در مورد من ناسزا و شایعه کم نوشته نشده. که این هم فقط شامل من نمیشود. هر فعال مدنی و سیاسی و فرهنگی به محض اینکه موضع انتقادیاش را علیه موضوعی ابراز میکند، به خصوص اگر این موضوع مربوط به حکومتی ستمگر مثل حکومت ایران باشد، بلافاصله تیر غیب از راه میرسد تا با نیرنگ و شایعه و ناسزا او را از اعتبار ساقط کنند. اگر نشد، او را #حذف_فیزیکی کنند.
#ترور_شخصیت و حذف فیزیکی چنان در جمهوری اسلامی عادی شده که خبر آدمرباییهایشان را خودشان منتشر و به آن افتخار هم میکنند.
من عادت ندارم به هر شایعه و تهمت یا ناسزایی جواب بدهم. وقت نازنین را نباید صرف هرزهنگاری عدهای مغرض کرد و از این طریق به هر فکر ناپاکی اعتبار بخشید. اما گاهی حرفها بیشتر از اینکه تاسفبار باشد، خندهدار است. مثلا اینکه بنده اگر انقلاب نمیشد اعتباری نداشتم و سر دفتر فلانجا بودم ... این هرزهنویسان حتی آنقدر سواد تاریخی ندارند که بدانند من جز اولین زنان قاضی در آن کشور بودهام و انقلاب جامه قضاوت را از تن من در آورد. آنقدر بیخبرند که نمیدانند من در دوران ریاست جمهوری #سید_محمد_خاتمی به زندان رفتم و در همان دوران نامم در فهرست مرگ قتلهای زنجیرهای قرار داشت که البته این را هم بگویم در همان دوران هم تیم اجرایی این قتلها در #وزارت_اطلاعات_ایران لو رفت.
در مورد سرمایه زندگی من هم اگر زخمتی به خودتان بدهید و ببینید حقوق یک قاضی در دوران پیش از انقلاب چقدر بود، متوجه میشوید که انقلاب چه چیزی به من اضافه کرد! #جایزه_نوبل را هم خدا را هزار بار شکر میکنم که مردم نروژ به من دادند وگرنه اگر قرار بود این جایزه را از یک نهاد وطنی دریافت میکردم همین هرزهنگاران تاحالا صدبار به اعتبار جایزه و من و #حقوق_بشر با هم شلیک کرده بودند! و البته این به معنای بیارزش بودن جوایز وطنی نیست بلکه به معنی طلبکار بودن عده ای از هموطنان است که روزیشان از فحاشی به هر کسی که با زحمت خودش اعتبار یا تخصصی کسب کرده تامین میشود.
اگر چه پول جایزه نوبل را هم که بخش عمدهای از آن صرف خرید ساختمان #کانون_مدافعان_حقوق_بشر کرده بودم، توام با کلیه اموالم ، حتی ارثیه پدری ، دولت ایران غاصبانه از من گرفت.
اگر به من بد و بیراه میگویید چیزی از کار یا تخصص یا آنچه انجام دادهام کم نمیشود. ولی اگر نام خود را نویسنده، فعال یا روزنامهنگار میگذارید حداقل قدری مطالعه کنید و قبل از اینکه قلمتان را به دروغ آلوده کنید، کمی تاریخ بخوانید.
امیدوارم وطنمان روزی به جای این همه پلیدی روی راستی و درستی ببیند.
https://t.me/shirinebadiofficial
#ترور_شخصیت و حذف فیزیکی چنان در جمهوری اسلامی عادی شده که خبر آدمرباییهایشان را خودشان منتشر و به آن افتخار هم میکنند.
من عادت ندارم به هر شایعه و تهمت یا ناسزایی جواب بدهم. وقت نازنین را نباید صرف هرزهنگاری عدهای مغرض کرد و از این طریق به هر فکر ناپاکی اعتبار بخشید. اما گاهی حرفها بیشتر از اینکه تاسفبار باشد، خندهدار است. مثلا اینکه بنده اگر انقلاب نمیشد اعتباری نداشتم و سر دفتر فلانجا بودم ... این هرزهنویسان حتی آنقدر سواد تاریخی ندارند که بدانند من جز اولین زنان قاضی در آن کشور بودهام و انقلاب جامه قضاوت را از تن من در آورد. آنقدر بیخبرند که نمیدانند من در دوران ریاست جمهوری #سید_محمد_خاتمی به زندان رفتم و در همان دوران نامم در فهرست مرگ قتلهای زنجیرهای قرار داشت که البته این را هم بگویم در همان دوران هم تیم اجرایی این قتلها در #وزارت_اطلاعات_ایران لو رفت.
در مورد سرمایه زندگی من هم اگر زخمتی به خودتان بدهید و ببینید حقوق یک قاضی در دوران پیش از انقلاب چقدر بود، متوجه میشوید که انقلاب چه چیزی به من اضافه کرد! #جایزه_نوبل را هم خدا را هزار بار شکر میکنم که مردم نروژ به من دادند وگرنه اگر قرار بود این جایزه را از یک نهاد وطنی دریافت میکردم همین هرزهنگاران تاحالا صدبار به اعتبار جایزه و من و #حقوق_بشر با هم شلیک کرده بودند! و البته این به معنای بیارزش بودن جوایز وطنی نیست بلکه به معنی طلبکار بودن عده ای از هموطنان است که روزیشان از فحاشی به هر کسی که با زحمت خودش اعتبار یا تخصصی کسب کرده تامین میشود.
اگر چه پول جایزه نوبل را هم که بخش عمدهای از آن صرف خرید ساختمان #کانون_مدافعان_حقوق_بشر کرده بودم، توام با کلیه اموالم ، حتی ارثیه پدری ، دولت ایران غاصبانه از من گرفت.
اگر به من بد و بیراه میگویید چیزی از کار یا تخصص یا آنچه انجام دادهام کم نمیشود. ولی اگر نام خود را نویسنده، فعال یا روزنامهنگار میگذارید حداقل قدری مطالعه کنید و قبل از اینکه قلمتان را به دروغ آلوده کنید، کمی تاریخ بخوانید.
امیدوارم وطنمان روزی به جای این همه پلیدی روی راستی و درستی ببیند.
https://t.me/shirinebadiofficial
🔴 شیاطین از روی دست هم نگاه میکنند
✍️ الکسی ناوالنی سرشناسترین منتقد ولادیمیر پوتین که به دلیل مسمومیت احتمالی در حال اغما بهسر میبرد، پس از مقاومتهای زیاد روسها بالاخره برای ادامه درمان به برلین منتقل شده است.
او در حال پرواز از سیبری به مسکو بود که حالش دگرگون شد و این امر هواپیما را مجبور به فرود اضطراری کرد.
با وجود اینکه نشانههای بیماری ناگهانی ناوالنی به گفته بسیاری از متخصصان مسمومیت بود، اما بیمارستان شهر اومسک سیبری که ناوالنی در آن بستری بود اعلام کرد که اثری از مسمومیت در بدن او پیدا نکردهاند.
🔻مسمومیت با دوز بالای دارو
این موضوع مرا به یاد موارد مشابهی انداخت که در ایران شاهد آن بودهایم. مهمترین آن
مرگ ناگهانی احمد خمینی است. #مهدی_خزعلی که پزشک است یکبار بازگو کرده که به #سعید_امامی که در مورد #حذف_فیزیکی_مخالفان حکومت مشورت داده است. به صورتی که اگر دوز مصرف داروهای کسی کم و زیاد شود به طوری که باعث مرگ او شود، ردی از مسمومیت در بدن فرد قربانی نمیماند.
در چنین حالتی اگر پزشکی قانونی یا هر مرجع متخصصی تشخیص دهد که مرگ قربانی به دلیل مصرف دارو است، خود قربانی اولین کسی است که عامل مرگ معرفی میشود به این دلیل که داروها در دسترسش بوده است.
