صمیمی ترین سلام ✋💞💞💞
تقدیم به شما مهربانترين مهربان ها ،،،💖💕💖
صبح زیباتون بخیر و شادی ،،،💝
امید که غروب دیشب پایان مشکلاتتون باشد ،،،💝🙏
و طلوع امروز آغازپيروزى وشادى هایتان باشد"،،،💚💚💚🦋
لحظاتتون سبز..🌿...دلتون شاد..💚... لبتون خندون ،،😍
تنتون سالم....🙏....دلتون گرم ،،، 💖💞💞💖
روزتون سرشار از انرژی های مثبت ،،،،
. پنجشنبه پرازخیر و برکتی برای تک تکتون ارزومندم❤️❤️🌸🌸😊😊
تقدیم به شما مهربانترين مهربان ها ،،،💖💕💖
صبح زیباتون بخیر و شادی ،،،💝
امید که غروب دیشب پایان مشکلاتتون باشد ،،،💝🙏
و طلوع امروز آغازپيروزى وشادى هایتان باشد"،،،💚💚💚🦋
لحظاتتون سبز..🌿...دلتون شاد..💚... لبتون خندون ،،😍
تنتون سالم....🙏....دلتون گرم ،،، 💖💞💞💖
روزتون سرشار از انرژی های مثبت ،،،،
. پنجشنبه پرازخیر و برکتی برای تک تکتون ارزومندم❤️❤️🌸🌸😊😊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷عاشقانه بسیار زیباااا❤️🌿
🌷تقدیم حضورشماعزیزان🌺👌
❤️❤️
🌷تقدیم حضورشماعزیزان🌺👌
❤️❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت حواسِت به آدمهایی که کاکتوسوار زندگی میکنن باشه
گفتم کاکتوسوار؟
منظورت چیه؟!
«آدمهایی که مثل کاکتوس، نیازی نیست دائم حواست بهشون باشه
نیازی نیست هرروز خاکِشون رو چِک کنی تا مبادا خشک شده باشه
ترسِ پلاسیده شدنشون رو نداری
به خیالت خیلی مقاومن...
اما یه روز که مثل روزای دیگه مشغولِ رسیدن به بقیه گل های رنگارنگت هستی
چشمت به کاکتوست میوفته میبینی زردو پلاسیده شده
و ریشه هاش خاکِستر...
و تو تازه همون روز میفهمی
کاکتوس ها هم میمیرن
اما تدریجی...
و بی خبر...»
گفتم کاکتوسوار؟
منظورت چیه؟!
«آدمهایی که مثل کاکتوس، نیازی نیست دائم حواست بهشون باشه
نیازی نیست هرروز خاکِشون رو چِک کنی تا مبادا خشک شده باشه
ترسِ پلاسیده شدنشون رو نداری
به خیالت خیلی مقاومن...
اما یه روز که مثل روزای دیگه مشغولِ رسیدن به بقیه گل های رنگارنگت هستی
چشمت به کاکتوست میوفته میبینی زردو پلاسیده شده
و ریشه هاش خاکِستر...
و تو تازه همون روز میفهمی
کاکتوس ها هم میمیرن
اما تدریجی...
و بی خبر...»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لا به لای دل واپسی هایت
کمی هم زندگی را نفس بکش
#دوست_من
گاهی به خودت یادآوری کن،
که وقت گذاشتن برای خودت
اسمش خودخواهی نیست
بلکه مراقبت از خودته...
اگه خودت، هوای خودت رو نداشته باشی
و از خودت مراقبت نکنی،
هیچکس این کارو برات نمیکنه..
کمی هم زندگی را نفس بکش
#دوست_من
گاهی به خودت یادآوری کن،
که وقت گذاشتن برای خودت
اسمش خودخواهی نیست
بلکه مراقبت از خودته...
اگه خودت، هوای خودت رو نداشته باشی
و از خودت مراقبت نکنی،
هیچکس این کارو برات نمیکنه..
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنان که میرقصند در چشم کسانی که
صدای آهنگ را نمیشنوند،
همیشه دیوانه بهنظر میآیند!
صدای آهنگ را نمیشنوند،
همیشه دیوانه بهنظر میآیند!
#پنجشنبه ها
بساط دلتنگیم را
حوالی کوچه ی
"انتظار"
پهن می کنم
سبدِ شعرم را
پُر از یاس تو میکنم
چشمانم را میدوزم
ته کوچه ی آمدنت
شاید بیایی
من و شعرم اینجا
میمانیم
دَم و باز دَم من شده
انتظار و دلتنگی
"تو"
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
بساط دلتنگیم را
حوالی کوچه ی
"انتظار"
پهن می کنم
سبدِ شعرم را
پُر از یاس تو میکنم
چشمانم را میدوزم
ته کوچه ی آمدنت
شاید بیایی
من و شعرم اینجا
میمانیم
دَم و باز دَم من شده
انتظار و دلتنگی
"تو"
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
قسم به عمق نگاهت، که دوستت دارم
تورا که خالصی وبی غرور ، می خواهم
بگیر سمت نسیم سحر، لبانت را
که ازتو، بوسه ی از راه دور می خواهم
بریز، آتش عشقی به قلب یخ زده ام
اسیر ظلمتم و ازتو نور می خواهم
برای ردشدن از سیم خاردار دلت
در انتظارم و رمز عبور می خواهم
خداکند که حسودان، ندیده باشندت
برای دشمن تو،چشم کور می خواهم
خیال را به حقیقت بدل کن وبرگرد
من از خیال تو، حس حضور می خواهم..
تورا که خالصی وبی غرور ، می خواهم
بگیر سمت نسیم سحر، لبانت را
که ازتو، بوسه ی از راه دور می خواهم
بریز، آتش عشقی به قلب یخ زده ام
اسیر ظلمتم و ازتو نور می خواهم
برای ردشدن از سیم خاردار دلت
در انتظارم و رمز عبور می خواهم
خداکند که حسودان، ندیده باشندت
برای دشمن تو،چشم کور می خواهم
خیال را به حقیقت بدل کن وبرگرد
من از خیال تو، حس حضور می خواهم..
#پنجشنبه و خزان
احساسم
در پس دیوار #دلتنگی
حجم عظیم فاصله
در بود و نبود تو
شعرم به جان کندن
می افتد
واژه ها می میرند
نوحه خوانی قلم
بر العطش دشتِ نداشتنت
مرگِ مردِ من
در این هجمه ی کلمات
بیا با چشمانت
تابوتِ نگاهم را
بدرقه کن
کفن می پوشانم بر قامتِ
شعرم
دوست داشتنت را
بر طبق احساسم می گذارم
بیا
حمدی بخوان
بر این شاعر نفس بریده
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
احساسم
در پس دیوار #دلتنگی
حجم عظیم فاصله
در بود و نبود تو
شعرم به جان کندن
می افتد
واژه ها می میرند
نوحه خوانی قلم
بر العطش دشتِ نداشتنت
مرگِ مردِ من
در این هجمه ی کلمات
بیا با چشمانت
تابوتِ نگاهم را
بدرقه کن
کفن می پوشانم بر قامتِ
شعرم
دوست داشتنت را
بر طبق احساسم می گذارم
بیا
حمدی بخوان
بر این شاعر نفس بریده
#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم
شمع باشم اشک بر خاکستر پروانه ریزم
یا سمندر گردم و در شعله بی پروا بسوزم
لاله ای تنها شوم در دامن صحرا برویم
کوه آتش گردم و در حسرت دریا بسوزم
ماه گردم در شب تار سیه روزان بتابم
شعله ی آهی شوم خود را ز سر تا پا بسوزم
اشک شبنم باشم و بر گونه ی گلها بلغزم
برق لبخندی شوم در غنچه ی لبها بسوزم
یا ز همت پر بسایم بر ثریا همچو عنقا
یا بسازم آنقدر با آتش دل تا بسوزم
@sheroghazal124
روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم
شمع باشم اشک بر خاکستر پروانه ریزم
یا سمندر گردم و در شعله بی پروا بسوزم
لاله ای تنها شوم در دامن صحرا برویم
کوه آتش گردم و در حسرت دریا بسوزم
ماه گردم در شب تار سیه روزان بتابم
شعله ی آهی شوم خود را ز سر تا پا بسوزم
اشک شبنم باشم و بر گونه ی گلها بلغزم
برق لبخندی شوم در غنچه ی لبها بسوزم
یا ز همت پر بسایم بر ثریا همچو عنقا
یا بسازم آنقدر با آتش دل تا بسوزم
@sheroghazal124
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم تو نوازشگر دستان منی
به چه سازی بسرایم دل تنهای تو را
به که گویم که تو آهنگ دل و جان منی
