@shirinebadiofficial نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نرگس محمدی در روز سوم دی ماه با فریب رئیس زندان اوین #غلامرضا ضیایی به بهانه ملاقات فوری با وکیلش از بند خارج شد و سپس شخص ضیایی به همراه ماموران زندان و ماموران وزارت اطلاعات او را با خشونت و ضرب و شتم با زور وارد آمبولانسی کرده و به #زندان_زنجان منتقل کردند.
دلیل #تبعید نرگس محمدی این است که او و هفت زن زندانی سیاسی دیگر در بند زنان #زندان_اوین در حمایت از #کشتار_مردم_معترض در #آبانماه_خونین در داخل زندان به تحصن دست زدند.
در نامه چهار صفحهای که نرگس محمدی از داخل زندان زنجان ارسال کرده است اشاره شده که در زمان خروج اجباری او از داخل زندان، او مقاومت کرده که با ضرب و شتم و توهین و هتک حرمت رئیس زندان #غلامرضا_ضیایی روبهرو شده است. ضیایی او را شخصا هل داده و به همراه بیست مامور زن و مرد به زور سوار بر آمبولانس کرده. دست نرگس محمدی در حین مقاومت در برابر این زورگویی با شیشه پنجره بریده میشود و در تمام مدت انتقال او به زندان زنجان ماموران بر همین دست خونین دستبند زده بودند.
این در حالی است که رئیس زندان میداند که نرگس محمدی به دلیل ابتلا به آمبولی ریه و مصرف قرصهای رقیقکننده خون در صورت خونریزی با خطر جدی روبهرو خواهد بود.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«برای بریدن صدای من نظام جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدام خشونتآمیز، از زندان و حبسهای طولانی تا ندیدن فرزندانم و حتی قطع تماسهای تلفنی و نشنیدن صدایشان و ضرب و شتم و تبعید و توهین و حتک حرمت دریغ نمی کند. سوم دیماه [۱۳۹۸] برای من روز نکبتی خشونت عریان مردان امنیتی و زندان علیه من بود.
آنچه در این بند عمومی در میان زنان متهم و مجرم عادی [غیرسیاسی] و با تن پر از کبودی و زخم و درد من را سرپانگه داشته عشقم به ملت سربلند و رنج کشیده سرزمینم و آرمان عدالت و آزادی است.
به خون پاک بهناحق کشته و مجروح شده مظلومان سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
برای خواندن کل نامه لطفا پستها را دنبال کنید!
https://t.me/shirinebadiofficial
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نرگس محمدی در روز سوم دی ماه با فریب رئیس زندان اوین #غلامرضا ضیایی به بهانه ملاقات فوری با وکیلش از بند خارج شد و سپس شخص ضیایی به همراه ماموران زندان و ماموران وزارت اطلاعات او را با خشونت و ضرب و شتم با زور وارد آمبولانسی کرده و به #زندان_زنجان منتقل کردند.
دلیل #تبعید نرگس محمدی این است که او و هفت زن زندانی سیاسی دیگر در بند زنان #زندان_اوین در حمایت از #کشتار_مردم_معترض در #آبانماه_خونین در داخل زندان به تحصن دست زدند.
در نامه چهار صفحهای که نرگس محمدی از داخل زندان زنجان ارسال کرده است اشاره شده که در زمان خروج اجباری او از داخل زندان، او مقاومت کرده که با ضرب و شتم و توهین و هتک حرمت رئیس زندان #غلامرضا_ضیایی روبهرو شده است. ضیایی او را شخصا هل داده و به همراه بیست مامور زن و مرد به زور سوار بر آمبولانس کرده. دست نرگس محمدی در حین مقاومت در برابر این زورگویی با شیشه پنجره بریده میشود و در تمام مدت انتقال او به زندان زنجان ماموران بر همین دست خونین دستبند زده بودند.
این در حالی است که رئیس زندان میداند که نرگس محمدی به دلیل ابتلا به آمبولی ریه و مصرف قرصهای رقیقکننده خون در صورت خونریزی با خطر جدی روبهرو خواهد بود.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«برای بریدن صدای من نظام جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدام خشونتآمیز، از زندان و حبسهای طولانی تا ندیدن فرزندانم و حتی قطع تماسهای تلفنی و نشنیدن صدایشان و ضرب و شتم و تبعید و توهین و حتک حرمت دریغ نمی کند. سوم دیماه [۱۳۹۸] برای من روز نکبتی خشونت عریان مردان امنیتی و زندان علیه من بود.
آنچه در این بند عمومی در میان زنان متهم و مجرم عادی [غیرسیاسی] و با تن پر از کبودی و زخم و درد من را سرپانگه داشته عشقم به ملت سربلند و رنج کشیده سرزمینم و آرمان عدالت و آزادی است.
به خون پاک بهناحق کشته و مجروح شده مظلومان سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
برای خواندن کل نامه لطفا پستها را دنبال کنید!
https://t.me/shirinebadiofficial
@shirinebadiofficial نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان - بخش دوم
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
@shirinebadiofficial
نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان - بخش سوم
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان - بخش سوم
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
@shirinebadiofficial
نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان - بخش چهارم
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
نامه مهم #نرگس_محمدی پس از تبعید خشونتبار به #زندان_زنجان - بخش چهارم
سوگند میخورم تا زندهام از فریاد بر ظلم، گفتن حق و حمایت از مظلومان دست برنخواهم داشت.
