دلم سفر می خواهد !
با حالی که خوش باشد ،
لب هایی که بخندد ،
دلی که آرام باشد ،
شب ...
موسیقی ...
تو ...
و جاده ای ؛
که هیچ پایانی نداشته باشد !!!
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
با حالی که خوش باشد ،
لب هایی که بخندد ،
دلی که آرام باشد ،
شب ...
موسیقی ...
تو ...
و جاده ای ؛
که هیچ پایانی نداشته باشد !!!
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
لعنتی جان...
لااقل از
کوچه ی دلتنگی ام ردّ شو
تا شاید
عطرِ حضورت
سبز کند همه خاطرات
بر باد رفته ام را
✌️
#شهاب_شهابی
@shermaaa (:
لااقل از
کوچه ی دلتنگی ام ردّ شو
تا شاید
عطرِ حضورت
سبز کند همه خاطرات
بر باد رفته ام را
✌️
#شهاب_شهابی
@shermaaa (:
عُمرے مرا به #مهر و #وفا «آزموده است»
داند من آن نیام ڪه ڪُنم رو به هر دری
✌️
#فریدونمشیرے
@shermaaa (:
داند من آن نیام ڪه ڪُنم رو به هر دری
✌️
#فریدونمشیرے
@shermaaa (:
#سحر_هجدهم
هجده یادآورِ سن کم یڪ « #مادر» است...
هجده یادآورِ یڪ مادر و یڪ لشکر است...
در«مقام» رمز و راز گر براندازش کنی...
هجده یادآور فصل خزان « #حیدر» است...
✌️🥺
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
هجده یادآورِ سن کم یڪ « #مادر» است...
هجده یادآورِ یڪ مادر و یڪ لشکر است...
در«مقام» رمز و راز گر براندازش کنی...
هجده یادآور فصل خزان « #حیدر» است...
✌️🥺
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
نوشته بودم من آدم
دستهبندیکردنها نیستم
اما برای «دلتنگی»،
این احساسِ همیشگیِ
گرهخورده به زندگیمان
که شبیه نبض،
گاهی تند و ضعیف میشود،
هزار مدل تقسیمبندی دارم.
پرسیده بود کدام مدل
از دلتنگی را دوست داری؟
نوشته بودم:
همه را... همه را...
ولی بین همهٔ
دلتنگیهای ریز و درشتی
که گوشهگوشهٔ قلبم
تجربهشان کردهام،
یکی از دلتنگیها
بدجور گریهام میاندازد
و رمق را از تن و دلم میگیرد.
پرسیده بود: کدام؟
خواستم بنویسم
«همانکه کنارش هستی،
اما باز هم دلتنگ».
ننوشتم اما.
رمق از تن و دلم رفته بود.
بهجای نوشتنش،
جمله را با صدای بلندی
گریه کردم.
✌️
#بهروزفخر
@shermaaa (:
دستهبندیکردنها نیستم
اما برای «دلتنگی»،
این احساسِ همیشگیِ
گرهخورده به زندگیمان
که شبیه نبض،
گاهی تند و ضعیف میشود،
هزار مدل تقسیمبندی دارم.
پرسیده بود کدام مدل
از دلتنگی را دوست داری؟
نوشته بودم:
همه را... همه را...
ولی بین همهٔ
دلتنگیهای ریز و درشتی
که گوشهگوشهٔ قلبم
تجربهشان کردهام،
یکی از دلتنگیها
بدجور گریهام میاندازد
و رمق را از تن و دلم میگیرد.
پرسیده بود: کدام؟
خواستم بنویسم
«همانکه کنارش هستی،
اما باز هم دلتنگ».
ننوشتم اما.
رمق از تن و دلم رفته بود.
بهجای نوشتنش،
جمله را با صدای بلندی
گریه کردم.
✌️
#بهروزفخر
@shermaaa (:
به نبودنِ تو فکر کردم
و فریاد کشیدم: «دنیا!
واقعاً میتوانی از این هم غمانگیزتر بشوی؟»
به نبودنِ تو فکر کردم
و کسی چه میداند
شبهای بیخوابی، سقفِ کدام خاطرهام چکه میکند
و چرا همیشه تصویرِ آن تکۀ آسمان در چشمهایم میافتد
که از آن،
پرندهای بهسمت شرق میپرد
به تو فکر کردم
و کسی چه میداند
پاییزها
دقیقاً به کدام خاطرهات تکیه میدهم
که باد حریفم نمیشود،
✌️🍭
#لیلا_کردبچه
@shermaaa (:
و فریاد کشیدم: «دنیا!
واقعاً میتوانی از این هم غمانگیزتر بشوی؟»
به نبودنِ تو فکر کردم
و کسی چه میداند
شبهای بیخوابی، سقفِ کدام خاطرهام چکه میکند
و چرا همیشه تصویرِ آن تکۀ آسمان در چشمهایم میافتد
که از آن،
پرندهای بهسمت شرق میپرد
به تو فکر کردم
و کسی چه میداند
پاییزها
دقیقاً به کدام خاطرهات تکیه میدهم
که باد حریفم نمیشود،
✌️🍭
#لیلا_کردبچه
@shermaaa (:
دانم که دل تنگمانده ای
ولی پی من نمی روی
دانم که عاشق منی و این
بر زبانت نمی رود
وین گونه در سکوت
تو قاتل منی
✌️🍭
#غاده_السمان
@shermaaa (:
ولی پی من نمی روی
دانم که عاشق منی و این
بر زبانت نمی رود
وین گونه در سکوت
تو قاتل منی
✌️🍭
#غاده_السمان
@shermaaa (:
راه کج بود نشد تا به دیارم برسم
فال من خوب نیامد که به یارم برسم
بی قراری رسیدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
✌️
#سید_علی_رکن_الدین
@shermaaa (:
فال من خوب نیامد که به یارم برسم
بی قراری رسیدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
✌️
#سید_علی_رکن_الدین
@shermaaa (:
یک فنجان شعر pinned «📌 من داستان آن گل سرخم که عاقبت دلسوزی نسیم سرش را به باد داد ✌️ #فاضل_نظری #یک_فنجان_شعر @shermaaa (:»
"چشم بد دور ڪه هم جانی و هم جانانی"
جان شیرین دلم مثل نفس میمانی.
من ڪویرے پُر اندوه و تو لبریز بهار
بر دل تب زدهام برفتر از بارانی.
چه بگویم چه نه انگار خبر دارے از آن
از نگاهم همه ے حس مرا میخوانی.
چشم بد دور ڪه دیوانهے لبخند توام
تو مرا در دل صد حادثه میخندانی ..
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
جان شیرین دلم مثل نفس میمانی.
من ڪویرے پُر اندوه و تو لبریز بهار
بر دل تب زدهام برفتر از بارانی.
چه بگویم چه نه انگار خبر دارے از آن
از نگاهم همه ے حس مرا میخوانی.
چشم بد دور ڪه دیوانهے لبخند توام
تو مرا در دل صد حادثه میخندانی ..
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
به شکلهای غریبی دلتنگم؛
گاهی شبیه گندمزاری
که خواب داسها را میبیند
گاهی چنان کوچهای
که انتهایش به دریا نمیرسد
و گاهی همانند کلماتی
که شعر نمیشوند
✌️
#سیامک_تقیزاده
@shermaaa (:
گاهی شبیه گندمزاری
که خواب داسها را میبیند
گاهی چنان کوچهای
که انتهایش به دریا نمیرسد
و گاهی همانند کلماتی
که شعر نمیشوند
✌️
#سیامک_تقیزاده
@shermaaa (:
نگاهت را نوشتهام
صدایت را بوسیدهام
و لبخندت را سنجاق کردهام به دلم
حالا تو هرچه میخواهی نباش
من با علاقهات زندهام
و با خیالت خوش،،،
✌️🍭
#ليلا_مقربی
@shermaaa (:
صدایت را بوسیدهام
و لبخندت را سنجاق کردهام به دلم
حالا تو هرچه میخواهی نباش
من با علاقهات زندهام
و با خیالت خوش،،،
✌️🍭
#ليلا_مقربی
@shermaaa (: