چون احتیاج داشتم که
دوست بدارم و دوستم بدارند،
تصور کردم که عاشق شده ام.
به عبارتِ دیگر خودم را به حماقت زدم.
✌️
#آلبر_کامو
@shermaaa (:
دوست بدارم و دوستم بدارند،
تصور کردم که عاشق شده ام.
به عبارتِ دیگر خودم را به حماقت زدم.
✌️
#آلبر_کامو
@shermaaa (:
صدای ترانه‌ای غمگین در رادیو شنیده می‌شود
و من به چیزی غیر تو فکر نمی‌کنم.
زنده ماندن
در روزهایی که این قدر از تو دور افتاده‌ام
کار آسانی نیست.
✌️
#سیامک_تقی‌زاده
@shermaaa (:
و من به چیزی غیر تو فکر نمی‌کنم.
زنده ماندن
در روزهایی که این قدر از تو دور افتاده‌ام
کار آسانی نیست.
✌️
#سیامک_تقی‌زاده
@shermaaa (:
قسم به ماه میخورم
قسم به راه میخورم
قسم به هر چه فاصله
که از تو من نمی بُرم
قسم به آرزوی گل
به جلوه های شط و پل
اگر عبور شد #شبی
ببینی از تو من پُرم
✌️
#ابراهیم_حسینی
@shermaaa (:
قسم به راه میخورم
قسم به هر چه فاصله
که از تو من نمی بُرم
قسم به آرزوی گل
به جلوه های شط و پل
اگر عبور شد #شبی
ببینی از تو من پُرم
✌️
#ابراهیم_حسینی
@shermaaa (:
معتاد بود. به صدا... به آغوش... به طعم شراب لب های خوش رنگ ... و به کلمات... معتاد بود به کسی که عاشقانه ترین کلمات رو تو قلبش می ساخت. طاقت خماری نداشت. برای همین صبح تا شب و شب تا صبح صداش رو تزریق می کرد. رویا می ساخت. وقتی نبود درد می کشید و صبوری می کرد.
گفته بودم نذار بفهمه معتادش شدی. نذار بفهمه نباشه خواب و خوراک تو از بین می‌ره. نذار بفهمه کم‌رنگ شدنش از پا درت میاره. گفته بود باشه ولی معتاد بود. به چشم ها ... به موهای لخت بلند ... به بوی تن بعد هم آغوشی ... و به کلمات... معتاد کسی بود که بهش اعتیاد نداشت. گفته بودم اگه بفهمه معتادش شدی ازت فرار می کنه. گفته بود باشه ولی معتاد بود. به بوسه های آرام و طولانی ... به صدای نفس های نامنظم بعد هر آغوش ... به تلاش های بیهوده... و به کلمات...
گفته بودم معتاد شدن یعنی ضعیف شدن ... یعنی ترحم دیدن ... یعنی فراموش شدن ... گفته بود باشه ولی معتاد بود ... به خاطرات ... به خاطرات ... به خاطرات...
✌️
#حسین_حائریان
@shermaaa (:
گفته بودم نذار بفهمه معتادش شدی. نذار بفهمه نباشه خواب و خوراک تو از بین می‌ره. نذار بفهمه کم‌رنگ شدنش از پا درت میاره. گفته بود باشه ولی معتاد بود. به چشم ها ... به موهای لخت بلند ... به بوی تن بعد هم آغوشی ... و به کلمات... معتاد کسی بود که بهش اعتیاد نداشت. گفته بودم اگه بفهمه معتادش شدی ازت فرار می کنه. گفته بود باشه ولی معتاد بود. به بوسه های آرام و طولانی ... به صدای نفس های نامنظم بعد هر آغوش ... به تلاش های بیهوده... و به کلمات...
گفته بودم معتاد شدن یعنی ضعیف شدن ... یعنی ترحم دیدن ... یعنی فراموش شدن ... گفته بود باشه ولی معتاد بود ... به خاطرات ... به خاطرات ... به خاطرات...
✌️
#حسین_حائریان
@shermaaa (:
نوشته بود: کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟
نوشتم: از جنگ ها برگشته ام با زخم ها و موی سپید، و یاد گرفتم ام صبور باشم و به تماشا قانع.
✌️
#حمید_سلیمی
@shermaaa (:
نوشتم: از جنگ ها برگشته ام با زخم ها و موی سپید، و یاد گرفتم ام صبور باشم و به تماشا قانع.
✌️
#حمید_سلیمی
@shermaaa (:
هر جای دلم پا بگذاری #عشق است
هر بوته ی خشکیده بکاری عشق است
تنگ است نفس های من بیچاره
امشب تو نفس را بشماری عشق است
✌️
#ابراهیم_حسینی
@shermaaa (:
هر بوته ی خشکیده بکاری عشق است
تنگ است نفس های من بیچاره
امشب تو نفس را بشماری عشق است
✌️
#ابراهیم_حسینی
@shermaaa (:
آغوشت همچون عقیقے ست
سجاده ے "شـب هایم" را
و من سال هاست مومن
بہ قبلہ گاه چشمانت !
✌️🍭
#الهہ_محقق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
سجاده ے "شـب هایم" را
و من سال هاست مومن
بہ قبلہ گاه چشمانت !
✌️🍭
#الهہ_محقق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شبی پر کن از بوسه‌ها ساغرم
به نرمی بیا همچو جان در برم
تنم را بسوزان در آغوشِ خویش
که فردا نیابَند خاکسترم!
✌️
#فریدون_مشیری
@shermaaa (:
به نرمی بیا همچو جان در برم
تنم را بسوزان در آغوشِ خویش
که فردا نیابَند خاکسترم!
✌️
#فریدون_مشیری
@shermaaa (:
شنیده بودم شب نخوابیدن
عمر را کوتاه میکند؛
دیدم عمرم دارد بدون تو میگذرد
دیگر هیچ شبی را نخوابیدم .....
✌️
#مانگ_میرزایی
@shermaaa (:
عمر را کوتاه میکند؛
دیدم عمرم دارد بدون تو میگذرد
دیگر هیچ شبی را نخوابیدم .....
✌️
#مانگ_میرزایی
@shermaaa (:
بیخ گوش ات دعوتی ست
برای رقصیدن
رقصی در خون - خیس
از نیازت
که بخار شود ، بجوشد ، ببارد
در شعرم
هشداری بر شاید
"گم شدن"
گم شدنِ آغوشی در محاق
تسلیمِ توت های سفید ریخته
بر چادر شب
چادر شب -- نه
که ؛ چادرِ شب
شبِ آن مرد یا زنی که
خطِ بریل نمی داند ...
✌️🍭
#شهلا_فرج_زاده_خوئینی
@shermaaa (:
برای رقصیدن
رقصی در خون - خیس
از نیازت
که بخار شود ، بجوشد ، ببارد
در شعرم
هشداری بر شاید
"گم شدن"
گم شدنِ آغوشی در محاق
تسلیمِ توت های سفید ریخته
بر چادر شب
چادر شب -- نه
که ؛ چادرِ شب
شبِ آن مرد یا زنی که
خطِ بریل نمی داند ...
✌️🍭
#شهلا_فرج_زاده_خوئینی
@shermaaa (:
اين منم تنها و حيران نيمه‌شب
كرده‌ام همراز خود
مهتاب را
گويم: امشب بينم آن گُل را به خواب؟
من مگر در خواب بينم،
خواب را...
✌️
#فریدون_مشیری
@shermaaa (:
كرده‌ام همراز خود
مهتاب را
گويم: امشب بينم آن گُل را به خواب؟
من مگر در خواب بينم،
خواب را...
✌️
#فریدون_مشیری
@shermaaa (:
برای خواب‌هایم
که با تو تقسیم می‌شوند
نمی‌توان شعری از آغوشت نگفت
باید به ادامه‌ی هر رویایم
ترنمی از بوسه‌هایت را
اضافه کنم
✌️🍭
#سیده_مریم_وهابی
@shermaaa (:
که با تو تقسیم می‌شوند
نمی‌توان شعری از آغوشت نگفت
باید به ادامه‌ی هر رویایم
ترنمی از بوسه‌هایت را
اضافه کنم
✌️🍭
#سیده_مریم_وهابی
@shermaaa (:
.
آنـقدر با #ماه و #شـب تبانی میکنی
که عاشق خود را روانی میکنی ...
با باد می رقصی ...به مـه می خندی
و چشم در چشم من ...
بـا رقیـبان چشمک پرانی میکنی..
خنــجر میزنی و به آتش میکشی ...
و بی اعتــنا..
دیـدارمان را به فـردا حواله میکنی...
دوستت دارم و اصرار دارم به بودنت
هرچند در فعل ماندنت کمی کوتاهی میکنی....
✌️🍭
#شیوامیثاقی
@shermaaa (:
آنـقدر با #ماه و #شـب تبانی میکنی
که عاشق خود را روانی میکنی ...
با باد می رقصی ...به مـه می خندی
و چشم در چشم من ...
بـا رقیـبان چشمک پرانی میکنی..
خنــجر میزنی و به آتش میکشی ...
و بی اعتــنا..
دیـدارمان را به فـردا حواله میکنی...
دوستت دارم و اصرار دارم به بودنت
هرچند در فعل ماندنت کمی کوتاهی میکنی....
✌️🍭
#شیوامیثاقی
@shermaaa (: