بيا چند روزى جاهايمان را عوض كنيم!
تو عاشقم شو
و من
بيخيال ترين آدمِ دنيا...
✌️
#علي_قاضي_نظام
@shermaaa (:
تو عاشقم شو
و من
بيخيال ترين آدمِ دنيا...
✌️
#علي_قاضي_نظام
@shermaaa (:
پنجره!
بگشای از هم
چون کتابِ قصهی خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدفهای دهانِ رنج
صبحِ مرواریدتابش را
به ژرفاژرفِ این دریای دورافتادهی نومید!
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
پنجره!
بگشای از هم
چون کتابِ قصهی خورشید
تا امیدم بازجوید
در صدفهای دهانِ رنج
صبحِ مرواریدتابش را
به ژرفاژرفِ این دریای دورافتادهی نومید!
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
دلم آتشکده عشق و زغم ویران بود
تو بت آتشکده عشق عمارت کردی
شعر و شور و دل دیوانه و آزادگیم
همه را بسته به زنجیر اسارت کردی
✌️
#مهدی_اخوان_ثالث
@shermaaa (:
دلم آتشکده عشق و زغم ویران بود
تو بت آتشکده عشق عمارت کردی
شعر و شور و دل دیوانه و آزادگیم
همه را بسته به زنجیر اسارت کردی
✌️
#مهدی_اخوان_ثالث
@shermaaa (:
°
ریزد اگر نه بر تو نگاهم هیچ
باشد به عمقِ خاطرهام جایت
فریادِ من به گوشت اگر ناید
از یادِ من نرفته سخنهایت:
من گورِ خویش میکَنَم اندر خویش
چندان که یادت از دل برخیزد
یا اشکها که ریخت به پایت، باز
خواهد به پای یارِ دگر ریزد!»…
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
ریزد اگر نه بر تو نگاهم هیچ
باشد به عمقِ خاطرهام جایت
فریادِ من به گوشت اگر ناید
از یادِ من نرفته سخنهایت:
من گورِ خویش میکَنَم اندر خویش
چندان که یادت از دل برخیزد
یا اشکها که ریخت به پایت، باز
خواهد به پای یارِ دگر ریزد!»…
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
مسافرِ چشمبهراهیهای من
بیگاهان از راه بخواهد رسید
ای همهیِ امیدها
مرا به برآوردنِ این بام
نیرویی دهید •••
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
مسافرِ چشمبهراهیهای من
بیگاهان از راه بخواهد رسید
ای همهیِ امیدها
مرا به برآوردنِ این بام
نیرویی دهید •••
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
لبِ برکه کنار او باشم
چشمه چشمه پری و قو باشم
هم که معشوقه ی غزلهایش
هم زنِ قصه های او باشم
آن که می خواهد او همان و همان!
با خودم با خودم هَوو باشم
آن چه می نوشد و نمی نوشد
سُکر یا خَلسه ی سبو باشم
کوه باشم پرنده باشم و دشت
باد باشم به های و هو باشم
آن صدا آن صدای دیوانه
با جنون در بگو مگو باشم
با خیالش که سر به سر سوداست...
در دلش راز مو به مو باشم
او بخواهد مرا.. بخواهدکاش..
من فقط آرزوی او باشم
✌️🍭
#سیده_تکتم_حسینی
@shermaaa (:
چشمه چشمه پری و قو باشم
هم که معشوقه ی غزلهایش
هم زنِ قصه های او باشم
آن که می خواهد او همان و همان!
با خودم با خودم هَوو باشم
آن چه می نوشد و نمی نوشد
سُکر یا خَلسه ی سبو باشم
کوه باشم پرنده باشم و دشت
باد باشم به های و هو باشم
آن صدا آن صدای دیوانه
با جنون در بگو مگو باشم
با خیالش که سر به سر سوداست...
در دلش راز مو به مو باشم
او بخواهد مرا.. بخواهدکاش..
من فقط آرزوی او باشم
✌️🍭
#سیده_تکتم_حسینی
@shermaaa (:
📌
روی قولش نماند و زود گذشت
اُف به این زندگی که نامرد است!
بغلم کن که باز یخ نزنم
بی تو طهرانِ لعنتی سرد است...
سرنگون شد سزارِ کوچکِ تو!
هرزهی پاکدامنم بودی!
همه چاقو زدند و خندیدم
تو ولی وصلهی تنم بودی...
شعرهایم مرورِ غم بودند
گریه را خوب درک میکردند
پارههای تنم همیشه مرا
مثل سیگار ترک میکردند!
آسمان باش... بال خواهم زد
به عقابانِ پایبند قسم
عاشقم باش... زنده میمانم
به همانها که ماندهاند قسم!
تو برایم بسی... بمان و ببخش
گریهی توی خوابهایم را
عاشقم باش تا بسوزانم
فیلمها و کتابهایم را!
گیج و خوشبخت باورت کردم
شکّ افتاده در یقین بودی
ترسم از زخمهای دشمن نیست
مثل یک دوست در کمین بودی!
کاوهای توی داستانم نیست
لشکرِ بی درفش را چه کنم؟
زخمِ سبزم هنوز بسته نشد
زخمهای بنفش را چه کنم؟!
هرچه در زیرِ بار خم بودیم
خانِ والا سوارتر میشد
هرچه از درد گریه میکردیم
زندگی خندهدار تر میشد!
آسمان گریه را نمیشنود
وسط مردهها دعا نکنی
در خیابان گلوله میبارد
دستهای مرا رها نکنی...
گرچه از تشنگی هلاک شدیم
دشمن از ترسمان هلاکتر است
از قفا چنگ میزند... هشدار!
گرگِ بیخایه ترسناکتر است!
آتشِ خسته خوب میداند
جنگلِ بی درخت میمیرد
جنگ کردیم و سوختیم... اما
این پدرخوانده سخت میمیرد!
بغلم کن... مرا بخوان و ببوس
تا بگویند نانجیبتریم!
وسطِ گریههام میخندم
ما غمانگیزها عجیبتریم!
توی میدانِ تیر با من باش
بی تو زندانِ شهر؛ تنگتر است
عشق ما را اگر به هم نرسانْد
مرگْ یک قصهی قشنگتر است...
▪
قلعهی مردهای ماسهای اَت
زیر باران خراب خواهد شد
شبِ دیجور! با خودت خوش باش
عاقبت آفتاب خواهد شد...
✌️
#حامد_ابراهیمپور
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
روی قولش نماند و زود گذشت
اُف به این زندگی که نامرد است!
بغلم کن که باز یخ نزنم
بی تو طهرانِ لعنتی سرد است...
سرنگون شد سزارِ کوچکِ تو!
هرزهی پاکدامنم بودی!
همه چاقو زدند و خندیدم
تو ولی وصلهی تنم بودی...
شعرهایم مرورِ غم بودند
گریه را خوب درک میکردند
پارههای تنم همیشه مرا
مثل سیگار ترک میکردند!
آسمان باش... بال خواهم زد
به عقابانِ پایبند قسم
عاشقم باش... زنده میمانم
به همانها که ماندهاند قسم!
تو برایم بسی... بمان و ببخش
گریهی توی خوابهایم را
عاشقم باش تا بسوزانم
فیلمها و کتابهایم را!
گیج و خوشبخت باورت کردم
شکّ افتاده در یقین بودی
ترسم از زخمهای دشمن نیست
مثل یک دوست در کمین بودی!
کاوهای توی داستانم نیست
لشکرِ بی درفش را چه کنم؟
زخمِ سبزم هنوز بسته نشد
زخمهای بنفش را چه کنم؟!
هرچه در زیرِ بار خم بودیم
خانِ والا سوارتر میشد
هرچه از درد گریه میکردیم
زندگی خندهدار تر میشد!
آسمان گریه را نمیشنود
وسط مردهها دعا نکنی
در خیابان گلوله میبارد
دستهای مرا رها نکنی...
گرچه از تشنگی هلاک شدیم
دشمن از ترسمان هلاکتر است
از قفا چنگ میزند... هشدار!
گرگِ بیخایه ترسناکتر است!
آتشِ خسته خوب میداند
جنگلِ بی درخت میمیرد
جنگ کردیم و سوختیم... اما
این پدرخوانده سخت میمیرد!
بغلم کن... مرا بخوان و ببوس
تا بگویند نانجیبتریم!
وسطِ گریههام میخندم
ما غمانگیزها عجیبتریم!
توی میدانِ تیر با من باش
بی تو زندانِ شهر؛ تنگتر است
عشق ما را اگر به هم نرسانْد
مرگْ یک قصهی قشنگتر است...
▪
قلعهی مردهای ماسهای اَت
زیر باران خراب خواهد شد
شبِ دیجور! با خودت خوش باش
عاقبت آفتاب خواهد شد...
✌️
#حامد_ابراهیمپور
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
یک فنجان شعر pinned «📌 روی قولش نماند و زود گذشت اُف به این زندگی که نامرد است! بغلم کن که باز یخ نزنم بی تو طهرانِ لعنتی سرد است... سرنگون شد سزارِ کوچکِ تو! هرزهی پاکدامنم بودی! همه چاقو زدند و خندیدم تو ولی وصلهی تنم بودی... شعرهایم مرورِ غم بودند گریه را خوب درک میکردند…»
همیشه بخشی از آدم جایی جا میماند...
آدم میرود...
اما بخش مهمی از او جایی جا میماند...
در اتاق کودکی...
زیر درختانی...
یا در چشمهای عابری ...
آدم نمیداند چه گــم کرده است!
همیشه بخشی از او نیست...
✌️🍭
#چیستا_یثربی
@shermaaa (:
آدم میرود...
اما بخش مهمی از او جایی جا میماند...
در اتاق کودکی...
زیر درختانی...
یا در چشمهای عابری ...
آدم نمیداند چه گــم کرده است!
همیشه بخشی از او نیست...
✌️🍭
#چیستا_یثربی
@shermaaa (:
ای آنکه در نصیحت ما لب گشودهای
معلوم میشود که تو عاشق نبودهای
هر طعنهای که بر دل آزرده کردهای
بر زخم ما جراحت دیگر فزودهای
گفتی: اگر دل تو ربودم به صبر کوش
صبری که بود پیشتر از دل ربودهای
گفتم: شنودهام ز لبت ناسزای خویش
گفتا: سزاست هر چه از آن لب شنودهای
ای دل وفا مجوی که خوبان شهر را
ما آزمودهایم و تو هم آزمودهای
شادم که بنده را سگ خود گفتهای ز لطف
ای من سگت که بندهی خود را ستودهای
جوری که از تو دید هلالی به آن خوش است
آن جور نیست بلکه ترحم نمودهای
✌️
#هلالی_جغتایی
@shermaaa (:
معلوم میشود که تو عاشق نبودهای
هر طعنهای که بر دل آزرده کردهای
بر زخم ما جراحت دیگر فزودهای
گفتی: اگر دل تو ربودم به صبر کوش
صبری که بود پیشتر از دل ربودهای
گفتم: شنودهام ز لبت ناسزای خویش
گفتا: سزاست هر چه از آن لب شنودهای
ای دل وفا مجوی که خوبان شهر را
ما آزمودهایم و تو هم آزمودهای
شادم که بنده را سگ خود گفتهای ز لطف
ای من سگت که بندهی خود را ستودهای
جوری که از تو دید هلالی به آن خوش است
آن جور نیست بلکه ترحم نمودهای
✌️
#هلالی_جغتایی
@shermaaa (:
هـرگــز نپرسیـدم از او ...
ڪه دوسـتم دارد یا نــه !!...
گاهـے وقتـها ...
آرامـش خاطــر ...
در ندانستـن اسـت ...
✌️🍭
#شیوامیثاقی
#ظهرتون_سرشارازآرامش
@shermaaa (:
ڪه دوسـتم دارد یا نــه !!...
گاهـے وقتـها ...
آرامـش خاطــر ...
در ندانستـن اسـت ...
✌️🍭
#شیوامیثاقی
#ظهرتون_سرشارازآرامش
@shermaaa (: