یک فنجان شعر
226 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
چه اهمیتے دارد عشق
وقتے او نمانده است
شب در هم شڪسته است
و او با من نیست ،
«همه ے قصه این است»

✌️
#پابلو_نرودا


@shermaaa
هرشب

شب و سڪوت و خیالات تو
در هم مے آمیزند تا مرا آرام ڪنند

دستِ نوازشی
بر دل تنگے هایم مے ڪشند
تا یک شب ابرهایِ بغض آلودم نبارند


اما مگر مے شود
جلویِ بارشِ باران های
سیل آساے ایالتِ آسامِ هندوستان را گرفت؟

چشمانم
همانند برڪه هایے ڪه ظرفیت
محدودے دارد و بعد از باران بهارے تمام اطراف و اڪنافش را آب مے گیرد
صورتم را غرقاب مے نماید
و گونه هاے احساسم خیسِ خیس..

انگار چشمانم به دریا راه دارد

یا دریایے است ڪه رودخانه های
زیادے به آن مے ریزد

مگر مے شود هر شب این همه بارید

به یقین اگر در ڪویر زندگے مے ڪردم
ڪشاورزان آنجا شالے ڪار بودند...
✌️
#امیــــــــد_قهـــــــــرمانے

#طاهره_انوشیروانے 🎙

@shermaaa
سخن در پرده خون‌‌سازے، بِه است از عرض اظهارش
ڪه از تحسین این بی‌دانشان دشنام می‌خیزد...
✌️
#بیدل_دهلوی

@shermaaa
ْ
سر قتل‌عام دارد نگهت ز فرط مستی
تو به این سیاه‌دل گو که مَی این‌قدر ننوشد...

✌️
#طرب_نایینی

@shermaaa
Forwarded from سنفونی سکوت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو چه دانے ڪه پسِ هر نگهِ ساده من…
چه جنونی
چه نیازی
چه غمے ست؟

✌️
#مهدی_اخوان_ثالث
@shermaaa
.
شهر به شهر
خیابان به خیابان
ڪوچه به ڪوچه
به دنبالت خواهم گذشت
تو شاید
راهِ خانه را گم ڪرده باشی
من اما . . !
راهِ رسیدن به تو را
پیدا خواهم ڪرد . . .
✌️🍭

#حاتمه_ابراهیم_زاده

@shermaaa
بہ روے ما بہ شرط بندگے

در مے گشاید عشق

عجب داروغہ اے!

باج سر دروازه مے گیرد
✌️
#فاضل_نظرے

@shermaaa
هر چه از #حسنش بگویم
باز هم ڪم گفتم از #اوصاف او

دلبرِ من #شوخ چشم و #ماه سیما،
هم #بلورین پیڪر است

✌️🍭
#مهنازنجفی

@shermaaa
در تیــره "شـــب"

هجـر تـو جانـم بـہ لـب آمد

وقـت است ڪہ همچـون

مــہ تـابـان بـہ درآیـے!
✌️
#حافظ

@shermaaa
حوصله‌ات ڪه سر می‌رود...
با دلم،
با دوست داشتنم بازے نڪن!
من در بی‌حوصلگی‌هایم
با تو زندگی‌ها ڪرده‌ام...
✌️
#شاملو

@shermaaa
گرچه شعر را از یاد برده ام ،
اما اگر آمدے
شوق بازگشت یوسف را از دهان"حافظ" مے گیرم
تا به پاے افتاده ے "شهریار" توان دهد!
تو را به سرپنجه هاے سبز بهار مے رسانم ،
تا شانه هاے لرزان خزان را قرار باشی....
میبرم تورا به وسوسه ے ترڪیب باران و خاک ،
تا از یاد ببرے عطش فراق را!
بیا
من تو را از تنهایے ماه مے دزدم و به خانه ے خورشید قرض مے دهم !
چشمانت را مے بندم و مے رسانمت به لطافت یک عطرزنانه درجیب سربازے ڪه سالها بعد جنازه ے سوخته اش در یک ڪتاب عاشقانه ڪشف شد!!
پس تورا به عشق خواهم رساند....
من حتم دارم تو میتوانے به برق چشمان دخترڪے بازگردے درون ڪلاسے ڪاهگلے ڪه زمستان ها آنقدر از سوزش عطرنارنج روے بخارے نفتے لذت میبرد ڪه فراموش میڪرد پاهایش از سرما گزگز مے ڪند...
اگر آمدی،
بندانگشتان ڪوچک ڪودڪیت را نشانت مے دهم ڪه حیرانت میڪرد و تو نمیدانستے ڪه حیرت خوده آگاهے ست ، خوده زندگی.....
بیا
من تورا
زندگے ها خواهم آموخت.....
✌️🍭
#ناهید_آقاطبا
@shermaaa

پناه بر تو
ڪه بے واژه
مرا میشنوی...
✌️🍭
#معصومه_صابر
@shermaaa
این قهوه هم سرد شد!
حتما باز هم
پشتِ آن ترافیک همیشگے گیر ڪرده‌ای...
می دانے جانم‌!
انتظار ڪشیدن دلهره دارد
دلهره از اینڪه نیایی!
اما چشیدنِ این قهوه سرد ترسناک است!
بعضی چیزها نباید از دهن بیفتند ،
چون دیگر طعم گذشته را ندارند ...!

✌️👌

#روزبه_معین
@shermaaa
آدمے به مرور آرام می‌گیرد، بزرگ مے شود، بالغ می‌شود و پاے اشتباهاتش مے ‌ایستد. آنها را به گردن دیگران نمی‌اندازد و دنبال مقصر نمی‌گردد، گذشته‌اش را قبول مے ڪند، نادیده‌اش نمی‌گیرد و اجازه می‌دهد هر چیزے ڪه بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایے به بعد مے ‌فهمد ڪه از حالا باید آینده‌ اش را از نو بسازد اما به نوعے دیگر می‌فهمد ڪه زندگے یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فداے آدم‌هاے بے مقدار ڪرد!
اصلا از یک جایے به بعد
حال آدم، خودش خوب می‌شود...
✌️
#محمود_دولت_آبادی

@shermaaa
تنت
تلاطم نُت هايى ست كه
در من پيچيده
موسيقى اين شعر شبيه آغوش
توست...
✌️
#ڪامران_رسول_زاده

@shermaaa
مثل یک شعر
مرا تنگ در آغوش بگیر !
که هواے غزلم ...
سخت شبیه تن توست
✌️
#ڪامران_رسول_زاده

@shermaaa
در لحظه‌اے خاص از درد هیچ‌ڪس نمی‌تواند ڪارے براے آدمے انجام دهد.

رنج همیشه تنهاست.
✌️
#آلبر_ڪامو
@shermaaa
فاتحِ هیچ قلبے نباش
سر بر بالینِ تنهایے خود بگذار
با روحِ خود بی‌ رحم باش
بگذار صریح‌ترین اعترافت
برهنگے قلبے باشد
ڪه تپیدن را به رگ‌هایش روا نداشت
بگذار سینه ات
هیچ دردے را قفس نباشد .
✌️🍭
#نیڪی‌_فیروزڪوهی

@shermaaa
تو، در چشمانے ڪه
من دوست میدارم ثبت گَشته‌ای...
✌️
#پل_الوار


@shermaaa
من بَد آورده ی
دُنیاے پُر از بیم و امید
نامه دادم نَخورے سیب
ولے دیر رسید... !
✌️
#علیرضا_آذر

@shermaaa