میروم
تاپس بڪَیرم
قلب خود را از دلش
قلب من سازش ندارد با شڪستنهاے او...!!!
✌️🍭
#الهام_ابراهیمــــــــے
@shermaaa
تاپس بڪَیرم
قلب خود را از دلش
قلب من سازش ندارد با شڪستنهاے او...!!!
✌️🍭
#الهام_ابراهیمــــــــے
@shermaaa
و تو تنــــها ترین من بودی؛
و تو نزدیک ترین من بودی؛
و تو رســــاترین من بودی...
✌️
#سهراب_سپهری
@shermaaa
و تو نزدیک ترین من بودی؛
و تو رســــاترین من بودی...
✌️
#سهراب_سپهری
@shermaaa
و من تو را دوست می دارم ...
و من تنفس تو را،
مگو های راز آلود تو را،
دوست ميدارم؛
تو...
از همان تكلم نخست،
مرا از مزامير اندام خويش آفريده ای
✌️
#سید_علی_صالحی
@shermaaa
و من تنفس تو را،
مگو های راز آلود تو را،
دوست ميدارم؛
تو...
از همان تكلم نخست،
مرا از مزامير اندام خويش آفريده ای
✌️
#سید_علی_صالحی
@shermaaa
من نمیخواهم کسی بیاید
که عقلم را سر جایش بیاورد
و منطقم را بالا ببرد
یا بگوید چگونه بخند و بپوش و ببین.
چگونه باش و نباش.
من فقط دلم میخواهد،
کسی بیاید که با او
دیوانه ی بهتری باشم همین...
✌️🍭
#مریم_قهرمانلو
@shermaaa
که عقلم را سر جایش بیاورد
و منطقم را بالا ببرد
یا بگوید چگونه بخند و بپوش و ببین.
چگونه باش و نباش.
من فقط دلم میخواهد،
کسی بیاید که با او
دیوانه ی بهتری باشم همین...
✌️🍭
#مریم_قهرمانلو
@shermaaa
فـــارغ از گلـــه و گــرگ اســت ...
شبــانی عاشـــــق
چشم سبز #تـــو چه دشتی است؛
دویــــدن دارد ... !
✌️
#کاظـم_بهمنـی
@shermaaa
شبــانی عاشـــــق
چشم سبز #تـــو چه دشتی است؛
دویــــدن دارد ... !
✌️
#کاظـم_بهمنـی
@shermaaa
مینویسم به امیدی ڪه
تـو میخوانی و بَس
ز ِ پَس ِ شعــر بفهمـی
ڪه تـو را میخواهَم
✌️🍭
#پروانه_حسینی
@shermaaa
تـو میخوانی و بَس
ز ِ پَس ِ شعــر بفهمـی
ڪه تـو را میخواهَم
✌️🍭
#پروانه_حسینی
@shermaaa
گرگ هرشب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت ...!
ﺷﺒﯽ ﮔﺮگ را ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺩﯾﺪﻡ !
ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﻪ ﺁمد ...!
ﮔﺮﮒﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍو، ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﮒ ...؟!
ﮔﻔﺖ : شبی در ﺳﯿﺎﻫﯽ بیابان ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮد ...!
هرشب به خواست پایم که نه، به تمنای دلم میرفتم تا تماشایش کنم ...!
امشب محو او بودم که ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ ...!
ﺩﻭﯾﺪﻡ ... ﭘﺮﯾﺪﻡ ... ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪمش ...!
آنچنان ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ که ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ "سهم دلم" ، ﻧﺼﯿﺐ "ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ" ﺷﻮﺩ ...!👌
✌️🍭
#رویا_شاه_حسینزاده
@shermaaa
ﺷﺒﯽ ﮔﺮگ را ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺩﯾﺪﻡ !
ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﻪ ﺁمد ...!
ﮔﺮﮒﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍو، ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﮒ ...؟!
ﮔﻔﺖ : شبی در ﺳﯿﺎﻫﯽ بیابان ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮد ...!
هرشب به خواست پایم که نه، به تمنای دلم میرفتم تا تماشایش کنم ...!
امشب محو او بودم که ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ ...!
ﺩﻭﯾﺪﻡ ... ﭘﺮﯾﺪﻡ ... ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪمش ...!
آنچنان ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ که ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ "سهم دلم" ، ﻧﺼﯿﺐ "ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ" ﺷﻮﺩ ...!👌
✌️🍭
#رویا_شاه_حسینزاده
@shermaaa
دیدم که میرهم
دیدم که میرهم
دیدم که پوست تنم از انبساط عشق ترک میخورد
دیدم که حجم آتشینم ، آهسته آب شد
و ریخت، ریخت، ریخت، در ماه، ماه به گودی نشسته، ماه منقلب تار..
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa
دیدم که میرهم
دیدم که پوست تنم از انبساط عشق ترک میخورد
دیدم که حجم آتشینم ، آهسته آب شد
و ریخت، ریخت، ریخت، در ماه، ماه به گودی نشسته، ماه منقلب تار..
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa
دل ام کَپَک زده، آه
که سطری بنویسم از تنگیِ دل،
هم چو مهتاب زده ئی از قبیله یِ آرش بر چَکادِ صخره ئی
زِهِ جان کشیده تا بُنِ گوش
به رها کردنِ فریادِ آخرین.
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa
که سطری بنویسم از تنگیِ دل،
هم چو مهتاب زده ئی از قبیله یِ آرش بر چَکادِ صخره ئی
زِهِ جان کشیده تا بُنِ گوش
به رها کردنِ فریادِ آخرین.
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa