یک فنجان شعر
225 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
غصہ مخور فاصلہ ...ڪم خواهد شد
عاقبت کرب وبلا ... برتو کرم خواهد شد

منشأ گريہ ما هر "
#شب_جمعہ" #زهراست
که خودش گريہ کنان سوی حرم خواهد شد
✌️🏻❤️
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عرشيان شور گرفتند به نام تو حسين
محشر عشق به پا كرده قيام تو حسين

غير پيغمبر و زهرا و على هيچ كسى
نرسيده است به معراج مقام تو حسين

كربلا عرصه ی آزادگى و غيرت و عزم
عزت نفس و شرف بود پيام تو حسين

دولت عشق تو تا روز قيامت باقى است
خورده چون سكه ی ايثار به نام تو حسين

به دو عالم ندهد لذت آقايى را
هركه شد خاك كف پاى غلام تو حسين

هر
#شب_جمعه به همراه ملائك تا صبح
انبیا آيند بر عرض سلام تو حسين

✌️🏻❤️

#حسین_جانم


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa
#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#شب_نوزدهم
#شب_قدر

وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود

کعبه می رفت در دل محراب
لحظه ی گریه ی اذان شده بود

کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحه خوان شده بود

شور افتاد در دل زینب
پی بابا دلش روان شده بود

در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود

شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود

خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم، مهمان استخوان شده بود

سایه ای شوم پشت هر دیوار
در کمین علی نهان شده بود

ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خون فشان شده بود

در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت "لا یمکن الفرار" از عشق
✌️🖤
#سیدحمیدرضا_برقعی


#تمنای_دعا🙏

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شب_قدر

شب قدر و وصال عاشقان بود

شبی کز صد هزاران ماه برتر

به سوی مسجد کوفه روان شد

علی شیر خدا ، پیروز خیبر


دلش لبریز از عشق الــــهی

به شوق دیدن دلدار می رفت

علی آگاه بــود از مکـــر دشمن

به سان حیدری کــــرّار می رفت


از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو

به زهر آلوده ، شمشیر عداوت

دلش از کینه و تزویر لبریز

نصیبش بود از دنیا شقاوت


سحرگه شد ، علی آمد به محراب

که تا خواند نماز آخـــرین را

بزد بر فرق او از خشم زخمی

زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را


خداوندا چه گویم از غم امشب ؟

جگر خون است و اشکم گشته جاری

غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن

نباشد دیگرم در دل ، قــــراری


الهی در شب قدرت بـــبخشا

گناه عاشق درمانده ات را

نما دل های ما را غرق رحمت

بگیر از مِهر ، دست بنده ات را


تو میدانی گناهانم فـــزون است

مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان

بزرگی کن به لطف بـــیدریغت

خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله

#تمنای_دعا🙏

#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #شب_قدر

شب قدر و وصال عاشقان بود

شبی کز صد هزاران ماه برتر

به سوی مسجد کوفه روان شد

علی شیر خدا ، پیروز خیبر


دلش لبریز از عشق الــــهی

به شوق دیدن دلدار می رفت

علی آگاه بــود از مکـــر دشمن

به سان حیدری کــــرّار می رفت


از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو

به زهر آلوده ، شمشیر عداوت

دلش از کینه و تزویر لبریز

نصیبش بود از دنیا شقاوت


سحرگه شد ، علی آمد به محراب

که تا خواند نماز آخـــرین را

بزد بر فرق او از خشم زخمی

زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را


خداوندا چه گویم از غم امشب ؟

جگر خون است و اشکم گشته جاری

غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن

نباشد دیگرم در دل ، قــــراری


الهی در شب قدرت بـــبخشا

گناه عاشق درمانده ات را

نما دل های ما را غرق رحمت

بگیر از مِهر ، دست بنده ات را


تو میدانی گناهانم فـــزون است

مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان

بزرگی کن به لطف بـــیدریغت

خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤


#الهه_صدیقی_شعله

#تمنای_دعا🙏

#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
خدایا
شبِ قدر است ...
آسمان را به فرشته هایت بسپار ،
به زمین بیا ...
کمی کنارِ دلم بنشین ،
برایت حرف دارم ...
حرف هایی که جز تو نمی شود به کسی گفت ...
بیا و این شبِ قدر ،
به حرمتِ جوشن کبیرت ،
و به حرمتِ حقانیتِ قرآنت ؛
حواست را به من بده ... !
می خواهم بگویم ،،،
گوش می کنی ؟!
خدا جانم ؛
دوستانی دارم که حالشان خوب نیست ،
حرف ها و مشکلاتی دارند ؛
که گوشه ی دلشان سنگینی می کند ،،،
آرزوهایی دارند که از شدتِ نرسیدن ،
از آن ها دست کشیده اند ...
دستی به سر و گوشِ زندگی شان بکش ...
پایِ حرف هایشان بنشین ،
حالشان را خوب کن ...
و آرزوهایشان را جوری برآورده کن ؛
که صدایِ لبخندشان ، هفت آسمانت را پُر کند ،
و مرا به ماندنم امیدوار ...
خدایا !
به خانواده ام عمر طولانی و با عزت ببخش ...
و کاری کن ؛
حضورِ من ، موجب شادی و حالِ خوبِ آنها باشد ،
نه رنجش و ناراحتی شان ...
مهربان ترینم !
می دانم سرت در آسمان و با این همه مخلوق ،
شلوغ تر از این حرف هاست ،،،
اما اگر لایق بودم ؛
مرا برایِ شاد کردنِ بنده هایت ،
قدری توانمند کن ... !
دلی دارم به وسعتِ آسمانت لبریز از عشق ،
و دستانی خالی تر از پنجه ی گنجشک ها ...
سخت است بخواهم کاری برای بغض هایِ فروخورده شان کنم
اما نتوانم ،،،
کمکم می کنی ؟!
✌️🏻🙏
#نرگس_صرافیان_طوفان

#شب_قدر

@shermaaa


   
شب ک می شود
     شادمانی می کند دل
     ب لحظه های بی قراری
     در دیوانگی های مکرر

      دوست دارم ،؛
    تمام پروانه شوم برایش

✌️🏻
       

#بهرام__دلداده


#شب_پروانه_شدن_درآغوش_یار


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#شب_قدر و دلم زار و شکسته
همه.درها به رویم قفل و بسته

خداوندا به حق عدل مولا
گره.بگشای از دلهای خسته
✌️🍭
#یلدا_کولیوند
#سعادت_دنیا_و_آخرت
#توشه_ی_شب_قدرتان_باد🙏

#یک_فنجان_شعر

‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌@shermaaa
#شب_قدر


گویند کریم است و گنه می‌بخشد

گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم؟
✌️🥺

#ارس_آرامی
@shermaaa
بغض بابا وسط سفره ی افطار شکست
هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بار شکست

حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست
چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست

اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش
هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست

استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا
بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست

دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد
روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست

زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که
دل من را وسط کوچه و بازار شکست

همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من
وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست

بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی
آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست

داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه
سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست

روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید
زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست

✌️🖤
#رضا_قاسمی
#امام_علی_ع
#شب_قدر


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa
و....
در سڪـوت شب ، حضورت...
     زیباترین ؏ـاشقانه اے ست...
          ڪه با جان و‌ دل میخواهمش...!
✌️🍭
#فرزانه_طالبی_پور


#شب_درکنار_عشقتون

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
من دلــــم...
براے آن #شب قشنڪَ
من دلــم براے جاده‌اے ڪہ
#عاشقانہ‌بود آن سیاهے و سڪوت
چشمڪ ستـــارہ هاے دور
من #دلـــــم براے او
ڪَرفتہ است...

✌️
#محمدرضا‌_عبدالملڪیان

#شبتون_درسکوت_و_آرامش

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
#من گرفتار شبم
در پی #ماه آمده‌ام
#سیب را دست تو دیدم،
به #گناه آمده‌ام...

#شب و گیسوی #تو
تا #باز به‌ هم پیوستند؛
من به #شبگردی این
#شهر سیاه آمده‌ام ...!
✌️
#فریدون_مشیری


#شبتون_به_قشنگی_گیسوی_دلبر


#یک_فنجان_شعر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@shermaaa (: