شب شعر
390 subscribers
24 photos
5 videos
گلچینی از زیباترین شعرها
Download Telegram
مثل گدایِ تازه به دوران رسیده اید
چون مار بر بلندیِ منبر خزیده اید

گرگ از نگاه وحشیِ تان شرم میکند
پیراهن صبوری ما را دریده اید

تنها شعار و وعده و دشنام می دهید
دشمن برای کشور ما آفریده اید

بین صدای مردمِ مظلومِ این جهان
آیا صدای ناله ی ما را شنیده اید؟!

در پاسخ هزار سوالی که داشتیم
دستی به ریش های مبارک کشیده اید

بعد از شنیدن غزلِ اعتراضی ام
بی شک طناب دار برایم تنیده اید

#جواد_شیردل

@sherdoostan
"عشق نافرجام"
(چه کنیم دیگه، بالاخره زورو هم دل داره! ، از اونطرف هم گفتم بذار یه شعر عاشقانه بذارم توی کانال که این 📪‌های سیاسی رو بشوره ببره! ، یه تغییر ذائقه‌‌ای هم بشه )

آیا کسی بین مرا با تو به هم زد؟
یا اینکه یک‌دفعه دلت از بنده هَم زد!!؟

یا، لای چرخِ چرخ کس چوبی نهاده؟
یا چرخ می‌خواهد به کام ما نگردد؟

چون لیلی‌ و مجنون و چون شیرین ‌و فرهاد
در بین مردم بود عشق ما زبانزد

آیا چه شد ماشین عشق ما دوتا ماند
با باک خالی، اندکی مانده به مقصد!!؟

(یک‌ فحش نذر آن‌که بنزین را گران کرد! ...
دیگر به جایی عقل من کی می‌دهد قد؟)

یادش به خیر آن روزهای اول کار
آن حرف‌های ناتمام آن عشق بی‌حد؛

عزم سخن می‌کردی و با گویشی خاص،
- جای حمید* البته می‌گفتی که احمد!!!" - :

آن کس که روی قبر ذوالقرنین سد ساخت**
آیا کند جرأت که گردد بین ما سد!؟

می‌گفتمت: نه ‌نه ،عزیزم مطمئن باش
کس جرأت این... «نقطه‌چین‌ها» را ندارد!!!

می‌گفتمت: ماه عسل می‌ریم خارج
می‌گفتیَم: نه، جان تو کافیست مشهد!

آیا چه شد مهر و وفا از بین ما رفت؟
در مجلس ختمش جفا بهر چه آمد؟

با اینکه دوشیدی مرا با وعده‌هایت!
دادی به من در خواستگاری پاسخ رد

هر چند بد کردی تو در حقم «فلانی»!
با اینهمه من باز هم هستم مُردد؛

در اینکه آیا از لج تو زن بگیرم
یا اینکه دیگر تا ابد مانم مجرد

پی‌نوشت:
* اشاره به تبلیغ محصولات تبرک! و با عشوه صدا زدن «حمید»!
**آن کس که روی قبر ذوالقرنین سد ساخت... : اشاره به ساخت سد سیوند در روزگار نامحمود محمود! و نم کشیدن! کورش در قبر دارد. شاعر در مصراع بعد بفهمی‌نفهمی اشاره‌ای هم به فعالیت ویژه! گشت‌ارشاد در آن دوره تاریک دارد

(خدا رو شکر که حتی توی این شعر عاشقانه! هم تونستیم یه نوک و نیشی به اونایی که «می‌خواند» بزنیم!!!)

#عباسعلی_ذوالفقاری

@sherdoostan
بابا غمِ نان دارد و شب خواب ندارد
مادر هم از این مسئله اعصاب ندارد

از بس که از این وضع به تنگ آمده،مادر
دیگر هوس مسجد و محراب ندارد

تا مردمِ مظلومِ غنا در تب و تابند
دولت خبر از دیِّر و میناب ندارد

شیخ از همه چیز و همه جا گفت بجز درد
چون تجربه ای خاص در این باب ندارد

دائم سخن از واژه ی قهر است و جهنم
این کیست که جز نیّتِ اِرعاب ندارد؟

اسطوره ی ما اِبنِ فلانِ بن فلان است
انگار وطن رستم و سهراب ندارد

سرچشمه ی صد رودِ بزرگ است،ولی حیف
در خاک خودش مردمِ سیراب ندارد

حالا چه کسی باعث فحشا شده؟وقتی
این غمکده دیریست که ارباب ندارد


#مصطفی_علوی

@sherdoostan
از هیکل استخوانی خود مست است
با تیپ خفن دهان مارا بسته است
پاهای پرانتزی ٬ساپورت جگری
اندام زنم شبیه انبر دست است

#محمدرضاگلزار

@sherdoostan
(محصولات مشترک!)
🙃
"شهریست پر کرشمه و خوبان ز شش جهت
چیزیم نیست..." لرزش پاها طبیعی است!
▫️

"مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو"
عجب ابروی ممتدّی، رسیده تا دهان ابرو!
▫️
"حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان"
من که تک زنگ زدم، زود بیا نبش خیابان!
▫️
"موی سپید را فلکم رایگان نداد"
نامرد رشته‌ای سه و پانصد حساب کرد!
▫️
«کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت»
بخورد بر سرشان مدرک دانشگاهی!
▫️
«مشکلی نیست که آسان نشود»
مگر آن دسته که مشکل سازند!
▫️
«خشت اوّل چون نهد معمار، کج»
خشتکش را بر سرش باید کشید!!

#بوالفضول_الشعرا

@sherdoostan
"مرز گُهر آلود!"

ماییم و دلی ساده و مرزی گُهر آلود
بین دو سه تا کشورِ خوف و خطر آلود

زیر دِلمان دردِ خلیجِ عرب آگین
روی سَرمان سایه ی روسِ خزر آلود!

سرشاخ شدن با دو سه تا گاوِ خراَندیش
در رابطه ی خارجیِ دردسر آلود..

نصفِ مُخمان محوِ مدرنیته ی دنیا
نصف دگرش غرقه ی عصر حجر آلود!

یک ملتِ بی آتیه اما الکی خوش
هفتاد و دو میلیون سَرِحالِ پَکر آلود

گفتند که شیرین شدن کام حرام است
این است که تلخیم در این نیشکر آلود

ای کاش که آهنگرِ بلخی شده بودیم
مسگر شده ایم آه، در این شوشتر آلود

در ذهن درختان فقط اندیشه کوچ است
از بیشه ی بی روزن و باغِ تبر آلود..

پرسید یکی وضع چجوری است عزیزم؟
گفتم ضرر اندر ضرر اندر ضرر آلود!

#شروین_سلیمانی

@sherdoostan
ساقیا لطفا سن ایچی باز کن
مطرب آهنگ مُجازی ساز کن

کافه چی با آن چه داری در بساط
مرحمت کن ساندویچی پر ملاط

می شود بی تابی ام را بنگری
هی نپرسی می خوری یا می بری؟

آمدم تا امشبی را شوخ و شنگ
کله ی غم را بکوبانم به سنگ

قلبم امشب از خوشی لبریز شد
آخر این یارانه ها واریز شد

کارت بانکم اعتباری یافته
پول دور از انتظاری یافته

دوست دارم ساعتی باگت به دست
همچنین با آن چه شُربش جایز است

خوش بلنبانم، بنوشم سیر سیر
ای خدا یارانه را از من نگیر

#مصطفی_مشایخی

@sherdoostan
خدایا به جیبم تو، مانی بده
دلاری ندادی ، تومانی بده !!

نه در دوره ی پیری ام، پول را
به من در زمان ِ جوانی بده

من عمری ست مستاجرم، ای خدا
به من خانه ی آنچنانی بده 😊

دلم لک زده یک سفر تا شمال
اگر می شود ، مژدگانی بده

و یک عمر ِ بی بهره از قسط را
فقط مدتی ، امتحانی بده

مرا توی پول و خوشی غرق کن
به من قدرت ِ جانفشانی بده

ژيان و رنو نه، فقط ای خدا
از آنها که دارد فلانی بده

مرا سیندرلا کن اما سریع
به من لنگه کفش ِ کتانی بده

مرا مثل ِ یوسف عزیزم بکن
به من مصطفای زمانی بده !

دل ِ خوش اگرچه گران است و کم
دل ِ خوش به بنده ، اَمانی بده

کرم کن و از سفره ی رحمتت ،
پلوی مرا زعفرانی بده 😋

از آنجا که من بنده ای شاکرم ،
به من هرچه را می توانی بده!!

و حالا مرا همسری بی نظیر
سزاوار ِ این زندگانی بده !

به مامان ِ شویم بده چربی و
مرا هیکل ِ استخوانی بده

میان من و مادر ِ شوهرم ،
الهی 🙏 تو صلح ِ جهانی بده

ملالی ندارم به جز دوری ات
خدایا کجایی ؟ نشانی بده

#ناهید_نوری

@sherdoostan
مثلا ازدواج

بردیا یک شب از در آمد و گفت
"دلبری برگزیده ام که نپرس"
قصد دارم که شوهرش بشوم
درد عشقی کشیده ام که نپرس"

عکس او را نشان من هم داد
کیس خوش تیپ و با کلاسی بود
از همان ها که موندشان بالاست
روی هم رفته چیز آسی بود

گفتم ای بچه یک کم عاقل باش
فکر کردی که زندگی شوخی ست
خرج این جور دختران ، اصلا
مثل مامان و عمه هایت نیست

بردیا نیش خنده زد که مگر
پسرت گوسفند و گاگول است؟
وضع من توپ می شود با او
پدرش رو به موت و خرپول است"

چند ساعت نصیحتش کردم
حیف از آن جمله های خوب و قشنگ
فکّ من خسته شد فقط زیرا
نرود میخ آهنی در سنگ

عاقبت با هزار بدبختی
دلمان خوش عروس آوردیم
چند وقتی که خوب و خوش بودند
ما هم این گوشه ذوق می کردیم

تا حدودا دو هفته مانده به عید
بردیا زنگ زد که "دریابم
پارمیدا طلاق می خواهد
رفته بدجور روی اعصابم

کاش امروز دیده بودی که
لوس میمون چه بر سرم آورد
مرده شو برده پیش مامانش
با لگد توی کوچه شوتم کرد

خرج او واقعا کمر شکن است
پدرم را به کل در آورده
پدرش هم که مشکل ریه را
رفته با پول برطرف کرده"

تهِ این داستان مشخص بود
حیف از آن خانه و پرادو که رفت
این یکی پای خرج دامادی
آن یکی هم که پای مهریه رفت

بیخ آلونک اجاره ای ام
به جنونی رسیده ام که نپرس
بردیا هم دوباره می گوید
دلبری برگزیده ام که نپرس

#مصطفی_مشایخی

@sherdoostan
بر خاک و خاکستر عبورت نقطه چین زد
حلقومِ آتش را گرفت و بر زمین زد

دریا تر از آنی که از آتش بترسی
از شعله ی سوزنده ی سرکش بترسی

سخت است دائم در میانِ دود باشی
هر جا که آتش پر شرر تر بود،باشی

بر شانه هایت کوهی از آوار داری
برخیز،چشمِ منتظر بسیار داری

برخیز از جا،دخترت چشم انتظار است
بردار گوشی را،بهارت بیقرار است

دیوارها را پس بزن با دست هایت
تا حظ کند یکبار دیگر با صدایت

امشب نباید دخترت تنها بخوابد
امشب نباید بی لا لا لا لا بخوابد

عشق است سر تا پایِ مردانی چنین مرد
تهران به امثالِ تو محتاج است،برگرد


#مصطفی_علوی

@sherdoostan
‌تجهیزات نامناسب آتش نشانی تهران عامل فاجعه ساختمان پلاسکو:

تکرار شده فاجعه ی چندم سپتامبر
بی شیطنت داعش و القائده انگار

این بار خودی عامل این فاجعه بوده
این فرد خودی نیست کسی جز خود سردار

با دست پر از خالی و بی هیچ وسیله
شیران همه رفتند وَ شد فاجعه تکرار

آورد به میدان همه ی تکنولوژی را
یک تکنولوژی البته از دوره ی قاجار

آتش شده خاموش ولی از ستم دوست
رفتند دلیران وطن باز سر ِ دار

#محمد_جاوید

@sherdoostan
اندر احوالات بانوان راننده
و رانندگان زن!



می خوای حل شه ترافیک خیابون
نذار زن ها بشینن پشت فرمون

همین دیروز یک زن زد به بنده
حسابی خودرو ام را کرد داغون

**

خیابون دیگه امنیت نداره
خیال کرده هواپیما سواره

همیشه هول میشه ، جای ترمز
پاشو رو گاز ماشین می فشاره

***
با ناز و دلبری امضا گرفته
گواهینامه و ویزا گرفته

با این رانندگیش توی خیابون
طرف امنیتو از ما گرفته

***
تو شهر از صبح تا شب می خوره پِر
یقه م رو باید از دستش بدم جِر

نمی دونم کدوم افسر، چطوری
براش کرده گواهینامه صادر

#بیژن_مکانی

@sherdoostan
با مرگ مردان وطن سلفی گرفتند
با اشکهای مرد و زن سلفی گرفتند

تنها به فکر سوژه های خویش بودند
در شهوت دیده شدن سلفی گرفتند

سطح خیابان را جسد پوشاند و آنها
با مرده های بی کفن سلفی گرفتند

لبخندهای زردشان را ثبت کردند
در مرگ فرهنگ کهن سلفی گرفتند

تا من منم، آنها هم آنها...ما همینیم
صدها نفر مانند من سلفی گرفتند

بوی تعفن تا ابد در عکس ها ماند
وقتی لجن ها در لجن سلفی گرفتند

#مهران_حسینی

@Sherdoostan
یک رشته از این مساله ها مساله ای نیست
این قدر نگویید چرا مساله ای نیست

کمبود و گرفتاری و این گونه مسائل
عادت شده در کشور ما مساله ای نیست

سر منشاء آن هم نه مدیران، خودِ ماییم
بیمار نباشیم، دوا مساله ای نیست

با ماسک زدن یا مثلا ترک تنفس
دیگر منو اکسید هوا مساله ای نیست

اصلا چه نیازی به مدیریت بحران
المنةُ لللهَ که بلا مساله ای نیست

گیریم که در کوچه ی ما سیل بیاید
تا هست جت اسکی و شنا مساله ای نیست

هنگام سفر های زمینی و هوایی
ما بیمه که باشیم، فنا مساله ای نیست

در زلزله هم هول شدن مساله ساز است
خونسرد که باشیم لذا مساله ای نیست

هر دزدی و هر مفسده را سوژه ی جک کن
کم شور بده مساله را مساله ای نیست

اقلام خوراکی همه مشکوک و مضرند
پس سفره ی بی برگ و نوا مساله ای نیست

یک طایفه دلواپس آمار طلاقند
تا ثانیه ای شصت و دو تا مساله ای نیست

بالفرض یکی با کمک اکس و ال اس دی
چرخی بزند توی فضا مساله ای نیست

فعلا همه با این نت و گوشی سر ِکاریم
بیکاری ما شکر خدا مساله ای نیست

امروز فقط موی زنان چالش جدی ست
این حل بشود، هیچ کجا مساله ای نیست

آسوده بخوابید که شهر امن و امان است
دلشوره چرا ؟ جان شما مساله ای نیست

#مصطفی_مشایخی

@sherdoostan
"بُزهای خرمنکوب"
با تشکر از همکاری صمیمانه مولوی و صائب

زاغ صابون‌خور کجا لایق بَود تیهو خورَد!؟
یا چگونه‌ اوج گیرد بر سِتیغ قاف‌ها؟

آن‌که کرده عمر خود را صرف دلالی کود!
دارد انصافاً کجا دقت چنان صراف‌ها!؟

عشوه‌‌ی معشوقه‌های حافظ و شیخ اجل
کِی می‌آید واقعاً از عهده‌ی این داف‌ها!؟

«جای چشم ابرو نگیرد گر چه او بالاتر است»
کار سوراخ دگر آید کجا از ناف‌ها!!؟

«هر کسی را بهر کاری ساختند» اما دریغ...
شد وطن ویران دگر از این غلط‌ها ، گاف‌ها! ؛

«کار هر بُز نیست خرمن‌کوفتن»، داده چه کس
اختیار مملکت را دست قالی‌باف‌ها!؟


سنگ‌ها را بسته، سگ‌ها را رها فرموده‌اید!
ای خداوندان قدرت، های! بی‌انصاف‌ها

#عباسعلی_ذوالفقاری

@sherdoostan
یار مرا، کار مرا، عامل گیر پاژ مرا
یار تویی، کار تویی، برده به گاراژ مرا

میله تویی، سیخ تویی، مته تویی میخ تویی
نموده تا بیخ تویی، سنبه و سونداژ مرا

پول تویی، غول تویی، قابل و مقبول تویی
یکسره مشغول تویی، داخل پاساژ مرا

شوفر آگاه تویی، جاده تویی راه تویی
چاله تویی راه تویی، بی خودی ویراژ مرا

خورشید پر زرق تویی، آمده از شرق تویی
نور تویی برق تویی، کاهش ولتاژ مرا

خانی و ارباب تویی، تا به سحر خواب تویی
بر همه میراب تویی، زحمت پمپاژ مرا

مرد سیاسی تویی، حرف اساسی تویی
هر دیپلماسی تویی، تهمت شانتاژ مرا

شعر تویی ساز تویی، موسیقی جاز تویی
صاحب آواز تویی، ناکوک و قیژ قاژ مرا

#احمد_آوازه

@sherdoostan
ای شماها که نمک‌خورده‌ی چینی‌هایید،
غالباً منفعل و منتقد دنیایید،

ما که زوری به شما جنس نینداخته‌ایم
این شمایید که چسبیده به دُمب مایید!

ما اگر معضل تولید شماییم، مدام
جای این چاله ته چاه چرا می‌آیید؟!

به من و کشور من انگ مقصر زده‌اید
دمتان گرم! چه بامعرفت و آقایید!

عیب ما نیست که یک ملت کاری هستیم
هشت ساعت نه! فقط ثانیه‌ای کارآیید؟

تازه اوضاع مدیران شما خیط‌تر است
در و تخته عوضش خوب به هم می‌آیید

کار امروز شما کار پریروز شماست
پا دهد، طالب «از شنبه» و پس‌فردایید

مخترع نزد شما چند کفن پوسانده‌ست
تا شما در‌به‌در تبصره و امضایید

موقع حرف زدن وقف صداسیمایید
وقت اجرا همه نامرئی و ناپیدایید

قسم از این‌طرف و دمب خروس از آن‌ور
هم خدابنده و هم مشتری خرمایید

چین اگر کامروا گشته و خوشدل چه عجب؟
لایقش بوده، شما باز پی حاشایید

#رضا_احسان‌پور

@sherdoostan
معمای‌شاه

ندانم کجا خوانده‌ام در کتاب
که ابلیس را دید شخصی به خواب

به بالا صنوبر، به دیدن چو حور
چو خورشیدش از چهره می‌تافت نور

فَرا رفت و گفت:«ای عجب این تویی!؟
فرشته نباشد بدین نیکویی!

تو کاین روی داری به حُسنِ قمر
چرا در جهانی به زشتی سَمر؟

چرا نقش‌بندت در ایوان شاه
دُژم‌روی کرده‌است و زشت و تباه؟»

شنید این سخن، بخت‌برگشته دیو
به زاری برآورد بانگ و غریو:

«که ای نیکبخت این نه شکل من است
ولیکن قلم در کف دشمن است»

"شیخ اجل سعدی علیه‌الرحمه"

#عباسعلی_ذوالفقاری
‌خسرو معتضد:اراذل و اوباش بی سواد شعور و درک نوشته ها و گفته های مرا ندارند:

با سوادی زبده و فرزانه خسرو معتضد
شاه را کرده خُل و دیوانه خسرو معتضد

یک معما ساخته از شاه ، توپ و بی نظیر
کرده عطر آگین فضای خانه خسرو معتضد

روز و شب در قبرمی لرزد تن شاه علیل
کرده آن جا را چنان  پایانه خسرو معتضد

واقعیت را به خوبی منعکس فرموده و
نیست در گفتار او افسانه خسرو معتضد

آن چنان خوب است سریالش که هر فرد فهیم
می کند دنبال بی تابانه ،خسرو معتضد

هر چه در تاریخ رخ داده بدون کمّ وکاست
درج کرده خوب و استادانه خسرو معتضد

می کشد یک موی را از ماست با مَنقاش خود
کی به «کرمانشاه» گوید بانه خسرو معتضد؟

مردمان شهر اوباشند و او تاریخ دان
هست مغزش بهتر از رایانه خسرو معتضد

هیچ کس درک سخن هایش نخواهد کرد چون
مردمان صفرند و پر پیمانه خسرو معتضد

بابت گلکاری تاریخ ِ کل ِمملکت
هست گویا صاحب پروانه خسرو معتضد

کُنتراتی می نویسد هر زمان تاریخ را
در خصوص هر کسی مردانه خسرومعتضد

بابت هر صفحه که وارونه گویی می کند
می زند با صاحبانش چانه خسرو معتضد

آن چه را گفتم دروغ و راست قاطی شد لذا
معذ رت خواهی کنم جانانه خسرو معتضد

پس نکن «جاوید » را نفرین و جای آن بگیر
بابت تعریف از او بیعانه خسرو معتضد

#محمد_جاوید

@sherdoostan