این توصیهای است که در مورد مرگ احمد خمینی به کار گرفته شد. اما او احتمالا نه اولین نفر بوده و نه اخرین نفر. و شاید تنها دلیلی که مرگش مشکوک خوانده شد و فقط از طرف دیگران دنبال شد ، وابسته بودن خود او و فرزندانش ، به قدرت سیاسی فاسد حکومت ایران بوده است، برخلاف هاشمی رفسنجانی که برخی از فرزندان سخنان سرپوشیده ای مطرح کردند که : هنوز کسی نمیداند علت اصلی مرگ هاشمی رفسنجانی چه بود ؟
اما حاکمان ایران فقط وابستگان خودشان را به دلیل رقابت نمیکشند. مهمترین قربانیان این حکومت مخالفان و معترضانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن در برابر قدرت فاسد و نامشورع نیستند.
همه کسانی که در زندانها با «مرگ مشکوک» یا «مرگ ناگهانی» حذف شدند تا مخالفانی که با شقاوت در قتلهای زنجیرهای کشته و مثله یا خفه شدند همیشه ردپای استبداد دیده شده است. حتی قتل رامین پوراندرجانی پزشک جوان کهریزک که حاضر نشد خلاف سوگند پزشکیاش عمل کند نیز با همین شیوههای مرگ ناگهانی و مشکوک عنوان شد. نه ردی از مسمومیت اعلام شد و نه شلیکی. اما دلیل چنین قتلهای فاجعهباری همیشه معلوم است، مخالفت با حکومت. مثلا در همین مورد پزشک جوان کهریزک، قتل او درست وقتی رخ داد که قصد داشت نزد گروهی از نمایندگان مجلس در مورد شکنجههایی که دلیل قتل قربانیان زندانی کهریزک بود افشاگری کند.
مثلث روسیه، ایران و چین
اگر با فعالان سیاسی روسی آشنایی داشته باشید یا حوادث این کشور را دنبال کنید الگوی رفتاری جمهوری اسلامی را آنجا هم میبینید. از حذف فیزیکی و مرگ مشکوک گرفته تا مسمویت بدون رد زهر. از تهدید خانواده ها گرفته تا دنبال کردن مخالفان حتی خارج از مرزهای سیاسی کشور.
بیشترین فساد حکومتی را نیز میشود در بازماندگان سیستم امنیتی کا.گ.ب دید.
همان سیستمی که الگوی رفتاری سیستم امنیتی ایران است.
نمونههای مشابه شیوههای حذف مخالفان را در چین هم میبینید. دزدیدن و سرقت کردن مخالفان از کشورهای دیگر و بردنشان به چین. اعترافهای اجباری در رسانهها، دنبال کردن مخالفان در کشورهای دیگر، تهدید و ارعاب خانوادهها و ....
در هر سه کشور آزادی رسانهها وجود ندارد و پیگیری این خبرها از طریق خبرنگاران یا کارشناسان حقوقی ممکن نیست. در هر سه کشور سیستم قضایی و حقوقی و پلیس مستقل از اراده رهبران سیاسی نیست. در هر سه کشور گفته میشود که اکثریت مردم طرفدار سیاستهای حاکم هستند. در هر سه کشور مخالفان با مرگهای ناگهانی، مشکوک و یا با مسمویتهایی که رد زهر آن در بدن پیدا نیست حذف میشوند.
واقعیت همین است که شیاطین از هم درس میگیرند.
https://t.me/shirinebadiofficial
✍️ الکسی ناوالنی سرشناسترین منتقد ولادیمیر پوتین که به دلیل مسمومیت احتمالی در حال اغما بهسر میبرد، پس از مقاومتهای زیاد روسها بالاخره برای ادامه درمان به برلین منتقل شده است.
او در حال پرواز از سیبری به مسکو بود که حالش دگرگون شد و این امر هواپیما را مجبور به فرود اضطراری کرد.
با وجود اینکه نشانههای بیماری ناگهانی ناوالنی به گفته بسیاری از متخصصان مسمومیت بود، اما بیمارستان شهر اومسک سیبری که ناوالنی در آن بستری بود اعلام کرد که اثری از مسمومیت در بدن او پیدا نکردهاند.
🔻مسمومیت با دوز بالای دارو
این موضوع مرا به یاد موارد مشابهی انداخت که در ایران شاهد آن بودهایم. مهمترین آن
مرگ ناگهانی احمد خمینی است. #مهدی_خزعلی که پزشک است یکبار بازگو کرده که به #سعید_امامی که در مورد #حذف_فیزیکی_مخالفان حکومت مشورت داده است. به صورتی که اگر دوز مصرف داروهای کسی کم و زیاد شود به طوری که باعث مرگ او شود، ردی از مسمومیت در بدن فرد قربانی نمیماند.
در چنین حالتی اگر پزشکی قانونی یا هر مرجع متخصصی تشخیص دهد که مرگ قربانی به دلیل مصرف دارو است، خود قربانی اولین کسی است که عامل مرگ معرفی میشود به این دلیل که داروها در دسترسش بوده است.
این توصیهای است که در مورد مرگ احمد خمینی به کار گرفته شد. اما او احتمالا نه اولین نفر بوده و نه اخرین نفر. و شاید تنها دلیلی که مرگش مشکوک خوانده شد و فقط از طرف دیگران دنبال شد ، وابسته بودن خود او و فرزندانش ، به قدرت سیاسی فاسد حکومت ایران بوده است، برخلاف هاشمی رفسنجانی که برخی از فرزندان سخنان سرپوشیده ای مطرح کردند که : هنوز کسی نمیداند علت اصلی مرگ هاشمی رفسنجانی چه بود ؟
اما حاکمان ایران فقط وابستگان خودشان را به دلیل رقابت نمیکشند. مهمترین قربانیان این حکومت مخالفان و معترضانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن در برابر قدرت فاسد و نامشورع نیستند.
همه کسانی که در زندانها با «مرگ مشکوک» یا «مرگ ناگهانی» حذف شدند تا مخالفانی که با شقاوت در قتلهای زنجیرهای کشته و مثله یا خفه شدند همیشه ردپای استبداد دیده شده است. حتی قتل رامین پوراندرجانی پزشک جوان کهریزک که حاضر نشد خلاف سوگند پزشکیاش عمل کند نیز با همین شیوههای مرگ ناگهانی و مشکوک عنوان شد. نه ردی از مسمومیت اعلام شد و نه شلیکی. اما دلیل چنین قتلهای فاجعهباری همیشه معلوم است، مخالفت با حکومت. مثلا در همین مورد پزشک جوان کهریزک، قتل او درست وقتی رخ داد که قصد داشت نزد گروهی از نمایندگان مجلس در مورد شکنجههایی که دلیل قتل قربانیان زندانی کهریزک بود افشاگری کند.
مثلث روسیه، ایران و چین
اگر با فعالان سیاسی روسی آشنایی داشته باشید یا حوادث این کشور را دنبال کنید الگوی رفتاری جمهوری اسلامی را آنجا هم میبینید. از حذف فیزیکی و مرگ مشکوک گرفته تا مسمویت بدون رد زهر. از تهدید خانواده ها گرفته تا دنبال کردن مخالفان حتی خارج از مرزهای سیاسی کشور.
بیشترین فساد حکومتی را نیز میشود در بازماندگان سیستم امنیتی کا.گ.ب دید.
همان سیستمی که الگوی رفتاری سیستم امنیتی ایران است.
نمونههای مشابه شیوههای حذف مخالفان را در چین هم میبینید. دزدیدن و سرقت کردن مخالفان از کشورهای دیگر و بردنشان به چین. اعترافهای اجباری در رسانهها، دنبال کردن مخالفان در کشورهای دیگر، تهدید و ارعاب خانوادهها و ....
در هر سه کشور آزادی رسانهها وجود ندارد و پیگیری این خبرها از طریق خبرنگاران یا کارشناسان حقوقی ممکن نیست. در هر سه کشور سیستم قضایی و حقوقی و پلیس مستقل از اراده رهبران سیاسی نیست. در هر سه کشور گفته میشود که اکثریت مردم طرفدار سیاستهای حاکم هستند. در هر سه کشور مخالفان با مرگهای ناگهانی، مشکوک و یا با مسمویتهایی که رد زهر آن در بدن پیدا نیست حذف میشوند.
واقعیت همین است که شیاطین از هم درس میگیرند.
https://t.me/shirinebadiofficial