👆کشف کامپیوتر در آثار باستانی
🔸تکه ای از یک کشتی ۲۰۰۰ ساله را در جزیره یونانی انتیکیترا کشف کردند. در میان گنجینه ای از جمله گلدان ها و ظروف زیبا، جواهرات و یک مجسمه برنزی یک شی عجیب نیز وجود داشت: یک سری چرخ دنده برنجی و شماره گیر کار گذاشته شده در یک جعبه به اندازه ساعت دیواری.
باستان شناسان در مورد مکانیسم دستگاه انتیکیترا تردید داشتند. این فناوری باستانی یونانی مسلما اولین کامپیوتر جهان است به همین دلیل لوگوی امروز گوگل نیز به تصویر این شی تغییر یافته است.
🔸تکه ای از یک کشتی ۲۰۰۰ ساله را در جزیره یونانی انتیکیترا کشف کردند. در میان گنجینه ای از جمله گلدان ها و ظروف زیبا، جواهرات و یک مجسمه برنزی یک شی عجیب نیز وجود داشت: یک سری چرخ دنده برنجی و شماره گیر کار گذاشته شده در یک جعبه به اندازه ساعت دیواری.
باستان شناسان در مورد مکانیسم دستگاه انتیکیترا تردید داشتند. این فناوری باستانی یونانی مسلما اولین کامپیوتر جهان است به همین دلیل لوگوی امروز گوگل نیز به تصویر این شی تغییر یافته است.
⚜رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله):
با آبی که به آفتاب گرم شده است، نه وضو بگیرید، نه غسل کنید و نه خمیر بسازید؛ چرا که پیسی(برص) میآورد.
📚کافی،ج3،ص15
🆔 @shiatebb
با آبی که به آفتاب گرم شده است، نه وضو بگیرید، نه غسل کنید و نه خمیر بسازید؛ چرا که پیسی(برص) میآورد.
📚کافی،ج3،ص15
🆔 @shiatebb
پژوهشکده طب شیعی
⚜رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله): با آبی که به آفتاب گرم شده است، نه وضو بگیرید، نه غسل کنید و نه خمیر بسازید؛ چرا که پیسی(برص) میآورد. 📚کافی،ج3،ص15 🆔 @shiatebb
آب معدنی ها رو وقتی میبینید یاد این روایت بیفتید☝️
چرا که مدتها جلوی آفتاب میمونن،
تو کارخونه
تو راه بین کارخونه و مرکز پخش
جلوی دکه ها و مغازه ها و.....
بارها زیر نور آفتاب گرم میشن سرد میشن!
😟دقت کردین پیسی زیاد شده!
چرا که مدتها جلوی آفتاب میمونن،
تو کارخونه
تو راه بین کارخونه و مرکز پخش
جلوی دکه ها و مغازه ها و.....
بارها زیر نور آفتاب گرم میشن سرد میشن!
😟دقت کردین پیسی زیاد شده!
👆ساختمان های بی نظیر در دوران باستان
🔷 أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ
ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﻗﻮم ﻋﺎﺩ ﭼﻪ ﻛﺮﺩ ؟(٦)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
ﻭ [ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ] ﺍِﺭم ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻛﺎﺥ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻮﺩ ؟(٧)
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ
ﻫﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪﺵ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ؟(٨)
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ
ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ، ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭﺳﺮﻛﺸﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ؟(١١)
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ
ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺖ .(١٣)
👌بطلان نظریه پیشرفت خطی
🔷 أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ
ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﻗﻮم ﻋﺎﺩ ﭼﻪ ﻛﺮﺩ ؟(٦)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
ﻭ [ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ] ﺍِﺭم ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻛﺎﺥ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻮﺩ ؟(٧)
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ
ﻫﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪﺵ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ؟(٨)
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ
ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ، ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭﺳﺮﻛﺸﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ؟(١١)
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ
ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺖ .(١٣)
👌بطلان نظریه پیشرفت خطی
📌 یک افشاگری جنجالی در خصوص نویسندگان #کتاب_هاریسون ( #کتاب_مرجع_پزشکی )
💢 در طی سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، بیشتر از یازده میلیون دلار از شرکت های دارویی برای معرفی محصولاتشان در کتاب هاریسون دریافت کرده اند.
💢 در یک مورد، فقط یکی از نویسندگان کتاب هاریسون حدود ۸۷۰هزار دلار از یک شرکت دارویی دریافت کرده است.
💢 در این مقاله ذکر شده است که متاسفانه در کتاب هاریسون و بسیاری از کتاب های پزشکی conflicts of interest رعایت نمی شود و نویسندگان این کتاب ها با دریافت مبالغ زیادی از شرکت های دارویی و تجهیزات پزشکی، محصولات آن ها را در کتاب های پزشکی معرفی می کنند.
💢 در طی سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، بیشتر از یازده میلیون دلار از شرکت های دارویی برای معرفی محصولاتشان در کتاب هاریسون دریافت کرده اند.
💢 در یک مورد، فقط یکی از نویسندگان کتاب هاریسون حدود ۸۷۰هزار دلار از یک شرکت دارویی دریافت کرده است.
💢 در این مقاله ذکر شده است که متاسفانه در کتاب هاریسون و بسیاری از کتاب های پزشکی conflicts of interest رعایت نمی شود و نویسندگان این کتاب ها با دریافت مبالغ زیادی از شرکت های دارویی و تجهیزات پزشکی، محصولات آن ها را در کتاب های پزشکی معرفی می کنند.
✅ فواید شگفت انگیزِ #غذا_خوردن_با_دست !
🔸شاید برایتان عجیب باشد اما واقعیت این است که غذا خوردن با دست، برخلاف تمام آموزشهایی که از دوران بچگی به شما داده شده، فوایدی برایتان دارد.
1⃣خوردن را به یک تجربهی حسی تبدیل کنید
وقتی از طریق دستهایتان از غذایی که میخورید لذت میبرید، فرایند خوردن باعث تحریک این عناصر شده و غذایی را که میخورید انرژی بخش میکند. این اتفاقی است که باعث حفظ تعادل تمام عناصر شده و شما را هم سالم نگه میدارد.
