم داده ی ان دستم
شاه شمشاد ، قامتان عباس
...... لطفش بی کران عباس
به حدا در عرصه معنی
تویی مرد قهرمان عباس
دنیا دنیا زیبایی دارد عجب
ای شاگرد رب قتال العرب
ابوفاضل یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#شور
#سراسر_شورم_و
سراسر شورم و احساس ، مدد فرزند خیر الناس
مثل ارباب منم میگم،به نفسی انت یا عباس
پی روضت عمری اوارم ، به سرم شوق حرم دارم
به نگاه مادرت زهرا ، روز محشر راحته کارم
ای دریای بزل و ایثار و ادب،ای شاگرد رزم قتال العرب
ابوفاضل ، یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــــــ
تویی ساقی ، تویی ساغر
تویی عبا،س ناباور
به هم خورده صف دشمن
غضب کردی مثل حیدر
تو امیری پرچمت بالاست
زیر دینت کل این دنیاست
اینه ذکر حضرت مهدی
رحم الله عمی العباس
ابوفاضل ، یا ابالفضل
ــــــــــــــــــ
جوانمردی شده مسند
نثار فاطمه هستم
همه عالم دخیل تو
علم داده ی ان دستم
شاه شمشاد ، قامتان عباس
...... لطفش بی کران عباس
به حدا در عرصه معنی
تویی مرد قهرمان عباس
دنیا دنیا زیبایی دارد عجب
ای شاگرد رب قتال العرب
ابوفاضل یا ابالفضل
ــــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – واحد/ای علمدار سپاه توحید
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#واحد
#ای_علمدار
ای علمدار سپاه توحید
.....شده .... راه توحید
عبد صالح به حریم معبود
ای وفا داری و عشقت معشوق
در پیش قد تو کوتاه است
خجل از روی منیرت ماه است
هستی تو همه پا بست خداست
گل تو بوسه گر دست خداست
جود گردیده خجل از کرمت
گشته حاتم چو گدای حرمت
تنت از زین به زمین تا افتاد
مظهر صبر حق از پا افتاد
ک ای مه هاشمیان ، یاور من
داغت هرگز نشود باور من
خیز و بنگر حرم قران را
بشنو العطش طفلان را
یاحسین و یا حسین
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#واحد
#ای_علمدار
ای علمدار سپاه توحید
.....شده .... راه توحید
عبد صالح به حریم معبود
ای وفا داری و عشقت معشوق
در پیش قد تو کوتاه است
خجل از روی منیرت ماه است
هستی تو همه پا بست خداست
گل تو بوسه گر دست خداست
جود گردیده خجل از کرمت
گشته حاتم چو گدای حرمت
تنت از زین به زمین تا افتاد
مظهر صبر حق از پا افتاد
ک ای مه هاشمیان ، یاور من
داغت هرگز نشود باور من
خیز و بنگر حرم قران را
بشنو العطش طفلان را
یاحسین و یا حسین
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – قسمت پایانی
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#شعر_خوانی
#امام_علی
تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچکس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
تکیه بر تخت کبریا دارد
به جنون درس ابتلا داده
اذن افشای راز را داده
در ازل دست با خدا داده
در نجف گبر و صوفی و هندو
مست از لااله الا هو
چه بگویم از ان خم ابرو
میشود دست دشمنانش رو
دست بالای دست حیدر نیست
فارغ از قیل و قال میگویند
نطفه های حلال میگویند
مستند با مثال میگویند
از بهار و خصال میگویند
دست بالای دست حیدر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
ذکر دل بود ، یا علی مدد
بی حد و عدد یا علی مدد
یا علی مدد یا علی مدد
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#عصر_تاسوعا
#محرم_97
#شعر_خوانی
#امام_علی
تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچکس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
تکیه بر تخت کبریا دارد
به جنون درس ابتلا داده
اذن افشای راز را داده
در ازل دست با خدا داده
در نجف گبر و صوفی و هندو
مست از لااله الا هو
چه بگویم از ان خم ابرو
میشود دست دشمنانش رو
دست بالای دست حیدر نیست
فارغ از قیل و قال میگویند
نطفه های حلال میگویند
مستند با مثال میگویند
از بهار و خصال میگویند
دست بالای دست حیدر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
ذکر دل بود ، یا علی مدد
بی حد و عدد یا علی مدد
یا علی مدد یا علی مدد
ـــــــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – روضه
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_عاشورا
#شب_دهم
#روضه
السلام علیک یا اباعبدالله ، و علی الارواح التی حلت بفنائک ، علیک منی ، جمیعا سلام الله ، ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ، ولا جعله الله اخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
