سلام دوستان مهربانم🌹🤚
روز دوشنبه تون بخیر 🌹🙏
سرشار از عطر خدا🌹🙏
امیدوارم🌹
امروزآغازی باشه🌹
براے زیاد شدن🌹
خیروبرکت سفرهاتون🌹
زیاد شدن موفقیت هاتون 🌹
زیاد شدن خندهاتون و🌹
زیاد شدن احساس خوشبختی 🌹
درلحظه لحظه زندگیتون🌹
🙏🙏🙏🌹🌹🌹
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸
🌺🌸عید سعید غدیر مبارک باد🌸🌺
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸


🧿🦋🦋🌧🌧🌧🦋🦋🧿

╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮

🌺خدایا 🙏
در این ایام مبارک
ولایت امیرالمومنین
فراوانی و برکت
آرامش و سعادت
را به همه هم گروهی های
عزیزم ارزانی دار

🌺بارالها🙏
دل همه ی هموطنانم را شاد
لبهاشون را خندون
روزی هاشون را فراوون
رویاهاشون را محقق گردان🙏

آمیـــن 🌺🤲
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸
🌺🌸عید سعید غدیر مبارک باد🌸🌺
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸

ترانه بسیار زیبایی در خصوص مولا علی ع یا مولا دلم تنگ اومد

❤️🌹❤️

🍃🌷می‌شود
از افق سرد گلی چید به صبح
از شکوفا شدن غنچه‌ی خورشید به صبح☀️

🍃🌷می‌شود
از پس یک شام سیاه و غم دل
بهر خوشحالی دل باز بخندید به صبح☀️

صبح تون بخیر🌷🍃

🧿🦋🦋🌧🌧🌧🦋🦋🧿

سادات عزیز .......💚💚💚
عید غدیر خم بر شما و 🍀🥀
خانواده محترمتان مبارک باد 🍀💐🍀💐🍀💐🍀

🧿🦋🦋🌧🌧🌧🦋🦋🧿

دوشنبه زیباتون خوش
الهے قشنگترین لحظه ها
در انتظارتون باشه
الهے هرگز لبخند از رو
لباتون نیفته
الهے خوشبختی، مثل سایه
همراهتون باشه
الهے امروزتون پر باشه
از خبرای خوب و اتفاقای زیبا

عیدتون مبارک🎉🎊🎊

👌🤞🌹🍃

عجب حال وهوايى
دارداين صبح
چه باغ دلگشايى
دارد اين صبح
نسيم و رقص وباران
و ترانه صبح
كنار تو صفايى
دارد اين صبح

👌🤞🌹🍃

پــرستــو باشــم و از بام هستی
بخوانم نغمه‌هاے شوق و مستی

سرودے سرڪنم باخاطرے شاد
ســرود عشــق و آزادے ‌پــرستی

پرســتو باشــم از بامی به بامی
صفاے صبــح را ڪَویم سلامی

سلام دوشنبه تون به شادی😍

👌🤞🌹🍃

مرگ #شب رسید
#صبحی دیگر از دِل شب
زاده شد
خورشید فَرح بخش رقص کنان
آمد
جانی دوباره به پهنه گیتی داد
امّا
#صبح من تویی
طلوع کن از پس کوه های
احساسم
تَن مردانه ام را نوازش کن
اهنگ #صبح #بخیر را با
مضراب موهایت
بنواز
#صبحم را شقایقی کن

#سیامک_جعفری
#برای آنکس که خودش میداند

خواستم ، اما نتواستم
و تو باید بدانی
چه دردی ست ، که بخواهی ،
اما نتوانی ....
یادت ، لکه ی غروبی ست
چسبیده به دیوار زندگی ام .
کجا بروم،
که درمنی و اینهمه از من جدا
کجا بروم
که غروب را با تو تقسیم کنم
که روشن شود
دریچه های قلبم از هجوم اینهمه تاریکی
باور کن خواستم
اما نشد ....
تو در کجای دلم نشسته ای
که این گونه
خواب از پلک هایم دور می شود ...

@sheroghazal124

‍ بيدار شو!
من برای دوست داشتنت،
به خورشيد رو زده ام!
بيدار شو!
بهشت، بالاپوشش را کنار گذاشته!
بايد از زربافت عشق،
خيالی بر اندامت بپوشاند!
تو، صبح را زيباتر کرده ای...
و من غرق لب هايی که
از نوای لحن موسيقی آرام قلبم،
پر شده باشد...
کجای جهان ايستاده ای،
که خورشيد دارد بندبندم را
از شور دستانت می‌سوزاند؟!

@sheroghazal124

‍ همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم

" روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد "
می‌ نوشتم
" روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم ، که هنوز دوستم داشته باشی‌ "
می‌ نوشتم
در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر شده ام
جز ایمانِ به بازگشتِ تو

امروز برایِ شما می‌‌نویسم
یقینا آمده است
ولی‌ روزی که من از هراسِ دیوار ها
خانه را که نه
خودم را ترک کرده بودم

@sheroghazal124

‍ در شب مهتاب می را آب و تاب دیگرست
باده و مهتاب با هم همچو شیر و شکرست

چون به شیرینی نگردد باده های تلخ صرف؟
کز فروغ ماه، شکر در دهان ساغرست

@sheroghazal124

حافظ امشب همه جا توے کتابش گفته
که تو با چشم قشنگت ثمر فال منی...

گشته ام نیست کسی مثل تو باورکن و باش
تو که دائم نگران من و احوال منی...

در دلم از تو نشان دیده ام و  می دانم
که تو هم در دل خود یکسره دنبال منی


@sheroghazal124

‍ تــو را بـه بـاران قـول داده ام
و بـه شـب پـرسـه هـاے خیـس...
زیـر نـور مـاه !

تــو را بـه تنهـایے ام
تــو را بـه دلـم قـول داده ام
و مے دانـم

تـــو آن قـدر خـوبے ڪه
روے عشـق را زمیـن نمے انـدازے !

@sheroghazal124

‍ .

امشب بیا و عشق را از ابتدا بنویس
زیباترین احساس خود را، بی‌ریا بنویس

خودڪار را بردار و با عشقے خیال‌انگیز
بر گل سوناتے از تبِ پروانه‌ها بنویس

بر سطرسطر زندگے در سبک اعجازت
شعرے شبیه چشم‌هایت_باصفا_ بنویس

آتش گرفته سرنوشت من، قلم بردار
از ذهن دستانم بیا فال مرا بنویس

تڪرار پروازت به سمت قله‌ے نور است
در دفتر شعرم نگاهت را بیا بنویس


@sheroghazal124

‍ ‌شاخه‌هایم هوس پنجه‌ے چیدن دارند
مـن درختم تـو به اندازه‌ے من انسانی

من اسیرم توبرو شاخ زمین را بشڪن
ڪَورباباے سر و این همه سرڪَردانی

@sheroghazal124
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

عجب بن بست زیبایی، من و دل مانده ایم و تو
شده امشب تماشائی، من و دل مانده ایم و تو

گمانم شور باران است، رسیده پشت پلک من
در این باران رویایی، من و دل مانده ایم و تو

بهار آرزوهایم، میان باغ دل افتاد
صدا میزد به رسوائی، من و دل مانده ایم و تو

دگر انگار با یادت، میان جمع تنهایم
امان از دردِ تنهایی، من و دل مانده ایم و تو

بیابان غریبی شد، ز هجرانت گلستانها
به جز گلهاي صحرایی، من و دل مانده ایم و تو

ترك هاي کویر ِدل، نشسته روي پیشانی
عجب تقدیر غوغایی، من و دل مانده ایم و تو

پریده باز پروانه، مرا تنها رها کرده
شده پروانه دریایی، من و دل مانده ایم و تو

@sheroghazal124
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌

به جانِ تو برای تو، به هر دری زدم، نشد
قسم به آن خدای تو، به هر دری زدم، نشد

چو مرغِ عاشقی که در قفس اسیر می شود
همیشه در هوای تو، به هر دری زدم، نشد

قسم به اشکهای من که می چکد ز دوریت
به شوقِ خنده های تو، به هر دری زدم، نشد

هزار بار آمدم به قصدِ دیدنِ رخت
که دل کنم فدای تو، به هر دری زدم، نشد

قسم به بغضِ مانده در گلوی شعرهای من
به خاطرِ رضای تو، به هر دری زدم، نشد

قرارشد ادا کنم وفای خویش را به تو
به حرمتِ وفای تو، به هر دری زدم، نشد

دلم گرفته از سکوتِ سرد خویش و آمدم
که بشنوم صدای تو، به هر دری زدم، نشد

دلی که در میانِ سینه می تپد، قرار شد
فدا کنم به پای تو، به هر دری زدم، نشد

دوباره راه عشق را ز نو شروع میکنم
اگرچه از برای تو، به هر دری زدم، نشد

@sheroghazal124