شب شد و دلتنگم...
دلم ...
در بستر آرامش آغوش تو آرمیدن میخواهد و
تن سپردن به لالائی
روح نواز طنینِ ,نفَس نَفس نفَس هایت و بَس.
✌️🍭
#فرزانه_طالبی_پور
@shermaaa
دلم ...
در بستر آرامش آغوش تو آرمیدن میخواهد و
تن سپردن به لالائی
روح نواز طنینِ ,نفَس نَفس نفَس هایت و بَس.
✌️🍭
#فرزانه_طالبی_پور
@shermaaa
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
✌️
#طاهرا_قزوینی
@shermaaa
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
✌️
#طاهرا_قزوینی
@shermaaa
اینک من و توایم دو تنهای بینصیب
هر یک جدا گرفته رهِ سرنوشتِ خویش
سرگشته در کشاکشِ طوفانِ روزگار
گمکرده همچو آدم و حوا بهشتِ خویش
✌️
#هوشنگ_ابتهاج
@shermaaa
هر یک جدا گرفته رهِ سرنوشتِ خویش
سرگشته در کشاکشِ طوفانِ روزگار
گمکرده همچو آدم و حوا بهشتِ خویش
✌️
#هوشنگ_ابتهاج
@shermaaa
صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بتها را در پیش تو بگدازم
صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم
تو ساقی خماری یا دشمن هشیاری
یا آنک کنی ویران هر خانه که می سازم
جان ریخته شد بر تو آمیخته شد با تو
چون بوی تو دارد جان جان را هله بنوازم
هر خون که ز من روید با خاک تو می گوید
با مهر تو همرنگم با عشق تو هنبازم
در خانه آب و گل بیتوست خراب این دل
یا خانه درآ جانا یا خانه بپردازم
✌️
#مولوی
@shermaaa
وانگه همه بتها را در پیش تو بگدازم
صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم
تو ساقی خماری یا دشمن هشیاری
یا آنک کنی ویران هر خانه که می سازم
جان ریخته شد بر تو آمیخته شد با تو
چون بوی تو دارد جان جان را هله بنوازم
هر خون که ز من روید با خاک تو می گوید
با مهر تو همرنگم با عشق تو هنبازم
در خانه آب و گل بیتوست خراب این دل
یا خانه درآ جانا یا خانه بپردازم
✌️
#مولوی
@shermaaa
ڪاش چون دریا جهانے رو به ساحل داشتم!
بگذرےم از آرزوهایے ڪه در دل داشتم
از نگاهت شرم میبارید و من درویشوار
ڪنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
پیش هرڪس مینشستم حرف چشمان تو بود
من نه با تو، با تمام شهر مشڪل داشتم
زندگے با طعنههاے دوستان آسان نبود
ڪاش من هم دشمنانے صاف و یڪدل داشتم
لطف بودن با تو از من شاعرے دیوانه ساخت
ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم
✌️
#محمدحسن_جمشیدی
@shermaaa
بگذرےم از آرزوهایے ڪه در دل داشتم
از نگاهت شرم میبارید و من درویشوار
ڪنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
پیش هرڪس مینشستم حرف چشمان تو بود
من نه با تو، با تمام شهر مشڪل داشتم
زندگے با طعنههاے دوستان آسان نبود
ڪاش من هم دشمنانے صاف و یڪدل داشتم
لطف بودن با تو از من شاعرے دیوانه ساخت
ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم
✌️
#محمدحسن_جمشیدی
@shermaaa