بسڪه سیمان نشسته بر جانم
زندگے را دُغاب میبینم
باز هم سفت شد گچ عمرم
ڪارها را خراب میبینم

هرچه شاغُل زدیم ڪج شد باز
خم شد و چون قدیم ڪج شد باز
هرچه پیش آمدیم ڪج شدباز
گنبدے چون حباب میبینم

تاسحراشک بودم و ناله
برق افتاده بود در چشمم
قطره میریزم و خداراشڪر
پاے چشمه سراب میبینم!

فعله ام بے بهشت و بے دنیا
بسڪه سیمان ڪشیده ام بر دوش
مطمئنم ڪه دوزخ است اینجا
همه را در عذاب میبینم

مترمعمار بے ڪفایت نیست
ڪمچه جان قصد ماله ڪش ها چیست؟
شمشه مسئول این خرابے ڪیست؟
نقشه ها را بر آب میبینم

داربستے ڪه روے آن گیجم
اعتبارے به اقتدارش نیست
چڪنم نان به جان اگر بسته ست
غیر از این انتخاب میبینم؟

ےڪ نفر روے بار استانبول
یک نفر زیر بار استانبول . . .
ای خدا خسته ام مرخص ڪن
ڪے حساب و ڪتاب میبینم ؟

اخم بقالے سرڪوچه
زخم شمشیر میشود گاهی
راه خود دور میڪنم چندے ست
همه را " مش تراب " میبینم!
✌️
#مجتبی_سپید

@shermaaa

شنبه ها شنبه های آشوبند
بسکه دیروزهایشان خوبند

شنبه ها قلبهای دلتنگی
سر خود را به سینه میکوبند!
✌️
#مجتبی_سپید
#آخرین_شنبه_بهار_بخیر

@shermaaa

.
شنبه ها شنبه هاے آشوبند
بسڪه دیروزهایشان خوبند

شنبه ها قلبهاے دلتنگی
سر خود را به سینه میڪوبند!
✌️
#مجتبی_سپید
@shermaaa

اینگونه که من بنده ی چشمان تو هستم
ای کاش خداوند خودم را بپرستم

دلهای امانت که سپردیم بهم را
تحویل گرفتیم، شکستی، نشکستم

یک بار اگر محض تو بر خاستم از جا
صدبار پشیمان شدم اما ننشستم

ای دُر که به دورت صف سوداگر داراست
من نیز فقیرانه خریدار تو هستم

انگور چهل ساله که امسال رسیدی
انگار چهل سال تمام است که مستم

مینوشم و مینوشم و مینوشم و باقی ست
جام تو که ناخواسته افتاده به دستم !

یعنی به گمان تو به امید که باز است
چشمی که به روی همگان غیر تو بستم؟!
✌️
#مجتبی_سپید
@shermaaa

یک طرف مرگ مرا یک طرف آزادی را

سکه پرتاب کنید آنچه که افتاد کنید..
✌️
#مجتبی_سپید
@shermaaa

به خداوند تو سوگند که من
شب به شب خواب تو را میبینم!

به خداوند خودم هم سوگند
که تزلزل زده بر آیینم ...!
✌️
#مجتبی_سپید

@shermaaa

تعریف ناب زیستی...
کشفی که ماندم چیستی!
هرجاکه هستم نیستی...
بی من کجایی"خوب من"؟!
✌️
#مجتبی_سپید


@shermaaa