Sharare dolatabadi
77 subscribers
175 photos
40 videos
3 files
5 links
کانال رسمی شراره دولت آبادی
اینستاگرام:sharareh_dolatabadi
Download Telegram
میلاد شاه شاهان ، کوروش کبیر فرخنده باد .😊
با سلام و درود به دوستان مهربانم
امروز سالگرد تولد مردیه که هیچوقت از یاد هیچکدام از ما نمیره . تولد یک فرشته ، یک معصوم ، یک اصیل زاده ، کسی که به غیر از هنر انگشتانش که بر روی کلاویه های پیانو می نواخت ، تمام وجودش عشق و زندگی بود .
با عشق "فرشته ای"به دنیا آمد . کودکی اش هنرمندانه بود ، هنرمندانه زندگی کرد و هنرمندانه از این دنیای پر حیله و نیرنگ ، جدا شد. ۳۵ ساله بود و من هم ۲۷ ساله بودم که به واسطه ی کار موسیقی کنار هم قرار گرفته ، کار میکردیم . هر کدام از ما شکستی بزرگ در زندگی داشتیم . بعد از چند ماه عشق و وابستگی عمیقی بین ما به وجود آمد ، با این که از دو قوم متفاوت بودیم ولی این عشق و علاقه روز به روز و سال به سال محکم و محکم تر میشد . همیشه به خودم میگم ، به دنیا آمدن او چه نعمت بزرگی برای زندگی من و دوستان او بود ، چون او همسری نمونه ، رفیقی بسیار مهربان و همراهی بسیار صادق با همکارانش بود . دوستی بسیار خوب برای دختر اول من (موگه ی عزیزم ) بود . فرقی بین موگه ی من و دخترمان آنی نمیگذاشت . عشق خود را بین این دو دختر تقسیم میکرد و به یک اندازه آن ها را دوست میداشت . به طوری که موگه ی من همیشه او را پدر واقعی خود می دانست . خوشحالم از این که دخترم آنی هم خصوصیات پدرش را به ارث برده و یک آندره ی نازنین دوم برایم به وجود آورده .
سال ۱۳۸۴ آهنگی برای من ساخته و تنظیم و اجرا کرد ، به نام" با تو بودن " که روز تولدم به من هدیه کرد و این موسیقی را در استودیو پاپ با صدای من ، در کنار هم ضبط کردیم . شعر این آهنگ از فریدون علیخانی ست که گویا این شعر را وقتی آمریکا بودیم به سفارش آندره ساخته و به او هدیه کرده بود . قسمتی از این ترانه را به شما عزیزانم به عنوان روز تولد آندره ی عزیزم هدیه میکنم .
نازنینم درسته که این جا حضور فیزیکی نداری ولی همیشه هستی و خواهی بود .
عشق من ، آندره ی من ، تولدت مبارک .
درود به روح پدر و مادر شوهر نازنینم از فرشته ای که به دنیا آورده" به نام آندره" و او را به من هدیه کردند .
روحتان شاد .
 با سلام و درود خدمت دوستان عزیزم
قبل هرچیز تشکر ویژه ای از شما دارم . بابت کامنتها و محبتی که نسبت به همسرم آندره و سالروز تولدش داشتید ؛ میدانم که او هم سپاسگزار مهربانی های همیشگی شماست ‌ .
میدانم این روزها هیچکس حوصله ی خواندن پست های طویل را ندارد ، اما به عنوان فردی که سال هاست در خدمت کار هنری بوده ام وظیفه ی خود میدانم ، فکر و منطق خود را با شما در میان بگذارم .
چند روزیست ، در فضای مجازی ، مخصوصاً بین دوستان و همکاران هنرمندم ، صحبت از کوباندن تحریم هاست . خوب ، بسیار واضح است که تحریم ها ، اثر منفی و فشار شدید خود را اول از همه بر روی مردم و کل جامعه می گذارد . اما مگر طی این چند سال ما تحریم نبودیم؟ مگر در این چهل سال ، زندگی آرام و راحتی داشتیم؟ که حالا همکاران عزیز من ، یکی یکی اظهار ناراحتی و شکایت دارند ؟ این همه سال ، حجاب اجباری ما بانوان ، به نوعی تحریم نبوده ؟ آزاد نبودن بیان نظرات ما ، تحریم نبوده ؟؟! زمانی که جان رانندگان کامیون در نظر گرفته نمیشه و انبارهایی پر از لاستیک پیدا میشه ، چطور؟! و یا سوزاندن صد ها سگ زبان بسته که در اهواز اجساد سوخته ی آن ها پیدا می شود ! وقتی در این سال ها اموال ما به سوریه و یمن و لبنان فرستاده میشه ، در حالی که خود مردم نیازمند رفاه نسبی هستند ، طوری که هنوز بعد از گذشت یک سال از زلزله ی کرمانشاه مردم عزیزمان در آن مناطق حتی آلونکی درست و حسابی هم ندارند! وقتی کمبود بیمارستان و مدارس به وفور حس شده و اعلام میشه که چهل درصد  مدارس ، خطر ریزش و خرابی دارند و میبینیم که چه مدارس و بیمارستان های مجهزی در کشورهای همسایه حتی خدمات و عمل های رایگان در آن ها صورت میگیره . و بیمارستان های ما... بهتره نگم ! این همه اختلاص در این چند سال نوعی تحریم برای مردم نبوده ؟!  در این چند ماه اخیر که گرانی کمر مردم را خم کرده . گرانی اقلامی که داخلیست و ربطی به تحریم ها ندارد . خودتان بهتر می دانید که غذا و دارو جزو تحریم ها نیست ، پس چرا وقتی وارد داروخانه می شوید برای یک یا دو بسته قرص یا آمپول باید با جیب خالی از داروخانه خارج شوید ؟ در صورتی که بخش عظیمی از آن ها توسط مافیای دارو به مناطق اطراف کشور فرستاده می شود . اگر این نوعی تحریم نیست ، پس چیست ؟ مسئولان ما ، دور تا دور کشور عزیزمان ، ایران را بذل و بخشش کردند . از ماجرای خلیج فارس و دریای عمان و چاه بهار گرفته تا دریای مازندرانی که به اختاپوسی مثل روسیه داده می شود . کشور خودمان را به نوعی تحریم و تکه تکه کردند و یه عده از شما حرکتی از خود نشان نداده و سکوت کردید . چرا ؟؟! ارق و وابستگی ملی ما به همین راحتی از بین میرود ؟تعدادی زمان انتخابات از ترس تجزیه می گفتند . خب ، مگه با همین شرایط رو به تجزیه نیستیم ؟ چرا عده ای سکوت کرده اید ؟ فکر میکنم یک هنرمند و شهروند میهن پرست ، اول باید یک ملی گرا باشد ، ولی ظاهراً برای عده ای ، این مسائل زیاد مهم نیست و فقط جوسازی برای تحریم الویت دارد ، همانطور که گفتم ما به عناوین مختلف سالهاست تحریم هستیم ، ظاهراً تحریم فرهنگی هم شدیم . یک ذره به خود آمده و منطقی فکر کنید . اصلاً مسبب و مقصر اصلی این تحریم ها چه کسی و کسانیست ؟ به جرات میتوانم بگویم ، ما مردم هم بی تقصیر نیستیم . با سکوت خود در این سال ها خیلی بلایا را خود بر سر همدیگر آوردیم و ترو خشک را با هم سوزاندیم . من که مدت هاست قید کار کردن را زدم برای آرمان هایی که داشته و دارم . ضربه هاش را خورده ام . ممکنه گفته های من به عنوان یک هنرمند ، عواقب بدی داشته باشد ، اما فکر میکنم ، زندگی کوتاه ولی با عزت ، بهتر از عمر طولانی با بی تفاوتی است . تعداد کمی را مثل آناهیتا همتی و پرستو صالحی عزیزم و .... دیدم که همیشه دلسوزانه ، بی تفاوت نبوده و همیشه گفته های خود را بیان کردند . با تشکر از این دوستان دلسوزم که همیشه حضور داشته و دارند .
همینطور همکاران دیگرم که تلویزیون را به خاطر مسائلی اعم از بدحسابی مالی و ... تحریم کردند . امیدوارم دیگر همکاران عزیزم  به خود آمده و متوجه وظایف خود باشند ‌
فکر میکنم قبل از محکوم کردن تحریم ها که نتیجه ی مدیریت و سیاست غلط دولت مردان ماست ، دوستان هنرمند و همکارم ، اول باید رئیس جمهوری را محکوم کنید که توانست با هزار وعده و وعید توخالی از سادگی اکثریت شما سوءِاستفاده کند و شماها را که الگوی مردم بودید ، با افتخار به پای صندوق های رای بکشاند و هنوز هم با وقاحت تمام می گوید تحریم ها تاثیری به اقتصاد کشور نخواهد گذاشت .
ممکن است با گفتن این مطالب تعدادی از همکاران عزیزم را مکدر کنم  ولی مهم بیان واقیات تلخ ماست .
با تشکر از شما دوستان مهربانم که همیشه با حوصله، مطالب و پست های مرا دنبال و حمایت می کنید .
با سلام خدمت دوستان عزیز
در بعضی سایت ها به اشتباه ، آخرین موسیقی فیلم همسر مهربانم، آندره آرزومانیان ، "نطفه ی شوم" به کارگردانی آقای کریم آتشی عزیز ، ثبت شده . باید به اطلاع هموطنان و دوستان عزیز برسانم که آخرین موسیقی فیلم آندره آرزومانیان فیلم " چهاربهار" به کارگردانی زنده یاد محمدرضا اعلامی عزیز بوده و همچنین آخرین آلبوم منتشر شده از او "آخرین آواز عشق" به همراه بابک شهرکی نازنینم می باشد و همچنین آلبوم آثار بی کلام فرهاد مهراد که هنوز منتشر نشده و ظاهراً مشکل مجوز در ارشاد دارد . همین جا اعلام میکنم که در زمان حیات همسرم ، آندره ی عزیز قرار دادی برای ساخت موسیقی فیلم نطفه ی شوم با آقای کریم آتشی بسته شد ولی چون به دلایلی ساخت فیلم به تعویق افتاد و در زمان ساخت فیلم آندره ی نازنینم فوت شده بود و ساخت موسیقی این فیلم به آقای آرا داویدیان محول گردید .
امیدوارم شاهد دقت بیشتری در سایت های خبری باشیم . به خصوص در زمینه ی بیوگرافی هنرمندان 😊🙏
با درود خدمت دوستان مهربانم
اکثریت شما به شکل های مختلف ، یا از نزدیک یا از طریق کار و یا از طریق فضای مجازی با روحیه ی من آشنا هستید و میدانید که همیشه سعی کرده ام ،افکارو نظریات و گفته هایم با عقل و منطقی درست ، همراه باشد . در مطلب قبلی ، از" تعدادی" از دوستان و همکاران هنرمندم گله مند بودم . چون راهی که "عده ای از آن ها " می روند به ترکستان ختم می شود . چند روز پیش ویدئویی از همکارانم دیدم که باز هم مرا دل چرکین و ناراحت کرد . من همیشه برای عقاید دیگران احترام قائل بوده و هستم . اما عقایدی که واقعی و همراه با عقل و منطق باشد . در سال هشتاد و هشت عده ای به سمت و سوی جنبش سبز کشیده شدند ، گفتم اشتباه میکنید ، گوش نکرده و با من بحث می کردند . دوره ی انتخابات ، دوباره به شکلی دیگر ، جناب روحانی به میدان آمد و با صدها وعده و وعید ، مردم را به پای صندوق های رای کشاند . باز گفتم و باز هم هیچ گوش شنوایی نبود ؛ که نتیجه اش هم معلوم شد . برای کار نکردن با صدا و سیما گفتم؛ باز هیچکس برای حرف هایم ارزشی قائل نشد . تا این اواخر که تمام مسائل پشت پرده و بدحسابی ها برای همه علنی شد ‌ و حالا تب تند و جوگیری برای حمایت از سردار قاسم سلیمانی است . برای چی؟ برای این که ایشان از خاکش دفاع کرده و مانع ورود داعش شده ! او را به فرشته ای تبدیل کرده اند که روی زمین نیست و در هواست . ما مردم کی میخواهیم دست از تملق و چاپلوسی برداریم ؟ نمیدانم! چرا از امثال ایشان قِدیس می سازیم ؟! همکاران من ، ای کاش، حالا که این قدر نسبت به ایشان اظهار تشکر و علاقه کرده و به دست بوسیِشان می روید ؛ موقعی که پول های مملکت از طریق سپاه به سوی سوریه و لبنان و فلسطین و .... سرازیر می شد ، حداقل یک انتقاد و اشاره ی کوچک به ایشان و همکارانشان
داشتید . و می پرسیدید چرا؟!! چرا هم وطنان خود را نادیده گرفته و به جای این که به مردم خود رسیدگی کنید ، پول ها را برای همسایگان میفرستید ؟!
بار ها گفتم و باز هم میگم که وظیفه ی یک هنرمند فقط نقش بازی کردن مقابل دوربین فیلمبرداری و ثبت آثار هنری و عکس و امضا نیست . وظیفه ی یک هنرمند اول انسانیت و ملی بودن و به فکر همنوع خود بودن است . شما هم از همین مردم هستید . آیا حاضرید دست به دست هم داده و از معلمان ، دانشجویان و داشن آموزان ، کارگران هفت تپه و فولاد و ..‌ حمایت کنیم ؟
فقط یادتان نرود هنگام تکمیل سپاسگزاری های خود از ایشان حتماً بابت مناطق مختلف کشور که به اجانب سپرده اند ، هم تشکر ویژه داشته باشید . بابت رسیدگی و آبادانی خوزستان و سیستان و بلوچستان . و یا از ساخت ایران مال که در انتهای همت ( چیتگر) با بودجه ی کلان ساخته شده سپاسگزار باشید که همان بودجه می توانست هزاران خانواده ی مستمند و کارگر را از فلاکت نجات دهد . تشکر کنید ، بابت بودجه های کلانی که به بعضی از برنامه سازان هنرمند اهدا می کنید ولی دریغ از یک همراهی مالی برای جراحی و یا بستری شدن یک هنرمند . دست بوسی از ایشان که شما از فرشتگان درگاه خداوندی میخوانیدشان را هرگز فراموش نکنید که شاید من و همکاران هم فکر و هم سوی من هنوز به درک معنای فرشته بودن نرسیده ایم ؟!!!!! از ماست که بر ماست !
با تشکر از عزیزانی که همیشه با حوصله و همراهی مطالب بنده را دنبال میکنید ‌.
با درود خدمت استاد بزرگوارم ، جناب مسعود فراستی عزیز
ضمن عرض خسته نباشید برای سال ها زحمات هنری شما نازنین ، در روزهای اخیر ویدئویی از یک مصاحبه با شما برایم فرستاده شد که بسیار دردناک بود . مصاحبه توسط یک مجری جوان ، جاهل و نادان اداره می شد ، که متاسفانه امثال این اشخاص ، توهین و بی ادبی را با نقد کردن ، اشتباه گرفته و اصلاً سواد این کار را ندارند . متاسفانه در رسانه ای مثل صدا و سیما که از هر قشر جامعه بیننده ی آن می باشند ، (بماند که دیگر بیننده ی اندکی برای آن باقی مانده ) در طول این سال ها برعکس آن چه باید (منظورم آموزش و فرهنگ برای کل جامعه) درس بی ادبی و بی فرهنگی رواج یافته . متاسفانه هویت ، اخلاق و شخصیت از بین رفته و مردم به جای این که در کنار هم قرار گیرند ، مقابل هم قرار گرفته و سعی در تخریب یکدیگر دارند ، تا جایی که یک جوان بی تجربه و بی فرهنگ اینقدر گستاخانه در مقابل دوربین ، با شخصیتی که جای پدر و استادش می باشد ، با عنوان کلمه ی نقد !!!! با توهین شروع به مصاحبه میکند ‌ ، تا جایی که به خود اجازه داده راجع به پوشش چند ساله ی استادش نقد می کند ، میدانید چرا ؟ برای این که تبدیل به انسان های ظاهر بین و بی محتوا شدیم ‌ مقصر این پسر جوان نیست . مقصر آن شبکه و آن تهیه کننده ی نادان تر از امثال این جوان هستند که به هر کسی اجازه ی کار و بها میدهند ‌ . جناب فراستی عزیزم ، همیشه برای سواد ، بینش و شخصیت همیشگی شما به عنوان یک نویسنده و منتقد ، احترام قائل بوده و هستم و همسر نازنینم ، زنده یاد آندره آرزومانیان (آهنگساز و نوازنده) هم همیشه پیگیر مقالات شما بود و شما را انسانی ارزشمند می دانست ‌ . شوربختانه تعدادی از هنرمندان ما هم تحمل و جنبه ی نقد ندارند . در هر صورت می دانم شما این نوع برخورد ها را جدی نمیگیرید ، چون امثال این افراد خود ، جدی نمی باشند . همچنان به فعالیت موفق خود ، محکم تر از همیشه ادامه خواهید داد . همیشه در کنارتان خواهم بود و از شما یاد خواهم گرفت .
دوستتان دارم و برای شما در کنار خانواده ی محترم سلامتی و توفیق روز افزون از ایزد مهر خواهانم .
با درود فراوان‌خدمت یاران همیشه مهربان
آغاز سال نوی خورشیدی را به همه ی شما هموطنان و دوستان همیشگی ام تبریک و تهنیت گفته و از ایزد مهر برای یکایک شما عزیزان ، سلامتی و دلی شاد خواهانم . دوستان میدانید که سالی پر از بحران خواهیم داشت ، ضمن عرض تسلیت به هم وطنان عزیزم برای وقایع پیش آمده در روزهای اخیر ، میخواهم بگویم حداقل سعی داشته باشیم در کنار هم بوده و پشت یکدیگر را خالی نکنیم ، حال از هر قومی که هستیم ، اهل هر منطقه ای و یا شهرستانی که هستیم ، مقابل هم قرار نگیریم ، این از مواردی است که سیاست مسئولین را به همراه دارد . چون همیشه از اتحاد و یگانگی ما در کنار هم ترسیده و حال ، خواهان جدا کردن ما از یکدیگر می باشند . تا بوده ما ملت ایران همیشه در کنار هم بودیم ، فارس و کرد و ترک و لُر و یا مسیحی و مسلمان ، زرتشتی و بهایی و کلیمی فرقی نداشت . مهم این بود از هر قوم و یا از هر مذهب و مرامی که بودیم ، ایرانی بودیم . چرا این افکار و عقاید ، این منطق ها و عقل و درایت ما ایرانی ها چنین شده ؟! ما ایرانی های اصیل که در دنیا به انسانیت و معرفت، معروف بودیم ، حالا به غیر از خود ، دیگری را نمیخواهیم . جدایی طلبی فکر چه اهریمنانی بود که گریبان گیر عده ای از ما شده و روز به روز همه ی ما را به جان هم می اندازند ؟! در شروع سال جدید از همه ی شما عزیزانم که همگی از یک خانواده ی ایرانی هستیم ، خواهانم که همگی به کمک هم ، در کنار هم بوده و از این سیاست ها و بازی های ننگینی که برایمان تدارک دیده اند دوری کنیم. فکر کنید هر چقدر دشمنی بین ما ایجاد شود ، مسلم ، نه به نفع ما مردم و نه به نفع کشور عزیزمان ایران است و برعکس باعث خشنودی دشمنان ما خواهد بود . پس سعی داشته باشیم تا دشمن شاد کن نشده ، یکدیگر را فراموش نکرده ، با هم و درکنار هم قرار گرفته و محافظ ایران عزیزمان باشیم . از همگی شما ، یاران عزیزم میخواهم از ته قلب با این ایده و منطق ، سال جدید را شروع کرده ، خود را باور داشته و با احترام در کنار یکدیگر باشید .
دوستدار همیشگی شما
شراره دولت آبادی
گاهی کلمات و نوشته ها نا توان تر از اون چیزی هستند که بتونیم به کمکشون حسی که تو قلبمون هست رو انتقال بدیم . اما باز هم به قلم پناه می برم و از دردی می گم که شاید تازه نیست اما بیشتر از تمام خبر های بدی که در سال جدید شنیدیم ، قلبم رو آزرده کرده . خبری که قطعاً اکثر شما از اون مطلع شدین .
ورود نیروهای عراقی حشدالشعبی و .... به مرزهای ایران !!!! که نه تنها بر خلاف قانون اساسی تصویب شده ی کشوره بلکه خبر در همین نقطه خلاصه نمیشه .
چرا که علاوه بر ورود به خاک کشورمان به شهروندان ما حمله کرده ، در حالی که مجهز به سلاح بودند . چندی پیش که تب تند انتخابات ریاست جمهوری به راه بود خیلی ها حرف از سوریه شدن و ... می زدند . فقط سوال من از آن اشخاص این است که آیا الان حال و روزی بهتر از آن چه در کابوس شب هایتان می گذشت، داریم ؟!!!!!
سخن رو طولانی نمی کنم . چون همان طور که گفتم زبانم از بیان ماتم درونم قاصر است . و تنها با چند سوال متنم را خلاصه می کنم و خاتمه می دهم . از این پس چطور از قطعه ی شهدا در بهشت زهرا خواهیم گذشت ؟ و یا چطور با خانواده ی آن فرشتگان از دست رفته رو در رو خواهیم شد ؟ چطور از ناموس و خانواده ی ایثارگران تاریخ کشورمان محافظت خواهیم کرد ؟!!! من به عنوان یک ایرانی، تنها عرق شرم و اشک حسرت می ریزم با کورسویی از امید که شاید روزی وجدانمان بیدار شود .
با درود فراوان خدمت یاران عزیزم ، دوستانی که همیشه در فضای مجازی ، کنارم بوده و پیگیر پست های من هستید ، یارانی که همیشه با حضور محبت آمیز خود به من انگیزه میدهید ، تا این زندگی سخت و غم انگیز را ادامه دهم . دوستان خوبم ، امشب سالگرد پرواز آندره ی نازنین منه . نه سال پیش در چنین شبی ساعت دو نیمه شب پرواز کرد و از پیشم رفت . نه سالی که برای من ، به عبارتی نه قرن به حساب میاد . بارها و بد و بیراه به زمین و زمان گفتم که چرا ما را از هم جدا کرد ؟ ولی حالا میفهمم خداوند چقدر دوستش داشت ، طبیعت بهش لطف کرد و نخواست در این روزهای غم انگیز حضور داشته باشه .
تعدادی از شما دوستانم با او آشنا بودید و عده ای دیگر هم دورادور او را میشناختید ، از هنر ذاتی او ، از پنجه های هنرمندانه ی او و مهمتر از همه ، انسانیت و صفای درون او ، تواضع و فروتنی او و قلب مهربانش ، آگاه بودید . انسانی بسیار والا بیست سال با عشق و عاطفه و محبت در کنارم بود . بعضی وقت ها فکر میکنم ، یک خواب شیرین طولانی بود که تمام شد . از اعماق وجودم میگم ، به راستی فراتر از انسان بود ، فرشته ای بود که فقط بال نداشت . یادش بخیر ترانه ی صدف و سنگ از زویا زاکاریان عزیزم به خوانندگی دوست قدیمی و عزیز من و آندره ، مارتیک که چقدر وصف عشق من و آندره بوده و هست و با آن خاطره داریم. همان بهتر که این دوری و دلتنگی فقط برای من باشد و مرا آزار دهد و تا زمانی که هستم آزارم خواهد داد . همین که جای او امن و بی خطر است و در این روزگارهای خاکسپاری وجدان ، در این رورهای اسارت و کشتار هموطنانم ، در این روزهای غم انگیز فقر و گرسنگی هموطنانم ، حضور ندارد ، برایم کافیست .
آندره ی نازنینم ، همیشه از خدای یکتا برایت آرامش طلب میکنم .
یاران عزیزم در این ایام که خواهان دشمنی ما با یکدیگر هستند ، ما باید با محبت و مهربانی در کنار هم باشیم و اتحاد داشته باشین . نباید اجازه داد ، مهر و عاطفه ی ما ایرانیان را دزدیده و ما را به سمت و سوی بی تفاوتی و بی اعتنایی بکشانند .
برای تمام خانواده های شهدا و جانبازان آرزوی سلامتی و عزت و برای تمامی رفتگان نازنین شادی و آرامش از ایزد مهر خواهانم .
دوستدار شما عزیزانم