یقینا کـفر محض است اندکی تردید درچشمت
خـدا آبــی ترین احسـاس را، پاشید در چشمت

شراب چشم هایت تاک را از ریشــه خشـکانده
زمین میسوزد از بدمستی‌خورشید در چشمت

نگـاهت! دسـتِ نقـاش طبیعـت را چنان لرزاند
که حتی می شود رنـگ خدا را دید در چشمت

خلیج چشمهایت، معـدن امواج طوفان زاست
نفس‌گیر است شوق صید مروارید در چشمت

زمان کِـی می‌تـوانـد بر سـرِ عقـل آورد من را؟
زمین تنگ‌است و من دیوانهٔ تبعید در چشمت

@sheroghazal124

دلـم بـدون شمـا ، هـی بهـانه می‌گیرد
سـراغ یـک غـزلِ ، عـاشقـانـه می‌گیرد

همان غزل که نوشتی درون چشمانت
و بعد از آن گلِ‌سرخی جوانه می‌گیرد

ولـم نمی‌کـند آن خاطـرات پر احساس
که لحظه لحظه دلم را، نشانه می‌گیرد

هوا هوای چموشی‌ست روح باران هم
از این هـوای غـریـبِ ، میـانـه‌ می‌گیرد

کـسی نخـواست بفهمد، چرا دل شاعر
ز دسـت ِ محفـل انـسِ شبـانـه می‌گیرد

درآن غزل‌که‌نوشتی چقدر معصوم‌است
پـرنـده ای که ز دستِ تو دانـه می گیرد

تو را به جان غـزل های خستگی هامان
به آن تبی که ز چشمت، زبـانـه می‌گیرد

بدان ! کـه وقت عـزیـزِ ستاره گشتن را
نـوشتـن ِ غــزلــی ، از شـمـا نمی‌گـیرد

خدا کـند کـه پـرنـده ، رهـا شود از درد
همـان پرنده کـه بی تو، بهـانـه می‌گیرد





@sheroghazal124

مثل آرامـش آبـی ، کـه خـدا ساخته است
چه فرآینـد قشنگـی ، ز شمـا ساخته است

پس‌چرا سهم‌تو در صحبت‌ناسوت منست
از غـزل‌خانه‌ی لاهوت ، جدا ساخته است؟

این عجیـب است کـه من ، اهـل زمینم اما
مرغـک روح ، مرا سر به هـوا ساخته است

عـشق شیـطان رجیـم اسـت ، ولی باور کن
این پدرسوختـه را نیـز به جا ساخته است

شـاه بـیـت ِ غـزلـی ، تـازه شـدی در نفـسـم
یک نفـر در بـدنـم از تـو صدا ساخته است

بـاغ جولان تــو را ، بـی در و پیـکـر در مـن
اسب این‌حادثه را سخت رها ساخته است

جــای خـالــی تــو را ، بـاز خــدا پُـر کــرده
شعـر در دوری تـو ، با غـمِ ما ساخته است

حکمتی هست در اين مرحله حتماً گل من
پس‌نمیگویم ازین‌پس که‌چرا ساخته است

دست را گـرچه کشیده‌ست، بگـیرم دستت
چون بخواهی بروم نیز دو پا ساخته است


@sheroghazal124

🌸 الهـی

🌸 تـو بساز که دیگـران نـدانند

🌸 و تـو نـواز که دیگـران نـتوانند

برای کسی
دل به دریا بزنید؛
که همسفر بخواهد،
نه قایق...

🕊❤️‌‌‌‌ڪاش میدانستـی
🕊❤️ڪه ﺷﺎﺩے ﺍﺕ
🕊❤️دنیـاے مـن ﺍﺳـﺖ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫـﺖ
🕊❤️ﻭﯾﺮﺍﻧـﯽ ﻟﺤﻈـﻪ ﻫﺎیم
🕊❤️ﺍﻣﺎڪاﺵ ﻣـﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘـﻢ
🕊❤️ﻧﺸﺎﻧـﺖ ﺩﻫﻢ ڪه
🕊❤️ﺑـﺎﻫـﺮﻧﻔﺴـﻢ
🕊❤️ﺩﺍﻧﺴﺘـﻪ ﻭ ﯾﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘـﻪ بیادتـم
‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎

ترکی شاد

عالی عالی


‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎

دلِ من ڪرده هواے تـو ، نمیـدانے ڪـه
اے دل و جان به فداے تو، نمیدانے ڪه

گوشِ جان پُرشده از زمزمهٔ عاشقۍات
منـم و عشقِ صداے تـو نمیـدانے ڪـه

ڪرده ام نـذر، شود این دلِ نـالایقِ من
به فداے تـو، بـراے تـو، نمیـدانے ڪـه

سـوختـم از غـمِ دوریِ تـو و افتـادم
مثل پروانـه به پاے تـو نمیـدانے ڪـه

اے به قربانِ عسل هاے لبت من بروم
اے بـه قربانِ وفـاے تو...نمیـدانے ڪه

من نمک گیرِ توأم، شاعرِ چشمانِ توأم
شاعـرم ڪرده صفاے تـو ، نمیـدانے ڪه

🍃🥀🍃

آهنگ زیبا و بیادماندنی ❤️👌

تقدیمتون همراهان همیشگی

آﻣﺪم اﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺗﻤﻨﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ
ﻣﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮاﻫﻢ ﺑﯿﺎ ﺳﺎﻗﯽ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ

ﺑﯽ ﻗﺮارم ﺳﺎﻗﯽ از ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮوﻧﻢ ﻣﮑنــــــــ
ﮐﺮدﻩ ام ﻣﯽ را ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ .

🤞👌🌹🍃

بــــــبــــــار اے آســــــمــــــان امــــــشــــــبــــــ
ڪــه قــــــلــــــبــــــم بــــــاز بــــــے تــــــاب اســــــتــــــ

نــــــه روز آرامــــــشــــــے در دِل
نــــــه شــــــب در چــــــشــــــم مــــــن خــــــواب اســــــتــــــ..

🤞👌🌹🍃

تــو بــگــو انــدوه شــبــهایــم
را چــگــونــه نــقــاشــے ڪــنــم  
وقــتــے تــنــدیــس زیــبــاے چــشــمــانــتــ
را پــنــهان مــیــڪــنــیــ...

🤞👌🌹🍃

آﻣﺪم اﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺗﻤﻨﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ
ﻣﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮاﻫﻢ ﺑﯿﺎ ﺳﺎﻗﯽ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ

ﺑﯽ ﻗﺮارم ﺳﺎﻗﯽ از ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮوﻧﻢ ﻣﮑنــــــــــ
ﮐﺮدﻩ ام ﻣﯽ را ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﺖ ﮐﻨﻢ .

🤞👌🌹🍃

ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یڪ خانه خوش

گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش

#عطار

👌🤞🌹🍃

.
وقت آن شد که به زنجیر تـو دیوانه شویم
بنــد را برگسلیم از همـــه بیگانـه شـــویم

جان سپاریم دگـــر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم


#مولانا
🤞👌🌹🍃

کنارِ من بمان در محضرِ عشق
چنان یادت شده نام آور عشق

کنار تو لبَم همواره شاد است
رسیده با تو دل تا باورِ عشق


🌹🍃👌🤞