نامه #نرگس_محمدی از زندان زنجان با این جملهها پایان مییابد:
«سوگند یاد میکنم تا لحظه دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالتجویان و آزادیخواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشتهام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرتپرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادیخواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»
https://t.me/shirinebadiofficial
2020.pdf
149.3 KB
شیرین عبادی: @shirinebadiofficial
به دنبال بیانیه فرمایشی روابط عمومی زندان اوین سخنگوی #قوه_قضائیه هم حمله به #نرگس_محمدی، ضرب و شتم و #تبعید وی به #زندان_زنجان را تکذیب کرده است.
🔴 این تکذیبها مرا بر آن داشته تا با نوشتن این متن توضیحی را در مورد علت برخی از خبرها و همینطور دخالت نیروهای امنیتی و شخص ماموری که سالهاست به نام محمودی به ما معرفی شده و همیشه در پرونده نرگس محمدی دخالت مستقیم یا غیر مستقیم داشته است، بدهم.
برای مطالعه متن کامل، فایل پیدی اف را که در بالای همین پست الصاق شده است، باز کنید.
https://t.me/shirinebadiofficial
به دنبال بیانیه فرمایشی روابط عمومی زندان اوین سخنگوی #قوه_قضائیه هم حمله به #نرگس_محمدی، ضرب و شتم و #تبعید وی به #زندان_زنجان را تکذیب کرده است.
🔴 این تکذیبها مرا بر آن داشته تا با نوشتن این متن توضیحی را در مورد علت برخی از خبرها و همینطور دخالت نیروهای امنیتی و شخص ماموری که سالهاست به نام محمودی به ما معرفی شده و همیشه در پرونده نرگس محمدی دخالت مستقیم یا غیر مستقیم داشته است، بدهم.
برای مطالعه متن کامل، فایل پیدی اف را که در بالای همین پست الصاق شده است، باز کنید.
https://t.me/shirinebadiofficial
۶ اتهام و ۲ پرونده جدید علیه #نرگس_محمدی در زندان زنجان
«#نرگس_محمدی» نایب رییس و سخنگوی #کانون_مدافعان_حقوق_بشر، که اخیراً به صورت غیرقانونی و با ضرب و شتم از زندان اوین به زندان زنجان منتقل شد، با تشکیل ۲ پرونده جدید و ۶ اتهام امنیتی بابت وقایع دوران حبس خود مواجه شده است.
بازپرس دادسرا باحضور در زندان زنجان به نرگس تفهیم اتهام کرد و گفت طبق دستور وزارت اطلاعات نرگس حتی برای بازجوئی و محاکمه هم نباید از #زندان_زنجان بیرون بیاید
این روش بازپرسی در داخل زندان برخلاف قانون و برای اولین بار اتفاق می افتد و نشان از کینه و انتقام از این
مبارز سر سخت دارد
تاکنون نرگس حتی برای درمان پزشکی هم اجازه خروج از زندان به مدت یک ساعت هم نداشته او در میان زندانیان عادی بسر میبرد
برای مطالعه بیشتر به سایت و کانال کانون مدافعان حقوق بشر به آدرس زیر مراجعه کنید
https://tinyurl.com/wlhoxmq
https://t.me/shirinebadiofficial
«#نرگس_محمدی» نایب رییس و سخنگوی #کانون_مدافعان_حقوق_بشر، که اخیراً به صورت غیرقانونی و با ضرب و شتم از زندان اوین به زندان زنجان منتقل شد، با تشکیل ۲ پرونده جدید و ۶ اتهام امنیتی بابت وقایع دوران حبس خود مواجه شده است.
بازپرس دادسرا باحضور در زندان زنجان به نرگس تفهیم اتهام کرد و گفت طبق دستور وزارت اطلاعات نرگس حتی برای بازجوئی و محاکمه هم نباید از #زندان_زنجان بیرون بیاید
این روش بازپرسی در داخل زندان برخلاف قانون و برای اولین بار اتفاق می افتد و نشان از کینه و انتقام از این
مبارز سر سخت دارد
تاکنون نرگس حتی برای درمان پزشکی هم اجازه خروج از زندان به مدت یک ساعت هم نداشته او در میان زندانیان عادی بسر میبرد
برای مطالعه بیشتر به سایت و کانال کانون مدافعان حقوق بشر به آدرس زیر مراجعه کنید
https://tinyurl.com/wlhoxmq
https://t.me/shirinebadiofficial
Telegraph
✅ آزار و پروندهسازی ادامه دارد: ۶ اتهام و ۲ پرونده جدید علیه نرگس محمدی در زندان
✋ سرکوب فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر در ایران به جایی رسیده که این افراد حتی در زندان هم مورد اذیت و آزار و پروندهسازی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار میگیرند. در تازهترین مورد «نرگس محمدی» نایب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، که اخیراً…
@shirinebadiofficial
من وزارت اطلاعات را متهم می کنم که قصد کشتن نرگس محمدی را دارد!
وزارت اطلاعات قصد کشتن #نرگس_محمدی را دارد . می پرسید چگونه ؟ برخلاف قانون اورا به زندان زنجان تبعید کردند ، در میان زندانیان عادی گذاشتند ، زنان بی پناهی که خود قربانی اجتماعی هستند که جمهوری اسلامی ساخته است. با وعده اعطای مرخصی و تسهیلات کوچک دیگر ، برخی از زندانیان را تحریک به آزار جسمی و روحی نرگس میکنند.
قبلا هم نرگس را به همین شیوه تنبیه کرده بودند که مبتلا به فلج ادواری عضلانی شد، تا جایی که مشرف به موت بود که اجازه درمان به بیمارستان را دادند.
چون نرگس با کشته شدگان آبان ماه ابراز همدردی کرد مجددا از زندان اوین او را به زندان زنجان تبعید کردند . امکانات بهداشتی و درمانی را از او مضایقه میکنند . مامور امنیتی که خود را #محمودی معرفی می کند و برخلاف قانون کلیه تصمیمات مربوط به پرونده نرگس توسط وی ( و نه دادستان یا دادیار یا دادگاه ) اتخاذ می شود به نرگس گفته بود اگر توبه نامه ننویسی و از #کانون_مدافعان_حقوق _شر استعفا ندهی ، نعش ات از زندان بیرون خواهد رفت و همین مامور هنگام اعزام حیلهگرانه نرگس به زندان اوین حاضر و ناظر صحنه بود .
بله من متهم می کنم و صراحتا هم می گویم که #وزارت_اطلاعات_جمهوری_اسلامی قصد کشتن نرگس محمدی را دارد .
در پست بعد (https://t.me/shirinebadiofficial/1897) نامه #عذرا بازرگان، مادر نرگس را خطاب به #رییس_قوه_قضاییه را میخوانید.
https://t.me/shirinebadiofficial
من وزارت اطلاعات را متهم می کنم که قصد کشتن نرگس محمدی را دارد!
وزارت اطلاعات قصد کشتن #نرگس_محمدی را دارد . می پرسید چگونه ؟ برخلاف قانون اورا به زندان زنجان تبعید کردند ، در میان زندانیان عادی گذاشتند ، زنان بی پناهی که خود قربانی اجتماعی هستند که جمهوری اسلامی ساخته است. با وعده اعطای مرخصی و تسهیلات کوچک دیگر ، برخی از زندانیان را تحریک به آزار جسمی و روحی نرگس میکنند.
قبلا هم نرگس را به همین شیوه تنبیه کرده بودند که مبتلا به فلج ادواری عضلانی شد، تا جایی که مشرف به موت بود که اجازه درمان به بیمارستان را دادند.
چون نرگس با کشته شدگان آبان ماه ابراز همدردی کرد مجددا از زندان اوین او را به زندان زنجان تبعید کردند . امکانات بهداشتی و درمانی را از او مضایقه میکنند . مامور امنیتی که خود را #محمودی معرفی می کند و برخلاف قانون کلیه تصمیمات مربوط به پرونده نرگس توسط وی ( و نه دادستان یا دادیار یا دادگاه ) اتخاذ می شود به نرگس گفته بود اگر توبه نامه ننویسی و از #کانون_مدافعان_حقوق _شر استعفا ندهی ، نعش ات از زندان بیرون خواهد رفت و همین مامور هنگام اعزام حیلهگرانه نرگس به زندان اوین حاضر و ناظر صحنه بود .
بله من متهم می کنم و صراحتا هم می گویم که #وزارت_اطلاعات_جمهوری_اسلامی قصد کشتن نرگس محمدی را دارد .
در پست بعد (https://t.me/shirinebadiofficial/1897) نامه #عذرا بازرگان، مادر نرگس را خطاب به #رییس_قوه_قضاییه را میخوانید.
https://t.me/shirinebadiofficial
Telegram
کانال رسمی شیرین عبادی
جناب آقای #رییسی ریاست قوه قضاییه
#سخنگوی_قوه_قضاییه تحت نظارت حضرت عالی در مورخه ۱۴اسفند اعلام کردند وضعیت #زندانیان_امنیتی از بقیه زندانیان بهتر است .
من مادر #نرگس_محمدی هستم دختر من سوم دیماه پس از ضرب و شتم توسط #رییس_زندان_اوین به #زندان_زنجان فرستاده…
#سخنگوی_قوه_قضاییه تحت نظارت حضرت عالی در مورخه ۱۴اسفند اعلام کردند وضعیت #زندانیان_امنیتی از بقیه زندانیان بهتر است .
من مادر #نرگس_محمدی هستم دختر من سوم دیماه پس از ضرب و شتم توسط #رییس_زندان_اوین به #زندان_زنجان فرستاده…
جناب آقای #رییسی ریاست قوه قضاییه
#سخنگوی_قوه_قضاییه تحت نظارت حضرت عالی در مورخه ۱۴اسفند اعلام کردند وضعیت #زندانیان_امنیتی از بقیه زندانیان بهتر است .
من مادر #نرگس_محمدی هستم دختر من سوم دیماه پس از ضرب و شتم توسط #رییس_زندان_اوین به #زندان_زنجان فرستاده شد.
دختر من بین زندانیان جرایم عادی رندگی میکند [وضعیتشان] از لحاظ بهداشتی در نازلترین حد است. ظرفها در یک گودال سیمانی کثیف و کهنه در داخل حمام شسته میشود. [با خریدن] مواد ضدعفونی حتی با خرج دخترم موافقت نمیشود.
