💙💙
ﻋﺸﻖ
ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ
ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ.
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
#جان😋
@shermaaa (:
ﻋﺸﻖ
ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ
ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ.
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
#جان😋
@shermaaa (:
و
اینجا صبح ،
از ساحت مقدس لبخندهاے تو
ثانیه می شمارد..!
ڪسی آن سوے جهان تو ، افق را ، در پس دوستت دارم هاے تو به سحر ڪـشانده...
تا بیایی
ڪَره بڪَـشایی...!!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
اینجا صبح ،
از ساحت مقدس لبخندهاے تو
ثانیه می شمارد..!
ڪسی آن سوے جهان تو ، افق را ، در پس دوستت دارم هاے تو به سحر ڪـشانده...
تا بیایی
ڪَره بڪَـشایی...!!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
میروی...
و قلب من برای خدا حافظی به احترامت
خواهد ایستاد...
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
و قلب من برای خدا حافظی به احترامت
خواهد ایستاد...
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آدم ها به اندازه غم هایشان پیر می شوند.
نه به اندازه سن شان!
✌️❄️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نه به اندازه سن شان!
✌️❄️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح است !
طلوع کن...
طلوع کن...
ای پنهانیترین زاویهی نگاهم !
تو آنی که همیشه در هر شعر، متولد میشوی !
پس طلوع کن...طلوع کن...
میان این قافیههای پر سکوت، طلوع کن ... !
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
طلوع کن...
طلوع کن...
ای پنهانیترین زاویهی نگاهم !
تو آنی که همیشه در هر شعر، متولد میشوی !
پس طلوع کن...طلوع کن...
میان این قافیههای پر سکوت، طلوع کن ... !
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من آن چادر پر از گلم
پر از رازقی های رویاهایت
بیاویز مرا به دیوار دلت ...!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
پر از رازقی های رویاهایت
بیاویز مرا به دیوار دلت ...!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
💙💙
آنقدر از عشق می گویم
آنقدر می نویسم
که صدای سکوت من
دنیا را پر کند...
تو فقط
دست های من را
عاشقانه بگیر
فریادش با من!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آنقدر از عشق می گویم
آنقدر می نویسم
که صدای سکوت من
دنیا را پر کند...
تو فقط
دست های من را
عاشقانه بگیر
فریادش با من!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ﻋﺸﻖِ
ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪاﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ
ﺍﺯ ﮔﻨﺎه ِﻟﺐﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪاﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ
ﺍﺯ ﮔﻨﺎه ِﻟﺐﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من از تمام صبح هایم
فقط همانی را بہ یاد دارم
کہ تو در آغوش من
لبخند می زدے
وگرنہ باقی طلوع ها
همگی شب اند بی تو!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
فقط همانی را بہ یاد دارم
کہ تو در آغوش من
لبخند می زدے
وگرنہ باقی طلوع ها
همگی شب اند بی تو!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
.
دیوانهام ...
یا شاید هم عاشق ...
که از فاصلهها رنج میبرم ...
زخم میخورم اما باز هم در ...
انتظارِ تو نشستهام ! تو در تشویشِ ...
انتظارهای من چقدر زیبا شدهای !
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دیوانهام ...
یا شاید هم عاشق ...
که از فاصلهها رنج میبرم ...
زخم میخورم اما باز هم در ...
انتظارِ تو نشستهام ! تو در تشویشِ ...
انتظارهای من چقدر زیبا شدهای !
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
از بس که دوستت دارم
فکر می کنم
دیگر هیچ دوست داشتنی
همرنگ دوست داشتن های من
نیست!
تو معنی تمام رنگ های دنیایی...
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
فکر می کنم
دیگر هیچ دوست داشتنی
همرنگ دوست داشتن های من
نیست!
تو معنی تمام رنگ های دنیایی...
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
گاهی زانوهایت ...
میشود تمام دنیایی ...
که داری ! آنها را در آغوش ...
میکشی و فقط اینگونه میشود ...
تنهایی را تاب آورد با یک آغوش خیالی!
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عشـــق ... !! همین استــ همین ڪه
یڪ ذره از تو میشود تمـــام من
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
یڪ ذره از تو میشود تمـــام من
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
می نوشم تو را
لب هایت را،
مثل جامانده ای در کویر
با آخرین قطره از سرابی دور
می پوشم تو را
مثل چوپانی خسته،
مانده در برف و بوران
با پوستینی که زنی
با عشق روی شانه اش انداخته
و این امید بازگشت
در من؛
فقط تویی . . .
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
لب هایت را،
مثل جامانده ای در کویر
با آخرین قطره از سرابی دور
می پوشم تو را
مثل چوپانی خسته،
مانده در برف و بوران
با پوستینی که زنی
با عشق روی شانه اش انداخته
و این امید بازگشت
در من؛
فقط تویی . . .
✌️🏻
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
امانت بودی!گذاشتمت روی چشم هایم...
حالا هر روز
دنیا راجور دیگری میبینم دنیا شبیه توست...
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
حالا هر روز
دنیا راجور دیگری میبینم دنیا شبیه توست...
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
جمعه ها را باید قاب گرفت!
درست مثل همان عکس های قدیمی
و خاک گرفته ی روی دیوار...!
انگار جمعه ها؛
ماندگار ترین روزهای آفرینش اند...
تلخی ها و شیرینی هایش،
قاب می شود و می چسبد به دیوارِ
خانه ی دلت....
مثلِ لبخند های مادر بزرگ در آن
عکسِ قدیمی!
یا مثلِ گریه های من در آغوشِ مادر ؛
که با دیدنش در عکس های قدیمی،
همیشه لبخند می زنم..!
جمعه ها را باید عاشقانه گذراند؛
تا غروبش دلگیرت نکند...
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
درست مثل همان عکس های قدیمی
و خاک گرفته ی روی دیوار...!
انگار جمعه ها؛
ماندگار ترین روزهای آفرینش اند...
تلخی ها و شیرینی هایش،
قاب می شود و می چسبد به دیوارِ
خانه ی دلت....
مثلِ لبخند های مادر بزرگ در آن
عکسِ قدیمی!
یا مثلِ گریه های من در آغوشِ مادر ؛
که با دیدنش در عکس های قدیمی،
همیشه لبخند می زنم..!
جمعه ها را باید عاشقانه گذراند؛
تا غروبش دلگیرت نکند...
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
*
آن سوی پرچینِ سکوت ...!
من و تو ...؟
یک فریادِ ، مشترکیم ....؟!
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آن سوی پرچینِ سکوت ...!
من و تو ...؟
یک فریادِ ، مشترکیم ....؟!
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عشق من؛
عشق بین من و تو همان لحظهای اتفاق افتاد
که هیچ کدام از ما از گناه لبهایمان نترسیدیم! 😉
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عشق بین من و تو همان لحظهای اتفاق افتاد
که هیچ کدام از ما از گناه لبهایمان نترسیدیم! 😉
✌️
#علیرضا_اسفندیاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: