یک فنجان شعر
Alireza Azar – Peyvand
نشین و نسوز و نساز و ببین، که حرفم پُر از لهجهی مرهمه
برای تو و عشق واگیر تو، یه عالم صبوری کنم هم کمه
نشین و نسازو و نسوز و ببین، که تنهایی من چقدر روشنه
یکی دست توو دست تو و دستهات، داره توو سر من قدم میزنه
منم مثل تو داغِ توی دلم، منم مثل تو توو دل بازی ام
یه لبخند مصنوعیه رو لبم، ولی به رضای خدا راضی ام
اگه زخمِ توو سینهی سوختهت، دل من یه پا زخمِ هرجاییه
نگاه کن چقدر دل زمین ریخته، نگاه کن بفهمی چه اوضاعیه
بده دستتو پاشو جرات بگیر، که با هم از این شعله ها بپریم
حریف قَدَر، دست بَد، تاس کور، تو پا پس نکش بازیو میبَریم
آهای تیغهی سر به زیر تگرگ، نگاتو به بعد از زمستون بدوز
الان وقت خوبی واسه مرگ نیست، علمدار هنگ بهاری هنوز
تو باید بتونی شبو سر کنی، درسته جهان زشت و بیریخته
درسته کلاه درختا پَس ِ، درسته تبر زهرشو ریخته
تو زخم زمستون به کُفرت رسوند، تو پیغمبر بستن زخم باش
اگه داغ اشکی تنور غمی، خودت آب ِ رو شعلهی اخم باش
کجا میزنی سیم آخر کجا، عزیز دلم سیم آخر منم
تو سازِ دل روشنو کوک کن، خودم کل این قطعه رو میزنم
ببین تا ابد از تو باید بگم، تو تنها رفیق بَد و خوبمی
واسه بُردنت جونمو باختم، مدال درشت طالکوبمی
آره تا ابد از تو باید بگم، زیاد و کم چاه کار خداست
تو از پهنهی اونطرف اومدی، یکی مثل تو اینطرف کیمیاست
برام مثل هر شب لالایی بخون، که خواب از لبای تو بالا میاد
میخوام سر بذارم رو زخم دلت، دلم انحنای صداتو میخواد
ولم کن یه کم با تو آروم شم، منو با خودت خوب تنها بذار
یه جوری منو با خودت دوست کن، همه دوستهامو بذارم کنار
تو تاریخ تقویم این زندگی، تو هر اصل تعطیل کیفورمی
تو مه تاب نابِ لبِ پنجره، تو یه جشن شیک و جمع و جورمی
قدم میزنم با تو این جاده رو، دلم لک زده راهو با تو برم
پُل خوابِ آهنگ توو حنجرهت، سیاه بیشه های نگاتو برم
منو توی مشتت بگیر و ببر، منو با خودت رد کن از دورها
ببر توو حریم پریزاده ها، ببر توی شریان انگورها
عجیب و نجیب و شریف و الیف، تمام تو تعبیر این واژه هاست
بدون تو بودن غلط کردنه، بدون تو اصلاً جهان اشتباست
نباید اسیر تب ماه شی، نباید از این ارتفاق بپَری
تو باید خودت رو بگیری به دوش، تو سرباز این جوخهی آخری
نگاه کن به من این منِ غرق تو، برای تو یک عمرو پرپر زدم
برای دوباره تورو داشتن، به هر احتمالی بگی سر زدم
اگه عشق بودن برازندته، بکوب آخرین میخو رو زندگی
تو باید مسلح به امید شی، که دارندگی و برازندگی
غم هیچ و پوچ زمانو نخور، که هرکی یه جوری غمو میخوره
به هرجا نگاه میکنی درد هست، واسه رنج بُردن بهونه پُره
ما با هم مسیرو سفر میکنیم، جدا شو از این چهارچوب سیاه
واسه زندگی مرگ اگه اشتباست، بخون پشت من زنده باد اشتباه
دوباره تورو از شب زخمی و از این درد افعی جدا میکنم
با دستای خالی توو بن بست ها، جلو میرم و کوچه وا میکنم
تو معجون تنهایی و عمرمی، نمیذارم از حوصلهم سر بری
اگه توی احوال بَد دیدمت، نباید که با حال بدتر بری
من انگیزه دارم تو انگیزمی، توو هر موقعیت عزیز دلی
بهاری توو باغ خیالی فرش، تو ماهی توو این مغرب کاه گلی
زمین از زُمرد بسازه منو، جهانو بلرزونه با هق هقم
بدهکاره دنیا به امثال من، ببین گفتنی نیست چقدر عاشقم
دوباره منو توو خودم دود کن، دوباره خداوند این خونه باش
بلند شو بزن زیر گوش شکست، همون آدم پاک، دیوونه باش
منم که همینجام کنار خودت، قدم از قدم برنمیدارمو
توو سینهم سلامت نگه داشتم، همه خاطرات پراکندمو
✌️
#علیرضا_آذر
@shermaaa
برای تو و عشق واگیر تو، یه عالم صبوری کنم هم کمه
نشین و نسازو و نسوز و ببین، که تنهایی من چقدر روشنه
یکی دست توو دست تو و دستهات، داره توو سر من قدم میزنه
منم مثل تو داغِ توی دلم، منم مثل تو توو دل بازی ام
یه لبخند مصنوعیه رو لبم، ولی به رضای خدا راضی ام
اگه زخمِ توو سینهی سوختهت، دل من یه پا زخمِ هرجاییه
نگاه کن چقدر دل زمین ریخته، نگاه کن بفهمی چه اوضاعیه
بده دستتو پاشو جرات بگیر، که با هم از این شعله ها بپریم
حریف قَدَر، دست بَد، تاس کور، تو پا پس نکش بازیو میبَریم
آهای تیغهی سر به زیر تگرگ، نگاتو به بعد از زمستون بدوز
الان وقت خوبی واسه مرگ نیست، علمدار هنگ بهاری هنوز
تو باید بتونی شبو سر کنی، درسته جهان زشت و بیریخته
درسته کلاه درختا پَس ِ، درسته تبر زهرشو ریخته
تو زخم زمستون به کُفرت رسوند، تو پیغمبر بستن زخم باش
اگه داغ اشکی تنور غمی، خودت آب ِ رو شعلهی اخم باش
کجا میزنی سیم آخر کجا، عزیز دلم سیم آخر منم
تو سازِ دل روشنو کوک کن، خودم کل این قطعه رو میزنم
ببین تا ابد از تو باید بگم، تو تنها رفیق بَد و خوبمی
واسه بُردنت جونمو باختم، مدال درشت طالکوبمی
آره تا ابد از تو باید بگم، زیاد و کم چاه کار خداست
تو از پهنهی اونطرف اومدی، یکی مثل تو اینطرف کیمیاست
برام مثل هر شب لالایی بخون، که خواب از لبای تو بالا میاد
میخوام سر بذارم رو زخم دلت، دلم انحنای صداتو میخواد
ولم کن یه کم با تو آروم شم، منو با خودت خوب تنها بذار
یه جوری منو با خودت دوست کن، همه دوستهامو بذارم کنار
تو تاریخ تقویم این زندگی، تو هر اصل تعطیل کیفورمی
تو مه تاب نابِ لبِ پنجره، تو یه جشن شیک و جمع و جورمی
قدم میزنم با تو این جاده رو، دلم لک زده راهو با تو برم
پُل خوابِ آهنگ توو حنجرهت، سیاه بیشه های نگاتو برم
منو توی مشتت بگیر و ببر، منو با خودت رد کن از دورها
ببر توو حریم پریزاده ها، ببر توی شریان انگورها
عجیب و نجیب و شریف و الیف، تمام تو تعبیر این واژه هاست
بدون تو بودن غلط کردنه، بدون تو اصلاً جهان اشتباست
نباید اسیر تب ماه شی، نباید از این ارتفاق بپَری
تو باید خودت رو بگیری به دوش، تو سرباز این جوخهی آخری
نگاه کن به من این منِ غرق تو، برای تو یک عمرو پرپر زدم
برای دوباره تورو داشتن، به هر احتمالی بگی سر زدم
اگه عشق بودن برازندته، بکوب آخرین میخو رو زندگی
تو باید مسلح به امید شی، که دارندگی و برازندگی
غم هیچ و پوچ زمانو نخور، که هرکی یه جوری غمو میخوره
به هرجا نگاه میکنی درد هست، واسه رنج بُردن بهونه پُره
ما با هم مسیرو سفر میکنیم، جدا شو از این چهارچوب سیاه
واسه زندگی مرگ اگه اشتباست، بخون پشت من زنده باد اشتباه
دوباره تورو از شب زخمی و از این درد افعی جدا میکنم
با دستای خالی توو بن بست ها، جلو میرم و کوچه وا میکنم
تو معجون تنهایی و عمرمی، نمیذارم از حوصلهم سر بری
اگه توی احوال بَد دیدمت، نباید که با حال بدتر بری
من انگیزه دارم تو انگیزمی، توو هر موقعیت عزیز دلی
بهاری توو باغ خیالی فرش، تو ماهی توو این مغرب کاه گلی
زمین از زُمرد بسازه منو، جهانو بلرزونه با هق هقم
بدهکاره دنیا به امثال من، ببین گفتنی نیست چقدر عاشقم
دوباره منو توو خودم دود کن، دوباره خداوند این خونه باش
بلند شو بزن زیر گوش شکست، همون آدم پاک، دیوونه باش
منم که همینجام کنار خودت، قدم از قدم برنمیدارمو
توو سینهم سلامت نگه داشتم، همه خاطرات پراکندمو
✌️
#علیرضا_آذر
@shermaaa
همهمه بیشتر می ترساندم
واضح بگو
نمی مانی ... این بهتر است
مرگ ، مگر بیشتر از
یک پرنده ، ...
افتادن است
✌️🍭
#نوشین_جمشیدی
@shermaaa
واضح بگو
نمی مانی ... این بهتر است
مرگ ، مگر بیشتر از
یک پرنده ، ...
افتادن است
✌️🍭
#نوشین_جمشیدی
@shermaaa
برچسب #دوستت دارم
هایم را بر روي #قلبـت هڪ ڪن
تاهرڪس از آنجا عبور
ڪندبداند #صاحبش منم
✌️
#فرزاد_سھــرابے
@shermaaa
هایم را بر روي #قلبـت هڪ ڪن
تاهرڪس از آنجا عبور
ڪندبداند #صاحبش منم
✌️
#فرزاد_سھــرابے
@shermaaa
«دوستت دارم»
کوتاهترین جمله خبری ست
که گفتنش
از واجبات #زندگی
و خمس و زکاتش
#بوسه است و #بوسه....
✌️🍭
#نادیا_رحیمپور
@shermaaa
کوتاهترین جمله خبری ست
که گفتنش
از واجبات #زندگی
و خمس و زکاتش
#بوسه است و #بوسه....
✌️🍭
#نادیا_رحیمپور
@shermaaa
نه حرفی هست نه حدیثی
اما تورا که میبینم بی هوا لبخند
میزنم انگار که قرار است بعدها
تو را بسیار داشته باشم...
✌️🍭
#مریم_قهرمانلو
@shermaaa
اما تورا که میبینم بی هوا لبخند
میزنم انگار که قرار است بعدها
تو را بسیار داشته باشم...
✌️🍭
#مریم_قهرمانلو
@shermaaa
تو
رنگ میدهی
به لباسی که میپوشی
بو میدهی
به عطری که میزنی
معنا میدهی
به کلمههای بیربطی
که شعرهای من میشوند
✌️🍭
#ساره_دستاران
@shermaaa
رنگ میدهی
به لباسی که میپوشی
بو میدهی
به عطری که میزنی
معنا میدهی
به کلمههای بیربطی
که شعرهای من میشوند
✌️🍭
#ساره_دستاران
@shermaaa
👌
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیدهام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسهات...
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیدهام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسهات...
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa
#پست_آخـر
شبهایم
بدون #بازوانت
چقدر سرد میشود ؛
در خوابم #امشب ڪَذر ڪن
شاید تو را
بہ آغوش ڪشیدم ..!!
✌️🍭
#لیلا_صابرےمنش
#شبتون_خـاص💜
@shermaaa
شبهایم
بدون #بازوانت
چقدر سرد میشود ؛
در خوابم #امشب ڪَذر ڪن
شاید تو را
بہ آغوش ڪشیدم ..!!
✌️🍭
#لیلا_صابرےمنش
#شبتون_خـاص💜
@shermaaa
شروع سال جدید
بهانه خوبی است
تا من و تو از
نو آغاز کنیم
قصه قدیمی عشق را
و دوباره جوانه زند
شکوفه های دوستت دارم
بر شاخه های گیلاس
ته باغ بیقراریمان...
✌️
#امیر_افشار
@shermaaa
بهانه خوبی است
تا من و تو از
نو آغاز کنیم
قصه قدیمی عشق را
و دوباره جوانه زند
شکوفه های دوستت دارم
بر شاخه های گیلاس
ته باغ بیقراریمان...
✌️
#امیر_افشار
@shermaaa
°
ای کاش
لااقل
دستم را میگرفتی
تا حرارت عشقم را درک کنی!
گرچه
میدانم هرگز نمیفهمی چقدر دوستت داشتم
و مشکل من
این روزها
همین است...
✌️
#نزار_قبانی
@shermaaa
ای کاش
لااقل
دستم را میگرفتی
تا حرارت عشقم را درک کنی!
گرچه
میدانم هرگز نمیفهمی چقدر دوستت داشتم
و مشکل من
این روزها
همین است...
✌️
#نزار_قبانی
@shermaaa
در دلم..."
آرزوی "آمدنت" می میرد .,...
رفته ای اینک ،
اما آیا "باز می گردی ؟ "
چه تمنای محالی دارم ...,
"خنده ام می گیرد !"
✌️
#حمید_مصدق
@shermaaa
آرزوی "آمدنت" می میرد .,...
رفته ای اینک ،
اما آیا "باز می گردی ؟ "
چه تمنای محالی دارم ...,
"خنده ام می گیرد !"
✌️
#حمید_مصدق
@shermaaa
آنگاه که
صدای تو را میشنوم
میپندارم که میتوانم دیگر بار
از تو شعلهور شوم
و بر مدخل کشتزارانت،
بارها و بارها
جان دهم ...
✌️🍭
#غاده_السمان
@shermaaa
صدای تو را میشنوم
میپندارم که میتوانم دیگر بار
از تو شعلهور شوم
و بر مدخل کشتزارانت،
بارها و بارها
جان دهم ...
✌️🍭
#غاده_السمان
@shermaaa