مرا شبیه خودم مثل یک‌ستاره بکش
شبیه من که نشد خط بزن دوباره بکش
...
بخند! خنده‌ی تو شعله می‌زند بر من
بخند و شعله‌ی من را به یک اشاره بکش

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

با خط زیبای جناب میرمومنی
@khomkhaane_ye_mir

بی‌گمان تابستان که بیاید
و هزار فوارهٔ خورشید
در چشم‌های شهر
آغاز ‌شود؛
من سوار بر اتوبوس‌ دربه‌دری
از خیابان‌های تب‌دار
با خاطرهٔ زندگی می‌گذرم.
هزار سال پیر می‌شوم
با هزار فواره
و صدهزار آستین
که اشک پاک می‌کنند...!
سه روز،
هفت روز،
چهل روز،
سال...
تمام که شد
تو می‌مانی و یک خاطرهٔ دور...

#شیوا_فرازمند

@shivafarazmand

نقاشی‌های خاکستری‌
روی فنجان‌ ترک‌خورده
تبادل مرگ است.
زندگی را که نمی‌فهمیم؛
باورم پشت تیرک‌های دربه‌دری
قد خم کرده
و ترس
لابه‌لای آرزوهای مرده
ترانه می‌خواند.
نقاشی‌های خاکستری
بزرگ نمی‌شود
شکسته‌ها که بریزند دست‌های من هم...
کسی چه می‌داند؟
شاید
دوباره
ترک بخورد فنجان،
صبح سه‌شنبه
ده سال بعد / شاید
یک سال بعد / شاید...
هنوز امیدی هست؟

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

نقاشی‌های خاکستری‌
روی فنجان‌ ترک‌خورده
تبادل مرگ است.
زندگی را که نمی‌فهمیم؛
باورم پشت تیرک‌های دربه‌دری
قد خم کرده
و ترس
لابه‌لای آرزوهای مرده
ترانه می‌خواند.
نقاشی‌های خاکستری
بزرگ نمی‌شود
شکسته‌ها که بریزند دست‌های من هم...
کسی چه می‌داند؟
شاید
دوباره
ترک بخورد فنجان،
صبح سه‌شنبه
ده سال بعد / شاید
یک سال بعد / شاید...
هنوز امیدی هست؟

✍🏻 #شیوا_فرازمند
@shivafarazmand
🎶 Secret Garden Group
(Adagio)
🎤 #شیدا_حبیبی

زیبایی ها را بخوانیم
@readbeauty

نقاشی‌های خاکستری‌
روی فنجان‌ ترک‌خورده
تبادل مرگ است.
زندگی را که نمی‌فهمیم؛
باورم پشت تیرک‌های دربه‌دری
قد خم کرده
و ترس
لابه‌لای آرزوهای مرده
ترانه می‌خواند.
نقاشی‌های خاکستری
بزرگ نمی‌شود
شکسته‌ها که بریزند دست‌های من هم...
کسی چه می‌داند؟
شاید
دوباره
ترک بخورد فنجان،
صبح سه‌شنبه
ده سال بعد / شاید
یک سال بعد / شاید...
هنوز امیدی هست؟

✍🏻 #شیوا_فرازمند
@shivafarazmand
🎶 Secret Garden Group
(Adagio)
🎤 #شیدا_حبیبی

زیبایی ها را بخوانیم
@readbeauty

می‌خواهم
با دکلمه‌ی آفتاب و دشت
شب شعری بشوم پر از واژه‌ی تو...
تا صد دیوان شعر
از چشم‌ها و دلتنگی‌هایت
منتشر کنم.
عزیز راه دور،
دلتنگی
پنجره‌ی کوچکی‌ست
سمت آبادی تو...

#شیوا_فرازمند

@shivafarazmand
با صدای زیبای محمد فولادیان

می‌خواهم
با دکلمه‌ی آفتاب و دشت
شب شعری بشوم پر از واژه‌ی تو...
تا صد دیوان شعر
از چشم‌ها و دلتنگی‌هایت
منتشر کنم.
عزیز راه دور،
دلتنگی
پنجره‌ی کوچکی‌ست
سمت آبادی تو...

#شیوا_فرازمند

@shivafarazmand
با صدای زیبای محمد فولادیان

کشفیاتم را
می‌خواهم در میان بگذارم با شما
که اندوهِ تمام سال‌ها را
لابه‌لای ورق‌های تیره
در پیچیده‌ترین ابهام تاریخ خوانده‌اید.
اضطرابِ سی‌وچند ساله‌ را بالا می‌آورم
در تیک/تاک عصرِ سه‌شنبه
میان هجومِ گریه و ترس...

یادتان می‌آورم
که چه‌قدر سنگ پیچیده‌اید
در اندوه هزارساله‌ی سینه‌هاتان،
تا ورق بخورد
منشورِ هزارساله‌ی قرمز جگری.

در عصرِ دریغ و حسرتیم
در قرن امتدادهای کسل!
بی‌تفاوتی نسل‌ها
دارد از ریشه برمی‌کند
لهجه‌ی باران و عشق را... .

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

پارادوکس

روی تنه‌ی درخت
دریا
حک شد...
درخت
خشکید... !

@shivafarazmand

سبزه‌ی صورتم
سنجدِ گونه‌هام
سماقِ لبم
سمنوی زبانم
سکه‌ی احساسم
سیر و سرکه‌ی دلم
را بر سفره‌ی حضور تو چیدم
و دلت را بهارانه تحویل گرفتم.... .

#شیوا_فرازمند

@shivafarazmand

برقص!
همراه تمام نت‌های جهان،
موهایت را بیفشان
شادمانه برقص!
رها در صدای گیتار،
در آوای پیانو
در بی‌کرانگی موسیقی... .

هر روز لا‌به‌لای چرخش‌های کهکشانی رقص
پیدا کن شور وشیدایی‌ات را... .
ترانه شو!
غزل شو!
جهان را بخند!
آهای دختر لبخند و شور و شیرینی...
رها شو!
رها
رهاتر!

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

گفتی که سنگینم به چشم روشنت ای عشق!
اشکی شدم از چشم گریان تو افتادم

#شیوا_فرازمند

@shivafarazmand

ستاره می‌شوم هرشب
به‌خوابت نور می‌بارم
بخواب آرام ای دنیای تو لبریز از لبخند

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

@mostafajonjafari

خوشبختی
شنیدن آهنگِ خنده‌های توست
من یک‌دنیا عشق می‌شوم
تو یک آسمان شعر

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

@mostafajonjafari

چاره‌ای نیست به‌غیرِ رفتن
و سرازیرشدن از ابدیتی
که مالامال دلتنگی‌ست،
مینا را آزادکن،
در و پنجره‌ها را ببند،
ولو شو روی مبل چرمی،
گوشی را خاموش کن،
پلک‌ها را بگذار روی هم،
و خودت را بسپار به ابدیت!

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand

خیلی وقت‌ها ناچاری بری... هر کاری می‌کنی که بمونی، که پذیرفته‌بشی، که باشی، که کمک‌کنی، که دست‌گیر باشی، که تکیه‌گاه بشی که... نمی‌شه. نمی‌شه و نمی‌خوان.
.
زوری که نیست. به‌زور نمی‌شه... اصلا کی تا حالا مونده؟ کی عمرِ نوح داشته؟
.
باید بپذیریم که هیچ‌چیز ابدی و همیشگی نیست. تنها چیزی که ابدی می‌مونه عشقه در لباس‌های مختلف که حتی ممکنه شناخته‌نشه.
.
خلاصه که خودِ عشق به‌تنهایی بار تموم دنیا روی دوشش هست و ماها فقط گاهی تکه‌ای ازش رو داریم.
_


چاره‌ای نیست به‌غیرِ رفتن
و سرازیرشدن از ابدیتی
که مالامال دلتنگی‌ست،
مینا را آزادکن،
در و پنجره‌ها را ببند،
ولو شو روی مبل چرمی،
گوشی را خاموش کن،
پلک‌ها را بگذار روی هم،
و خودت را بسپار به ابدیت!

#شیوا_فرازمند
#دکلمه

@shivafarazmand

نه شوقِ شکوهِ بهاری بودی
نه ترنم بلند کوهساران،
تنها،
تنهایی عمیقی بودی
باریده بر دشت
خزیده بر صخره‌ها
روئیده بر گلوی چهل‌سالگی من
چونان طنابی کلفت و سیاه... .

#شیوا_فرازمند
@shivafarazmand