گر چه پاییز نشد همدم و همسایه من
به که گویم که تو باران زمستان منی
همه رفتند از این شهر و دلم تنها ماند
به که گویم که تو عمریست که مهمان منی
گر چه خورشید سفر کرده ز کاشانه ی من
به که گویم که تو عمری مه تابان منی
@sheroghazal124
به که گویم تو نوازشگر دستان منی
به چه سازی بسرایم دل تنهای تو را
به که گویم که تو آهنگ دل و جان منی
گر چه پاییز نشد همدم و همسایه من
به که گویم که تو باران زمستان منی
همه رفتند از این شهر و دلم تنها ماند
به که گویم که تو عمریست که مهمان منی
گر چه خورشید سفر کرده ز کاشانه ی من
به که گویم که تو عمری مه تابان منی
@sheroghazal124
آن شب که مرا سرزده مهمان شده بودی
آمیزه ای از شبنم و طوفان شده بودی
چون جلوه جادویی مهتاب پس از ابر
در هاله ای از نور نمایان شده بودی
چشمم زتماشای تو سیراب نمی شد
صدمرتبه زیبا تراز انسان شده بودی
درفصل عطشکامی محضی که مرا بود
مصداق صمیمانه ی باران شده بودی
من مثل شب زلزله ویران شده بودم
تو مثل دل آینه حیران شده بودی
ای جدول مجهول معمایی مشکل
کز معجز عشق آن همه آسان شده بودی
افسانه ترین خاطره ی زندگیم بود
آن شب که مرا سر زده مهمان شده بودی
@sheroghazal124
آمیزه ای از شبنم و طوفان شده بودی
چون جلوه جادویی مهتاب پس از ابر
در هاله ای از نور نمایان شده بودی
چشمم زتماشای تو سیراب نمی شد
صدمرتبه زیبا تراز انسان شده بودی
درفصل عطشکامی محضی که مرا بود
مصداق صمیمانه ی باران شده بودی
من مثل شب زلزله ویران شده بودم
تو مثل دل آینه حیران شده بودی
ای جدول مجهول معمایی مشکل
کز معجز عشق آن همه آسان شده بودی
افسانه ترین خاطره ی زندگیم بود
آن شب که مرا سر زده مهمان شده بودی
@sheroghazal124
.
بی نهایت گله دارم نفسم درد گرفته است
درد یعنی که ندانی دل یک مرد گرفته است
حیف، گل باشی و آخر به خزانت بسپارند
این همه گل به هواخواهی تو گرد گرفته است
گرچه نامت همه سرخط خبرها شده باشد
دلم از آنکه برایم خبر آورد گرفته است
سینه ام کشمکش تند نفس های بریده است
حجم این حنجره ام را نفسی سرد گرفته است
سا کتم، پیش کسی سفره ی دل باز نکردم
دلم از آنکه تو را بدرقه می کرد گرفته است
@sheroghazal124
بی نهایت گله دارم نفسم درد گرفته است
درد یعنی که ندانی دل یک مرد گرفته است
حیف، گل باشی و آخر به خزانت بسپارند
این همه گل به هواخواهی تو گرد گرفته است
گرچه نامت همه سرخط خبرها شده باشد
دلم از آنکه برایم خبر آورد گرفته است
سینه ام کشمکش تند نفس های بریده است
حجم این حنجره ام را نفسی سرد گرفته است
سا کتم، پیش کسی سفره ی دل باز نکردم
دلم از آنکه تو را بدرقه می کرد گرفته است
@sheroghazal124
غم خوردن عاشق که شب و روز ندارد
شمعاست که میسوزدو دلسوز ندارد
عاشق که شدم گفت نداری غم جانت؟
این بازی یک جانبه پیروز ندارد
بازیچه ی پاییز شوی ای گل خندان
این باغچه دیریاست که نوروز ندارد
میلم همجا باشد جز گوشه نشینان
هرگوشه نشین هم که دلش سوز ندارد
از "شیفته"پرسند که در عشق چه حالاست
گوید که بغیراز دم جانسوز ندارد
@sheroghazal124
شمعاست که میسوزدو دلسوز ندارد
عاشق که شدم گفت نداری غم جانت؟
این بازی یک جانبه پیروز ندارد
بازیچه ی پاییز شوی ای گل خندان
این باغچه دیریاست که نوروز ندارد
میلم همجا باشد جز گوشه نشینان
هرگوشه نشین هم که دلش سوز ندارد
از "شیفته"پرسند که در عشق چه حالاست
گوید که بغیراز دم جانسوز ندارد
@sheroghazal124
.چشمها سر رفت و باران در جهان افتاده است
فکر می کردی که لبهات از دهان افتاده است؟!
همچنان ماه بلند آرزوهای منی
حلقه ی آغوش تو از آسمان افتاده است
شاعری از اشک معشوقش ننوشیده ولی
تشنه ای هستم که دستم استکان افتاده است
نقشه ی معمارها از طرح اندام تو بود
اینچنین نقش جهان در اصفهان افتاده است
چتری موهای لخت و گونه های شرمگین
روی گلبرگ شقایق، سایبان افتاده است
پر شده بیلبوردهای شهر از نامت ، ببین
شهرت زیبایی تو بر زبان افتاده است
مشق دیوان من و دیوانگی های دلم
با غزل های معاصر همزمان افتاده است
@sheroghazal124
فکر می کردی که لبهات از دهان افتاده است؟!
همچنان ماه بلند آرزوهای منی
حلقه ی آغوش تو از آسمان افتاده است
شاعری از اشک معشوقش ننوشیده ولی
تشنه ای هستم که دستم استکان افتاده است
نقشه ی معمارها از طرح اندام تو بود
اینچنین نقش جهان در اصفهان افتاده است
چتری موهای لخت و گونه های شرمگین
روی گلبرگ شقایق، سایبان افتاده است
پر شده بیلبوردهای شهر از نامت ، ببین
شهرت زیبایی تو بر زبان افتاده است
مشق دیوان من و دیوانگی های دلم
با غزل های معاصر همزمان افتاده است
@sheroghazal124
.اصلاً نمیخواهم برایم این و آن باشی
کافیست وقتی با تو هستم، مهربان باشی
عشق است؛ من، هرآنچه باشی دوستت دارم
دریا اگر باشی... اگر آتشفشان باشی
از ناگهانی اتفاق افتادنت پیداست
باید برایم از خداوند ارمغان باشی
باید بتابی بعد بارانهای پی در پی
در تیرهروزیهای من، رنگینکمان باشی
بگذار ماهِ آسمان مالِ خودش باشد
وقتی تو قرص ماهِ حوض خانهمان باشی
گفتند دریا شو؛ تمام آسمان در توست
دریا نخواهم شد، مگر تو آسمان باشی...
@sheroghazal124
کافیست وقتی با تو هستم، مهربان باشی
عشق است؛ من، هرآنچه باشی دوستت دارم
دریا اگر باشی... اگر آتشفشان باشی
از ناگهانی اتفاق افتادنت پیداست
باید برایم از خداوند ارمغان باشی
باید بتابی بعد بارانهای پی در پی
در تیرهروزیهای من، رنگینکمان باشی
بگذار ماهِ آسمان مالِ خودش باشد
وقتی تو قرص ماهِ حوض خانهمان باشی
گفتند دریا شو؛ تمام آسمان در توست
دریا نخواهم شد، مگر تو آسمان باشی...
@sheroghazal124
.نگو که یاد تو با گریه پاک خواهد شد
که قلب من به هوای تو خاک خواهد شد
تمام مردم اگر از تو روی گردانند
کسی برای تو اینجا هلاک خواهد شد
اگر بهای تو مرگ است، جان که چیزی نیست
اشاره کن به تنم، سینه چاک خواهد شد
بخند و جلوهگری کن، که رنگ لبهایت
برای بادهفروشان ملاک خواهد شد
به جز دلم که به دستت سپردهام، تنها
"زمان" گواهی این عشق پاک خواهد شد
بگو بمیرم اگر انتظار، بیهودهست
که بی تو زندگیام هولناک خواهد شد...
@sheroghazal124
که قلب من به هوای تو خاک خواهد شد
تمام مردم اگر از تو روی گردانند
کسی برای تو اینجا هلاک خواهد شد
اگر بهای تو مرگ است، جان که چیزی نیست
اشاره کن به تنم، سینه چاک خواهد شد
بخند و جلوهگری کن، که رنگ لبهایت
برای بادهفروشان ملاک خواهد شد
به جز دلم که به دستت سپردهام، تنها
"زمان" گواهی این عشق پاک خواهد شد
بگو بمیرم اگر انتظار، بیهودهست
که بی تو زندگیام هولناک خواهد شد...
@sheroghazal124