شعر و غزل
449 subscribers
48.8K photos
7.14K videos
37 files
723 links
آشنایی جوانان با اشعار و فرهنگ ایران زمین


ارسال انتقاد و پیشنهاد👇

o

ارتباط

@king8272
مرسی از حضور همه ی دوستان عزیزم ⚘
Download Telegram
ولی دیدین یه نفر چقد عجیب به دل ادم میشینه..
یه روزی میرسه که دیگه احساس نداری !

به جایی تو زندگی میرسی
که نه فرصت جبران میدی به آدما
نه توجیه میخوای ازشون ...
فقط آروم میزاریشون کنار !
دیگه اصلا حرف آدما برات مهم نیست
با خودت میگی بزار هرچی میخوان بگن
دیگه با هیچ کس سر هیچ مسئله ای
بحث نمی کنی !
و حق رو همیشه به اونا میدی
دیگه احساسات برات معنا نداره
و از سنگ میشی ...
امیدوارم هیچ وقت به اون روز نرسی ..
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و همنفس جام باده ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم

پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستاده ایم

کار از تو می رود مددی ای دلیل راه
کانصاف می دهیم و ز راه اوفتاده ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهاده ایم

گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست
نقش غلط مبین که همان لوح ساده ایم


@sheroghazal124
تنم تابوت غمگینی که جانم را نمی فهمد
دل تنگم حصار استخوانم را نمی فهمد

شبیه بغض نوزادی که ساعتهاست می گرید
پر از حرفم کسی اما ، زبانم را نمی فهمد

انارم دانه دانه، دانه دانه، دانه غم دارم
کسی تا نشکنم ، رااز نهانم را نمی فهمد

چنان درآتش غم سوخته جانم که میدانم
پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمی‌فهمد...



#حسین_منزوی🌿
می‌تراوید آفتاب از بوته‌ها
دیدمش در دشت‌های نم زده
مست اندوه تماشا، یارِ باد
مویش افشان، گونه‌اش شبنم زده
لاله‌ای دیدم
لبخندی به دشت
پرتویی در آب روشن ریخته

#سهراب_سپهری

صبح نو مبارک☺️🤚🌱
🌹
💕یادخدا
آرام بخش دلهاست
💕روزت را متبرک كن
با نام و ياد خدا
💕خدا صداى
بنده هايش را دوست دارد

🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸

💕سلام صبحتون بخیر
الهـی به امیـد تـو
.
#صبحت بخیر
ای ماه من ، اشراق عالمتاب من
#روزت بخیر
ای سایه سار سینه ی بی تاب من

تا پرتو چشمان تو می تابد از ایوان شب
#می جوشد
احساسی دگر در سینه ی سرداب من


#صبحتــــون عاشقانه هوای دلتــون ارومـــ
‎ ‎ ‎ ‌ ‌


💔
صبح جمعه...
باز یک من بی تو...
عاشقانه ای تنها...
عکسی ست از خورشید...
با دست های من...
که قفل شده در هم...
کنارِ نیمکتِ همیشگیِ خیالم...



#عــرفان_یزدانــی🌿
‌‌‌‌‌‌‌
🌹
💗جمعه تون زیبا و شـاد
🌷عیدتون مبارک
🌸امـروزتان پراز شادی
💗الـهی امـروز
🌷خونه هاتون پربرکت
🌸رابطه هاتون
💗پراز رنگ های زیبـا
🌷وجـودتون سلامت
🌸دلتـون پر اميـد
💗و لحظاتتون سرشاراز
🌷عشق و شـادی باشـه
🌸آدینه تون زیبا درکنارعزیزانتون

🌹👈
عشق همون وابسته شدنه،دست خود ادمم که نیست یهو به خودت میای میبینی تا جون داری نداری تو فکر و خیال اون طرف غرق شدی رف..♥️
#آرامش من
"آ" را در آسمان بودنت یافتم

"ر" را در خیالِ روزهای با تو بودن یافتم

"ا" را در اشکهای پنهانی یافتم

"میم" را مستی لبخند تو یافتم

"ش" را در شرابِ چشمان تو یافتم

واین گونه تو شدی ارامشم

#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
در میانِ خاکِ شعر من
شقایقی ریشه دوانده
برگ هایش حسِ خوب زیستن
سرخی رویش بسانِ شرابی کهنه
رقصش میان واژه ها چه دلبری می کند

و امّا شب
بوی عِطر شقایق
شعرم را به جنون می کشد
قلم هراسان می شود
واژه ها در آغوش هم می میرند
و سطر سطر دفترم پُر می شود از
عاشقانه های شقایق وحشی


و این است تکرار هر شب
من و شعر و گل شقایق


#سیامک_جعفری
#برای آنکس که خودش میداند
سالها در غزلِ خویش دم از یار زدم
رفتم و نامِ تو را در همه جا جار زدم

حاصلم شد غمِ دلواپسی و دردِ فراق
من که یک عُمر دم از دلبریِ یار زدم

هرچه گفتم که نرو،گوش نکردی ، رفتی
آمدم پشتِ سرت ضَجّه زدم ، زار زدم

رفتی و من هم از آن کوچه ی غمها رفتم
خانه و زندگی ام را ز غمت بار زدم

دستِ من گرچه به آن زلفِ سیاهت نرسید
دف زدم چنگ زدم زخمه زدم تار زدم

من که خود تکیه گهِ گرمِ تو بودم روزی
دیدی آخر زغمت تکیه به دیوار زدم!

آن لبی را که فقط تشنه ی لبهای تو بود
بسته ماند و فقط امروز به سیگار زدم

سر بریدم همه ی خاطره ها را در خود
در درونِ دل خود دست به کشتار زدم

خودکشی گرچه حرامست ولی از غمِِ تو
عاقبت خر شدم و دست به این کار زدم

جز من و(آینه) کس شاهدِ آن لحظه نبود
پیش چشمانِ خودم روحِ خودم دار زدم

@sheroghazal124
آسمان" جای قشنگیست کبوتر باشیم
"عشق" پرواز بلندیست بیا پر باشیم

"دشت" گهواره ی سبزیست قدم بگذاریم
"باغ" از رایحه لبریز ، معطر باشیم

"گوش"،آشوبِ ِچکاوک، بنشاند در دل
"رنگ" زیباست،چو پروانه مصور باشیم

"بذر" پاشیم ز لبخند که غم بگریزد
مرگِ شادی رسد از غصه مکدر باشیم

دست یابیم به اندام عروسی چون عشق
"مِهر"را مشق چو گلواژه ی دفتر باشیم

"زندگی حس عجیبیست ولی شیرین است
عشق فصلی ست که ما شور سراسر باشیم

"وقت" تنگ است درنگ از چه نمایی عاکف!
عشق شد مقصد اگر، نقطه ی آخر باشیم
@sheroghazal124
بگذار ڪه چشمـان تو را وام بگیرم
با دیدن دنیـاے تو آرام بگیرم

تر دستے لب هاے تو را دیدم و باید
از شیوه ے خندیدنت الهام بگیرم

در هر قدمم شوق رسیدن به تو جارے است
مے خواهم از این راه سـرانجام بگیرم

من شاعر دربارے ام و چشم تو ڪافے است
تا خیره در آن باشم و انعـام بگیرم

عمرے است ڪه در پیچ و خم زندگے ام ڪاش
یک لحظه در آغوش تو آرام بگیرم!

@sheroghazal124
دنیا چه قشنگ است اگر جنگ نباشد
بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار
در قافیه ی زندگی اش تنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر در گذر عمر
آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان
از هجر گلش غمزده, دلتنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر آن دلِ دلبر
در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری
این پای خدادادیمان لنگ نباشد…


@sheroghazal124
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد

غزل و عاطفه و روح هنرمندش را

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند

هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر

هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

@sheroghazal124
گفته بودم من دلم را باختم ,هی لج نکن
سخت تاوان غمت پرداختم, هی لج نکن

توبه کردم تا نگاهم را بدزدم از لبت
باز هم یک آن نگاه انداحتم, هی لج نکن

در خیال من تو هستی و جهانی آرزو
در خیالم از تو دلبر ساختم, هی لج نکن

بازی سختی به پا کردی ولی در حرمته
چشم زیبایت سپر انداختم, هی لج نکن

خوب می دانم دلت این جمله میخواهد,بیا
بین احساس و تو و دل,باختم, هی لج نکن....

@sheroghazal124
نگاهی غرق‌ شبنم‌ دارم امشب
"نه دلسوز و نه همدم دارم امشب"

به کنج میکده با اشکِ دیده
دو جام از می فراهم دارم امشب

به سوز دل سرودم‌ این غزل را
تو را در این میان کم دارم امشب

فدای چشمهایت، زخمی‌ام من
طبیبم! میل مرهم دارم امشب

اگر روئین‌تنی باشم به قدرت
غمی همتای رستم دارم امشب

در آغوشت بگیر آرام گیرم
کمی آرام‌تر، غم دارم امشب
@sheroghazal124
مثلِ شمعی سوختم آهسته هر شب پای تو
تا به آرامش رسیدم از تو و غمهای تو

سرزمینِ سینه ات هم قد دریاها و من
قطره ای ناچیز بودم در دلِ دریای تو

چشمِ تو فرقی ندارد مست باشد یا خمار
من دلم میگیرد از چشمانِ باران زای تو

بی اراده میدود سمتت دلِ من چاره چیست؟
باز کن آغوشِ خود را تا شود رسوای تو

سالها سختی کشیدم تا شوی لیلای من
ایستادم تا شوم مجنون ترین در پای تو


@sheroghazal124
نفسم ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻫﻮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﯾﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﻭﻗﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭقصند
ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ، ﻫﻮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ
ﻓﮑﺮ ﺑﯽ ﺟﺎ ﻧﮑﻨﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ‏( ﻣﺎ ‏) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﻣﺮﺯ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻗﺪﻣﯽ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺭﺍﻩ ﺑﯿﺎ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ
ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ.
‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ @sheroghazal124