#شب_قدر
میان این همه “یارب” صدای من گم شد
دلم خوش است “سمیعی” خدای مسکین ها...
✌️
#حامد_فلاحي_راد
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
میان این همه “یارب” صدای من گم شد
دلم خوش است “سمیعی” خدای مسکین ها...
✌️
#حامد_فلاحي_راد
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
بغض بابا وسط سفره ی افطار شکست
هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بار شکست
حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست
چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست
اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش
هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست
استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا
بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست
دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد
روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست
زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که
دل من را وسط کوچه و بازار شکست
همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من
وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست
بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی
آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست
داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه
سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست
روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید
زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست
✌️🖤
#رضا_قاسمی
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بار شکست
حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست
چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست
اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش
هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست
استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا
بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست
دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد
روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست
زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که
دل من را وسط کوچه و بازار شکست
همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من
وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست
بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی
آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست
داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه
سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست
روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید
زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست
✌️🖤
#رضا_قاسمی
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
این جزر و مد چیست که تا ماه می رود؟
دریای درد کیست که در چاه می رود؟
این سان که چرخ می گذرد بر مدار شوم
بیم خسوف و تیرگی ماه می رود
گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است
یک لحظه مکث کرده به اکره می رود
آبستن عزای عظیمی است کاین چنین
آسیمه سر، نسیم سحرگاه می رود
امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
یا آفتاب روی زمین راه می رود
در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟
گویا دلی به مقصد دلخواه می رود
دارد سر شکافتن فرق آفتاب
آن سایه ای که در دل شب راه می رود
✌️🖤
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#قیصر_امین_پور
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
دریای درد کیست که در چاه می رود؟
این سان که چرخ می گذرد بر مدار شوم
بیم خسوف و تیرگی ماه می رود
گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است
یک لحظه مکث کرده به اکره می رود
آبستن عزای عظیمی است کاین چنین
آسیمه سر، نسیم سحرگاه می رود
امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
یا آفتاب روی زمین راه می رود
در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟
گویا دلی به مقصد دلخواه می رود
دارد سر شکافتن فرق آفتاب
آن سایه ای که در دل شب راه می رود
✌️🖤
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#قیصر_امین_پور
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#شب_قدر و دلم زار و شکسته
همه.درها به رویم قفل و بسته
خداوندا به حق عدل مولا
گره.بگشای از دلهای خسته
✌️🍭
#یلدا_کولیوند
#سعادت_دنیا_و_آخرت
#توشه_ی_شب_قدرتان_باد🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_قدر و دلم زار و شکسته
همه.درها به رویم قفل و بسته
خداوندا به حق عدل مولا
گره.بگشای از دلهای خسته
✌️🍭
#یلدا_کولیوند
#سعادت_دنیا_و_آخرت
#توشه_ی_شب_قدرتان_باد🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
لیله القدر است و کوی یار را گم کرده ام
وادی آن دولت بیدار را گم کرده ام
در عیان قرآن به سر دارم ولیکن در خفا
واژه ی الَغَوث و خَلِّص نٰار را گم کرده ام
✌️🍭
#یلدا_کولیـوند
#شب_قدر
#الهی_العفو
#الهی_و_ربی_من_لی_غیرک...🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
وادی آن دولت بیدار را گم کرده ام
در عیان قرآن به سر دارم ولیکن در خفا
واژه ی الَغَوث و خَلِّص نٰار را گم کرده ام
✌️🍭
#یلدا_کولیـوند
#شب_قدر
#الهی_العفو
#الهی_و_ربی_من_لی_غیرک...🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#شب_نوزدهم
#شب_قدر
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود
کعبه می رفت در دل محراب
لحظه ی گریه ی اذان شده بود
کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحه خوان شده بود
شور افتاد در دل زینب
پی بابا دلش روان شده بود
در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود
شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود
خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم، مهمان استخوان شده بود
سایه ای شوم پشت هر دیوار
در کمین علی نهان شده بود
ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خون فشان شده بود
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت "لا یمکن الفرار" از عشق
✌️🖤
#سیدحمیدرضا_برقعی
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_نوزدهم
#شب_قدر
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود
کعبه می رفت در دل محراب
لحظه ی گریه ی اذان شده بود
کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحه خوان شده بود
شور افتاد در دل زینب
پی بابا دلش روان شده بود
در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود
شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود
خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم، مهمان استخوان شده بود
سایه ای شوم پشت هر دیوار
در کمین علی نهان شده بود
ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خون فشان شده بود
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت "لا یمکن الفرار" از عشق
✌️🖤
#سیدحمیدرضا_برقعی
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
خدایا
شبِ قدر است ...
آسمان را به فرشته هایت بسپار ،
به زمین بیا ...
کمی کنارِ دلم بنشین ،
برایت حرف دارم ...
حرف هایی که جز تو نمی شود به کسی گفت ...
بیا و این شبِ قدر ،
به حرمتِ جوشن کبیرت ،
و به حرمتِ حقانیتِ قرآنت ؛
حواست را به من بده ... !
می خواهم بگویم ،،،
گوش می کنی ؟!
خدا جانم ؛
دوستانی دارم که حالشان خوب نیست ،
حرف ها و مشکلاتی دارند ؛
که گوشه ی دلشان سنگینی می کند ،،،
آرزوهایی دارند که از شدتِ نرسیدن ،
از آن ها دست کشیده اند ...
دستی به سر و گوشِ زندگی شان بکش ...
پایِ حرف هایشان بنشین ،
حالشان را خوب کن ...
و آرزوهایشان را جوری برآورده کن ؛
که صدایِ لبخندشان ، هفت آسمانت را پُر کند ،
و مرا به ماندنم امیدوار ...
خدایا !
به خانواده ام عمر طولانی و با عزت ببخش ...
و کاری کن ؛
حضورِ من ، موجب شادی و حالِ خوبِ آنها باشد ،
نه رنجش و ناراحتی شان ...
مهربان ترینم !
می دانم سرت در آسمان و با این همه مخلوق ،
شلوغ تر از این حرف هاست ،،،
اما اگر لایق بودم ؛
مرا برایِ شاد کردنِ بنده هایت ،
قدری توانمند کن ... !
دلی دارم به وسعتِ آسمانت لبریز از عشق ،
و دستانی خالی تر از پنجه ی گنجشک ها ...
سخت است بخواهم کاری برای بغض هایِ فروخورده شان کنم
اما نتوانم ،،،
کمکم می کنی ؟!
✌️🏻🙏
#نرگس_صرافیان_طوفان
#شب_قدر
@shermaaa
شبِ قدر است ...
آسمان را به فرشته هایت بسپار ،
به زمین بیا ...
کمی کنارِ دلم بنشین ،
برایت حرف دارم ...
حرف هایی که جز تو نمی شود به کسی گفت ...
بیا و این شبِ قدر ،
به حرمتِ جوشن کبیرت ،
و به حرمتِ حقانیتِ قرآنت ؛
حواست را به من بده ... !
می خواهم بگویم ،،،
گوش می کنی ؟!
خدا جانم ؛
دوستانی دارم که حالشان خوب نیست ،
حرف ها و مشکلاتی دارند ؛
که گوشه ی دلشان سنگینی می کند ،،،
آرزوهایی دارند که از شدتِ نرسیدن ،
از آن ها دست کشیده اند ...
دستی به سر و گوشِ زندگی شان بکش ...
پایِ حرف هایشان بنشین ،
حالشان را خوب کن ...
و آرزوهایشان را جوری برآورده کن ؛
که صدایِ لبخندشان ، هفت آسمانت را پُر کند ،
و مرا به ماندنم امیدوار ...
خدایا !
به خانواده ام عمر طولانی و با عزت ببخش ...
و کاری کن ؛
حضورِ من ، موجب شادی و حالِ خوبِ آنها باشد ،
نه رنجش و ناراحتی شان ...
مهربان ترینم !
می دانم سرت در آسمان و با این همه مخلوق ،
شلوغ تر از این حرف هاست ،،،
اما اگر لایق بودم ؛
مرا برایِ شاد کردنِ بنده هایت ،
قدری توانمند کن ... !
دلی دارم به وسعتِ آسمانت لبریز از عشق ،
و دستانی خالی تر از پنجه ی گنجشک ها ...
سخت است بخواهم کاری برای بغض هایِ فروخورده شان کنم
اما نتوانم ،،،
کمکم می کنی ؟!
✌️🏻🙏
#نرگس_صرافیان_طوفان
#شب_قدر
@shermaaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#شب_قدر و دلم زار و شکسته
همه.درها به رویم قفل و بسته
خداوندا به حق عدل مولا
گره.بگشای از دلهای خسته
✌️🍭
#یلدا_کولیوند
#سعادت_دنیا_و_آخرت
#توشه_ی_شب_قدرتان_باد🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_قدر و دلم زار و شکسته
همه.درها به رویم قفل و بسته
خداوندا به حق عدل مولا
گره.بگشای از دلهای خسته
✌️🍭
#یلدا_کولیوند
#سعادت_دنیا_و_آخرت
#توشه_ی_شب_قدرتان_باد🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
بغض بابا وسط سفره ی افطار شکست
هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بار شکست
حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست
چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست
اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش
هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست
استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا
بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست
دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد
روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست
زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که
دل من را وسط کوچه و بازار شکست
همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من
وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست
بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی
آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست
داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه
سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست
روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید
زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست
✌️🖤
#رضا_قاسمی
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
هی فرو خورد و فرو خورد و به هر بار شکست
حفظ ظاهر بخدا سخت تر از هر کاری ست
چهره ی پیر پدر پای همین کار شکست
اشک می ریخت بیاد همه ی خاطره هاش
هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست
استخوانی به گلو داشت ، ز داغ زهرا
بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست
دخترش مستمع روضه ی مسکوتش شد
روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست
زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که
دل من را وسط کوچه و بازار شکست
همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من
وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست
بدترین خلقِ خدا آمد و زد یک سیلی
آه ، از شدت ضربه در و دیوار شکست
داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه
سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست
روضه ی فاطمه آمد به میان کوه ، خمید
زیر این بار ، قد حیدر کرار شکست
✌️🖤
#رضا_قاسمی
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa