دفتر عشق تو را بستم نیایی بهتر است
بی تو من با دیگری هستم نیایی بهتر است
قفل و زنجیرت شکست و قلب من آزاد شد
خوب از این بند و بلا رَستم نیایی بهتر است
جام قلبم سالها سرشار از نام تو بود
جام را مستانه بشکستم نیایی بهتر است
رفته بودی تشنۂ عشقم کنی، بیچاره تو..
با شراب دیگری مستم نیایی بهتر است
ماه من بودی و اکنون در دلم خورشید اوست
او نهاده دست در دستم نیایی بهتر است
برق میزد چشم تو تا در غمت میسوختم
همچو برق از چشم تو جَستم نیایی بهتر است
ای که بر بام تکبّر لانه کردی مثل جغد
گرچه بالایی و من پستم نیایی بهتر است
دام در راهم نهادی تا به چنگم آوری
در کمینت تیر در شَستم نیایی بهتر است
خواه لیلی خواه شیرین یا زلیخا بودهای
دفتر عشق تو را بستم نیایی بهتر است
من نه مجنونم نه فرهادم نه یوسف بودهام
من همان فریاد بدمستم نیایی بهتر است...
@sheroghazal124
بی تو من با دیگری هستم نیایی بهتر است
قفل و زنجیرت شکست و قلب من آزاد شد
خوب از این بند و بلا رَستم نیایی بهتر است
جام قلبم سالها سرشار از نام تو بود
جام را مستانه بشکستم نیایی بهتر است
رفته بودی تشنۂ عشقم کنی، بیچاره تو..
با شراب دیگری مستم نیایی بهتر است
ماه من بودی و اکنون در دلم خورشید اوست
او نهاده دست در دستم نیایی بهتر است
برق میزد چشم تو تا در غمت میسوختم
همچو برق از چشم تو جَستم نیایی بهتر است
ای که بر بام تکبّر لانه کردی مثل جغد
گرچه بالایی و من پستم نیایی بهتر است
دام در راهم نهادی تا به چنگم آوری
در کمینت تیر در شَستم نیایی بهتر است
خواه لیلی خواه شیرین یا زلیخا بودهای
دفتر عشق تو را بستم نیایی بهتر است
من نه مجنونم نه فرهادم نه یوسف بودهام
من همان فریاد بدمستم نیایی بهتر است...
@sheroghazal124
آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم
می نمیخواهم بیا ساقی تماشایت کنم
بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن
کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم.
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﯽ ﺑﻨﻮﺷﺎﻧﻢ ﭼﻮ ﺣﺎﻟﻢ ﺣﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺑﺠﻮﯾﻢ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﺧﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻓﺎﺭﻏﻢ ﮐﻦ , ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻖ ﻭ ﻧﺎ ﺭﻓﯿﻖ
ﺷﺮﻣﺸﺎﻥ ﺑﺎﺩ ﻧﺎﺭﻓﯿﻘﺎﻥ , ﺑﺨﺘﺸﺎﻥ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻟﺬﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺧﻮﺍﻫﻢ , ﻣﯽ ﺑﺪﻩ
ﺷﻮﻕ ﭘﺮﻭﺍﺯﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ , ﺑﯽ ﺷﺮﺍﺑﺖ , ﺑﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻟﺐ ﭘﺮ ﮐﻦ ﺗﻮ ﺟﺎﻣﻢ ﻭﺍﻧﮕﻬﯽ
ﺑﺎﺩﻩ ﻧﻮﺷﺎﻧﻢ , ﺧﺮﺍﺑﻢ ﮐﻦ که حالم حال نیست...
@sheroghazal124
می نمیخواهم بیا ساقی تماشایت کنم
بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن
کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم.
