یک فنجان شعر
225 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
حالا
هر قفلى كه مى خواهد
به درگاه خانه ات باشد
عشق پيچكى ست
كه ديوار نمى شناسد

✌️
#گروس_عبدالملکیان


@shermaaa (:
اگر می خواهی از حال من بدانی
سخت نیست!
تصور کسی را که
هر روز چند بار ،
و هر‌ بار چند ساعت ،
روبروی پنجره می ایستد...
و کسی که نیست را به خاطر می آورد,

کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در می آورد...
✌️
#گروس_عبدالملکیان


@shermaaa (:
🎈
دیوانه است او
که هر بار حرف می‌زند
دیوار به سمت دیگرش نگاه می‌کند

دیوانه است او
که همچنان به کندنِ شب ادامه می‌دهد
و خُرده‌های تاریکی را
زیر تخت پنهان می‌کند

دیوانه است او
که گفته بود می‌رود
اما رفت
و گفته بود می‌ماند
اما ماند
و گفته بود می‌خندد
اما خندید
دیوانه است او
که رفتن و ماندن و خندیدن را بی‌خیال شده
به کندنِ معنیِ «اما» فکر می‌کند

دیوانه باید باشد
که با طناب
او را به سپیده‌دم بسته‌اند

دیوانه است او
که دیروز تیربارانش کرده‌اند و
هنوز به فرار فکر می‌کند
🦋✍🏻
#گروس_عبدالملکیان
@shermaaa
اگر میخواهی
از حال من بدانی
سخت نیست تصور کسی را که
هرروز، چند بار
و هربار چند ساعت
روبروی پنجره می ایستد
و کسی که نیست را
به خاطر می آورد
کسی که نیست
کسی که هست را از پای در می آورد


✌️
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
من مُرده‌ام
و این را فقط
من می‌دانم وُ تو
که چای را تنها در استکان خودت می‌ریزی
✌️🏻
#گروس‌_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
تکلیف رنگ موهات
در چشم هام روشن نبود
تکلیف مهربانی، اندوه، خشم
و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم
تکلیف شمع های روی میز
روشن نبود

من و تو بارها
زمان را
در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم
و حالا زمان داشت
از ما انتقام می گرفت
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
نشسته‌ام
با شب قمار می‌کنم
و هرچه می‌برم
تاریک‌تر می‌شوم
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
سه نقطہ
در انتهاے شعرم
امیدے ست
کہ هنوز در قلبم
براے تو بیدار است ...!!!

✌️🏻

#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
من
چمدانت را گرفتہ بودم
موج‌ها را گرفتہ بودم
هفت و ده دقیقہ ے غروب را گرفتہ بودم
تو اما...
از درون راه افتادے...!!!
#ازدرون

✌️🏻

#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
حالا من مانده ام و
پنجره اے خالی
و فنجان قهوه اے کہ
از حرف هاے نگفتہ پشیمان اسٺ ...




✌️
#گروس_عبدالملکیان


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
از درون...
فكر كن
بہ بارانی كہ از پيراهنٺ می گذرد
از پوستٺ می گذرد
و از درون
تو را غرق می كند...

✌️🏻

#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود


✌️
#گروس_عبدالملکیان


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
سہ نقطہ
در انتهاے شعرم
امیدے سٺ
کہ هنوز در قلبم
براے تو بیدار اسٺ ...

✌️

#گروس_عبدالملکیان


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
رازِ
دوسٺ داشتنٺ را
مثلِ جنازه اے ݣہ هنوز گرم اسٺْ
در خاݣ باغچہ
پنهان ݣردم...


✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
.
نبودنت‌ نقشه‌ی ...
خانه را عوض کرده است ...
و هر چه می‌گردم آن گوشه‌ی ...
دیوانه‌ی اتاق را پیدا نمی‌کنم؛ احساس ...
می‌کنم کسی که نیست کسی که هست را ...
از پا در می‌آورد !
✌️🏻

#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
از زیر سنگ هم شده پیدایم کن!
دارم کم کم این فیلم را باور می کنم
و این سیاهی لشکر عظیم
عجیب خوب بازی می کنند.
در خیابان ها
کافه ها
کوچه ها
هی جا عوض می کنند و
همین که سر برگردانم
صحنه ی بعدی را آماده کرده اند
از لابلای فصل های نمایش
بیرونم بکش
برفی بر پیراهنم نشانده اند
که آب نمی شود
از کلماتی چون خورشید هم استفاده کردم
نشد!
و این آدم برفیِ درون
که هی اسکلت صدایش می کنند
عمق زمستان است در من

اصلا
از عمق تاریک صحنه پیدایم کن!
از پروژکتورهای روز و شب
از سکانس های تکراری زمین، خسته ام!
دریا را تا می کنم
می گذارم زیر سرم
زل می زنم
به مقوای سیاه چسبیده به آسمان
و با نوار جیرجیرک به خواب می روم
نوار را که برگردانند
خروس می خواند.

از توی کمد هم شده پیدایم کن !
می ترسم چاقویی در پهلویم فرو کنند
یا گلوله ای در سرم شلیک
و بعد بگویند:
«خُب،
نقشت این بود»
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
تنهایی
زخمی‌ست که
از تن بزرگتر است
و این در
حتی اگر به جهنم باز شود
خوشحالم می‌کند
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
چه فرقی میکند
من عاشق تو باشم
یا تو عاشق من؟
چه فرقی میکند رنگین کمان
از کدام سمت آسمان
آغاز می‌شود؟
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ
ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻏﻤﮕﯿﻨﻢ !
ﭼﯿﺰﯼ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻔﺲِ ﺧﺎﻟﯽ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﺁﺯﺍﺩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ..
✌️🏻
#گروس_عبدالملکیان


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
🎈
دختران شهر
به روستا فکر میکنند
دختران روستا
در آرزوی شهر میمیرند
مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر میکنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک میمیرند
کدام پل
در کجای جهان شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی‌رسد
🦋✍🏻
#گروس_عبدالملکیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa