📚تکه کتاب

به ما آموخته‌اند که به دنبال آرزو رفتن، کار دشواری‌ست
اما متوجه نیستیم که شاید گذران زندگی با این دانسته که
در پی آرزوهایمان نیستیم، بسیار دشوارتر است.
ما بی‌آرزو شده‌ایم، در حالی که آرزو کلید بهره‌گیری
کامل از توان معنوی‌مان است.

📕نیمه تاریک وجود
✍#دبی_فورد
t.me/shine_book 📖

👤
یأس، بهایی است که یک نفر به خاطر تعیین هدفی
دست نیافتنی برای خود می‌پردازد.

✍هنری گراهام گرین
t.me/shine_book 📖

👤
نذار اُبهت هیچ آدم خِبره‌ای تو رو بگیره.
اون بهت میگه: دوست عزیز، من بیست ساله که این کارمه!
آدم ممکنه کاری رو بیست سال تموم هم غلط انجام بده!

✍کورت توخولسکی
t.me/shine_book 📖

📚 #یک_تکه_کتاب

📘کارما
✍#سادگورو
@shine_book

📚#یک_تکه_کتاب

📕آرزوهای بزرگ
✍#چارلز_دیکنز
@shine_book 📖

✅برای حس خوب اینکارارو کن👇

1/پیاده روی کن.
2/چیزهای جدید یاد بگیر.
3/به دوستای قدیمیت زنگ بزن.
4/یه کتاب جدید رو شروع کن.
5/از فضای مجازی کمتر استفاده کن.
6/یک سرگرمی جدید رو تجربه کن.

#انگیزشی
t.me/shine_book 📖

📚
امروز کتاب صوتی مرگ ایوان ایلیچ رو براتون میذارم.
کلا دو اپیزودِ

📚#مرگ_ایوان_ایلیچ
✍#لئو_تولستوی
ترجمه‌ی سروش حبیبی
با صدای محسن زرآبادی پور

📕درباره کتاب:
ایوان ایلیچ، شخصیت اصلی داستان تولستوی، شخصی موفق در زندگی روزمره و کاری است،
ولی در زندگی شخصی دچار مشکلاتی است. البته این مشکلات به نوعی متأثر از موفقیت‌های کاری وی است. او بنا به دلایلی که در کتاب ذکر شده، دچار یک بیماری سخت‌درمان می‌شود. تولستوی در این کتاب از تمام قدرت خود برای به تصویر کشیدن روحیات و احساسات یک بیمار سخت‌درمان استفاده می‌کند.

📚#معرفی_کتاب

t.me/shine_book 📖

📕#مرگ_ایوان_ایلیچ
✍#لئو_تولستوی
قسمت اول
ترجمه‌ی سروش حبیبی
با صدای محسن زرآبادی پور

📚#کتاب_صوتی
t.me/shine_book 📖

📕#مرگ_ایوان_ایلیچ
✍#لئو_تولستوی
قسمت دوم (قسمت پایانی)
ترجمه‌ی سروش حبیبی
با صدای محسن زرآبادی پور

📚#کتاب_صوتی
t.me/shine_book 📖

✍نظر خودم:
_شرمیون شما رو تقریبا به دوهزار سال قبل می‌بره. سفر در زمان سلطنت بطلمیوس سیزدهم و چهاردهم. این کتاب شمارو با هوش و ذکاوت کلئوپاتر آشنا میکنه (عجب زن باهوشی هم بوده واسه هرکاری راه‌حلی هم داشت).
_کتاب شما رو به بندرگاه و کتابخونه و سیرک و تماشاخونه شهر اسکندریه مصر و خیلی جاهای تاریخیِ دیگه میبره...
_یه بخش کتاب رو که خیلی دوست داشتم علاقه‌ی بیش از حد کلئوپاتر به کتابخونه‌ی شهر بود. زمانی که جنگ میشد تمام سعی‌شو میکرد از کتابخونه محافظت کنه تا کتابخونه مورد حمله قرار نگیره تا کتاب‌ها نسوزند و نابود نشن. (در اون زمان اسکندریه بزرگ‌ترین کتابخونه‌ی دنیا رو داشت.)
_یه نکته‌ای که عصبیم می‌کنه تو این کتابا اینه که چرا مصری‌ها بچه‌هاشونو تو رود نیل مینداختن. خب اگه بچه نمی‌خواستن چرا به دنیا می‌آوردن آخه😒
_بخش‌های که درمورد تاریخ ایران (دوره‌ی اشکانیان) بود رو خیلی دوست داشتم.
_اینم بگم که روایت‌های دردآور زیاد داره. قدرت چقدر آدم رو بی‌رحم و سنگدل میکنه (روایت‌های دلخراشی مثه قربانی کردن آدم‌ها و...)😪
_درکل سرنوشت جذاب و گیرایی بود و بعضی بخش‌هاش جذاب‌تر.😍
_راستی حیوون خونگی کلئوپاتر هم مار زهردار بود. گفتم به این نکته هم اشاره کنم.😅


✅ اگه می‌خواین درباره‌ی سلسله‌ی بطالسه، کلئوپاتر، مصر، روم، سزار بزرگ‌ترین سردار رومی، بناهای تاریخی مصر و... بدونید این کتاب رو بهتون پیشنهاد می‌کنم بخونید.

t.me/shine_book 📖