حسیـــــــــــــــــــــــن
عصر فردا ز اهل بیت رسول
زهر چشمی شدید میگیرند
وقت تاراج خیمه های حرم
چند کودک ز ترس میمیرند
حسیـــــــــــن
دور کن از زنان و دختران
هر چه خلخال در حرم داریم
خواهرم داخل وسایل خود
روسری اضافه هم داریم
عصر فردا بدون شک اینجا
میزند گرد و باد و خاکستر
با صبوری به معجرت حتما
گره ی محکمی بزن خواهر
شب اخر ، بگذارید ، پر من باز شود
بیش تر روی تو چشم تر من باز شود
حرف حجران مزن اینقدر ، مراعاتم کن
دست بردار ، دل مضطر من باز شود
جان زینب برو از کرببلا ، زود برو
مگذاری گره ی معجر من باز شود
حسیــــــــــــــــن
اه راضی نشو، بنشینم و گیسو بکشم
اه راضی نشو ، موی سر من باز شود
پای دشمن به روی پیکر تو باز شود
روی دشمن به روی معجر من باز شود
جان من ، هرز بیانداز مگذار،
جای این بوسه ی پیغمبر من باز شود
حسیـــــــــــــن
جان زینب ، برو مگذار ، غروب فردا
سمت گودال ، ره مادر من باز شود
حسیـــــــــــــــــن
حیف از این زیر گلو ، نیست خرابش بکنند
پس اجازه بده تا حنجر من باز شود
لااقل قول بده ،زود خودت جان بدهی
بلکه راه نفس اخر من باز شود
حسیــــــــــــــن
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد
داداش
تو نیزه خوردی و یکمرتبه زمین خوردی
هزار مرتبه زینب برابرت افتاد
همینکه از طرف جمعیت دو تا چکمه
رسید اول گودال مادرت افتاد
تورا به خاطر درهم ،چه درهمت کردند
چنان که شرح تن تو به اخرت افتاد
ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
در ان شلوغی گر بارها سرت افتاد
خبر رسید که انگشتر تو را بردند
میان راه النگوی دخترت افتاد
کنار خیمه رسیده است لشگر کوفه
و خواهر تو به یاد برادرت افتاد
حسیــــــــــــــــــن
٭این دستا بیاد بالا ، این دستا فقط نگاه ابی عبدالله رو میخواد، افتاده بود تو گودال، ولی برا همه دعا میکرد
خیلیا گرفتارن ، دستت بیاد بالا ، یجوری صدا بزن که این صدا برسه امشب حرم حسین
خیلیا گرفتارن ، خیلیا التماس دعا گفتند
یا اباعبدالله ، بلند صدا بزن حسیــــــــن
ــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_عاشورا
#شب_دهم
#روضه
السلام علیک یا اباعبدالله ، و علی الارواح التی حلت بفنائک ، علیک منی ، جمیعا سلام الله ، ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ، ولا جعله الله اخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
حسیـــــــــــــــــــــــن
عصر فردا ز اهل بیت رسول
زهر چشمی شدید میگیرند
وقت تاراج خیمه های حرم
چند کودک ز ترس میمیرند
حسیـــــــــــن
دور کن از زنان و دختران
هر چه خلخال در حرم داریم
خواهرم داخل وسایل خود
روسری اضافه هم داریم
عصر فردا بدون شک اینجا
میزند گرد و باد و خاکستر
با صبوری به معجرت حتما
گره ی محکمی بزن خواهر
شب اخر ، بگذارید ، پر من باز شود
بیش تر روی تو چشم تر من باز شود
حرف حجران مزن اینقدر ، مراعاتم کن
دست بردار ، دل مضطر من باز شود
جان زینب برو از کرببلا ، زود برو
مگذاری گره ی معجر من باز شود
حسیــــــــــــــــن
اه راضی نشو، بنشینم و گیسو بکشم
اه راضی نشو ، موی سر من باز شود
پای دشمن به روی پیکر تو باز شود
روی دشمن به روی معجر من باز شود
جان من ، هرز بیانداز مگذار،
جای این بوسه ی پیغمبر من باز شود
حسیـــــــــــــن
جان زینب ، برو مگذار ، غروب فردا
سمت گودال ، ره مادر من باز شود
حسیـــــــــــــــــن
حیف از این زیر گلو ، نیست خرابش بکنند
پس اجازه بده تا حنجر من باز شود
لااقل قول بده ،زود خودت جان بدهی
بلکه راه نفس اخر من باز شود
حسیــــــــــــــن
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد
داداش
تو نیزه خوردی و یکمرتبه زمین خوردی
هزار مرتبه زینب برابرت افتاد
همینکه از طرف جمعیت دو تا چکمه
رسید اول گودال مادرت افتاد
تورا به خاطر درهم ،چه درهمت کردند
چنان که شرح تن تو به اخرت افتاد
ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
در ان شلوغی گر بارها سرت افتاد
خبر رسید که انگشتر تو را بردند
میان راه النگوی دخترت افتاد
کنار خیمه رسیده است لشگر کوفه
و خواهر تو به یاد برادرت افتاد
حسیــــــــــــــــــن
٭این دستا بیاد بالا ، این دستا فقط نگاه ابی عبدالله رو میخواد، افتاده بود تو گودال، ولی برا همه دعا میکرد
خیلیا گرفتارن ، دستت بیاد بالا ، یجوری صدا بزن که این صدا برسه امشب حرم حسین
خیلیا گرفتارن ، خیلیا التماس دعا گفتند
یا اباعبدالله ، بلند صدا بزن حسیــــــــن
ــــــــــــــــ
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – زمینه
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_عاشورا
#زمینه
#بی_قراری
بی قراری و بی قرارتم به خدا
تا نفس دارم من کنارتم به خدا
میرم هیچ کسی فردا واسه تو نمونه
روی من حساب کن که یادتم به خدا
فردا به جای همه شمشیر میگیرم
کافیه لب تر کنی واست میمیرم
نمردم که تنها شی
نبینم غریب باشی
بیا زیر دستاتو
خودم بگیرم پاشی
حسین جانم
زانوی غریبی بقل گرفتی چرا
گریه میکنی بی هوا میریزه دلم
زینبت نمیزاره اینجا تنها بشی
خواهرت نمرده هنوز عزیز دلم
امشب شب آخره دورت بگردم
آغوش وا کن که من گریه نکردم
نبینم چشم لشگر
به پیراهنت باشه
نبینم که یک خنجر
توی گردنت باشه
حسین جانم
من بمیرم اقا که بی هوا زدنت
بانیزه با شمشیر و با عصا زدنت
افتادی رو خاک و نفس نفس میزدی
خندیدن یه لشگر به دست و پا زدنت
ای پادشاه غریب ای پاره پیکر
ای شاه شیب الخضیب ای شاه بی سر
رو نیزه ست سرت ای وای
کو انگشترت ای وای
با شمر و سنان میره
کجا خواهرت ای وای
حسین جانم
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_عاشورا
#زمینه
#بی_قراری
بی قراری و بی قرارتم به خدا
تا نفس دارم من کنارتم به خدا
میرم هیچ کسی فردا واسه تو نمونه
روی من حساب کن که یادتم به خدا
فردا به جای همه شمشیر میگیرم
کافیه لب تر کنی واست میمیرم
نمردم که تنها شی
نبینم غریب باشی
بیا زیر دستاتو
خودم بگیرم پاشی
حسین جانم
زانوی غریبی بقل گرفتی چرا
گریه میکنی بی هوا میریزه دلم
زینبت نمیزاره اینجا تنها بشی
خواهرت نمرده هنوز عزیز دلم
امشب شب آخره دورت بگردم
آغوش وا کن که من گریه نکردم
نبینم چشم لشگر
به پیراهنت باشه
نبینم که یک خنجر
توی گردنت باشه
حسین جانم
من بمیرم اقا که بی هوا زدنت
بانیزه با شمشیر و با عصا زدنت
افتادی رو خاک و نفس نفس میزدی
خندیدن یه لشگر به دست و پا زدنت
ای پادشاه غریب ای پاره پیکر
ای شاه شیب الخضیب ای شاه بی سر
رو نیزه ست سرت ای وای
کو انگشترت ای وای
با شمر و سنان میره
کجا خواهرت ای وای
حسین جانم
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – شور/ذکر
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_عاشورا
#ذکر_و_نوا
حسین وای ...
شب عاشوراست امشب کربلا غوغاست امشب
حسین وای ...
داداش ... بااینکه زنده ای چه حریصان نیزه دار
دارد لباس های تو را در می اورد...
در حیرتم که سنگ به من میخورد ولی
بالای نی صدای تو را در می آورد...
وا عطشا ... به کربلا ...
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_عاشورا
#ذکر_و_نوا
حسین وای ...
شب عاشوراست امشب کربلا غوغاست امشب
حسین وای ...
داداش ... بااینکه زنده ای چه حریصان نیزه دار
دارد لباس های تو را در می اورد...
در حیرتم که سنگ به من میخورد ولی
بالای نی صدای تو را در می آورد...
وا عطشا ... به کربلا ...
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
حاج حسین سیب سرخی – شور/برخیز که شور محشر آمد
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_عاشورا
#شور_فوق_العاده_زیبا
#برخیز
حسین وای ...
بر خیز که شور محشر آمد
این قصه ز سوز جگر آمد
حسین وای ...
بی رمق بود و تا تکان میخورد
بر تنش نیزه و کمان میخورد
وقتی افتاد دوره اش کرده اند
چه لگد ها از این و آن میخورد...
ذکر امام حسین
این زنای اهل حرم میزدن خودشونو
مخدرات میزدن خودشونو... سادات میزدن
حالا این زن و مرد باید بزنن همه خودشونو بزنن لطمه زنان ...
ذکر امام حسین
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_عاشورا
#شور_فوق_العاده_زیبا
#برخیز
حسین وای ...
بر خیز که شور محشر آمد
این قصه ز سوز جگر آمد
حسین وای ...
بی رمق بود و تا تکان میخورد
بر تنش نیزه و کمان میخورد
وقتی افتاد دوره اش کرده اند
چه لگد ها از این و آن میخورد...
ذکر امام حسین
این زنای اهل حرم میزدن خودشونو
مخدرات میزدن خودشونو... سادات میزدن
حالا این زن و مرد باید بزنن همه خودشونو بزنن لطمه زنان ...
ذکر امام حسین
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn