بوی دلتنگی پاییز
وزیده ست ولی
اولین موسم این فصل
مگر مهر نبود...؟
🍃
وزیده ست ولی
اولین موسم این فصل
مگر مهر نبود...؟
🍃
قلب من را
کسانی لمس می کنند
که به جرئیات کوچک در من
که خودم متوجه آن ها نیستم
توجه دارند...
👤جبران خلیل جبران
قلب من را
کسانی لمس می کنند
که به جرئیات کوچک در من
که خودم متوجه آن ها نیستم
توجه دارند...
👤جبران خلیل جبران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸امروزتون عالی.......
🌺روزتون قشنگ..........
🌼دلتون شاد .......
🌸عاقبتتون بخیر....☕️❤💚❤
🌺روزتون قشنگ..........
🌼دلتون شاد .......
🌸عاقبتتون بخیر....☕️❤💚❤
گفتی سپیده دم چه دل انگیز و دلرباست
گفتم تبسمِ تو بسی دلرباتر است!
گفتی نسیم، روح نواز است و جان فزا
گفتم که بوی موی تواَم جانفزاتر است
گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح
گفتم که چهرهٔ تو از آن دلگشاتر است
فرگفتی که با صفاتر از این نوبهار چیست؟
گفتم جمالِ دوست، بسی با صفاتر است
فریدون_مشیری
درود صبحتون طلایی روز تون زیبا
گفتم تبسمِ تو بسی دلرباتر است!
گفتی نسیم، روح نواز است و جان فزا
گفتم که بوی موی تواَم جانفزاتر است
گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح
گفتم که چهرهٔ تو از آن دلگشاتر است
فرگفتی که با صفاتر از این نوبهار چیست؟
گفتم جمالِ دوست، بسی با صفاتر است
فریدون_مشیری
درود صبحتون طلایی روز تون زیبا
من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانی کردی
میترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
من مرده بدم ز زندگانی کردی
میترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
شگفتی در شگفتی بود آن صبح
شکوه لحظهی پرواز ِ خورشید
چو آتش سر کشید از سینه آب
درخشان، رخش گردونتاز ِ خورشید
سلام
صبح بخیــــــر🌹
شکوه لحظهی پرواز ِ خورشید
چو آتش سر کشید از سینه آب
درخشان، رخش گردونتاز ِ خورشید
سلام
صبح بخیــــــر🌹
.
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود
عقل با دل روبرو شد صبح دلتنگی بخير
عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود
عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود
عقل منطق داشت حرفش را به کرسی می نشاند
دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود
حرف منت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
من کیم؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود
ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود
عقل با دل روبرو شد صبح دلتنگی بخير
عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود
عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود
عقل منطق داشت حرفش را به کرسی می نشاند
دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود
حرف منت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
من کیم؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود
ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود
ای برادر در نشیب و در فراز
آدمی با آدمی دارد نیاز
گر تو چشم او شوی، او گوش تو
پس پدید آید چه دریا های نو
#هوشنگ_ابتهاج
آدمی با آدمی دارد نیاز
گر تو چشم او شوی، او گوش تو
پس پدید آید چه دریا های نو
#هوشنگ_ابتهاج
🌺✨اول هفته تون عالی
💓💫الهی حال دلتون خوب
🌼✨رزق و روزی تون افزون
🌺💫و ساز زندگیتون
💓✨کوک کوک باشـه
🌼💫خـدایا
🌺✨برای دوستانم رقم بزن
💓💫1هفتـه حال خوب
🌼✨1هفتـه آرامش
🌺💫1هفتـه موفقیت و
💓✨1هفتـه خیر و برکت
🌼💫روزتون زیبا و در پناه خدا
💓💫الهی حال دلتون خوب
🌼✨رزق و روزی تون افزون
🌺💫و ساز زندگیتون
💓✨کوک کوک باشـه
🌼💫خـدایا
🌺✨برای دوستانم رقم بزن
💓💫1هفتـه حال خوب
🌼✨1هفتـه آرامش
🌺💫1هفتـه موفقیت و
💓✨1هفتـه خیر و برکت
🌼💫روزتون زیبا و در پناه خدا
#به افتخار تمامی زنهای ایران
نام: خانم
جنس : ظرافت
ذات : با حیا بودن
ویژگی: احساسی بودن
شخصیت: همانند مرد انسانی
توانایی عاشقی : دل بستن به یک نفر
دلخوشی : پیچ و تاب موهایش
ایثار : تقدیم جوانیش به فرزند
توانایی : ایجاد آرامش
بهترین صفت: مادری
نیاز : مردانگی
تمایز : زیبایی
لقب : بانو
دل : نازک
براش مرد باشید برایتان خانم میشود
زن طراوت زندگیست
زن مسکن دردهای زندگی مرد است
اصلا ، کلا ، زن تمام تمام تمام است ...
نام: خانم
جنس : ظرافت
ذات : با حیا بودن
ویژگی: احساسی بودن
شخصیت: همانند مرد انسانی
توانایی عاشقی : دل بستن به یک نفر
دلخوشی : پیچ و تاب موهایش
ایثار : تقدیم جوانیش به فرزند
توانایی : ایجاد آرامش
بهترین صفت: مادری
نیاز : مردانگی
تمایز : زیبایی
لقب : بانو
دل : نازک
براش مرد باشید برایتان خانم میشود
زن طراوت زندگیست
زن مسکن دردهای زندگی مرد است
اصلا ، کلا ، زن تمام تمام تمام است ...
هرچه کردم به خودم کردم و وجدان ِخودم
پسر نوحم و قربانی طوفان خودم
تک و تنهاتر از آنم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
موی تو ریخته بر شانه ی تو ٬ امّــا من
شانه ام ریخته بر موی پریشان ِ خودم!
از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست
می روم سر بگذارم به بیابان خودم
آسمان سرد و هوا سرد و زمین سردتر است
اخـــوانــم که رسیدم به زمستان خودم
تو گرفتار خودت هستی و آزادی هات
من گرفتار خودم هستم و زندان خودم
شب میلاد من ِ بی کس و کار است ولی
باید امشب بروم شام غریبان خودم…
#یاسر_قنبرلو
پسر نوحم و قربانی طوفان خودم
تک و تنهاتر از آنم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
موی تو ریخته بر شانه ی تو ٬ امّــا من
شانه ام ریخته بر موی پریشان ِ خودم!
از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست
می روم سر بگذارم به بیابان خودم
آسمان سرد و هوا سرد و زمین سردتر است
اخـــوانــم که رسیدم به زمستان خودم
تو گرفتار خودت هستی و آزادی هات
من گرفتار خودم هستم و زندان خودم
شب میلاد من ِ بی کس و کار است ولی
باید امشب بروم شام غریبان خودم…
#یاسر_قنبرلو