هزار قصه نوشتیم بر صحیفه‌ی دل

هنوز عشقِ تو، عنوان سر مقاله‌ی ماست!


✌️
#ارفع_کرمانی
‌

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

‌‌
دوست دارم صدایت بزنم
بگویی جانم
آرام بپرسم
تو از کجا پیدایت شد؟
لبخند که میزنی
اشک امانم نمی دهد!
دلم میسوزد از سالهایی که نداشتمت!

✌️🏻
#حامد_نیازی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

شاعران گل گفته اند، اما برای وصف تو

باز باید معنی نازکتری پیدا کنم ...

✌️
#حسین_دهلوی‌



#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

در جواب راستی با خلق ، بهتان خورده ایم
خنجرِ بسیار از این "لطف فراوان" خورده ایم

کشتیِ در گِل نشسته ایمن از گرداب هاست
ما که دل کندیم از ساحل ، به طوفان خورده ایم

زخم های ما اگر در چشم مردم آشناست...
جایِ حیرت نیست ، زخم از آشنایان خورده ایم

✌️👌

#حسین_زحمتکش


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

شنیدہ اے ڪہ میگویند
فلانی
بہ فلانے رفتہ ؟!
میشود مثلا
#تــــو
بہ
#مـــن
بیایے .. ؟

✌️🍭



#مریم_قهرمانلو

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

مجنون شدند درختان بید
وقتی خواندند 
نامه های عاشقانه ات را.......
✌️🍭
#مریم_غلامی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

من بر
همان عهدم
که با زلف #____تو
بستم


✌️

#هوشنگ_ابتهاج


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

من یک افراطی بی مرزم
از هر چیزی، نهایتش را میخواهم
در هر چیزی غرق میشوم
افراطی دوستت دارم
باید افراطی مرا بخواهی
در نهایت عشق باید غرقم کنی
برای خواستنت نباید مرز بگذاری
مرا افراطی ببوس و در آغوشت غرقم کن
من چیزی از کم و یک ذره نمیفهمم
من یک افراطی بی مرزم
از خودت، بودنت، حضورت،
حد نشانم نده
بگذار در نهایتت غرق شوم


✌️🍭

#سیما_امیرخانی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

مـــرا در آغوش بگیر
پیش از آن ڪہ فرو بریزم
چون فنجانے ڪہ از انگشت مے ریزد
تڪہ هاے مرا جمع ڪن
و یڪے یڪی
بہ باد بسپار
من سبڪ شدہ ام
چون برگے بے ریشه
چون پرے آواره
مرا محڪم بگیر
مواظبم باش ..
 ✌️
#الیاس_علوے


#یک_فنجان_شعر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@shermaaa(:

آهاے مخاطب خاص
علاقہ ات را با صداے بلند فریاد ڪن
تا عاشقانہ هایمان
رنگ عشق بہ خود گیرند
و همگان باور ڪنند
دوست داشتنمان ابدیست

✌️

#شهاب_شهابی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

آغوش باز كن...
و اين سر سنگين خسته را
ميان سينه ات بگذار
تا تپش های قلب بيقرارت
آرام جانم شود،
مهربانم "دوستت دارم"....


✌️🍭
#سارا_قبادی



#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

این منصـفانه نیست،
که من پیـر شده باشم و تو هنوز در خیالم؛
درست مثل آن موقع که ترکم کردی
زیبا و جوان مانده باشی..
مردم شهر باورشان نمیشود
که روزی تـو،
معشوقم بوده باشی..


✌️
#مانی_دانته


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

من سراپا زخمم،
تو سراپا
همه انگشتِ نوازش باش..!
✌️
#حسین_منزوی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa(:

🎈
رفتم؛مرا ببخش و مگو او وفا نداشت!
راهی به جز گریز،
برایم نمانده بود...
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa

ای بر پدرت دنيا



‏آهسته چه ها كردی


✌️
#علیرضا_آذر



#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

هر روز شما را دوست دارم.
هر روز دلم می‌تپد.
کاش جمعه دل آدمی تعطیل بود.


✌️
#محمد_صالح_علاء



#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

با دویست‌وچند تکه استخوانم دوستت دارم
"و چندسال باید بگذرد؟
تا استخوان‌های آدم، همه‌چیز را فراموش کنند"

با من بگو
بگو قلب‌ها فراموشکارترند،
یا استخوان‌ها؟

با من بگو
بگو مثل خواب
که گاهی‌ از دست‌هایم شروع می‌شود، گاهی از پاهایم،
پوسیدن از قلبم آغاز می‌شود،
یا استخوان‌هایم؟


✌️🍭
#لیلا_کردبچه

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

چو خیال تو در آید
بہ دلم رقص ڪنان
چہ خیالات دڪَر،
مست در آید بہ میان
✌️




#مولانا

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

بسان گرگ ‌ها در فصل‏‌هاے خشڪ
همه‌ جا می‌روییدیم
باران را دوست می‌داشتیم
پاییز را می‌‏‌پرستیدیم
و حتی روزے هم
به فڪر آن افتادیم
نامه‌ ے تشڪرآمیزے به آسمان بفرستیم
و جاے تمبر را
به جای آن برگ پاییزے بچسبانیم

ما باور داشتیم ڪه ڪوه‌ها فناپذیرند
دریاها فناپذیرند
تمدن‌ها فناپذیرند
عشق، اما می‏‌ماند

و ناگه جدا شدیم
او ڪاناپه‌هاے بلند را دوست داشت
و من ڪشتی‏‌هاے بلند را
او شیفته‌ے نجوا و آه‏ ڪشیدن‏‌ها
در قهوه‏‌خانه‏‌ها بود
و من عاشق پریدن و فریاد ڪشیدن
در خیابان‏‌ ها.

با‌ این‌ حال
بازوانم در امتداد هستی
در انتظار اوست ...


✌️


#محمد_الماغوط


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: