شعر و غزل
422 subscribers
48.4K photos
6.99K videos
37 files
709 links
آشنایی جوانان با اشعار و فرهنگ ایران زمین


ارسال انتقاد و پیشنهاد👇

o

ارتباط

@king8272
مرسی از حضور همه ی دوستان عزیزم ⚘
Download Telegram
شب
پایانیست
بر روز #تووو
و آغازیست بر
دلتنڪَی‌هاے بی‌قرار من...



#مهران_قدیرے🌿
مزۀ عشق به این خوف و رجاهاست رفیق
عشق سرگرمی‌اش آزار و تسلی ست رفیق

قیمت یک سحر آغوش چشیدن، صد شب
گریه و بغض و تب و آه و تمناست رفیق

نشدم راهی این چشمه که سیراب شوم
تشنگی خاص‌ترین لذت دنیاست رفیق

بارها تا لب این چشمه دویده است دلم
آبش اما فقط از دور گواراست رفیق

اسم آن روز که نامیده‌ای اش روز وصال
در لغتنامه‌ی من «روز مباداست» رفیق

«نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد»*
بنشین شعر بخوان، دور جوان‌هاست رفیق
ایمان بدون عشق شما را متعصب
وظیفه بدون عشق شما را بداخلاق
قدرت بدون عشق شما را خشن
عدالت بدون عشق شما را سخت
و زندگی بدون عشق شما را بیمار می‌کند.
به خیابان آمدنم
بهانه ای بود تا
آرزوهای ترک خورده ام را
به تو نشان دهم ...

اعتماد زخمی ام
گلوگیر استخوان شده ...

نامم را بخاطر بسپار
عابری خسته
که خیابان های بن بست را
دوست نداشت.

#فریده_یوسفی
📔نامه ای به آدرس خودم
مراقب زبانت باش
زبان وزنش کم
ولی گناهش بیشمار است

چه دل ها که شکست!
آبروها که ریخت!
و زندگی ها که تباه شد

با همین زبان!!✌️
عشـق وقـتی داخلِ قلبی اقامت می کند
چشمها دیگر به اشک وگریه عادت میکند
*♥️*
حاجتِ عـاشق وصال هست روز و  شب
می نشیند با خدای خود عبادت  می کند
*♥️*
با وضو میخوابد و درخواب زائر می شود
صورتِ معشوقـه را هرشب زیارت میکند
*♥️*
دلبرم تاجر شده دل می خرد با یک نگاه
در خیابان می رود راحت تجارت  میکند
*♥️*
آن درختِ بید هم وقتۍکه او رد میشود
با کمر خَم می شود بـر او ارادت می کند
بنام نور !  بنام روشنایی !
به نام او که تابید در کوچه های زندگی ام و مرا بیقرار کرد ....
او که مرا از تکرار زندگی رهانید ... از های و هوی زمین و زمینیان جدا کرد ....
او که دل بندگانش را پر ازشادی و شعف میخواهد
او که  گفت :

«لراحة قلبک لاتراقب شیئاً لم بعد لك»

برای راحتی و آرامشِ قلبت، چیزی که دیگه مال تو نیست رو دنبال نکن...

شکر که هستی ، خدایا شکرت...

#سلام و مهر_صبح آدینه تون بخیر دوستان
عاشق باشی
شب هم زیباست ؛
ستاره هم زیباست...
آسمان
رنگ دیگری دارد
ماه هم عاشق است
شب رویایی ست
برای عاشق بودن بهانه
پیدا می شود
امشب من
اندازه ی تمامِ
دوستت دارم های  لیلی

مجنونتم



#لیلا_صابری_منش
تو را بسان ابر
تو را بسان باران
تو را به سان چلچله ای عاشق
در آغوش میکشم
و با تو
تا آبى آبى ها
پر مى گيرم
رقص در مهتابى
آرزويى هر شب من است
ماهكم



#ژیلافراهانی
یه قربونت برم ساده
نه اونو پرروتر میکنه تو رو کوچیک !
یه دوست دارم ساده موقع خداحافظی،
نه اونو پرتوقع میکنه، نه تورو بدهکار !
یه چقدر خوشگل شدی امروز خشک و خالی
نه اونو هوایی میکنه نه تورو بی غرور !

اوج مغرور بودن اونجاست که
واسه آدمی که واقعاً دوسش داری
بی غرور ترین آدم دنیا باشی ...


#آنجل
ضربان قلبم
در بطنِ این فاصله ی
زَنگار گرفته
در امتداد خیال بارانی تو
می تپد
شعرم دست و پایش را
گُم می کند
واژه ها لنگ می زنند
وقتی مخاطب خاص
تو باشی

#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
پست ویژه

❤️❤️

ناز من چه دردی داره خواستن تو و نداشتنت
چه بغضی داره شعر نوشتن برای تو
تویی که خیالت شده زندگیم
تویی که شدی بهانه ی نفس کشیدنم
دوست داشتنت را سنجاق میکنم
گوشه ی قلبم
هر شب خیالت و بغل میکنم
بیا آرام جانم
شانه هایت را به این تنِ خسته بسپار
بگذار چشمانت را شعر کنم بر دفتر جانم
شبِ را به بادِ بودنت می سپارم
تو سکوتی ولی پر از فریاد
و من شبگرد کوچه های بودنت
منِ پاییزی می مانم
بهِ انتظار بهار بودنت
در کوچه پس کوچه ی شهرِ داشتنت

#بیا
نفس هایم را تمدید کن
نفس بی تو نفس نیست
مرگِ بی چون و چراست
مرا دیگر نه تابِ ماندن هست
نه پای رفتن در این بیغوله ی
پر از تشویش نداشتنت

#بیا
بودنت را با من همراه کن
در این جاده ی بارانی
بیا ای دختر بارانی

#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
❤️❤️مخاطب خاص❤️❤️
.
خوشا به حال ﺁنان که هر روز زندگی میکنند...
خیلی کم شکایت می‌کنند و بابت چیزهای کوچک زندگی‌شان سپاسگزارند.👌

‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی قوی بودنم
خوب نیست...
هیچ وقت هیچکس باور نمیکنه
تو هم خسته میشی...
تو هم تنها میشی...
همیشه هواسمون به آدمهای ضعیفه..
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز “جمعه” با همان منوی همیشگی اش!
چشمانی که ولگرد خیابانهای بی تو شده اند
خاطراتی که بهانه های تنهاییم را دست به ڪمر زده اند
شاید جمعه منم!
که زماڹ روی دستم باد ڪرده
و تا ابد تاریخ انقضا خورده
که صبح تا شب جای خالیت را دوره ڪنم
و در آزمون هر شب نبودنت
چناڹ بیفتم ڪه
بمیرم!
جمعه منم!
که ملودی خنده هایت در دلم تاب می خورد
دردت به جانم:
تو هم که نیستی
اصلا بگذار ساده اش ڪنم
عجب زهر ماری ست جمــــــــــعه ...
بی کسی
پویا بیاتی
به خود جمعه قسم
جمعه بی تقصیر است ،
و خودش درگیر است
که چرا تعطیل است ،
تا تقاص همه شش روز خدا را
جمعه تنهائی دهد...
بیچاره جمعه ... !

عرضه ی ابراز دلتنگی هایمان را نداشتیم ،
کلِ هفته پشت غرورِ لعنتیمان پنهان شدیم ،
و ادای آدم های شاد را در آوردیم ...
به جمعه ی بخت برگشته که رسیدیم ؛
کم آوردیم ...
خسته شدیم ...
زورمان به سکوت این ته تغاریِ هفته رسید و ...
انگشت اتهاممان را به سمت چشمان معصومش نشانه رفتیم ...
وگرنه هر آدم احمقی هم خوب می داند
جمعه تقصیری ندارد !
او فقط ... زمان مناسبی را برای آمدن بلد نبود ...

جمعه جان ؛
می شود بروی و پنج شنبه بیایی؟!
پنج شنبه ها حال همه مان خوب است ...
آرام جانم میشوی ، پشت وپناهم میشوی؟
من خسته ازبی مهریم ، تومهربانم میشوی؟

درمن نمانده ذره ای ، ازحس خوب عاشقی!
توضامن آزادی از ، رنج و عذابم میشوی؟

قلبم گواهی میدهد؛ هم مهربان هم لایقی!
آیاتوهم رویای من، فکر و خیالم میشوی؟

من سخت بیمارم ولی، محتاج دارو نیستم!
آیا پرستار تب و درد و عذابم میشوی؟

من هرشب از بهررخت، هذیان به لب دارم همی!
آیا تو در بیداریم ، ورد زبانم میشوی؟

تاریکی و ظلمت مرا در دام خود کرده اسیر!
آیا چراغ روشن ، شبهای تارم میشوی؟

سیمین تنی شکر لبی، افتاده در دامت دلم!
من عاشقی دلداده ام، جانا شکارم میشوی؟


🍃🥀🍃
عاقبت قلب تو را با شعر راضی می کنم
با ردیف و قافیه دیوانه بازی می کنم

می روم در مجلس مشروطه ساکن می شوم
یک سخنرانی علیه حزب نازی می کنم

انقلابی می کنم سبز و سپید و سرخ و زرد
قلب خود را با تو تقسیم اراضی می کنم

کودتای مخملی در چشم مهرویان رواست!
حصر می سازم تو را، پرونده سازی می کنم

کاش می شد صورت ماه تو گلباران کنم
تا تویی دروازه بان در حمله بازی می کنم!

طفل جانم خسته شد در مکتب بی مهری ات
بس که دارم با کلامت جمله سازی می کنم

گر تو برگردی به این کاشانه بعد از سالها
باز مهمانی و من مهمان نوازی می کنم


🍃🥀🍃
دستم به قلم رفت که سازی بنوازم
با نغمه ی سازم غزلی تازه بسازم

از چشم تو یک جام پر از باده بگیرم
با اسب خیالم به همه دهر بتازم

آوای منه دل شده در شهر بپیچد
آنجا که دل و عقل به ناز تو ببازم

رسوایی من رونق افسونگری تست
هرچند کنی جور به این جور بنازم

گفتی که نگویم همه اسرار نهان را
مجنون تو هستم نه که من محرم رازم

ای عشق ز دست تو دوصد ناله و فریاد
ویران شده دل را به چه امید بسازم
🍃🥀🍃
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم

گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم؛
بازگویم که عیانست چه حاجت به بیانم؟

#سعدی

🍃🥀🍃