آنقدر وسوسه ات در دل من کاری بود
روز و شب کار من و دیده ، خودآزاری بود
من و تنهایی و بیداری و افیون غزل
بی تو غم بود که مشغول پرستاری بود
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa
روز و شب کار من و دیده ، خودآزاری بود
من و تنهایی و بیداری و افیون غزل
بی تو غم بود که مشغول پرستاری بود
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa
بغلم کن به تو احساس عجیبی دارم
به دو لبهای تو وسواس غریبی دارم
بغلم کن بخدا مست و خمارم امشب
چه کنم میل به بالین حبیبی دارم
تو همان میوه ی ممنوعه ی من هستی که
منِ عاشق هوس چیدن سیبی دارم
ای پرستار دل تنگ ، کجایی امشب
که در این بی نفسی میل طبیبی دارم
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa
به دو لبهای تو وسواس غریبی دارم
بغلم کن بخدا مست و خمارم امشب
چه کنم میل به بالین حبیبی دارم
تو همان میوه ی ممنوعه ی من هستی که
منِ عاشق هوس چیدن سیبی دارم
ای پرستار دل تنگ ، کجایی امشب
که در این بی نفسی میل طبیبی دارم
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa
تو صلیبی و من از عشق تو آویزانم
تو طلوع ظفری ، من شب بی پایانم
تو فزاینده ی حسی ، همه ی احساسی
تو خود شعری و من گم شده در اوزانم
ملکوت غزلی ، شور شب معراجی
تو خود عرشی و من فرش ته دالانم
آنقدر لایق تقدیس و عبادت هستی
که تورا با صنم و قبله یکی می دانم
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa
تو طلوع ظفری ، من شب بی پایانم
تو فزاینده ی حسی ، همه ی احساسی
تو خود شعری و من گم شده در اوزانم
ملکوت غزلی ، شور شب معراجی
تو خود عرشی و من فرش ته دالانم
آنقدر لایق تقدیس و عبادت هستی
که تورا با صنم و قبله یکی می دانم
✌️
#مرتضی_شاکری
@shermaaa