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﯽ ﺑﻨﻮﺷﺎﻧﻢ ﭼﻮ ﺣﺎﻟﻢ ﺣﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺑﺠﻮﯾﻢ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﺧﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻓﺎﺭﻏﻢ ﮐﻦ , ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻖ ﻭ ﻧﺎ ﺭﻓﯿﻖ
ﺷﺮﻣﺸﺎﻥ ﺑﺎﺩ ﻧﺎﺭﻓﯿﻘﺎﻥ , ﺑﺨﺘﺸﺎﻥ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﻟﺬﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺧﻮﺍﻫﻢ , ﻣﯽ ﺑﺪﻩ
ﺷﻮﻕ ﭘﺮﻭﺍﺯﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ , ﺑﯽ ﺷﺮﺍﺑﺖ , ﺑﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻗﯽ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻟﺐ ﭘﺮ ﮐﻦ ﺗﻮ ﺟﺎﻣﻢ ﻭﺍﻧﮕﻬﯽ
ﺑﺎﺩﻩ ﻧﻮﺷﺎﻧﻢ , ﺧﺮﺍﺑﻢ ﮐﻦ که حالم حال نیست...
@sheroghazal124
بی هوای دوست، ای جان دلم، جانی ندارم
دردمندم، عاشقم بی دوست، درمانی ندارم
آتشی از عشق در جانم فکندی، خوش فکندی
من که جز عشق تو آغازی و پایانی ندارم
عشق آوردم در این میخانه با مشتی قلندر
پرگشایم سوی سامانی که سامانی ندارم
عالم عشق است، هر جا بنگری از پست و بالا
سایه عشقم که خود پیدا و پنهانی ندارم
هر چه گوید عشق گوید، هر چه سازد عشق سازد
من چه گویم، من چه سازم، من که فرمانی ندارم
غمزه کردی، هر چه غیر از عشق را بنیان فکندی
غمزه کن بر من که غیر از عشق بنیانی ندارم
سر نهم در کوی عشقت، جان دهم در راه عشقت
من چه میگویم که جز عشقت سر و جانی ندارم
عاشقم، جز عشق تو، در دست من چیزی نباشد
عاشقم، جز عشق تو بر عشق برهانی ندارم
@sheroghazal124
دردمندم، عاشقم بی دوست، درمانی ندارم
آتشی از عشق در جانم فکندی، خوش فکندی
من که جز عشق تو آغازی و پایانی ندارم
عشق آوردم در این میخانه با مشتی قلندر
پرگشایم سوی سامانی که سامانی ندارم
عالم عشق است، هر جا بنگری از پست و بالا
سایه عشقم که خود پیدا و پنهانی ندارم
هر چه گوید عشق گوید، هر چه سازد عشق سازد
من چه گویم، من چه سازم، من که فرمانی ندارم
غمزه کردی، هر چه غیر از عشق را بنیان فکندی
غمزه کن بر من که غیر از عشق بنیانی ندارم
سر نهم در کوی عشقت، جان دهم در راه عشقت
من چه میگویم که جز عشقت سر و جانی ندارم
عاشقم، جز عشق تو، در دست من چیزی نباشد
عاشقم، جز عشق تو بر عشق برهانی ندارم
@sheroghazal124
انقدر دور شدی که امدنت رویا شد به دل عاشق من حسرت یک دنیا شد دگر از دست غمت , عشق به فریاد آمد شاعری خسته در این قافیه ها رسوا شد قلم از هق هق من چنگ به ابیاتم زد شرح بی حاصلی ام , از من وانفسا شد بی تو انگشت نمای همه ی شهر شدم گوشه ی غمکده ها بهر دلم ماوا شد.. 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
برای چشم تو شعری نجیب خواهم گفت عمیق و گرم و بدون رقیب خواهم گفت تمام حال خودم را ظریف و پر احساس به رنگ عاطفه ای دلفریب خواهم گفت برای اینکه ببوسد لبت مراشعری لطیف و ناز و بدون فریب خواهم گفت کنار گوش غزل های عاشقانه ی خویش من از بهشتِ تو با طعم سیب خواهم گفت تو دل ربای منی، وصف روی خوبت را همیشه روشن و گاهی عجیب خواهم گفت برای آنکه تنت ایمن از بلا باشد همیشه زیر لب «امن یجیب» خواهم گفت.. 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
یک قدم سویم بیایی ، سوی تو پر می کشم طرح پـروازم به ســویت را کبــوتر می کشم باز دل دل می کنی تا تشنه ی عشقت کنی من شراب عشق را با جام تو سر می کشم نقش لبخند تو در چشمان من جا مانده است صــورت ماه تــو را از ماه بهتــر می کشـم کوهی از دردم ،بگویی دوستم داری عزیز من به صد بار انعکاسش را مکرر میکشم اندکی از درد دوری اندکی از درد عشق از تو و دنیای بی مهری برابر می کشم صبح با یادت چه بی تابم شبـم بی تاب تر روز ، تا شب بارغمهایم چه محشر میکشم
@sheroghazal124
@sheroghazal124
🌺🌷🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️❤️❤️ مثل سابق غزلم ساده و بارانی نیست.... هفت قرن است در این ملک فراوانی نیست به زلیـــــــــــــخا بنویسید نیاید بازار.... این سفر یــــوسف این قافله کنعانی نیست حال این ماهی اُفتاده به این برکه خشک... حال حبسیهی نوییست که زنـدانی نیست چشــم قاجار کسی دید و نلرزید دلش.... بشنوید از من بیچشــم که کرمانی
پ نیست با لبی تشنه و بیبِسمل و چاقویی کند... ما که رفتیم ولــــــــی رسم مسلمانی نیست عشق رازیست به اندازهی آغوش خدا.... عشق آنگونه که میدانم و میدانی نیست...🦋
@sheroghazal124
پ نیست با لبی تشنه و بیبِسمل و چاقویی کند... ما که رفتیم ولــــــــی رسم مسلمانی نیست عشق رازیست به اندازهی آغوش خدا.... عشق آنگونه که میدانم و میدانی نیست...🦋
@sheroghazal124
ترمه پوش نازک اندامی که هر شب مست بود آبی چشمان او با آسمان همدست بود میخرامید از میان کوچه ها بی واهمه نسخه ویرانیم بر دامنش پیوست بود او رها چون بادهای هرزه میرقصیـــــد و دل در خم گیسوی نستعلیقی اش پابست بود شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود گرچه دل دادم ولی دیوانه تر میخواستم او که تلفیقی ز هرچه خوب و زیبا هست،بود یک شبی رفت و مرا با خاطراتم جا گذاشت لیک میدانم که عشقش "ارتفاعی پست "بود 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
💓 هر چه گفتم از دلم، ديدم کسی لب وا نکرد لحظه ای را با دلم با همزبانی تا نکرد هر چه گفتم شد غزل،بابِ دلِ همدرد ها اين چه شعر است و تغزل کاين شبم فردا نکرد شاعرِ بيچاره را جدّی نميگيرد کسی گوئيا دلخوش تر از،شاعر کسی پيدا نکرد خاطراتِ عيش و نوش و عشقبازی مالِ شعر حاليا جز غم به قلب شاعران مأوا نکرد طاقتم طاق است و تنهايی گريبانم دريد گوری اما در خودش اين خسته دل را جا نکرد کاش از اول کور و کر بودم نميدانستم عشق کاش،اما اين محبت را به من دنيا نکرد ❤❤
@sheroghazal124
@sheroghazal124
فکر کن باران شبی نم نم بیاید، وای نه یار ِ مو خرمایی ات از بم بیاید، وای نه بعد ِ عمری دست دور ِ گردنت جای ِ سلام بوسه با هر "دوستت دارم" بیاید، وای نه تو بپرسی: عاشقم هستی چه اندازه؟ و من هرچه بشمارم ستاره کم بیاید، وای نه عطر ِ قلیان ِ دو سیبت رشک ِ حوای ِ بهشت من کنارت، غبطه بر آدم بیاید، وای نه در دهانش بسته باشد، پرده ها پوشیده چشم پلکهای ِ پنجره برهم بیاید، وای نه چشم در چشمم بریزی تا شوم مست از شراب درصد ِ گیرایی ات کم کم بیاید، وای نه من همان پروانه ی ِ بدپیله ی ِ آغوش ِ تو نوبت ِ زندان ِ ابریشم بیاید، وای نه کاشکی از خاب شعرم برنخیزم تا ابد طعم ِ لبهایت مگر دستم بیاید، وای نه...
@sheroghazal124
@sheroghazal124
مرا جانی است بی جان
بیا و جان من باش
مرا شعری است بی قافیه
بیا و قافیه ی شعر من باش
مرا جاده ای است بی انتها
بیا و انتهای راه من باش
مرا شبی است تُهی از تو
بیا و پُر از شب من باش
مرا شمعی است بر ایوان شب
بیا و پروانه ی من باش
مرا فرهادی است بر این کوه فاصله
بیا و شیرین من باش
مرا دیگر منی نیست
بیا و تمامی من باش
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
بیا و جان من باش
مرا شعری است بی قافیه
بیا و قافیه ی شعر من باش
مرا جاده ای است بی انتها
بیا و انتهای راه من باش
مرا شبی است تُهی از تو
بیا و پُر از شب من باش
مرا شمعی است بر ایوان شب
بیا و پروانه ی من باش
مرا فرهادی است بر این کوه فاصله
بیا و شیرین من باش
مرا دیگر منی نیست
بیا و تمامی من باش
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی !
نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی !
بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی
دستِ یاری چیست ؟ سودای غنیمت داشتی !
خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی
چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی
ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته ست ! کاش
اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی
من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع
کاش قدری بر لبانت آهِ حسرت داشتی
@sheroghazal124
نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی !
بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی
دستِ یاری چیست ؟ سودای غنیمت داشتی !
خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی
چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی
ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته ست ! کاش
اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی
من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع
کاش قدری بر لبانت آهِ حسرت داشتی
@sheroghazal124
نـــبـــودنــت را تــاب مــے آورم
رفــتـنــت را تـحــمل مــیڪــنـم
فـــــرامـــوش شـــدنـــم را
بــاور مــیڪـــنـــم
امـــا فـرامــوش ڪــردنـت
دیــگـــر ڪـارِ مـــن نـــیـســت
@sheroghazal124
رفــتـنــت را تـحــمل مــیڪــنـم
فـــــرامـــوش شـــدنـــم را
بــاور مــیڪـــنـــم
امـــا فـرامــوش ڪــردنـت
دیــگـــر ڪـارِ مـــن نـــیـســت
@sheroghazal124
رویـــای دیرینـــم بیـــا دلــــدادگـــــــی زیباست
دریای شعرم بی حضورت برکه ای تنهاست
گل واژه هــــای عاشقی را زنـــــدگی کردم
در بزم اشعارم شبی عطر قلم برخاست
یادت غــزل را تشـــنه ی دیـــوانگی کـــرده
رکن و ردیفش شاهد تعبیریک رویاست
در آســــمان عشـــق تو پــــــروانگی کـــردم
رنگین کمان خاطرت تصویر یک دنیاست
با بوسه ات مستانه میرقصم تماشا کن
حالا که در شهر دلم یاد تو پابرجاست
@sheroghazal124
دریای شعرم بی حضورت برکه ای تنهاست
گل واژه هــــای عاشقی را زنـــــدگی کردم
در بزم اشعارم شبی عطر قلم برخاست
یادت غــزل را تشـــنه ی دیـــوانگی کـــرده
رکن و ردیفش شاهد تعبیریک رویاست
در آســــمان عشـــق تو پــــــروانگی کـــردم
رنگین کمان خاطرت تصویر یک دنیاست
با بوسه ات مستانه میرقصم تماشا کن
حالا که در شهر دلم یاد تو پابرجاست
@sheroghazal124
تماشای تو وقت دلبری سخت است باور کن تو را دیدن به چشم خواهری سخت است باور کن تصور کردنت حتی میان خواب های من بدون چادر و بی روسری سخت است باور کن از اینکه شمع هر محفل شدی آهسته می سوزم چه ساده از همه دل می بری سخت است باور کن تصور کردنش حتی مرا از پا می اندازد تو باشی در کنار دیگری سخت است باور کن من آن آتشفشانم که فرو خوردم غم خود را دلی پر دارم و... افشاگری سخت است باور کن مرا با گوشه ی چشمی به اتش می کشی، آری نگاهت باشد اما سرسری سخت است باور کن به خون دل به دست آوردمت دل کندن آسان نیست که بگذاری و راحت بگذری سخت است باور کن. 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
بوسه ام داغ است و بی پروا، کجا بگذارمش؟ روی لب ها یا که بازوها ،کجا بگذارمش؟ قطره های اشک من، شاعرترینت گشته اند می کند شعرم مرا رسوا، کجا بگذارمش؟ شب به جای تو، تن پیراهنت آغوش من می شود غرق دو صد رویا کجا بگذارمش؟ این دل دیوانه عاقل بوده دور از چشم تو با نگاه تو شده شیدا، کجا بگذارمش؟ می تپد قلبم درون سینه آخر تند تند مثل قلب بچه آهو ها، کجا بگذارمش؟ جای بوسه کنج لب، یک نخ وینیستون لایت و بس فندکت این جا، ببین لب را، کجا بگذارمش؟ باز چشمک می زنی لب را نشانم می دهی می کنی طوفان به پا، اما کجا بگذارمش.. 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
عاشقت هستم تا در بدنم جان دارم و کنار تو مگر نقطه ی پایان دارم؟ تا که عطر نفست مزرعه را پر کرده چه نیازی به گل قمصر کاشان دارم؟ مثل یک رود که خسته است از آرامش خود سمت دریای پریشان تو جریان دارم موج موهات مرا بی خود از خود کرده از سر توست اگر من سر طغیان دارم تا که لرزید دلم، اشک شدم یک دفعه من به باران پس از زلزله ایمان دارم 🌺🌺💞💞 👑👑king👑👑
@sheroghazal124
@sheroghazal124
عاقبت ازعشق تو قامت کمانی میشوم مشتری عینک ته استکانی میشوم روی دستان خدا می مانم و پادر هوا چون حبابی روی آب ،مانی نمانی میشوم بسکه سیرم از همه میلی ندارم بر غذا ای عجب بااینکه سیرم استخوانی میشوم میشوم خیره به چشمانت،توچشمک میزنی مات ومبهوت همین چشمک پرانی میشوم چهره ام خندان ولیکن ازدرون ویرانه ام روز وشب درگیربا درد نهانی میشوم انعکاس عکس من در آینه شفاف نیست لحظه لحظه شاهدمرگ جوانی میشوم درتلاشم تاشوم مجنون بیا لیلای من یا به قول دکترا دارم روانی میشوم 👑👑king👑👑.
@sheroghazal124
@sheroghazal124
به تاوان کدامین جرم تنم سنگ بلا خورد سکوتم حرفها دارد ببین در من خوشی مرده ببین ای خوب دیروز کجا بودم حال کجا هستم تو که همدرد من بودی با غم چه بشکستم چه ها گفتندو نشنیدم بدی کردند ولی بخشیدم زتیع گریه اشکم ریخت ولی باز با درد خندیدم .
@sheroghazal124
@sheroghazal124
دنیا چه قشنگ است اگر جنگ نباشد
بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار
در قافیه ی زندگی اش تنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر در گذر عمر
آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان
از هجر گلش غمزده, دلتنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر آن دلِ دلبر
در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری
این پای خدا دادیمان لنگ نباشد
@sheroghazal124
بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار
در قافیه ی زندگی اش تنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر در گذر عمر
آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان
از هجر گلش غمزده, دلتنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر آن دلِ دلبر
در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد
دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری
این پای خدا دادیمان لنگ نباشد
@sheroghazal124
بگذار دلم را ببرد چشم سیاهت
تسخیر کند قلب مرا خیل سپاهت
بگذار غزل خیز شود دفتر شعرم
بر هم بزند سبک مرا طرز نگاهت
حوای منی سرخ ترین سیب تکامل
آدم شده ام تا که شوم غرق گناهت
بر هم زده آرامش آیینه ی من را
آن خنده ابریشمی و روی چو ماهت
آهسته ببر هستی این قلب دچارم
عمری است که او مانده چنین بر سر راهت
بگذار که از چشم تو آیینه بچیند
این یار که شد تشنه ی آغوش و پناهت
@sheroghazal124
تسخیر کند قلب مرا خیل سپاهت
بگذار غزل خیز شود دفتر شعرم
بر هم بزند سبک مرا طرز نگاهت
حوای منی سرخ ترین سیب تکامل
آدم شده ام تا که شوم غرق گناهت
بر هم زده آرامش آیینه ی من را
آن خنده ابریشمی و روی چو ماهت
آهسته ببر هستی این قلب دچارم
عمری است که او مانده چنین بر سر راهت
بگذار که از چشم تو آیینه بچیند
این یار که شد تشنه ی آغوش و پناهت
@sheroghazal124