درگاه اشعار ناب آیینے و مقاتل
724 subscribers
1.25K photos
75 videos
2.52K files
11.1K links
برای ارتباط با خادمان درگاه و تبادل از طریق زیر اقدام فرمائید.


@mohammadi_abdolreza


https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug
Download Telegram
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها

هر جا نگاه می کنم آنجا مزار توست
پنهان و آشکار چنان ذات کردگار

#سید_حمیدرضا_برقعی
@shersabkmaghtal
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطميه
#مدح
#غزل

از نور زهرا پر شده دور و بر خانه
بوی خدا را می دهد سرتاسر خانه

این خانه زهراست، عزرائیل هم حتی
بی اذن او داخل نیامد از در خانه

هرشب برایش وحی آورده است جبرائیل
بعد از محمد او شده پیغمبر خانه

سرچشمه فیض تمام اهل بیت است او
جمع اند اهل بیت گرد کوثر خانه

رزق علی هم در تنور خانه زهراست
از ابتدا بوده خودش نان آور خانه

مادر که بیمار است دختر نیز بیمار است
تب کرده بسکه غصه خورده دختر خانه

دیگر کسی میل غذا خوردن نخواهد داشت
وقتی سر سفره نیاید مادر خانه

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug

#آرش_براری
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#وداع
#غزل

روضه از زبان حضرت زینب علیه السلام

پا شدی از میان این بستر، نکند اتفاقی افتاده؟!
بسته ای چادرت به دور کمر، نکند اتفاقی افتاده؟!

پاشدی تا کمی قدم بزنی، آب و جارو به این حرم بزنی
بازویت خوب شد مگر مادر؟! نکند اتفاقی افتاده؟!

دست خود را نگیر بر دیوار، کار این خانه را به من بسپار
زینبت که نمرده است آخر، نکند اتفاقی افتاده؟!

نان نپز جان من خطر دارد، سرفه هایت فقط ضرر دارد...
... نان نپز بین دود و خاکستر، نکند اتفاقی افتاده؟!

رحم کن بر دل حسن بس کن، شانه بر موی من نزن بس کن
دست خود را تکان نده دیگر، نکند اتفاقی افتاده؟!

لیلة القدر... باطنِ قرآن، به لبت آمده است الرحمن
چه شده شأن سوره ی کوثر؟ نکند اتفاقی افتاده؟!

دست زخمی خود به آب نزن، تا بشویی خودت حسین و حسن
تو چرا نور خانه ی حیدر؟ نکند اتفاقی افتاده؟!

به تن خود لباس نو کردی، روی لب یاس خنده آوردی
بهتری؟ نه... نمی کنم باور، نکند اتفاقی افتاده؟!

بوی رفتن گرفته کاشانه، پرشکسته... نپر از این لانه
عزم کردی بدون ما به سفر، نکند اتفاقی افتاده؟!

غصه ام را چرا دوتا کردی؟ صحبت از عصر کربلا کردی
روضه خواندی..‌‌ دلم شده مضطر، نکند اتفاقی افتاده؟!

دستبافت به من سپردی و... روضه ها را خودت شمردی و...
...گفتی از داغ بوسه بر حنجر، نکند اتفاقی افتاده؟!

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug

#محمد_جواد_شیرازی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#غزل

ناله در سینه ی بشکسته ی من زندانی است
گریه هایم همه شب تا به سحر پنهانی است

به پریشانی گیسوی حسینم سوگند
دل دریایی ام از دست غمت طوفانی است

به خدا گریه ی من بر رخ و بر پهلو نیست
همه ی غُصه ی من آنکه تو خود میدانیست

چند روزی است علی سر به گریبان داری
چند روزی است جهان در نظرم ظلمانی است

آنقدر هر دل شب در بر من آه مکش
ز چه رو تا به سحر دیده ی تو بارانی است

دردم این است تو بر رفتن من گریه کنی
لیک در خانه ی همسایه ی ما مهمانی است

حال چون وقت جدایی است رخم سیر ببین
زیر این نیلی سیلی رخ من پیدا نیست

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug

#جواد_محمد_زمانی
💐آفرینش شد بنا تنها برای فاطمہ

💐پس هزاران بار جان ما فدای فاطمہ

💐هرڪه می خواهدفدای حضرٺ شود

💐نیست راهی جز شود اول فدای فاطمہ

#یا_زهــرا_س

🍎 @shersabkmaghtal
Forwarded from تــبلیغـــــات مذهبــــــــــی (🔘منتظر المهدی🔘)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تــبلیغـــــات مذهبــــــــــی (🔘منتظر المهدی🔘)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تــبلیغـــــات مذهبــــــــــی (🔘منتظر المهدی🔘)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تــبلیغـــــات مذهبــــــــــی (🔘منتظر المهدی🔘)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روضه_حضرت_زهرا

علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت
دری شکست در آن دم، فتاد بر رویت

شرار آتش ظلم زمان زبانه کشید
رسید آتش نمرودیان به گیسویت

جراحتی است به روی پرت از آن ایام
نشانه ای ز ملاقات میخ و پهلویت

"هوا ز جور مخاف چو قیرگون گردید"
نشست سایه ی دستی سیاه بر رویت

سه ماه روی گرفتی درون خانه ی خود
ندید دیده ی مولا جمال دلجویت

وحید محمدی
@shersabkmaghtal
@shersabkmaghtal

#یافاطمة_الزهرا_س🥀

🖤بس‌ڪه علے نوشتے بس‌ڪه علے سرودے
🍂اول شهید راهِ،شیر خدا تو بودے
🖤تو رنگ سبز شیعہ تو سرخےو ڪبودے
🍂با سینۂ شڪستہ تاعرش پرگشودے

#ایام_فاطمیہ_تسلیٺ_باد🏴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹
🏴برمشامم میرسد
بوی عزای فاطمه
🏴میشوم آماده ی
گریه برای فاطمه

🏴هاتفی از آسمان
می دهد امروز ندا
🏴فاطمیه آمده
ماه عـزای فاطمـه
@shersabkmaghtal
شهر مدینه غصه و غم دارد امشب
حال و هوایی پر ز ماتم دارد امشب
یک یاس پرپر دارد امّا خانه وحی
چشم علی اشک دمادم دارد امشب

🏴شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.
@shersabkmaghtal
#حضرت_زهرا

تو را شبانه، از این خانه، مهربان بردم
به سوی مدفنی آرام و بی نشان بردم

تو را زِ ظلمت شب سوی روشنایی ها
به روی دوش خودم چون کشان کشان بردم

منی که کَنده ام از ریشه درب خیبر را
تعجبم که چرا کُند و ناتوان بردم

دلم گرفته از این شهر و مردمانِ شهر
که دُخت سرورشان، با قدی کمان بردم

فَلَک به روی سرم شد خراب، تا رفتی
من از نبود شما رنجِ بی کران بردم

دل تمام ملائک در آسمان لَرزید
همین که پیکر تو سوی آسمان بردم

به شانه برده ولی، بازوان من می سوخت
شکسته بازوی تو، روی بازوان بردم

کبوترم، نه زمینی، که عرشی هستی تو
تو را کبوتر زخمی، به آشیان بردم

نه، اینکه پیر شدی و، کمان شدی، مُردی
نه، یاس هجده بهارم، تو را جوان بردم

به همره حَسَنینم، وَ زینبینم من
یگانه مادرشان را از این جهان بردم

وصیّتت عملی شد، امانت نبوی
تو را به نَزدِ نبی، یاس ارغوان بردم

بدون تو نه مرا هم زبان بُوَد، نه پناه
پناه خود به سوی چاه بی زبان بردم

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug

مجتبی دسترنج
▪️ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت
زهرایی و خورشید غبار قدمت

▪️کی گفته که تو حرم نداری بانو؟
ای وسعت دلهای شکسته، حَرَمت . . .

🏴شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
@shersabkmaghtal
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#غزل

برداشت چادری و گره زد به معجرش
شد مستتر به خیمه سیاهی لشگرش

همراه چند زن سوی مسجد روانه شد
احمد به غزوه آمده وین است لشگرش

خونش به هر قدم زدن و هر نفس چکید
از گوش و دست و سینه و ابرو به معبرش

آهی کشید و کرک و پر آفتاب ریخت
از بس که شعله داشت گلوی مطهرش

یک بال ناتمام زد و گرد و خاک شد
بگرفت بر مدار زمین گوشه‌ی پرش

دستی به خون دیده کشیده و نگاه کرد
دست طناب بود گریبان همسرش

درهم کشید چهره و پر کرد کام را
نفرین شدش خطابه و اکراه منبرش

دستی به اشک دیده و موی ندیده برد
پس شرح زد به حاشیه‌ی قدر و کوثرش

فریاد زد که شوی ز مویم گران‌تر است
کم مانده بود مقنعه بردارد از سرش

افتاد عقب قیامت کبری در آن زمان
پیکی رسید و گفت ز دربار حیدرش

یا ایها الرسول مؤنث مجال ده
بر امت خود از زن و طفل و مذکرش


https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug
#محمد_سهرابی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل

خادمت جبریل شد بال و پری پیدا کند
خاک پایت شد مَلَک تاج سری پیدا کند

مصطفی از اولش هم در پی دختر نبود
بلکه بابای تو شد تا مادری پیدا کند

آن همه معراج رفتن علتش یک سیب بود
با همان تثبیت شد پیغمبری پیدا کند

بعد تو پیغمبری هم جمع شد اصلا چه کَس
می تواند در کنار تو سَری پیدا کند

در همین سجاده هم در مَسندِ، الله باش
فاطمه، باید خدا هم مظهری پیدا کند

مرتضی با آن مقامش تازه گردنبند توست
تا که هم تو هم خودش یک زیوری پیدا کند

بیشتر دنبال کسب فیض از قرب تو بود
نه که با وصلت بخواهد همسری پیدا کند

هر که از باب العطایت وارد جنت نشد
از محالات است باب دیگری پیدا کند

بی گمان محشر خودش اهل شفاعت می شود
هر که از تو رشته های معجری پیدا کند

از مباهات خدا پیداست که امکان نداشت
از نماز تو نماز بهتری پیدا کند

تو دعا کن تا بیاید مهدی ات با ذوالفقار
قبر پنهان گل نیلوفری پیدا کند

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug

#علی_اکبر_لطیفیان
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل_مثنوی

اى بلند اختر كه ناموس خداى اكبرى 
عقلِ كل را دخترى و علمِ كل را همسرى

زينت عرش خدا پرورده دامان توست 
يازده خورشيد چرخ معرفت را مادرى

آن كه بُد منّت وجودش بر تمام ما سوى 
گشت ممنون عطاى حق كه دادش كوثرى

تاج فرق عالَم و آدم بود ختم رُسُل 
بر سر آن سرور كون و مكان تو افسرى

از گلستان تو يك گُل خامس آل عباست 
اى كه در آغوش خود خون خدا مى پرورى

مقتداى حضرت عيسى بود فرزند تو 
آن چه در وصف تو گويم باز از آن برترى

در قيامت اولين و آخرين سرها به زير 
تا تو با جاه و جلال حق ، ز محشر بگذرى

بر بساط قرب بگذارد قدم چون مصطفى 
تو بر او هستى مقدّم ، گرچه او را دخترى

كهنه پيراهن چو بر سر افكنى در روز حشر 
غرقه در خون خدا برپا نمايى محشرى

با چه ذنبى كشته شد موؤده آل رسول 
بود آيا اينچنين، أجرِ چنان پيغمبرى

قدر تو مجهول و مخفى قبر تو تا روز حشر 
جز خدا در حق تو كس را نشايد داورى

شمع جمع آل طه بضعه خير الورى 
دختر شمس الضحا و همسر بدر الدّجى

آفتاب برج عصمت گوهر درج شرف 
ليلة القدر وجود و سرّ و ناموس خدا

آن كه بنشاندش به جاى خود امام الانبياء 
وان كه بُد آمينِ او شرط دعاى مصطفى

مبدأ جسمش بُد از اثمار اشجار بهشت 
منتهاى روح پاك او حريم كبريا

ز آدم و عيسى نبودش كفو و مانندى به دهر 
شد در اوصاف كمال او هم تراز مرتضى

در مديحش عقل شد حيران و سرگردان چو ديد 
هست مدّاحش خدا، وصف مقامش هل أتى

پا ورم كرد از نماز و دست و بازو از جهاد 
سينه او شد سپر در راه حق روز بلا

رفت از دار فنا بشكسته دل آزرده تن 
آن كه بُد آزردنش ايذاء ختم الانبياء

گفت حيدر در غروب آفتاب عمر او 
تار شد دنيا و روشن شد به تو دار بقاء

دختر خير الورى و همسر فخر بشر 
علم مخزون، غيب مكنون در ضميرش مستتَر

ليلة القدر، نزول كل قرآن مبين 
مطلع الفجر ظهور منجى دنيا و دين

آسمان يازده خورشيد تابان وجود 
روشن از نور جمالش عالم غيب و شهود

شمع جمع اهل بيت و نور چشم مصطفى 
مهجه قلبى كه آن دل بود قلب ماسوى

آيه تطهير وصف عصمت كبراى او 
هل أتى تفسيرى از دنيا و از عقباى او

تا قيامت شد به او روشن چراغ عقل و دين 
منتشر از او به دنيا نسل خير المرسلين

اندر آن روزى كه وا نفسا بگويند انبيا 
شيعتى گويان بيايد او به درگاه خدا

مصحف او لوح محفوظ قضاء است و قدر 
در حديث لوحِ او برنامه اثنى عشر

علم ما كان و يكون ثبت است اندر دفترش 
نى سلونى گفته در عالم كسى جز همسرش

اوست مشكاة دو مصباحى كه شد عرش برين 
زينت از آن دو ، چراغ راه رب العالمين

ميوه باغ وجودش حلم و جود مجتبى است 

حاصل آن عمر كوتاهش شهيد كربلا است
زينب آن اسطوره صبر و شجاعت دخترش 

گوى سبقت برده در اسلام و ايمان مادرش

دامنش جان جهان و يك جهان جان پروريد 
وه چه جانى كه خداوند جهان او را خريد

خون بهاى خون او شد ذات قدّوس خدا 
گشت كشتى نجات خلق و مصباح الهدى

منقطع شد وحى بعد از رحلت خير الأنام 
ليک جبريل امين بنمود در كويش مقام

بود امين وحى دائم در صعود و در نزول 
تا گذارد مرهمى بر قلب مجروح بتول

دل شكسته بود و از هجر پدر بيمار بود 
پشت و پهلو هم شكسته از در و ديوار بود

تسليت مى داد او را ذات پاك ذو الجلال 
تا بكاهد زان غم و آن رنج و آن درد و ملال

عطر و بوى و رنگ و روى و خُلق و خَلق عقل كل 
ساطع و لامع بُد از آن بضعه ختم رسل

زين سبب روح القدس شد در حريم او مقيم 
تا در آن آئينه بيند صاحب خُلق عظيم

زين قفس چون مرغ روحش رو به رضوان پر كشيد رفت جبريل امين و از مدينه دل بريد

مرتضى آن قطب عالم لنگر دنيا و دين 
عرش علم و روح ايمان و اميرالمؤمنين

آنكه در تسليم و صبرش عقل شد مبهوت و مات 
كرد در فقدان اين همسر تمناى ممات

بود زهرا ركن آن ركن زمين و آسمان 
رفت و ويران شد سر و سامان آن شاه جهان

صورتى كو خَلق و خُلق عقل كل را مى نمود 
گشت پنهان نيمه شب در خاك غم، امّا كبود

ماهتاب آسمان عصمت و عفّت گرفت 
كس نداند جز على آخر چه بگذشت و چه بود

ديده عالم نديده زهره اى مانند زهرا 
دخترى مادر نزاده كو شود اُمّ ابيها

شد خدا راضى به آنچه فاطمه راضى به آن شد 
متفق شد در رضا و در غضب با حق تعالى

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug
#آيت_الله_وحيد_خراسانی
#مرثیه_حضرت_زهرا

تورا زدند و علی مانده است در این بین
چگونه حفظ کند بغض ذوالفقارش را...
@shersabkmaghtal
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا

ببین می تــوانی بمانی بمان
عزیزم تو  خیــلی  جـوانی بمان

تو هم مثل من نیمه جـانی بمان
زمــین گـیر  من،آســمانی،بمان

اگر  می شـود می توانی بـمان

تو  نـیلوفرانه  تـریـن  یاس  شـهر
وجود  تو  کانون  احـساس  شهر

دعا گوی  هر قـدر  نشناس شهر
نکش دست از دست دستاس شهر

نباشـی، چـه آبی چه نانـی بمان

چه شد با علی همسفر ماندنت
چه  شـد  ماجرای  سـپر ماندنـت

چه  شد پـای حـرف پـدر  ماندنـت
پس از غـصه ی پشـت  در  ماندنت

نـدارد علــی هـمزبانی بمــان
 
برای علی بی تو بـد میشود
بدون تو غم بی عـدد میشود

نرو که غــرورم لــگــد میشود
و این سـقف،سـنگ لحدمیشود

تو باید غــمم را بدانــی بمــان

چرا اشــک را آبـرو میکــنی
چرا چــادرت را رفـو میکـــنی

چرا اسـتخوان درگـلو میکــنی
چرامـــرگ را آرزو میکـــــنی

چه کم دارد این زنــدگانی بمان

https://t.me/joinchat/AAAAADvM0N3FEsC1JZ3Iug
🔸شاعر:
#حامد_خاکی