دیواری را
که بالای سرمان گذاشته اند
سقف نامیدند
تا هوای پنجره به سرمان نزند
پرواز
اولین آرزوی فراموش شده ی ما بود
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
که بالای سرمان گذاشته اند
سقف نامیدند
تا هوای پنجره به سرمان نزند
پرواز
اولین آرزوی فراموش شده ی ما بود
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
و من
هر چه عکس ها را ورق بزنم
باز
کودکی ام را می بینم
که ایستاده و
قد تنهایی اش از او بلندتر است.
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
هر چه عکس ها را ورق بزنم
باز
کودکی ام را می بینم
که ایستاده و
قد تنهایی اش از او بلندتر است.
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
هر زخمی که بر تنت داری
فسیل یک خاطره است
.
پوست تنت
پوسته ی درختی ست
که با خنجر بر آن یادگاری نوشته اند
.
سن درخت
حساب می شود
با شمردن لایه های تنه اش
.
بگو از کدام سمت
زخم هایت را بشمارم
تا سن قلبت را حساب کنم؟
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
فسیل یک خاطره است
.
پوست تنت
پوسته ی درختی ست
که با خنجر بر آن یادگاری نوشته اند
.
سن درخت
حساب می شود
با شمردن لایه های تنه اش
.
بگو از کدام سمت
زخم هایت را بشمارم
تا سن قلبت را حساب کنم؟
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
در تنهایی
بزرگسالیام را
از آینه پاک میکنم
شبیه دلقکی
که نقاشیهای صورتش را ...
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
بزرگسالیام را
از آینه پاک میکنم
شبیه دلقکی
که نقاشیهای صورتش را ...
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
دستت را گرفته ام
دستم را
اما
رها کرده ای
این را از سایه ات فهمیدم
که هنوز در گذشته قدم می زند
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
دستم را
اما
رها کرده ای
این را از سایه ات فهمیدم
که هنوز در گذشته قدم می زند
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
.
و چشم هایم
که تصاویری از جهان را
نشانم می دهد
شاید
تلویزیونی باشد
در زندانی ایالتی
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa
و چشم هایم
که تصاویری از جهان را
نشانم می دهد
شاید
تلویزیونی باشد
در زندانی ایالتی
✌️
#آرمین_یوسفی
@shermaaa