یک فنجان شعر
225 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
این شعر نیست
درد تاریخ غم انگیزی ست
که عمری به دوش می‌کشیم ؛؛؛

اعتراف دهان هایی که خرد کرده اند !
خونی که بند نمی آید
ازین زمین بد زخم ؛؛؛

زمین منم
زمین تویی که غمگینی !

این شعر نیست
کاغذی خونی ست .....

✌️
#شیما_قاسمی
@shermaaa

یا ارحم الراحمین
🌷 سلام برتواي مهربان دوست🌷

💫💫 سه شنبه 💫💫

28 ارديبهشت ١٣٩٥ ه.ش
10 شعبان ١٤٣٧ ه.ق
17 می ٢٠١٦ ميلادي
✌️
@shermaaa
شاخه گلی زیبا 🌸🍃

تقدیم 🌸🍃

دوستان مهربان🌸🍃

زندگیتون گلباران 🌸🍃

صبحتون رنگارنگ🌸🍃

دلتون شاد و قشنگ🌸🍃
✌️
@shermaaa
‌ نیایش صبحگاهی ....

پروردگارا...

امروز صبح دلم که برایت تنگ می شود
با آنکه می دانم همه جا هستی، اما به آسمان نگاه می کنم،
چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد:
بی انتهاست، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرماست!
پس در این صبح زیبا از توبرای عزیزانم
سلامتی، نشاط، دلخوشی و عاقبت بخیری و برآورده شدن حاجات طلب میکنم...
سرچشمه حيات آدمى "دل" است!
هر آنچه را كه از دل بگذرانيم دير يا زود همان در زندگيمان رخ خواهد داد.
پس، به دل بيآموزيم كه فقط نيكى ها را از خود بگذراند...
آمین...🙏
✌️
@shermaaa
هر روز
صبح
چشم که باز می کنم
بیدار می شوی از خودت
و راه می افتی در من
راه می افتی
که از نو بروی

بعد از تو
هر که رفت
تو بودی
تو بودی که دوباره می رفتی.
✌️

#رویا شاه حسین زاده
@shermaaa
🔻
از سحر عطر دل انگیز تو پیچیده به شهر

باز دیشب چه کسی #خواب تو را دیده به شهر؟
✌️
#کاظم_بهمنی
@shermaaa
🔻
این گریه ها حال مرا بهتر نخواهد کرد
حال بدم را بعدازاین باور نخواهد کرد

از تو کلاهی بر سرم مانده است ای دنیا
دستی کلاه کهنه را زیور نخواهد کرد

گفتند سیل امتحان ها ومصیبت ها
یک مومن دل داده را کافر نخواهد کرد

امابه چشمم دیده ام پاکی یک معبد
جز مریم قدیسه را مادر نخواهد کرد

تنهایی ام در گریه ها صد بار ثابت کرد
با من کسی جز شعرهایم سر نخواهد کرد

ازدور نزدیکی به من نزدیک من دوری
لب های خشکم را سرابت تر نخواهد کرد

صدسال دیگر هم برایت اشک می ریزم
گرچه زلیخا را خدا دختر نخواهد کرد
✌️
#میناسراوانی
@shermaaa
مى شود در جاده ى گمگشته راهى بى عبور
باز هم پيراهنى را يافت با چشمان كور

تو همان نورى كه از آغاز راهت روشن است
من همين تاريكى محضم كه محتاجم به نور

تو چنانى آن چنان و من چنينم اين چنين
داستان ما دو تا حكم سليمان است و مور

تا تو باشى حكم فرما تا تو باشى حكم ران
زير بار هر چه خواهم رفت حتى حرف زور

جذبه اى دارى كه عيسى را كشد تا جُلجُتا
جلوه اى دارى كه موسى را بيندازد به طور

گر بخواهى بشكنى بى گفتگو خواهد شكست
خواه كوهى با وقار و خواه مردى با غرور

بى تو خواهم ساخت با سقفى كه نامش غربت است
مثل ماهى ها كه مى سازند با تُنگ بلور

چيستى؟ خوابى؟ خيالى؟ آرزويى؟ خلسه اى؟
يا همان شعرى كه بردم آرزويش را به گور
✌️
#محمدسلمانى
@shermaaa
یک روز به بندم کش و یک روز رها کن
یک روز به بر گیر و دگر روز جفا کن

پایان خوشی گر نبود قصه ی عشقم
روحم بستان،جسم مرا سوز و فنا کن

لبریز غمم،دلبر شیرین تو به رحم آ
با گوشه ی چشمی همه آلام دوا کن

معشوق چه بسیار و همه مدعی و مست
باری به مرامی من بیچاره سوا کن
✌️

#فرشید_برزگر

@shermaaa
🔻
"هنوز"

#هنوز
دامنه دارد
هنوز هم که هنوز است
درد،
دامنه دارد

شروع شاخه ادراک
تکان شاخه خاک
و طعم میوه ممنوع
که تا تنفس سنگ
ادامه خواهد داشت

و درد
هنوز دامنه دارد...
✌️
#قیصر_امین_پور
@shermaaa
تمامِ عمرمان
سرگرم جمع و ضرب و تفریقیم

کسی امّا نمی داند
که با #حاصل چه باید کرد.......
✌️

#محمدفرخ_طلب_فومنی

@shermaaa
طرح نوی از عشق در انداخته بودم
آن شب که تو را در خطر انداخته بودم
در شیشه ی سر گیجه، گل انداخته بودی
در آتش سیمرغ پر انداخته بودم

بر تخت تو از گوشه ی تاجت به سر انگشت
سر سلسله ی زلف بر انداخته بودم
سنجاق سرت وا شد و برخاستم، انگار
در لشگر دشمن نظر انداخته بودم

آن گاه که با شوکت خود پای نهادی
من از سر میدان سپر انداخته بودم
شرمنده ام از گفته ی خود ، در قدم تو
جای سپر از شوق سر انداخته بودم

ای کوه من ای قله ی بشکوه که خود را
در دامنه ات از کمر انداخته بودم
تن خسته و مغرورم ازین فتح که گویی
با نصف جهان پنجه در انداخته بودم
✌️
#علیرضا_بدیع
@shermaaa
🔻
من آن #سرباز شطرنجم،
که یک عمر است در رنجم

و حق دارم اگر حالا،
به ریشِ شاه می‌خندم.....
✌️
#عبدالمهدی_نوری
@shermaaa
🔻
بعد عمری مات بودن در زمین،
فهمیده ام

بردن از تقدیر،
در قانونِ این #شطرنج نیست
✌️
#حسین_دهلوی

@shermaaa
🔻

#برق شبگير نگاهت به جهان مى ارزد
بوسه بر روی تو تا حد توان می ارزد

کام خشکیده ما در هوس لعل لبت
تشنه کامی به بر آب روان می ارزد

گرچه شب تا به سحر سوز فراغت دارم
تب وصلت ز پیِ آه و فغان می ارزد

انگ دیوانگی ام شهره شهرم کرده
گم شدن در پس این زخم زبان #می_ارزد
✌️
#علی_فاضلی
@shermaaa
🔻
رؤیای تو را دارم و می‌بوسمت از دور
در پای تو گیرم، به #تماشای تو مجبور 

معتادم و از شیره‌ی کندوی تو نشئه
مشتاقم و لب‌های نفسْ‌نوشِ تو #وافور 

سَر می‌روم از چشم تو بی‌واهمه آن‌طور
سُر می‌خورم از شیب تن گرم تو این‌جور 

پُکْ‌پُکْ به هوای تو من افیونی‌ام و توپ
بی‌فایده پس می‌زنی‌ام، گیجم و کیْفور 

ترک تو مگر می‌شود ای عادت شیرین
یا بوسه از آن قند عسل یا که سیانور 

تأخیر نکن، لک زده قلبم به تماشات
من مجری احساسم و مأمورم و معذور 

مدیون زغالم که در این دایره‌ی تنگ
پُکْ‌پُکْ به تو جان داد و نبردم به لب گور 

کمبود تو کابوس و نبودت سرطان‌زاست
در پای تو گیرم، به تماشای تو مجبور
✌️
#سالم_پوراحمد
@shermaaa
🔻

خوش به حال آینه‌ی کوچکِ کیفی‌ات
وقتی که صورتت را در آن می‌بینی
خوش به حال روسری‌ات
خوش به حال دیواری که تکیه زده‌ای

تو هر جا که باشی
اشیاء هم برایم #رقیب‌اند
✌️
#حامد_شکوری
@shermaaa
🔻
شور دیدار تو اگر شعله به دل‌ها بكشد
رود را از جگر كوه به دریا بكشد

گیسوان تو شبیه ‌است به #شب اما نه!
شب كه اینقدر نباید به #درازا بكشد

خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بكشد

عقل، یكدل شده با عشق، فقط می ‌ترسم
هم به حاشا بكشد هم به تماشا بكشد

زخمی كینه‌ ی من این تو و این سینه‌ی من
من خودم خواسته‌ام كار به اینجا بکشد

یكی از ما دو نفر كشته به دست دگری‌است
وای اگر كار من و عشق به فردا بكشد

زخمی کینه ی من! این تو این سینه ی من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد

حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا #بکشد
✌️
#فاضل_نظری
@shermaaa
تمام لحظه هایی که من
منتظر آمدنت بودم
تو
در حال رفتن بودی
✌️
#افشین یداللّهی

@shermaaa