به رسم بوسه چنان مست کن مرا روزی
که فوت کوزه گری را به (می) بیاموزی
چـــه اتفاق عجیبی ست عاشقی ! ناگاه
به خود می آیی و حس می کنی که می سوزی
به هر دری بزن ای اشک تا در این صحرا
برای روز مبادا نَمی ، بیندوزی ..
چقدر بی تو زمین خورده ام ! به قامـت من
حریر تربت خود را چه وقت می دوزی ؟
تو آفتابی و این از بزرگواری توست
که شعله شعله دل ذره را بیفروزی ...
@sheroghazal124
که فوت کوزه گری را به (می) بیاموزی
چـــه اتفاق عجیبی ست عاشقی ! ناگاه
به خود می آیی و حس می کنی که می سوزی
به هر دری بزن ای اشک تا در این صحرا
برای روز مبادا نَمی ، بیندوزی ..
چقدر بی تو زمین خورده ام ! به قامـت من
حریر تربت خود را چه وقت می دوزی ؟
تو آفتابی و این از بزرگواری توست
که شعله شعله دل ذره را بیفروزی ...
@sheroghazal124
در خیابان آمدی و دیدمت، باران گرفت
آتش عشقت درون زندگی ام جان گرفت
مثل آیین مسیحایی پر از مهری و این
از من مومن به دینم بی خبر ایمان گرفت
"در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع"
تا که عمرم در غم پروانه ها پایان گرفت
غافل از دنیای بی فرجام عشقت زندگیم
در هجوم نابهنگام غمت بحران گرفت
سرخوش و بی های و هو بودم ولیکن عشق تو
در جماعت از من شیدا فقط تاوان گرفت
@sheroghazal124
آتش عشقت درون زندگی ام جان گرفت
مثل آیین مسیحایی پر از مهری و این
از من مومن به دینم بی خبر ایمان گرفت
"در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع"
تا که عمرم در غم پروانه ها پایان گرفت
غافل از دنیای بی فرجام عشقت زندگیم
در هجوم نابهنگام غمت بحران گرفت
سرخوش و بی های و هو بودم ولیکن عشق تو
در جماعت از من شیدا فقط تاوان گرفت
@sheroghazal124
نه فقط دو چشم سبزت، که لب از انار داری
همه ی تن ات شکوفه، چقدر بهار داری
چه تن برف بلوری! چه تراشیده ی نوری!
به بلند آفتابش شب آبشار داری
ملکه! اجازه دارم که لب تو را ببوسم؟
لب من ببوس اما به عسل چکار داری؟!
عجب این که قرص ماهی و پلنگ در نگاهی!
به کمین نشسته ای و هوس شکار داری
چقدر میان سینه، شده بیقرارت امشب
نکند تو با تپش های دلم قرار داری؟
پس از این اگر خرابت، نزدم سری به خابت
نکنی گلایه از من، نگو انتظار داری
شب و روز انتظارم، شده گریه کار و بارم
همه غرق حسرتم من که چرا تو یار داری
اگر از خودم گذشتم که نبردم از تو نامی
تو ببوس این غزل را که به یادگار داری
@sheroghazal124
همه ی تن ات شکوفه، چقدر بهار داری
چه تن برف بلوری! چه تراشیده ی نوری!
به بلند آفتابش شب آبشار داری
ملکه! اجازه دارم که لب تو را ببوسم؟
لب من ببوس اما به عسل چکار داری؟!
عجب این که قرص ماهی و پلنگ در نگاهی!
به کمین نشسته ای و هوس شکار داری
چقدر میان سینه، شده بیقرارت امشب
نکند تو با تپش های دلم قرار داری؟
پس از این اگر خرابت، نزدم سری به خابت
نکنی گلایه از من، نگو انتظار داری
شب و روز انتظارم، شده گریه کار و بارم
همه غرق حسرتم من که چرا تو یار داری
اگر از خودم گذشتم که نبردم از تو نامی
تو ببوس این غزل را که به یادگار داری
@sheroghazal124
جریمه کرده ای مرا. بی تو نفس نمیکشم!
تَرکه بزن!جریمه کُن! پا ز تو پس نمیکشم
هرچه پِیِ تو می دوم باز به "بی تو " می رسم
کوه به کوه می رسد باز به تو نمیرسم
راهِ مرا اشاره شو؛ من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را خسته شدم ، ندیده ام
دامن خسته ام پُر از گرد تمام جاده ها
زیر نگاه تشنه گمشده ها، پیاده ها...
باز به یک هوای خود رخت مرا تکان بده
بین هزار آشنا سمت مرا نشان بده
سنگ نباش و خط بزن قصه باطل مرا
ترکه بزن جریمه کن ترک نکن دل مرا...
@sheroghazal124
تَرکه بزن!جریمه کُن! پا ز تو پس نمیکشم
هرچه پِیِ تو می دوم باز به "بی تو " می رسم
کوه به کوه می رسد باز به تو نمیرسم
راهِ مرا اشاره شو؛ من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را خسته شدم ، ندیده ام
دامن خسته ام پُر از گرد تمام جاده ها
زیر نگاه تشنه گمشده ها، پیاده ها...
باز به یک هوای خود رخت مرا تکان بده
بین هزار آشنا سمت مرا نشان بده
سنگ نباش و خط بزن قصه باطل مرا
ترکه بزن جریمه کن ترک نکن دل مرا...
@sheroghazal124
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی رگ اصلی قلبمی🥰♥️
عصرت _بخیر_زندگیم 😘❣
࿐჻ᭂ🌿:❤️:🌿჻ᭂ࿐
عصرت _بخیر_زندگیم 😘❣
࿐჻ᭂ🌿:❤️:🌿჻ᭂ࿐
🏴اربعین محضر ارباب رسیدی
🏴از ما برسان محضر ارباب سلامی
🌹التماس دعا از همه مسافران کربلا،
از طرف همه جا مانده ها نائب الزیاره باشید😔🙏
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🏴از ما برسان محضر ارباب سلامی
🌹التماس دعا از همه مسافران کربلا،
از طرف همه جا مانده ها نائب الزیاره باشید😔🙏
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا خدا خدایی می کنه خودش مشگل گشایی میکند
خدایا همه چیز را به تو می سپارم
࿐჻ᭂ🌿:❤️:🌿჻ᭂ࿐
خدایا همه چیز را به تو می سپارم
࿐჻ᭂ🌿:❤️:🌿჻ᭂ࿐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊بفرست برای فرهاد های زندگیت🕊
❤️
❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♥️ℒℴνℯ♥️
عشقم بودنت
را دوست دارم
ثانیه به ثانیه . . .
نفس به نفس . . .
♥️
عشقم بودنت
را دوست دارم
ثانیه به ثانیه . . .
نفس به نفس . . .
♥️
بمان با من که من بی تو شبیه برگ پاییزم
تو باشی سبز خواهم ماند ، نباشی بی تو می ریزم
تو باشی نور خواهم خورد کبوتر وار از چشمت
دوباره شعر خواهم شد منی که از تو لبریزم
بمان خورشید مردادی ! ضریح آفتاب من!
کجای این شب خسته دل خود را بیاویزم
نگاهم کن ، نگاهم کن ، تماشای تو مهتابی!
هنوزم من دچار آن غزالان غزل ریزم
شبیه قله ای گنگم تو باید فاتحم باشی
بیا و باز فتحم کن تو ای ماه دلاویزم
شبی در برکه ی شعرم نسیم پیکرت پیچید
تو فرهادم شدی و من هنوزم با تو شیرینم
@sheroghazal124
تو باشی سبز خواهم ماند ، نباشی بی تو می ریزم
تو باشی نور خواهم خورد کبوتر وار از چشمت
دوباره شعر خواهم شد منی که از تو لبریزم
بمان خورشید مردادی ! ضریح آفتاب من!
کجای این شب خسته دل خود را بیاویزم
نگاهم کن ، نگاهم کن ، تماشای تو مهتابی!
هنوزم من دچار آن غزالان غزل ریزم
شبیه قله ای گنگم تو باید فاتحم باشی
بیا و باز فتحم کن تو ای ماه دلاویزم
شبی در برکه ی شعرم نسیم پیکرت پیچید
تو فرهادم شدی و من هنوزم با تو شیرینم
@sheroghazal124
خواب رویای فراموشی هاست !
خواب را دریابم ،
که در آن دولت ِ خاموشی هاست
با تو در خواب مرا
لذت ِ ناب ِ همآغوشی هاست
من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم،
و ندایی که به من می گوید :
« گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است»
@sheroghazal124
خواب را دریابم ،
که در آن دولت ِ خاموشی هاست
با تو در خواب مرا
لذت ِ ناب ِ همآغوشی هاست
من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم،
و ندایی که به من می گوید :
« گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است»
@sheroghazal124
میل بوسه از لبت دارد دل احساسی ام!
وای! دل دل میکنم درگیر رودرواسی ام!
در میان گونه هایت مانده ام در انتخاب
من همیشه مبتلای عادت وسواسی ام!
لحظه ای عکس تورا دیدم ولی از آن زمان
عاشق دوربین عکس و عالم عکاسی ام!
شعرهایم را برای هرکسی "شر" میکنم
تا مگر شعرم بخوانی، تا مگر بشناسی ام!
تو به من گفتی حواست...! هیچ میدانی کجاست؟
غرق چشمانت دچار درد بی حواسی ام!
سیب را می آفریند.. منع خوردن می کند
من از این پرهیزهای بی سر و ته عاصی ام!
یک طرف موی شرابی، یک طرف چشم خمار
باز من در گیر و دار آن لب گیلاسی ام!
@sheroghazal124
وای! دل دل میکنم درگیر رودرواسی ام!
در میان گونه هایت مانده ام در انتخاب
من همیشه مبتلای عادت وسواسی ام!
لحظه ای عکس تورا دیدم ولی از آن زمان
عاشق دوربین عکس و عالم عکاسی ام!
شعرهایم را برای هرکسی "شر" میکنم
تا مگر شعرم بخوانی، تا مگر بشناسی ام!
تو به من گفتی حواست...! هیچ میدانی کجاست؟
غرق چشمانت دچار درد بی حواسی ام!
سیب را می آفریند.. منع خوردن می کند
من از این پرهیزهای بی سر و ته عاصی ام!
یک طرف موی شرابی، یک طرف چشم خمار
باز من در گیر و دار آن لب گیلاسی ام!
@sheroghazal124
اهل دل ، دل مینوازد ، دل شکستن کار نیست
هرکه باشد بی محبت واقف اسرار نیست
عاشقی هستم که منت میکشم بر وصل یار
منت دلبر کشیدن عاشقان را عار نیست
در گلستان گرد گل بسیار گردیدم ، ولی
از هزاران گل یکی حتی مثال یار نیست
آنقدر نالیدم آخر باغبانی دید و گفت
رو تو غمخواری بجوی این غم که بی غمخوار نیست
گفتم آخر من گلی گم کرده ام در این دیار
گفت پیدا کردنش آسان بود ، دشوار نیست
از گلستان دل بریدم راهی صحرا شدم
دیدم آنجا جلوه ای از پرتو دلدار نیست
از پس پرده صدایی ناگهان آمد به گوش
گفت اسیرت کردم اما نیتم آزار نیست
@sheroghazal124
هرکه باشد بی محبت واقف اسرار نیست
عاشقی هستم که منت میکشم بر وصل یار
منت دلبر کشیدن عاشقان را عار نیست
در گلستان گرد گل بسیار گردیدم ، ولی
از هزاران گل یکی حتی مثال یار نیست
آنقدر نالیدم آخر باغبانی دید و گفت
رو تو غمخواری بجوی این غم که بی غمخوار نیست
گفتم آخر من گلی گم کرده ام در این دیار
گفت پیدا کردنش آسان بود ، دشوار نیست
از گلستان دل بریدم راهی صحرا شدم
دیدم آنجا جلوه ای از پرتو دلدار نیست
از پس پرده صدایی ناگهان آمد به گوش
گفت اسیرت کردم اما نیتم آزار نیست
@sheroghazal124
حالم خراب بودوکسی باورش نشد
شادی نقاب بودوکسی باورش نشد
گفتم نگاه میکندم،مست می شوم
چشمش شراب بودو کسی باورش نشد
قلبم تمام عمرچنان زلف درهمش
درپیچ وتاب بود وکسی باورش نشد
گفتندابلهان که بگودوست داریش
وصلش سراب بودوکسی باورش نشد
اویک بهشت بود ولی ازبهشت او
سهمم عذاب بودوکسی باورش نشد
پرسیدباکنایه که «من گفته ام،نرو»
پرسش جواب بودوکسی باورش نشد....
@sheroghazal124
شادی نقاب بودوکسی باورش نشد
گفتم نگاه میکندم،مست می شوم
چشمش شراب بودو کسی باورش نشد
قلبم تمام عمرچنان زلف درهمش
درپیچ وتاب بود وکسی باورش نشد
گفتندابلهان که بگودوست داریش
وصلش سراب بودوکسی باورش نشد
اویک بهشت بود ولی ازبهشت او
سهمم عذاب بودوکسی باورش نشد
پرسیدباکنایه که «من گفته ام،نرو»
پرسش جواب بودوکسی باورش نشد....
@sheroghazal124
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام
پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام
تو نباشی من از آینده خود پیر ترم
از خر زخمی ابلیس زمین گیر ترم
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ساتورم
تو نباشی من این پنجره ها هم زردیم
شاید آخر سر پاییز توافق کردیم
@sheroghazal124
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام
پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام
تو نباشی من از آینده خود پیر ترم
از خر زخمی ابلیس زمین گیر ترم
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ساتورم
تو نباشی من این پنجره ها هم زردیم
شاید آخر سر پاییز توافق کردیم
@sheroghazal124
بر بالشی از خاطره بگذار سرت را
باشد که فراموش کنی دور و برت را
سرچشمه ی معصوم ترین رود جهانی
ای کاش خدا پاک کند چشم ترت را
تو آن سر دنیایی و من این سر دنیا
با این همه از یاد مبر همسفرت را
گنجشک من!آهسته به پرواز بیندیش
تا باد پریشان نکند بال و پرت را
من ماهی دلتنگ و تو ماه لب دریا
می بوسم از این فاصله قرص قمرت را
@sheroghazal124
باشد که فراموش کنی دور و برت را
سرچشمه ی معصوم ترین رود جهانی
ای کاش خدا پاک کند چشم ترت را
تو آن سر دنیایی و من این سر دنیا
با این همه از یاد مبر همسفرت را
گنجشک من!آهسته به پرواز بیندیش
تا باد پریشان نکند بال و پرت را
من ماهی دلتنگ و تو ماه لب دریا
می بوسم از این فاصله قرص قمرت را
@sheroghazal124
من که ترک عشق کردم پس چرا دیوانه ام
این چنین هرگز نبودم گوییا بی خانه ام
من گذشتم از تو اما فکر تو هرگز نرفت
تو نرفتی از خیالم ای مه در دانه ام
ترک تو گفتم دعا کردم که مهرت هم رود
گرچه میدانم نخواهد رفت از کاشانه ام
دلبری ها میکنی دل را سبب ساز غمی
غم چه شیرین میشود با بغض تو جانانه ام
بعد عمری عاشق زلف شرابت من شدم
من غلط کردم بسازم روی طوفان خانه ام
میروم اما دلم پیش تو میماند گلم
بر دلم دستی کشم دستی دگر برچانه ام
@sheroghazal124
این چنین هرگز نبودم گوییا بی خانه ام
من گذشتم از تو اما فکر تو هرگز نرفت
تو نرفتی از خیالم ای مه در دانه ام
ترک تو گفتم دعا کردم که مهرت هم رود
گرچه میدانم نخواهد رفت از کاشانه ام
دلبری ها میکنی دل را سبب ساز غمی
غم چه شیرین میشود با بغض تو جانانه ام
بعد عمری عاشق زلف شرابت من شدم
من غلط کردم بسازم روی طوفان خانه ام
میروم اما دلم پیش تو میماند گلم
بر دلم دستی کشم دستی دگر برچانه ام
@sheroghazal124
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻬﺎر ﺟﺰ ﺑﻪ ﺑﺪی ﺗﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
دﺳﺖ ﻧﺴﯿﻢ ﭘﻨﺠﺮﻩ را وا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ذﻫﻦ ﻛﻮﭼﻪ ﺷﻌﺮ دل اﻧﮕﯿﺰ ﻋﺸﻖ را
دﯾﮕﺮ ﺻﺪاي ﭘﺎی ﺗﻮ ﻧﺠﻮا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
آواز ﮔﺎم ﻫﺎی ﺗﻮ درﻫﺎی ﺑﺴﺘﻪ را
دﻋﻮت ﺑﻪ روﺷﻨﺎﯾﯽ ﻓﺮدا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
ﭼﻨﺪی اﺳﺖ ﭼﺸﻢ ﻧﺎز و ﻧﻮازﺷﮕﺮت ﻣﺮا
از ﻻﺑﻼی ﭘﺮدﻩ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
دﺳﺘﺖ ﻣﺮا ﺑﻪ ﮔﺮدش ﺻﺤﺮا ﻧﻤﯽ ﺑﺮد
ﭼﺸﻤﺖ ﻣﺮا ﻣﺴﺎﻓﺮ درﯾﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎی ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯾﻌﻘﻮب ﭼﺸﻢ ﻣﻦ
آﺛﺎری از ﺣﻀﻮر ﺗﻮ ﭘﯿﺪا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ﻏﺮﺑﺘﻲ ﻛﻪ از ﺗﻮ ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﯾﻦ دﻟﻢ
ﺟﺰ ﺗﻮ ﻫﻮای ﻫﯿﭻ ﻛﺴﯽ را ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
ﺑﺎزآ دوﺑﺎرﻩ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ را ﻣﺮور ﻛﻦ
ﺑﻲ ﺗﻮ ﻛﺴﯽ در آﯾﻨﻪ ام ﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
@sheroghazal124
دﺳﺖ ﻧﺴﯿﻢ ﭘﻨﺠﺮﻩ را وا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ذﻫﻦ ﻛﻮﭼﻪ ﺷﻌﺮ دل اﻧﮕﯿﺰ ﻋﺸﻖ را
دﯾﮕﺮ ﺻﺪاي ﭘﺎی ﺗﻮ ﻧﺠﻮا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
آواز ﮔﺎم ﻫﺎی ﺗﻮ درﻫﺎی ﺑﺴﺘﻪ را
دﻋﻮت ﺑﻪ روﺷﻨﺎﯾﯽ ﻓﺮدا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
ﭼﻨﺪی اﺳﺖ ﭼﺸﻢ ﻧﺎز و ﻧﻮازﺷﮕﺮت ﻣﺮا
از ﻻﺑﻼی ﭘﺮدﻩ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
دﺳﺘﺖ ﻣﺮا ﺑﻪ ﮔﺮدش ﺻﺤﺮا ﻧﻤﯽ ﺑﺮد
ﭼﺸﻤﺖ ﻣﺮا ﻣﺴﺎﻓﺮ درﯾﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎی ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯾﻌﻘﻮب ﭼﺸﻢ ﻣﻦ
آﺛﺎری از ﺣﻀﻮر ﺗﻮ ﭘﯿﺪا ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
در ﻏﺮﺑﺘﻲ ﻛﻪ از ﺗﻮ ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﯾﻦ دﻟﻢ
ﺟﺰ ﺗﻮ ﻫﻮای ﻫﯿﭻ ﻛﺴﯽ را ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
ﺑﺎزآ دوﺑﺎرﻩ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ را ﻣﺮور ﻛﻦ
ﺑﻲ ﺗﻮ ﻛﺴﯽ در آﯾﻨﻪ ام ﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﻛﻨﺪ
@sheroghazal124
ای غزلهای نگاهت همه قربانی عشق
دعوتم کن تو شبی باز به مهمانی عشق
با من از سبزی احساس خودت حرف بزن
در قدمهای بلند شب یلدائی عشق
من که از خاصیت درد خبردار شدم
می نشینم همه شبها به غزلخوانی عشق
باید از حادثه تا عشق قدم بگذاریم
تا بدانیم دلیل غم پنهانی عشق
تا میان من و تو فاصله ها حیرانند
مختصر می کنم این قصه ی حیرانی عشق ♡
@sheroghazal124
دعوتم کن تو شبی باز به مهمانی عشق
با من از سبزی احساس خودت حرف بزن
در قدمهای بلند شب یلدائی عشق
من که از خاصیت درد خبردار شدم
می نشینم همه شبها به غزلخوانی عشق
باید از حادثه تا عشق قدم بگذاریم
تا بدانیم دلیل غم پنهانی عشق
تا میان من و تو فاصله ها حیرانند
مختصر می کنم این قصه ی حیرانی عشق ♡
@sheroghazal124