دخترم در زیر بازجوییهای طولانی و سلولهای انفرادی دچار بیماریهای گوارش ،اعصاب،ومری شده است در زمان تحمل زندان سه بار تحت جراحی های سنگین قرار گرفته است. دخترم به علت آمبولی ریه که قبلا دچار شده مشکل ریه دارد و تمام مدارک و مستندات آن در بیمارستان مادران و ایرانمهر تهران موجود است .
دخترم بهخاطر مشکلات مذکور نمیتواند غذای پر کافور و چرب زندان را بخورد. در دو ماه و نیم اخیر یک وعده غذای کامل نخورده است. اما مهم تر از همه امنیت روان اوست. در این زندان که ورود سرمه چشم ممنوع است اما شیشه براحتی پیدا میشود.
وقتی افراد شیشه مصرف میکنند هر لحظه ممکن است اتفاق ناگوار بیافتد که میافتد! نرگس توسط یک فرد که مرتکب دو قتل و سرقت شده، مورد تهدید جنسی و جانی قرار گرفته است که مسولین زندان هم در جریان هستند.
دختر من به جای شکایت از آن فرد از سیستم قضایی حاکم شکایت دارد که ناعادلانه و غیرقانونی با وی رفتار کرده و عمدا او را میان زندانیان پرخطر تبعید کرده اند.
دو ماه ونیم است که کتابهایش، حتی کتابهای رمان انگلیسی را که دخترم با هزینه خودش و توسط کادر زندان خریداری کرده به او تحویل داده نشده است. بدین ترتیب دختر من نه تنها از حق و حقوق یک زندانی امنیتی و سیاسی، بلکه حتی از حقوق زندانیان قاتل و قاچاقچی حبس ابد هم برخوردار نیست. من و پدر ۹۰ساله اش از سلامتی جسم و روان دخترمان نگرانیم و اعلام خطر میکنیم و مسولیت هر اتفاقی را متوجه دستگاه قضایی میدانیم.
#عذار_بازرگان - 18 اسفند
https://t.me/shirinebadiofficial
#سخنگوی_قوه_قضاییه تحت نظارت حضرت عالی در مورخه ۱۴اسفند اعلام کردند وضعیت #زندانیان_امنیتی از بقیه زندانیان بهتر است .
من مادر #نرگس_محمدی هستم دختر من سوم دیماه پس از ضرب و شتم توسط #رییس_زندان_اوین به #زندان_زنجان فرستاده شد.
دختر من بین زندانیان جرایم عادی رندگی میکند [وضعیتشان] از لحاظ بهداشتی در نازلترین حد است. ظرفها در یک گودال سیمانی کثیف و کهنه در داخل حمام شسته میشود. [با خریدن] مواد ضدعفونی حتی با خرج دخترم موافقت نمیشود.
دخترم در زیر بازجوییهای طولانی و سلولهای انفرادی دچار بیماریهای گوارش ،اعصاب،ومری شده است در زمان تحمل زندان سه بار تحت جراحی های سنگین قرار گرفته است. دخترم به علت آمبولی ریه که قبلا دچار شده مشکل ریه دارد و تمام مدارک و مستندات آن در بیمارستان مادران و ایرانمهر تهران موجود است .
دخترم بهخاطر مشکلات مذکور نمیتواند غذای پر کافور و چرب زندان را بخورد. در دو ماه و نیم اخیر یک وعده غذای کامل نخورده است. اما مهم تر از همه امنیت روان اوست. در این زندان که ورود سرمه چشم ممنوع است اما شیشه براحتی پیدا میشود.
وقتی افراد شیشه مصرف میکنند هر لحظه ممکن است اتفاق ناگوار بیافتد که میافتد! نرگس توسط یک فرد که مرتکب دو قتل و سرقت شده، مورد تهدید جنسی و جانی قرار گرفته است که مسولین زندان هم در جریان هستند.
دختر من به جای شکایت از آن فرد از سیستم قضایی حاکم شکایت دارد که ناعادلانه و غیرقانونی با وی رفتار کرده و عمدا او را میان زندانیان پرخطر تبعید کرده اند.
دو ماه ونیم است که کتابهایش، حتی کتابهای رمان انگلیسی را که دخترم با هزینه خودش و توسط کادر زندان خریداری کرده به او تحویل داده نشده است. بدین ترتیب دختر من نه تنها از حق و حقوق یک زندانی امنیتی و سیاسی، بلکه حتی از حقوق زندانیان قاتل و قاچاقچی حبس ابد هم برخوردار نیست. من و پدر ۹۰ساله اش از سلامتی جسم و روان دخترمان نگرانیم و اعلام خطر میکنیم و مسولیت هر اتفاقی را متوجه دستگاه قضایی میدانیم.
#عذار_بازرگان - 18 اسفند
https://t.me/shirinebadiofficial
#نرگس_محمدی ، سخنگو و نایب رئیس #کانون_مدافعان_حقوق_بشر که جمعا به ۱۶ سال حبس محکوم شده و دوران محکومیتش را به صورت تبعیدی در #زندان_زنجان و بین مجرمین عادی طی می کند، با چند بیماری دست به گریبان است. او حسب توصیه کارشناس پرونده ( مأمور وزارت اطلاعات که خود را محمودی معرفی می کند ) محروم از درمان است و در شرایط گسترش ویروس کرونا در زندان ها، با توجه به سابقه بیماری جان وی در خطر است .
مهدی محمدی ، برادر نرگس روز گذشته نامه ای خطاب به رئیس قوه قضايیه نوشته و در آن نسبت به جان نرگس اعلام خط کرده است . مشروح نامه به شرح زیر است :
جناب آقای رئیسی، رئیس قوه قضاییه
اینجانب مهدی محمدی برادر نرگس محمدی از شخص جناب عالی به عنوان شخصیتی که سیاست قوه قضاییه ایران را اعمال میکند و همچنین آقای اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه که این سیاستها را اعلام کرده و گاه و بیگاه به مدافعه از آنان بر میخیزد و تکذیب کنندهی واقعیتها میباشند میپرسم که چگونه این سیاستهای سراپا تبعیض آمیز را در مورد دربند افتادگان اعمال میکنند و گاه تا حد برخورد فیزیکی با آنان پیش میروند؟
چگونه به زندانیان سیاسی که منتقد عملکرد نظام و حکومت هستند انگ برانداز، بر هم زننده امنیت ملی و اگر بتوانند جاسوسی میزنند و در صورت اقتضا تا مرحله مفسد فی لارض پیش میروند؟
اعمال تبعیض میان زندانیان اعم از سیاسی یا عادی غوغا میکند. مثلا پس از فراگیر شدن ویروس کرونا با کلی درنگ مقرر میشود زندانیان با احکام زیر ۵ سال را به مرخصی بفرستند، همه جا فریاد مردم برای رسیدگی به وضعیت نابهنجاری که به سبب توسعه یک بیماری فراگیر پدید آمده برای آزادی زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی طنین انداز است ولی قوه قضاییه کوچکترین واکنشی نسبت به خواست مردم از خود نشان نمیدهد.
برادر رییس جمهور یا دختر آقای وزیر که چپاول و غارت کنندگان بیت المال هستند به مرخصی میآیند اما خواهر من را بعد از ۶ سال زندان کشیدن در حالیکه دارای پرونده های پزشکی خیلی حساس در مقابل کروناست، به مرخصی که نمیفرستند هیچ، آقای دادستان زنجان قبل از عید در ملاقاتی که در زندان با وی داشتند میگویند «شنیدم کرونا گرفتی!»
مثل اینکه اگر واقعیت پیدا میکرد جشن و سروری هم براه میانداختند.
زندانیان عادی که اکثرا بنا به دلایل اجتماعی و کمبودها مرتکب جرم شده اند آیا اغلب قربانی سیاستهای اشتباه حکومت نشده اند؟
همین الان بازهم اشتباه تکرار میشود و آقای سخنگو در رسانه ملی زندانیانی را که از ترس جان خود شورش کرده اند، زندانیان خطرناک قلمداد میکند که باعث خشم و ناراحتی مجدد زندانیان میشود.
در زندان نسوان زنجان، یک خانم زندانی به خاطر اعتراض به تبعیض که چرا فلانی آزاد شد ولی من نه، در تاریخ ۱۰ فروردین دست به خودزنی با چاقو میزند و ۱۱ فروردین سخنان سخنگوی قوه قضا خشم و نفرت آنان را مجددا بر میانگیزد و زندانهای دیگر هم حتما همینطور خواهد بود از آنجا که خیلی ها هستند که نتوانستند وثیقه را تامین کنند و یا حتی بهعلت تعطیلی دادگاه ها تحت نظر زندانی میباشند. آیا اینها همه خطرناکند و در کل آیا اینها انسان و مخلوقات خداوند نیستند؟
چرا باید زندانی با حکم زیر ۵ سال به مرخصی برود ولی بالاتر نه؟
عوض اینکه آزادی را بر مبنای سن و سال تعیین بکنند که بیشتر در معرض خطرند بر مبنای حکم زیر ۵ سال مشخص میکنند. در خاتمه از جنابعالی میخواهم در مقابل این تبعیض ها بایستید و در مورد زندانیان سیاسی هم در مقابل کینه ورزی های یک عده نسبت به زندانیان ما ایستادگی بفرمایید و آزادی را منوط به رضایت ضابطین نگذارید چون جان زندانیان و حتی سربازان پادگانها هم در خطر است و هرگونه فاجعه و قصور در حق زندانیان بر عهده ی قوه قضاییه و شخص جنابعالی میباشد.
منبع کلمه
https://t.me/shirinebadiofficial
مهدی محمدی ، برادر نرگس روز گذشته نامه ای خطاب به رئیس قوه قضايیه نوشته و در آن نسبت به جان نرگس اعلام خط کرده است . مشروح نامه به شرح زیر است :
جناب آقای رئیسی، رئیس قوه قضاییه
اینجانب مهدی محمدی برادر نرگس محمدی از شخص جناب عالی به عنوان شخصیتی که سیاست قوه قضاییه ایران را اعمال میکند و همچنین آقای اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه که این سیاستها را اعلام کرده و گاه و بیگاه به مدافعه از آنان بر میخیزد و تکذیب کنندهی واقعیتها میباشند میپرسم که چگونه این سیاستهای سراپا تبعیض آمیز را در مورد دربند افتادگان اعمال میکنند و گاه تا حد برخورد فیزیکی با آنان پیش میروند؟
چگونه به زندانیان سیاسی که منتقد عملکرد نظام و حکومت هستند انگ برانداز، بر هم زننده امنیت ملی و اگر بتوانند جاسوسی میزنند و در صورت اقتضا تا مرحله مفسد فی لارض پیش میروند؟
اعمال تبعیض میان زندانیان اعم از سیاسی یا عادی غوغا میکند. مثلا پس از فراگیر شدن ویروس کرونا با کلی درنگ مقرر میشود زندانیان با احکام زیر ۵ سال را به مرخصی بفرستند، همه جا فریاد مردم برای رسیدگی به وضعیت نابهنجاری که به سبب توسعه یک بیماری فراگیر پدید آمده برای آزادی زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی طنین انداز است ولی قوه قضاییه کوچکترین واکنشی نسبت به خواست مردم از خود نشان نمیدهد.
برادر رییس جمهور یا دختر آقای وزیر که چپاول و غارت کنندگان بیت المال هستند به مرخصی میآیند اما خواهر من را بعد از ۶ سال زندان کشیدن در حالیکه دارای پرونده های پزشکی خیلی حساس در مقابل کروناست، به مرخصی که نمیفرستند هیچ، آقای دادستان زنجان قبل از عید در ملاقاتی که در زندان با وی داشتند میگویند «شنیدم کرونا گرفتی!»
مثل اینکه اگر واقعیت پیدا میکرد جشن و سروری هم براه میانداختند.
زندانیان عادی که اکثرا بنا به دلایل اجتماعی و کمبودها مرتکب جرم شده اند آیا اغلب قربانی سیاستهای اشتباه حکومت نشده اند؟
همین الان بازهم اشتباه تکرار میشود و آقای سخنگو در رسانه ملی زندانیانی را که از ترس جان خود شورش کرده اند، زندانیان خطرناک قلمداد میکند که باعث خشم و ناراحتی مجدد زندانیان میشود.
در زندان نسوان زنجان، یک خانم زندانی به خاطر اعتراض به تبعیض که چرا فلانی آزاد شد ولی من نه، در تاریخ ۱۰ فروردین دست به خودزنی با چاقو میزند و ۱۱ فروردین سخنان سخنگوی قوه قضا خشم و نفرت آنان را مجددا بر میانگیزد و زندانهای دیگر هم حتما همینطور خواهد بود از آنجا که خیلی ها هستند که نتوانستند وثیقه را تامین کنند و یا حتی بهعلت تعطیلی دادگاه ها تحت نظر زندانی میباشند. آیا اینها همه خطرناکند و در کل آیا اینها انسان و مخلوقات خداوند نیستند؟
چرا باید زندانی با حکم زیر ۵ سال به مرخصی برود ولی بالاتر نه؟
عوض اینکه آزادی را بر مبنای سن و سال تعیین بکنند که بیشتر در معرض خطرند بر مبنای حکم زیر ۵ سال مشخص میکنند. در خاتمه از جنابعالی میخواهم در مقابل این تبعیض ها بایستید و در مورد زندانیان سیاسی هم در مقابل کینه ورزی های یک عده نسبت به زندانیان ما ایستادگی بفرمایید و آزادی را منوط به رضایت ضابطین نگذارید چون جان زندانیان و حتی سربازان پادگانها هم در خطر است و هرگونه فاجعه و قصور در حق زندانیان بر عهده ی قوه قضاییه و شخص جنابعالی میباشد.
منبع کلمه
https://t.me/shirinebadiofficial
Telegram
کانال رسمی شیرین عبادی
تنها کانال رسمی شیرین عبادی در تلگرام، مرجع اطلاعرسانی، مواضع و بیانیهها
آدرس سایت بنیاد شیرین عبادی:
https://shirinebadifoundation.org
آدرس صفحه رسمی در اینستاگرام:
https://instagram.com/official_shirin_ebadi?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
آدرس سایت بنیاد شیرین عبادی:
https://shirinebadifoundation.org
آدرس صفحه رسمی در اینستاگرام:
https://instagram.com/official_shirin_ebadi?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔴 روزشمار بیماری #کرونا در زندان زنجان به قلمی #نرگس_محمدی
بخش اول
نرگس محمدی نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، در یادداشتی از #زندان_زنجان به تشریح سناریوی مشترک نمایشی زندان زنجان و صدا و سیما در ویزیت پزشکی او در زندان پرداخته است و با تاکید بر ابتلای خود و یازده زندانی دیگر به بیماری کرونا، از نبود امکانات بهداشتی و تغذیه سالم و مهمتر از همه از تهدیدهای جنسی در زندان سخن گفته است.
نامه نرگس روزهای بیماری او را با جزئیات شرح میدهد. تلویزیون ایران با نصب دوربین مخفی و فیلمبرداری پنهانی از نرگس، و زندان زنجان با تزریق سرم و تقویت او پیش از معاینه نمایشی به راه انداختند تا در برنامه بیست و سی او را به دروغ متهم کنند. آنها حتی جسارت روبهرو شدن با او و پرسیدن شرایطش در زندان را نداشتند.
شرح نامه نرگس در توییتر بهاره هدایت، زندانی سیاسی سابق منتشر شده است که آن را بازنشر میکنم.
روایت #نرگس_محمدی از ابتلا به کرونا در زندان زنجان:
۱۵ تیر: ۱۲ زندانی کرونایی در بند هستیم. از چند روز پیش که بیماری محرز شد، چند نفر سالم را از ما جدا کردند. مطلقا هیچ امکاناتی و هیچ رسیدگی پزشکی در بند نیست. حتی ژل شستشوی دست نداریم. فقط پروفن میدهند. نا و رمق نداری احساس میکنم از زانو به پایین مطلقا فلجم. نفسم بالا نمیآید. درد وحشتناک. طاقتم طاق شده. همهمان همینطوریم. فکر کنم دیگر تمام است. تا صبح نمیمانم. بالاخره دارد اتفاق میافتد. یک لحظه کیانا را تصور میکنم. انگار رفتهام توی جلد کیانا.
تلخی شنیدن خبر مرگِ مادرِ زندانیِ دور از دسترس تا مغز استخوانم میرود. کیانا نباید این لحظه را تجربه کند. باید زنده بمانم. این نگهبان گفته بود دکتر میآورد، پس کو؟
امروز یک ماسک به هر کدام ما دادند. ژل شستشوی دست را که مدتها التماس میکردیم و نمیدادند، بالاخره دیروز با پول خودمان خریدند و دادند. فقط ۳تا.
حال عمومیمان افتضاح است. رمقمان رفته. نمیتوانم راه بروم. دستم را به تختی که ۳۰ سانت از زمین فاصله دارد میگیرم و خودم را میکشم توی تخت.
۲۳ تیر: تهوع. استفراغ. بیرمقی. حس بویاییمان هم از بین رفته. دارم فکر میکنم این بیماری از آن سه تا عمل جراحیای که کردم سختتر است. هر کاری کردم زورم نرسید پایم را بگذارم زیر پتو. یکی از پرسنل آمد کمک کرد تا رفتم زیر پتو. فکر کنم او هم مثل خودم ترسید. گفت دکتر خبر میکند.
۲۴ تیر: دیروز هم دکتر نیامد. اما امروز آمدند گفتند دکتر آمده بیا برو. گفتم رمق ندارم. گفتند اجباریه. با مصیبت و کشانکشان خودم را میرسانم به اتاق دکتر. همان دکتری است که موقع انتقال به زندان زنجان من را تحویل گرفت. دیگر اینجا ندیده بودمش. دستم را گیر میدهم به صندلی و مینشینم.
دکتر حالم را میپرسد. میگویم رمق ندارم، یک کاری کنید رمقمان برگردد. میگوید: نفس عمیق! نفس وسط سینهم گیر میکند. به سرفه میافتم. ریههایم درگیر شده. دکتر نسخه مینویسد. سرم و ب.کمپلکس و یک آمپول ۱۰ سیسی که نمیدانم چیست. به زحمت از جا بلند میشوم و میآیم توی بند.
پرسنل میگویند دارویت را زندان ندارد. باید از بیرون تهیه کنیم. کاش میگذاشتند دو روز غذای درستی بخوریم جان بگیریم. غذا اینجا افتضاح است. خرید از زندان هم از آن بدتر. از دی تا فروردین یادم هست فقط ۴ بار از فروشگاه زندان توانستیم خرید کنیم. اجازه خرید از بیرون هم نمیدهند.
۲۵ تیر: دیشب آمدند سرم زدند. آمپولها را هم تزریق کردند. مسئول خرید میگفت آن آمپولت را توی هیچ داروخانهای در زنجان پیدا نکردیم. مجبور شدیم برویم از فلانجا بگیریم.
دوباره دکتر آمده. میگویند برای محمدی اجباری است، باید بیاید. بهتر از دیروزم. داروها اثر کرده. دکتر میپرسد:
حالت چطوره؟ «خوبم». خانم زندانبان میگوید: از دیشب که آن سرم را بهش زدیم حالش بهتره. دکتر میگوید: نفس عمیق! به سرفه میافتم.
برمیگردیم. نه به بند. به کارگاه قالیبافی. چرا؟!.. همبندیهای بیمار را هم آوردهاند. نمیگذارند کسی برود بیرون. بچهها حالشان خوب نیست.
بعد چند ساعت برمیگردیم داخل بند. خبر ۲۰:۳۰ را آنجا میبینیم. حتی نکردهاند ژل شستشو را با خودشان بیاورند. از توی وسایل خودم برداشتهاند. تازه میفهمم دکتر رفتن اجباری برای چه بود. و اینکه فیلم دیروز قابل پخش نبوده بس که بدحال بودم. با سرم و آمپول سر پایم کردند تا فیلم بگیرند. تازه همان را هم نتوانستند کامل پخش کنند. سرفه امان نمیداد. حرف زندانبان خودشان هم قابل پخش نبود!
یکی از این زنهای بیمار، چوپان است. یکی دیگر دختر چوپان. اینها فقیر نیستند. این چیزی که آنها در آن هستند، فقر نیست، فراتر از فقر است. از رویشان خجالت میکشم.
https://t.me/shirinebadiofficial
بخش اول
نرگس محمدی نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، در یادداشتی از #زندان_زنجان به تشریح سناریوی مشترک نمایشی زندان زنجان و صدا و سیما در ویزیت پزشکی او در زندان پرداخته است و با تاکید بر ابتلای خود و یازده زندانی دیگر به بیماری کرونا، از نبود امکانات بهداشتی و تغذیه سالم و مهمتر از همه از تهدیدهای جنسی در زندان سخن گفته است.
نامه نرگس روزهای بیماری او را با جزئیات شرح میدهد. تلویزیون ایران با نصب دوربین مخفی و فیلمبرداری پنهانی از نرگس، و زندان زنجان با تزریق سرم و تقویت او پیش از معاینه نمایشی به راه انداختند تا در برنامه بیست و سی او را به دروغ متهم کنند. آنها حتی جسارت روبهرو شدن با او و پرسیدن شرایطش در زندان را نداشتند.
شرح نامه نرگس در توییتر بهاره هدایت، زندانی سیاسی سابق منتشر شده است که آن را بازنشر میکنم.
روایت #نرگس_محمدی از ابتلا به کرونا در زندان زنجان:
۱۵ تیر: ۱۲ زندانی کرونایی در بند هستیم. از چند روز پیش که بیماری محرز شد، چند نفر سالم را از ما جدا کردند. مطلقا هیچ امکاناتی و هیچ رسیدگی پزشکی در بند نیست. حتی ژل شستشوی دست نداریم. فقط پروفن میدهند. نا و رمق نداری احساس میکنم از زانو به پایین مطلقا فلجم. نفسم بالا نمیآید. درد وحشتناک. طاقتم طاق شده. همهمان همینطوریم. فکر کنم دیگر تمام است. تا صبح نمیمانم. بالاخره دارد اتفاق میافتد. یک لحظه کیانا را تصور میکنم. انگار رفتهام توی جلد کیانا.
تلخی شنیدن خبر مرگِ مادرِ زندانیِ دور از دسترس تا مغز استخوانم میرود. کیانا نباید این لحظه را تجربه کند. باید زنده بمانم. این نگهبان گفته بود دکتر میآورد، پس کو؟
امروز یک ماسک به هر کدام ما دادند. ژل شستشوی دست را که مدتها التماس میکردیم و نمیدادند، بالاخره دیروز با پول خودمان خریدند و دادند. فقط ۳تا.
حال عمومیمان افتضاح است. رمقمان رفته. نمیتوانم راه بروم. دستم را به تختی که ۳۰ سانت از زمین فاصله دارد میگیرم و خودم را میکشم توی تخت.
۲۳ تیر: تهوع. استفراغ. بیرمقی. حس بویاییمان هم از بین رفته. دارم فکر میکنم این بیماری از آن سه تا عمل جراحیای که کردم سختتر است. هر کاری کردم زورم نرسید پایم را بگذارم زیر پتو. یکی از پرسنل آمد کمک کرد تا رفتم زیر پتو. فکر کنم او هم مثل خودم ترسید. گفت دکتر خبر میکند.
۲۴ تیر: دیروز هم دکتر نیامد. اما امروز آمدند گفتند دکتر آمده بیا برو. گفتم رمق ندارم. گفتند اجباریه. با مصیبت و کشانکشان خودم را میرسانم به اتاق دکتر. همان دکتری است که موقع انتقال به زندان زنجان من را تحویل گرفت. دیگر اینجا ندیده بودمش. دستم را گیر میدهم به صندلی و مینشینم.
دکتر حالم را میپرسد. میگویم رمق ندارم، یک کاری کنید رمقمان برگردد. میگوید: نفس عمیق! نفس وسط سینهم گیر میکند. به سرفه میافتم. ریههایم درگیر شده. دکتر نسخه مینویسد. سرم و ب.کمپلکس و یک آمپول ۱۰ سیسی که نمیدانم چیست. به زحمت از جا بلند میشوم و میآیم توی بند.
پرسنل میگویند دارویت را زندان ندارد. باید از بیرون تهیه کنیم. کاش میگذاشتند دو روز غذای درستی بخوریم جان بگیریم. غذا اینجا افتضاح است. خرید از زندان هم از آن بدتر. از دی تا فروردین یادم هست فقط ۴ بار از فروشگاه زندان توانستیم خرید کنیم. اجازه خرید از بیرون هم نمیدهند.
۲۵ تیر: دیشب آمدند سرم زدند. آمپولها را هم تزریق کردند. مسئول خرید میگفت آن آمپولت را توی هیچ داروخانهای در زنجان پیدا نکردیم. مجبور شدیم برویم از فلانجا بگیریم.
دوباره دکتر آمده. میگویند برای محمدی اجباری است، باید بیاید. بهتر از دیروزم. داروها اثر کرده. دکتر میپرسد:
حالت چطوره؟ «خوبم». خانم زندانبان میگوید: از دیشب که آن سرم را بهش زدیم حالش بهتره. دکتر میگوید: نفس عمیق! به سرفه میافتم.
برمیگردیم. نه به بند. به کارگاه قالیبافی. چرا؟!.. همبندیهای بیمار را هم آوردهاند. نمیگذارند کسی برود بیرون. بچهها حالشان خوب نیست.
بعد چند ساعت برمیگردیم داخل بند. خبر ۲۰:۳۰ را آنجا میبینیم. حتی نکردهاند ژل شستشو را با خودشان بیاورند. از توی وسایل خودم برداشتهاند. تازه میفهمم دکتر رفتن اجباری برای چه بود. و اینکه فیلم دیروز قابل پخش نبوده بس که بدحال بودم. با سرم و آمپول سر پایم کردند تا فیلم بگیرند. تازه همان را هم نتوانستند کامل پخش کنند. سرفه امان نمیداد. حرف زندانبان خودشان هم قابل پخش نبود!
یکی از این زنهای بیمار، چوپان است. یکی دیگر دختر چوپان. اینها فقیر نیستند. این چیزی که آنها در آن هستند، فقر نیست، فراتر از فقر است. از رویشان خجالت میکشم.
https://t.me/shirinebadiofficial