2⃣دستها به عنوان یک سنسور طبیعی عمل میکنند
وقتی با قاشق و چنگال غذا میخورید، غذا را مستقیما به دهان میبرید و ذهن شما نمیتواند دما یا بافت غذا را پیش از خوردن حس کند.
به همین دلیل است که گاهی غذای خیلی داغی را در دهان میگذارید و زبانتان میسوزد.
اما وقتی با دست غذا میخورید اعصابی که در نوک انگشتان است دمای غذا را حس کرده و اگر داغ بود آن را به دهان نخواهید برد. همچنین اعصاب موجود در نوک انگشتان دست، سیگنالی به مغزتان میفرستند که خبر میدهند چه چیزی قرار است بخورید و این باعث ترشح هورمونها و آنزیمهای مناسب گوارشی شده و به شما کمک میکند مزهی غذا را بهتر حس کنید.
3⃣کمک به هضم غذا
در کف دست و انگشتان آن، هم باکتریهای خوب وجود دارد و هم باکتریهای بد. باکتریهای خوب از شما در برابر میکروبهای مضر موجود در محیط محافظت میکنند. وقتی شما با قاشق و چنگال غذا میخورید این باکتریها به رودهتان نمیرسند.
از طرفی دیگر، وقتی شما با دستهایتان غذا میخورید، باکتریهای مفید موجود در انگشتان، به دهان منتقل شده، بلعیده شده و به قسمتهای مختلف بدن میروند.
این اتفاق باعث گوارشی سالم در رودهها شده و جلوی گسترش باکتریهای مضر را در رودهها میگیرد. ضمنا وقتی شما با دستهای خود غذا را لمس میکنید، سیگنالی به مغز ارسال می شود که هورمونها و آنزیمهای گوارشی را ترشح کند.
بسته به نوع غذا، مغز متابولیسم را مدیریت میکند تا عملکرد مناسبی داشته باشد؛ چیزی که برای گوارش بهتر غذا ضروریست.
4⃣کاهش احتمال دیابت نوع دوم
استفاده از قاشق و چنگال باعث میشود سریعتر و راحتتر غذا بخورید. اما این راحتی میتواند باعث بهم خوردن تعادل قند خون در بدن هم بشود و در نهایت شما را در معرض ابتلا به دیابت نوع دوم قرار بدهد.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ انجام شده و نتایج آن در نشریهی انجمن درونریزشناسی اروپا منتشر شد گزارش میدهد :
افرادی که غذای خود را با ولع و با سرعت میخورند، ۲.۵ برابر بیشتر از آنهایی که آهسته غذا میخورند مستعد ابتلا به دیابت نوع دوم هستند.
5⃣هوشمندانهتر غذا خوردن
مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت و نتایج آن در نشریهی طب بریتانیا منتشر شد گزارش میدهد که خوردن تا مرز سیری و سریع خوردن، احتمال چاقی را هم بیشتر میکند.
اما زمانی که با دست غذا میخورید، به چیزی که میخورید توجه بیشتری میکنید و نسبت به مقدار غذایی که میخورید، آگاهتر هستید. همچنین هنگام غذا خوردن با دست، دیگر به سختی میتوانید کار دیگری انجام دهید چون دستهایتان کاملا مشغول هستند که همین باعث کاهش ناآگاهانه غذا خوردن میشود که یکی از بزرگترین علتهای افزایش وزن است.
6⃣بهداشت بیشتر
هرچند احتمالا فکر میکنید با دست غذا خوردن، یک کار غیربهداشتی است اما واقعیت دقیقا برعکس است!
افرادی که عادت به غذا خوردن با دست دارند، همیشه قبل از نشستن پای سفره، دستهایشان را میشویند. همچنین همهی ما به طور کلی عادت داریم در طول روز چندین بار دستهای خود را بشوییم؛ بهداشت دستها، همه جا یک عادت است. اما قاشق و چنگال و سایر ظروف، معمولا سریع شسته میشوند و همیشه هم کاملا تمیز نیستند.
🆔 @shiatebb
🔸شاید برایتان عجیب باشد اما واقعیت این است که غذا خوردن با دست، برخلاف تمام آموزشهایی که از دوران بچگی به شما داده شده، فوایدی برایتان دارد.
1⃣خوردن را به یک تجربهی حسی تبدیل کنید
وقتی از طریق دستهایتان از غذایی که میخورید لذت میبرید، فرایند خوردن باعث تحریک این عناصر شده و غذایی را که میخورید انرژی بخش میکند. این اتفاقی است که باعث حفظ تعادل تمام عناصر شده و شما را هم سالم نگه میدارد.
2⃣دستها به عنوان یک سنسور طبیعی عمل میکنند
وقتی با قاشق و چنگال غذا میخورید، غذا را مستقیما به دهان میبرید و ذهن شما نمیتواند دما یا بافت غذا را پیش از خوردن حس کند.
به همین دلیل است که گاهی غذای خیلی داغی را در دهان میگذارید و زبانتان میسوزد.
اما وقتی با دست غذا میخورید اعصابی که در نوک انگشتان است دمای غذا را حس کرده و اگر داغ بود آن را به دهان نخواهید برد. همچنین اعصاب موجود در نوک انگشتان دست، سیگنالی به مغزتان میفرستند که خبر میدهند چه چیزی قرار است بخورید و این باعث ترشح هورمونها و آنزیمهای مناسب گوارشی شده و به شما کمک میکند مزهی غذا را بهتر حس کنید.
3⃣کمک به هضم غذا
در کف دست و انگشتان آن، هم باکتریهای خوب وجود دارد و هم باکتریهای بد. باکتریهای خوب از شما در برابر میکروبهای مضر موجود در محیط محافظت میکنند. وقتی شما با قاشق و چنگال غذا میخورید این باکتریها به رودهتان نمیرسند.
از طرفی دیگر، وقتی شما با دستهایتان غذا میخورید، باکتریهای مفید موجود در انگشتان، به دهان منتقل شده، بلعیده شده و به قسمتهای مختلف بدن میروند.
این اتفاق باعث گوارشی سالم در رودهها شده و جلوی گسترش باکتریهای مضر را در رودهها میگیرد. ضمنا وقتی شما با دستهای خود غذا را لمس میکنید، سیگنالی به مغز ارسال می شود که هورمونها و آنزیمهای گوارشی را ترشح کند.
بسته به نوع غذا، مغز متابولیسم را مدیریت میکند تا عملکرد مناسبی داشته باشد؛ چیزی که برای گوارش بهتر غذا ضروریست.
4⃣کاهش احتمال دیابت نوع دوم
استفاده از قاشق و چنگال باعث میشود سریعتر و راحتتر غذا بخورید. اما این راحتی میتواند باعث بهم خوردن تعادل قند خون در بدن هم بشود و در نهایت شما را در معرض ابتلا به دیابت نوع دوم قرار بدهد.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ انجام شده و نتایج آن در نشریهی انجمن درونریزشناسی اروپا منتشر شد گزارش میدهد :
افرادی که غذای خود را با ولع و با سرعت میخورند، ۲.۵ برابر بیشتر از آنهایی که آهسته غذا میخورند مستعد ابتلا به دیابت نوع دوم هستند.
5⃣هوشمندانهتر غذا خوردن
مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت و نتایج آن در نشریهی طب بریتانیا منتشر شد گزارش میدهد که خوردن تا مرز سیری و سریع خوردن، احتمال چاقی را هم بیشتر میکند.
اما زمانی که با دست غذا میخورید، به چیزی که میخورید توجه بیشتری میکنید و نسبت به مقدار غذایی که میخورید، آگاهتر هستید. همچنین هنگام غذا خوردن با دست، دیگر به سختی میتوانید کار دیگری انجام دهید چون دستهایتان کاملا مشغول هستند که همین باعث کاهش ناآگاهانه غذا خوردن میشود که یکی از بزرگترین علتهای افزایش وزن است.
6⃣بهداشت بیشتر
هرچند احتمالا فکر میکنید با دست غذا خوردن، یک کار غیربهداشتی است اما واقعیت دقیقا برعکس است!
افرادی که عادت به غذا خوردن با دست دارند، همیشه قبل از نشستن پای سفره، دستهایشان را میشویند. همچنین همهی ما به طور کلی عادت داریم در طول روز چندین بار دستهای خود را بشوییم؛ بهداشت دستها، همه جا یک عادت است. اما قاشق و چنگال و سایر ظروف، معمولا سریع شسته میشوند و همیشه هم کاملا تمیز نیستند.
🆔 @shiatebb
#نان_نرمه
🍃 حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه:
کسی که نان نرمههای اطراف #سفره را به نیت #شفا بخورد، به اذن پروردگار، برایش شفای از هر دردی خواهد بود.
📚حلیةالمتقین، علامه مجلسی، بازنویسی حجت محمدآبادی، ص ۵۷
🆔 @NeyshaburShiaTebb
🍃 حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه:
کسی که نان نرمههای اطراف #سفره را به نیت #شفا بخورد، به اذن پروردگار، برایش شفای از هر دردی خواهد بود.
📚حلیةالمتقین، علامه مجلسی، بازنویسی حجت محمدآبادی، ص ۵۷
🆔 @NeyshaburShiaTebb
#بوی_خوش
🍃 رسول گرامی اسلام صلیالله علیه وآله:
(استعمالِ #عطر) بوی خوش #کمر را تقویت و #همبستری را زیاد میکند.
📚 قرب الاسناد، ص۱۶۷, ح۶۱۰
🆔 @NeyshaburShiaTebb
🍃 رسول گرامی اسلام صلیالله علیه وآله:
(استعمالِ #عطر) بوی خوش #کمر را تقویت و #همبستری را زیاد میکند.
📚 قرب الاسناد، ص۱۶۷, ح۶۱۰
🆔 @NeyshaburShiaTebb
#مناظره_امام_صادق_علیهالسلام_با_طبیب_هندی
“مفضل بن عمر جعفى” به امام صادق علیهالسلام نوشت و به او اطلاع داد که گروه هایى از این مردم پدید آمده اند که ربوبیت خدا را انکار مى کنند و در این مسأله به مجادله مى پردازند. مفضل از امام خواست که سخن این گروهها را رد کنند تا وى بتواند با آنها محاجه کند. امام علیه السلام در پاسخ مفضل چنین نوشتند:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم
اما بعد .. خداوند، ما و تو را به انجام طاعت خود موفق بدارد و بدین وسیله، خوشنودى و رحمت خود را شامل ما سازد … نامه تو به من رسید و براى تو نامه اى مى نویسم که در آن با بعضى از اهل ادیان از منکران، مباحثه کرده ام و آن چنین است:
پزشکى از هند پیش من آمد و با من در عقیده خود منازعه مىکرد و در گمراهى خود مجادله مىنمود.
روزى او هلیلهاى را خورد مىکرد تا با دوایى که به آن احتیاج داشت مخلوط کند.
این سخن را که همواره در آن با من منازعه مىکرد، بر زبان آورد و آن ادعاى او بود مبنى بر اینکه دنیا همواره بوده است و همیشه درختى روئیده و درختى افتاده است و کسى متولد شده و کسى مرده است.
او گمان می کرد که اعتقاد به خداوند، یک ادعایى است که دلیلى ندارد و براى او ثابت نشده است و این مطلبى است که آخرى از اولى و کوچک از بزرگ اخذ کرده اند و همانا اشیائى که جدا و یا با هم و آشکار و یا پنهان هستند، تنها با حواس پنجگانه شناخته مىشوند.
پس گفت: به من خبر بده که با چه چیزى به شناخت پروردگارت که او را با قدرت و ربوبیت میشناسى، استدلال مىکنى؟
در حالى که همه چیز با همان حواس پنجگانه شناخته مى شود.
امام صادق علیه السلام به آن طبیب فرمود:
به من اطمینان بده که اگر براى تو از همین هلیله که در دست توست و از همین طب که فن تو و فن پدران و نیاکان توست و از دواهایى که مشابه آن است، دلیل آوردم، تو حق را مىپذیرى و انصاف میدهى؟
طبیب گفت: اطمینان مىدهم
گفتم: آیا مردم را زمانى گذشته است که طب و منافع آن را مانند همین هلیله و امثال آن نمىشناختند؟
گفت: آرى
گفتم: پس از کجا به آن راه پیدا کردند؟
طبیب گفت: با تجربه و مقایسه
گفتم: پس چگونه به این فکر افتادند که تجربه کنند و از کجا فهمیدند که این کار به مصلحت بدنهاى آنهاست در حالى که جز ضرر در آن نمىدیدند؟ چگونه آن را شناختند و چیزى را فهمیدند که حواس ظاهرى به آن هدایت نمىکرد؟
طبیب گفت: با تجربه
گفتم: به من خبر بده از بنیانگذار علم طب و تعریف کننده این گیاهان دارویى که در شرق و غرب عالم پراکنده است مگر چنان نیست که به ناچار، مرد حکیمى از این شهرها این علم را وضع کرده است؟
گفت: به ناچار چنین است و مرد حکیمى آن را وضع کرده و دانشمندان دیگر را بر آن گرد آورده و آنها در آن نظر کرده اند و با عقول خود راجع به آن اندیشیده اند.
گفتم: مثل اینکه انصاف را رعایت کردى و به اطمینانى که داده بودى عمل نمودی
اکنون بگو که این حکیم چگونه این مطلب را فهمید؟
فرض کنیم که او دواهایى را که در مملکت خود او بود شناخت مانند زعفران که در بلاد فارس به عمل مى آید آیا تمام گیاهان زمین را جستجو کرد و درخت به درخت آنها را چشید تا اینکه همه آن بر او معلوم شد؟
آیا عقل تو به تو این اجازه را مىدهد که بگویى حکیمانى همۀ بلاد فارس و گیاهان آن را درخت به درخت بررسى کردند و با حواس خود آنها را شناختند و به آن درختى که در آن یکى از ترکیبات این دواها وجود داشت دست یافتند، با اینکه حواس آن ها آن را درک نمىکرد؟
فرض کنیم که آن حکیم پس از جستجوى بسیار و بررسى در همه بلاد فارس، این درخت را شناخت، پس چگونه دانست که آن درخت خاصیت دوایى پیدا نمىکند مگر اینکه به آن هلیله از بلاد هند و مصطکى از روم و مشک از تبت و دارچین از چین و بیضۀ بیدستر از ترک و افیون از مصر و حبر از یمن و بورق از ارمنستان و غیر اینها از ترکیبات داروئى که گیاهانى گوناگونى هستند، مخلوط شود؟
چون تأثیر آن در صورتى است که اینها یک جا جمع شوند و به تنهایى آن منفعت را ندارند.
ادامه دارد1⃣
🆔 @NeyshaburShiaTebb
“مفضل بن عمر جعفى” به امام صادق علیهالسلام نوشت و به او اطلاع داد که گروه هایى از این مردم پدید آمده اند که ربوبیت خدا را انکار مى کنند و در این مسأله به مجادله مى پردازند. مفضل از امام خواست که سخن این گروهها را رد کنند تا وى بتواند با آنها محاجه کند. امام علیه السلام در پاسخ مفضل چنین نوشتند:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم
اما بعد .. خداوند، ما و تو را به انجام طاعت خود موفق بدارد و بدین وسیله، خوشنودى و رحمت خود را شامل ما سازد … نامه تو به من رسید و براى تو نامه اى مى نویسم که در آن با بعضى از اهل ادیان از منکران، مباحثه کرده ام و آن چنین است:
پزشکى از هند پیش من آمد و با من در عقیده خود منازعه مىکرد و در گمراهى خود مجادله مىنمود.
روزى او هلیلهاى را خورد مىکرد تا با دوایى که به آن احتیاج داشت مخلوط کند.
این سخن را که همواره در آن با من منازعه مىکرد، بر زبان آورد و آن ادعاى او بود مبنى بر اینکه دنیا همواره بوده است و همیشه درختى روئیده و درختى افتاده است و کسى متولد شده و کسى مرده است.
او گمان می کرد که اعتقاد به خداوند، یک ادعایى است که دلیلى ندارد و براى او ثابت نشده است و این مطلبى است که آخرى از اولى و کوچک از بزرگ اخذ کرده اند و همانا اشیائى که جدا و یا با هم و آشکار و یا پنهان هستند، تنها با حواس پنجگانه شناخته مىشوند.
پس گفت: به من خبر بده که با چه چیزى به شناخت پروردگارت که او را با قدرت و ربوبیت میشناسى، استدلال مىکنى؟
در حالى که همه چیز با همان حواس پنجگانه شناخته مى شود.
امام صادق علیه السلام به آن طبیب فرمود:
به من اطمینان بده که اگر براى تو از همین هلیله که در دست توست و از همین طب که فن تو و فن پدران و نیاکان توست و از دواهایى که مشابه آن است، دلیل آوردم، تو حق را مىپذیرى و انصاف میدهى؟
طبیب گفت: اطمینان مىدهم
گفتم: آیا مردم را زمانى گذشته است که طب و منافع آن را مانند همین هلیله و امثال آن نمىشناختند؟
گفت: آرى
گفتم: پس از کجا به آن راه پیدا کردند؟
طبیب گفت: با تجربه و مقایسه
گفتم: پس چگونه به این فکر افتادند که تجربه کنند و از کجا فهمیدند که این کار به مصلحت بدنهاى آنهاست در حالى که جز ضرر در آن نمىدیدند؟ چگونه آن را شناختند و چیزى را فهمیدند که حواس ظاهرى به آن هدایت نمىکرد؟
طبیب گفت: با تجربه
گفتم: به من خبر بده از بنیانگذار علم طب و تعریف کننده این گیاهان دارویى که در شرق و غرب عالم پراکنده است مگر چنان نیست که به ناچار، مرد حکیمى از این شهرها این علم را وضع کرده است؟
گفت: به ناچار چنین است و مرد حکیمى آن را وضع کرده و دانشمندان دیگر را بر آن گرد آورده و آنها در آن نظر کرده اند و با عقول خود راجع به آن اندیشیده اند.
گفتم: مثل اینکه انصاف را رعایت کردى و به اطمینانى که داده بودى عمل نمودی
اکنون بگو که این حکیم چگونه این مطلب را فهمید؟
فرض کنیم که او دواهایى را که در مملکت خود او بود شناخت مانند زعفران که در بلاد فارس به عمل مى آید آیا تمام گیاهان زمین را جستجو کرد و درخت به درخت آنها را چشید تا اینکه همه آن بر او معلوم شد؟
آیا عقل تو به تو این اجازه را مىدهد که بگویى حکیمانى همۀ بلاد فارس و گیاهان آن را درخت به درخت بررسى کردند و با حواس خود آنها را شناختند و به آن درختى که در آن یکى از ترکیبات این دواها وجود داشت دست یافتند، با اینکه حواس آن ها آن را درک نمىکرد؟
فرض کنیم که آن حکیم پس از جستجوى بسیار و بررسى در همه بلاد فارس، این درخت را شناخت، پس چگونه دانست که آن درخت خاصیت دوایى پیدا نمىکند مگر اینکه به آن هلیله از بلاد هند و مصطکى از روم و مشک از تبت و دارچین از چین و بیضۀ بیدستر از ترک و افیون از مصر و حبر از یمن و بورق از ارمنستان و غیر اینها از ترکیبات داروئى که گیاهانى گوناگونى هستند، مخلوط شود؟
چون تأثیر آن در صورتى است که اینها یک جا جمع شوند و به تنهایى آن منفعت را ندارند.
ادامه دارد1⃣
🆔 @NeyshaburShiaTebb
#مناظره_امام_صادق_علیهالسلام_با_طبیب_هندی۲
او چگونه به محل روییدن این گیاهان داروئى که اقسام گوناگونى دارند و در شهرهاى مختلف قرار دارند پى برد و این در حالى است که برخى از آنها به صورت ریشه و برخى به صورت برگ و برخى بصورت فشرده و برخى به صورت مایع و برخى به صورت صمغ و برخى به صورت روغن و برخى به صورت فشار دادن و برخى به صورت طبخ کردن است و برخى به صورتى است که فشار داده مى شود ولى طبخ نمى شود و این هر کدام با لغت خاصى است و بعضى از آنها جز با ترکیب با بعضى دیگر حالت دوا پیدا نمى کند و برخى از آنها اعضاء بدن درندگان و حیوانات خشکى و دریاست.
در همین حال، مردم این شهرها با یک دیگر دشمنى و اختلاف دارند و با زبانهاى گوناگونى صحبت می کنند و در حال جنگ هستند و همدیگر را مى کشند و اسیر مى کنند. آیا به نظر تو این حکیم تمام این شهرها را گشته و تمام زبانها را مى دانسته و در همه جا گردش کرده و این گیاهان را در شرق و غرب با امنیت و سلامت بررسى نموده و هرگز بیمار نشده و نترسیده و همواره زنده بوده و مرگ به سراغ او نیامده و همیشه هدایت یافته و گمراه نشده و خسته نشده تا زمان و محل رشد آنها را دانسته، با اینکه آنها صفات و رنگها و نامهاى گوناگونى دارند، سپس او هر کدام را به صفت خود شناخته و هر درختى را با رویش و برگ و میوه و بو و طعم آن مشخص کرده است؟
آیا این حکیم، چاره اى جز این داشته که تمام درختان دنیا و سبزیها و ریشه هاى آن را درخت به درخت و برگ به برگ و جزء به جزء بررسى کند؟
فرض کنیم که آن درختى را که مى خواسته پیدا کرده، پس چگونه حواس ظاهرى او را راهنمایى کرده که این درخت، صلاحیت داروئى دارد؟ و درخت گوناگون است، بعضى از آن شیرین و بعضى تلخ و بعضى ترش و بعضى شور است. اگر بگویى که آن حکیم در این شهرها از این و آن مى پرسد، او چگونه در باره چیزى که آن را مشاهده نکرده و با حواس خود درنیافته مى پرسد و اساسا او چگونه از این درخت مى پرسد در حالى که او زبان آنها را نمى داند و به زبانهاى دیگر چیزهاى بسیارى است؟
فرض کنیم که او چنین کرد، او سودها و زیانها و چگونگى تسکین دادن و تحریک و سردى و گرمى و تلخى و تندى و نرمى و شدت آن را چگونه مى شناسد؟ اگر بگویى از راه گمان مى شناسد، این درست نیست چون اینها با طبایع و حواس درک نمى شوند و اگر بگویى با تجربه و خوردن آنها مى شناسد، او باید در اولین دفعه اى که این دواها را مى خورد، مى مرد، چون به آنها جهالت داشت و سود و زیان آنها را
نمى دانست و بیشتر آنها سم قاتل است و اگر بگویى که او در تمام شهرها گشته و در میان هر ملتى زندگى کرده و زبان آنها را یاد گرفته و دواهاى آنها را با کشتن اولى و دومى تجربه کرده، در چنین حالتى او باید جماعت بسیارى را بکشد تا یک دارو را بشناسد و مردم این شهرها که کسانى از آنها را کشته است خود را فداى او نمى کنند و نمى گذارند که در میان آنها زندگى کند.
فرض کنیم که او همه اینها را بررسى کرد، ولى بیشتر آنها سم قاتل است اگر زیاد بدهد مى کشد و اگر کم بدهد اثر نمى کند.
فرض کنیم که او همه این کارها را کرد و در مشرق و مغرب زمین سیر نمود و عمر او هم آنقدر طولانى شد که درخت به درخت و شهر به شهر بررسى نمود، او چگونه چیزهاى دیگر مانند پرندگان و درندگان و حیوانات دریا را تجربه کرد. حال که این حکیم به گمان تو تمام گیاهان دارویى را تجربه کرده و همه را جمع آورى نموده است ولى برخى از آنها حالت دارویى پیدا نمى کند مگر اینکه به اعضاء بدن حیوانى مخلوط شود، آیا او تمام پرندگان و درندگان دنیا را یک یک به دست آورده و آنها را کشته و تجربه کرده است، همان گونه که به گمان تو تمام گیاهان را تجربه کرده است؟
اگر چنین بوده پس چگونه حیوانات باقى ماندند و نسل آنها از بین نرفت و آنها مانند درخت نیستند که اگر یکى را ببرى دیگرى جاى آن را بگیرد.
فرض کنیم که تمام پرندگان را به دست آورد، او با حیوانات دریایى چه مى کند؟ او باید دریا به دریا و حیوان به حیوان بگردد تا به آن احاطه پیدا کند همان گونه که به فرض به تمام گیاهان احاطه پیدا کرده است. اگر هر چیزى را قبول نکنى حتما این را قبول دارى که حیوانات دریایى همگى زیر آب هستند آیا عقل و حواس به تو این اجازه را مى دهد که گمان کنى که همه اینها را با بررسى و تجربه می توان درک کرد؟
طبیب هندى گفت: همۀ راهها را به روى من بستى، اکنون نمى دانم چه جوابى بدهم؟
پس گفتم: بزودى براى تو برهان دیگرى مى آورم که مطلب، بیشتر از آنچه گفتم روشن تر شود.
آیا نمى دانى که این دواها که شامل گیاهان و اعضاى بدن پرندگان و درندگان مى شود، حالت دارویى پیدا نمى کنند مگر پس از آنکه با یک دیگر ترکیب شوند؟
گفت: آرى چنین است.
گفتم: به من خبر بده که حواس این حکیم، چگونه مقدار آن را که چند مثقال و چند قیراط است، درک کرده؟
ادامه دارد2⃣
🆔 @NeyshaburShiaTebb
او چگونه به محل روییدن این گیاهان داروئى که اقسام گوناگونى دارند و در شهرهاى مختلف قرار دارند پى برد و این در حالى است که برخى از آنها به صورت ریشه و برخى به صورت برگ و برخى بصورت فشرده و برخى به صورت مایع و برخى به صورت صمغ و برخى به صورت روغن و برخى به صورت فشار دادن و برخى به صورت طبخ کردن است و برخى به صورتى است که فشار داده مى شود ولى طبخ نمى شود و این هر کدام با لغت خاصى است و بعضى از آنها جز با ترکیب با بعضى دیگر حالت دوا پیدا نمى کند و برخى از آنها اعضاء بدن درندگان و حیوانات خشکى و دریاست.
در همین حال، مردم این شهرها با یک دیگر دشمنى و اختلاف دارند و با زبانهاى گوناگونى صحبت می کنند و در حال جنگ هستند و همدیگر را مى کشند و اسیر مى کنند. آیا به نظر تو این حکیم تمام این شهرها را گشته و تمام زبانها را مى دانسته و در همه جا گردش کرده و این گیاهان را در شرق و غرب با امنیت و سلامت بررسى نموده و هرگز بیمار نشده و نترسیده و همواره زنده بوده و مرگ به سراغ او نیامده و همیشه هدایت یافته و گمراه نشده و خسته نشده تا زمان و محل رشد آنها را دانسته، با اینکه آنها صفات و رنگها و نامهاى گوناگونى دارند، سپس او هر کدام را به صفت خود شناخته و هر درختى را با رویش و برگ و میوه و بو و طعم آن مشخص کرده است؟
آیا این حکیم، چاره اى جز این داشته که تمام درختان دنیا و سبزیها و ریشه هاى آن را درخت به درخت و برگ به برگ و جزء به جزء بررسى کند؟
فرض کنیم که آن درختى را که مى خواسته پیدا کرده، پس چگونه حواس ظاهرى او را راهنمایى کرده که این درخت، صلاحیت داروئى دارد؟ و درخت گوناگون است، بعضى از آن شیرین و بعضى تلخ و بعضى ترش و بعضى شور است. اگر بگویى که آن حکیم در این شهرها از این و آن مى پرسد، او چگونه در باره چیزى که آن را مشاهده نکرده و با حواس خود درنیافته مى پرسد و اساسا او چگونه از این درخت مى پرسد در حالى که او زبان آنها را نمى داند و به زبانهاى دیگر چیزهاى بسیارى است؟
فرض کنیم که او چنین کرد، او سودها و زیانها و چگونگى تسکین دادن و تحریک و سردى و گرمى و تلخى و تندى و نرمى و شدت آن را چگونه مى شناسد؟ اگر بگویى از راه گمان مى شناسد، این درست نیست چون اینها با طبایع و حواس درک نمى شوند و اگر بگویى با تجربه و خوردن آنها مى شناسد، او باید در اولین دفعه اى که این دواها را مى خورد، مى مرد، چون به آنها جهالت داشت و سود و زیان آنها را
نمى دانست و بیشتر آنها سم قاتل است و اگر بگویى که او در تمام شهرها گشته و در میان هر ملتى زندگى کرده و زبان آنها را یاد گرفته و دواهاى آنها را با کشتن اولى و دومى تجربه کرده، در چنین حالتى او باید جماعت بسیارى را بکشد تا یک دارو را بشناسد و مردم این شهرها که کسانى از آنها را کشته است خود را فداى او نمى کنند و نمى گذارند که در میان آنها زندگى کند.
فرض کنیم که او همه اینها را بررسى کرد، ولى بیشتر آنها سم قاتل است اگر زیاد بدهد مى کشد و اگر کم بدهد اثر نمى کند.
فرض کنیم که او همه این کارها را کرد و در مشرق و مغرب زمین سیر نمود و عمر او هم آنقدر طولانى شد که درخت به درخت و شهر به شهر بررسى نمود، او چگونه چیزهاى دیگر مانند پرندگان و درندگان و حیوانات دریا را تجربه کرد. حال که این حکیم به گمان تو تمام گیاهان دارویى را تجربه کرده و همه را جمع آورى نموده است ولى برخى از آنها حالت دارویى پیدا نمى کند مگر اینکه به اعضاء بدن حیوانى مخلوط شود، آیا او تمام پرندگان و درندگان دنیا را یک یک به دست آورده و آنها را کشته و تجربه کرده است، همان گونه که به گمان تو تمام گیاهان را تجربه کرده است؟
اگر چنین بوده پس چگونه حیوانات باقى ماندند و نسل آنها از بین نرفت و آنها مانند درخت نیستند که اگر یکى را ببرى دیگرى جاى آن را بگیرد.
فرض کنیم که تمام پرندگان را به دست آورد، او با حیوانات دریایى چه مى کند؟ او باید دریا به دریا و حیوان به حیوان بگردد تا به آن احاطه پیدا کند همان گونه که به فرض به تمام گیاهان احاطه پیدا کرده است. اگر هر چیزى را قبول نکنى حتما این را قبول دارى که حیوانات دریایى همگى زیر آب هستند آیا عقل و حواس به تو این اجازه را مى دهد که گمان کنى که همه اینها را با بررسى و تجربه می توان درک کرد؟
طبیب هندى گفت: همۀ راهها را به روى من بستى، اکنون نمى دانم چه جوابى بدهم؟
پس گفتم: بزودى براى تو برهان دیگرى مى آورم که مطلب، بیشتر از آنچه گفتم روشن تر شود.
آیا نمى دانى که این دواها که شامل گیاهان و اعضاى بدن پرندگان و درندگان مى شود، حالت دارویى پیدا نمى کنند مگر پس از آنکه با یک دیگر ترکیب شوند؟
گفت: آرى چنین است.
گفتم: به من خبر بده که حواس این حکیم، چگونه مقدار آن را که چند مثقال و چند قیراط است، درک کرده؟
ادامه دارد2⃣
🆔 @NeyshaburShiaTebb
#مناظره_امام_صادق_علیهالسلام_با_طبیب_یهودی۳
تو دانشمندترین مردم در این موضوع هستى چون کار تو طب است و تو گاهى در یک دارو از یک قلم، چهار صد مثقال، و از قلم دیگر سه یا چهار مثقال و قیراط، یا کمتر و بیشتر وارد مى کنى تا به اندازه معلومى دوا به دست مىآید، که اگر آن را به کسى که اسهال دارد بدهى اسهال او بند شود و اگر همان را به کسى بدهى که قولنج دارد شکم او باز مىشود.
چگونه حواس او دریافت که آنچه را که براى سردرد مىدهد به پاها نمىرسد در حالى که پایین رفتن دارو آسانتر از بالا رفتن است و آنچه براى درد پا مىخورد به سر نمىرسد، در حالى که آن نزدیک است و همین طور تمام دواهائى که براى عضوهاى مخصوص خورده مىشود، در حالى که همۀ اینها به معده مىرسد و از آنجا پخش مىگردد، چگونه آن بالا مىرود و پایین نمىآید؟
حواس چگونه اینها را درک کرد و فهمید که آنچه براى گوش است به چشم فایده ندارد و آنچه براى چشم است درد گوش را ساکت نمىکند و همین طور تمام اعضاى بدن که دواى هر عضوى به همان عضو مىرسد؟
عقلها و حسها چگونه اینها را فهمید در حالى که حس در داخل بدن و عروق و گوشت و بالاى پوست راه ندارد.
نه با شنیدن و نه با دیدن یا بوییدن یا چشیدن و یا لمس کردن، آنها را درک نمیکند.
طبیب هندى گفت: از آنچه مى دانستم به من سخن گفتى، جز اینکه ما مىگوییم حکیمى که این دواها و ترکیبات آنها را وضع کرده وقتى به کسى دوایى مىداد و او مىمرد، شکم او را مىشکافت وعروق او را بررسى مىکرد و مجارى دوا را مى دید و آن جاهایى را که دوا به آنها رسیده بود تحقیق مىکرد.
گفتم: به من خبر بده که آیا تو نمىدانى که وقتى دوایى در عروق قرار گرفت با خون مخلوط مى شود و با آن یکى مىگردد؟
گفت: آرى
گفتم: آیا تو نمى دانى که وقتى انسان مىمیرد، خون او سرد و منعقد مى شود؟
گفت: آرى
گفتم: پس این حکیم چگونه دوایى را که به مریض داده بعد از آنکه مخلوط شد و رنگى جز رنگ خون پیدا نکرد، مىشناسد؟
گفت: مرا به جاى سختى بردى و تا به حال چنین حالتى پیدا نکرده بودم. چیزهایى گفتى که نمى توانم آنها را رد کنم.
📚طب النبى و طب الصادق -روش تندرستى در اسلام، صفحه ۹۴-۱۰۳
📚بحارالانوار ج ۳ ص ۱۸۱-۱۸۴
📚سید ابن طاووس در کتاب کشف المحجۀ لثمره المهجه ص ۹ و فرج المهموم ص۱۱ به این رساله (اهلیلجه) استناد و از آن نقل کرده است.
پایان...
🆔 @NeyshaburShiaTebb
تو دانشمندترین مردم در این موضوع هستى چون کار تو طب است و تو گاهى در یک دارو از یک قلم، چهار صد مثقال، و از قلم دیگر سه یا چهار مثقال و قیراط، یا کمتر و بیشتر وارد مى کنى تا به اندازه معلومى دوا به دست مىآید، که اگر آن را به کسى که اسهال دارد بدهى اسهال او بند شود و اگر همان را به کسى بدهى که قولنج دارد شکم او باز مىشود.
چگونه حواس او دریافت که آنچه را که براى سردرد مىدهد به پاها نمىرسد در حالى که پایین رفتن دارو آسانتر از بالا رفتن است و آنچه براى درد پا مىخورد به سر نمىرسد، در حالى که آن نزدیک است و همین طور تمام دواهائى که براى عضوهاى مخصوص خورده مىشود، در حالى که همۀ اینها به معده مىرسد و از آنجا پخش مىگردد، چگونه آن بالا مىرود و پایین نمىآید؟
حواس چگونه اینها را درک کرد و فهمید که آنچه براى گوش است به چشم فایده ندارد و آنچه براى چشم است درد گوش را ساکت نمىکند و همین طور تمام اعضاى بدن که دواى هر عضوى به همان عضو مىرسد؟
عقلها و حسها چگونه اینها را فهمید در حالى که حس در داخل بدن و عروق و گوشت و بالاى پوست راه ندارد.
نه با شنیدن و نه با دیدن یا بوییدن یا چشیدن و یا لمس کردن، آنها را درک نمیکند.
طبیب هندى گفت: از آنچه مى دانستم به من سخن گفتى، جز اینکه ما مىگوییم حکیمى که این دواها و ترکیبات آنها را وضع کرده وقتى به کسى دوایى مىداد و او مىمرد، شکم او را مىشکافت وعروق او را بررسى مىکرد و مجارى دوا را مى دید و آن جاهایى را که دوا به آنها رسیده بود تحقیق مىکرد.
گفتم: به من خبر بده که آیا تو نمىدانى که وقتى دوایى در عروق قرار گرفت با خون مخلوط مى شود و با آن یکى مىگردد؟
گفت: آرى
گفتم: آیا تو نمى دانى که وقتى انسان مىمیرد، خون او سرد و منعقد مى شود؟
گفت: آرى
گفتم: پس این حکیم چگونه دوایى را که به مریض داده بعد از آنکه مخلوط شد و رنگى جز رنگ خون پیدا نکرد، مىشناسد؟
گفت: مرا به جاى سختى بردى و تا به حال چنین حالتى پیدا نکرده بودم. چیزهایى گفتى که نمى توانم آنها را رد کنم.
📚طب النبى و طب الصادق -روش تندرستى در اسلام، صفحه ۹۴-۱۰۳
📚بحارالانوار ج ۳ ص ۱۸۱-۱۸۴
📚سید ابن طاووس در کتاب کشف المحجۀ لثمره المهجه ص ۹ و فرج المهموم ص۱۱ به این رساله (اهلیلجه) استناد و از آن نقل کرده است.
پایان...
🆔 @NeyshaburShiaTebb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترتیب رشد دندان ها😬
🔸فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَن الْخَالِقِينَ
🔸فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَن الْخَالِقِينَ
⭕️ خطر خودکشی؛ عارضه جانبی داروهای ضدصرع
✍️ همشهری آنلاین: سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) به پزشکان هشدار داد که گروهی از داروهای مورد استفاده در درمان صرع، میگرن و سایر بیماریها ممکن است باعث افزایش خطر بروز افکار و رفتار خودکشی شوند.
♦️به گزارش خبرگزاریها FDA در بیانیهای که بر روی وبسایت خود قرار داد، اعلام کرد بیمارانی که داروهای ضدصرع مصرف کرده بودند، دوبرابر بیشتر از بیمارانی که دارونما دریافت کرده بودند، در معرض خطر افکار و رفتار خودکشی بودند. (0.43 درصد در مقابل 0.22 درصد)
👈به گفته FDA این خطر معادل قرارگرفتن 2 بیمار بیشتر در معرض خودکشی در هر 1000 بیمار دریافت کننده داروی ضدصرع نسبت به افراد دریافتکننده دارونما است.
منبع: https://www.hamshahrionline.ir/news/43303
✍️ همشهری آنلاین: سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) به پزشکان هشدار داد که گروهی از داروهای مورد استفاده در درمان صرع، میگرن و سایر بیماریها ممکن است باعث افزایش خطر بروز افکار و رفتار خودکشی شوند.
♦️به گزارش خبرگزاریها FDA در بیانیهای که بر روی وبسایت خود قرار داد، اعلام کرد بیمارانی که داروهای ضدصرع مصرف کرده بودند، دوبرابر بیشتر از بیمارانی که دارونما دریافت کرده بودند، در معرض خطر افکار و رفتار خودکشی بودند. (0.43 درصد در مقابل 0.22 درصد)
👈به گفته FDA این خطر معادل قرارگرفتن 2 بیمار بیشتر در معرض خودکشی در هر 1000 بیمار دریافت کننده داروی ضدصرع نسبت به افراد دریافتکننده دارونما است.
منبع: https://www.hamshahrionline.ir/news/43303
همشهری آنلاین
خطر خودکشی؛ عارضه جانبی داروهای ضدصرع
همشهری آنلاین: سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) به پزشکان هشدار داد که گروهی از داروهای مورد استفاده در درمان صرع، میگرن و سایر بیماریها ممکن است باعث افزایش خطر بروز افکار و رفتار خودکشی شوند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این آقا در پخش زنده شبکه سه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی کشور را با خاک یکسان کرد! صحبتهای جنجالی و افشاگرانه ایشان درباره پشت پرده بسیاری از مفاسد اقتصادی در کشور که قطعا شما را شوکه می کند! همچنین در ادامه درباره زندگی لاکچری یادگار امام و دیگر آقازاده ها در کشور صحبت کرد که بی شک شنیدنش خالی از لطف نیست و شما را آگاهتر می کند!
🔺دکتر حریرچی در دیدار با مسئولان حوزه علمیه:
سه نفر از علمای بزرگ به سرطان مبتلاشدند سه نفر درمان شدند، ولی یک نفر به طب اسلامی، روی آورد متاسفانه جان خود را از دست داد!!!
👌نمونه درمان های موفقیت آمیز علما در نظام پزشکی مدرن:
آیتالله امام خمینی
آیت الله مهدوی کنی
آیتالله موسوی اردبیلی
آیت الله محفوظی
آیت الله واعظ طبسی
آیت الله ملکوتی
آیت الله مومن
آیت الله باریک بین
آیتالله شاهرودی
آیت الله....
حجتالاسلام مهندسی
حجتالاسلام حکیم عراق
حجت الاسلام حسنی امام جمعه ارومیه
حجتالاسلام علی اکبر حسینی
حجتالاسلام.....
😔خدا همشون رو رحمت کنه
😳حریرچی آمده است برای جذب علما به شیمی درمانی و جراحی؟!
سه نفر از علمای بزرگ به سرطان مبتلاشدند سه نفر درمان شدند، ولی یک نفر به طب اسلامی، روی آورد متاسفانه جان خود را از دست داد!!!
👌نمونه درمان های موفقیت آمیز علما در نظام پزشکی مدرن:
آیتالله امام خمینی
آیت الله مهدوی کنی
آیتالله موسوی اردبیلی
آیت الله محفوظی
آیت الله واعظ طبسی
آیت الله ملکوتی
آیت الله مومن
آیت الله باریک بین
آیتالله شاهرودی
آیت الله....
حجتالاسلام مهندسی
حجتالاسلام حکیم عراق
حجت الاسلام حسنی امام جمعه ارومیه
حجتالاسلام علی اکبر حسینی
حجتالاسلام.....
😔خدا همشون رو رحمت کنه
😳حریرچی آمده است برای جذب علما به شیمی درمانی و جراحی؟!