برای زن زندگی آزادی ایران✌️
#ایرانو_پس_میگیریم !👊🏻🔥🕊️
#مهسا_امینی
👊#براندازم
#متحد_شوید
#قدرت_مردم_در_اتحاد_است
#اعتراضات_سراسری
#جمهوری_اسلامی_انتخاب_من_نیست
#ایرانو_پس_میگیریم !👊🏻🔥🕊️
#مهسا_امینی
👊#براندازم
#متحد_شوید
#قدرت_مردم_در_اتحاد_است
#اعتراضات_سراسری
#جمهوری_اسلامی_انتخاب_من_نیست
.
عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه
عشق اونه که وقتی نمیبینیش دلت میخواد کنده شه
#دیالوگ_ماندگار_خسرو_شکیبایی
هفتم فروزدین سالروز تولد خسرو شکیبایی ماندگار و بی تکرار گرامی باد 🌹🌹
#مناسبت #خسرو_شکیبایی
عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه
عشق اونه که وقتی نمیبینیش دلت میخواد کنده شه
#دیالوگ_ماندگار_خسرو_شکیبایی
هفتم فروزدین سالروز تولد خسرو شکیبایی ماندگار و بی تکرار گرامی باد 🌹🌹
#مناسبت #خسرو_شکیبایی
Sale Bi Bahar
Mohsen Chavoshi
#برای کسانی که سرود آبادی و آزادی خواندند و حالا دیگر کنار ما نیستند .
با صدایی ناتوان تر زانکه بیرون آید از سینه،
راویان قصه های رفته از یادیم ...
#حمید_سلیمی
#سال_بی_بهار
✅
با صدایی ناتوان تر زانکه بیرون آید از سینه،
راویان قصه های رفته از یادیم ...
#حمید_سلیمی
#سال_بی_بهار
✅
قصد کردهام یک ماه تمرین روزهداری کنم!
یک ماه صدایم را با عصبانیت بلند نکنم.
یک ماه در کار دیگران دخالت نکنم.
کسی غذا میخورد، با مهربانی نگاهش کنم.
هوای نفسم را کنترل کنم.
حس بزرگتر بودن را بیندازم دور.
غذایم را کم کنم، میخواهم به خودم یاد بدهم "آدمیت" خورد و خوراک نیست.
میخواهم یک ماه تمرین کنم، انسان باشم!
نپرسم صبحانه، نپرسم ناهار، نپرسم شام.
یک ماه دل و عقلم را سرور معدهام کنم!
و یک ماه عشق ورزیدن را تمرین کنم...
عاشقی شوم که یادش رفته چای او سرد شده!
میخواهم یک ماه خودم باشم، نه شکمم
یک ماه اندیشه باشم نه هوسم
یک ماه تمرین کنم آنکه حجاب دارد و آنکه ندارد، هر دو خواهران من [انسان] هستند.
آنکه نماز میخواند و آنکه نمیخواند
هر دو دوستان من هستند.
شاید روزه بگیرم، و تمرین کنم آدم شدن را
یاد بگیرم آنکه بدون روزه، و بدون ادا و اصول "آدم" شده، چقدر از من تواناتر بوده!
من نقص دارم. با روزه میخواهم نقصم را بپوشم.
آنکه بدون روزه کامل شده، خوشا به حالش!
میخواهم یک ماه تمرین روزهداری کنم
نه با نخوردن و نیاشامیدن
نه با منت بر سر دیگران که "من روزهام"!
میخواهم به همه اعلام کنم؛
من موجودی ناقصم و ناتوان
شاید این یک ماه کمکم کند، اندکی رها شوم، از حیوانیتم.
از وابستگیام به هر چیزی
میخواهم یک ماه خودم باشم
میخواهم یک ماه بیشتر فکر کنم
آیا من تفاوت مهمی با چهارپایان دارم!؟
میتوانم همه را دوست بدارم
حتی مخالفانم را!
میخواهم یک ماه تمرین برای خودم تعریف کنم
شاید بتوانم به انسان بودن
به دیگر دوستی
به رها شدن
اندکی نزدیک شوم
شاید بتوانم یک ماه تمرین روزه کنم
شاید...
#رحیم قمیشی
✅
یک ماه صدایم را با عصبانیت بلند نکنم.
یک ماه در کار دیگران دخالت نکنم.
کسی غذا میخورد، با مهربانی نگاهش کنم.
هوای نفسم را کنترل کنم.
حس بزرگتر بودن را بیندازم دور.
غذایم را کم کنم، میخواهم به خودم یاد بدهم "آدمیت" خورد و خوراک نیست.
میخواهم یک ماه تمرین کنم، انسان باشم!
نپرسم صبحانه، نپرسم ناهار، نپرسم شام.
یک ماه دل و عقلم را سرور معدهام کنم!
و یک ماه عشق ورزیدن را تمرین کنم...
عاشقی شوم که یادش رفته چای او سرد شده!
میخواهم یک ماه خودم باشم، نه شکمم
یک ماه اندیشه باشم نه هوسم
یک ماه تمرین کنم آنکه حجاب دارد و آنکه ندارد، هر دو خواهران من [انسان] هستند.
آنکه نماز میخواند و آنکه نمیخواند
هر دو دوستان من هستند.
شاید روزه بگیرم، و تمرین کنم آدم شدن را
یاد بگیرم آنکه بدون روزه، و بدون ادا و اصول "آدم" شده، چقدر از من تواناتر بوده!
من نقص دارم. با روزه میخواهم نقصم را بپوشم.
آنکه بدون روزه کامل شده، خوشا به حالش!
میخواهم یک ماه تمرین روزهداری کنم
نه با نخوردن و نیاشامیدن
نه با منت بر سر دیگران که "من روزهام"!
میخواهم به همه اعلام کنم؛
من موجودی ناقصم و ناتوان
شاید این یک ماه کمکم کند، اندکی رها شوم، از حیوانیتم.
از وابستگیام به هر چیزی
میخواهم یک ماه خودم باشم
میخواهم یک ماه بیشتر فکر کنم
آیا من تفاوت مهمی با چهارپایان دارم!؟
میتوانم همه را دوست بدارم
حتی مخالفانم را!
میخواهم یک ماه تمرین برای خودم تعریف کنم
شاید بتوانم به انسان بودن
به دیگر دوستی
به رها شدن
اندکی نزدیک شوم
شاید بتوانم یک ماه تمرین روزه کنم
شاید...
#رحیم قمیشی
✅
به التماس از شما میخواهیم،
در برابر حوادث هر روزه نگوئید "طبیعی است"!
در عصری که آشفتگی، فرمانروا
و خون روان است
در عصری که امر به آشوب میکنند
در عصری که خودکامگی قدرت قانون به خود میگیرد،
در عصری که انسانیت ترک مردمی میگوید،
هرگز نگویید: "طبیعی است"!
تا هیچ چیز تغییر ناپذیر شمرده نشود.
🖋#برتولت_برشت
نمایشنامه: #استثنا_و_قاعده
✅
در برابر حوادث هر روزه نگوئید "طبیعی است"!
در عصری که آشفتگی، فرمانروا
و خون روان است
در عصری که امر به آشوب میکنند
در عصری که خودکامگی قدرت قانون به خود میگیرد،
در عصری که انسانیت ترک مردمی میگوید،
هرگز نگویید: "طبیعی است"!
تا هیچ چیز تغییر ناپذیر شمرده نشود.
🖋#برتولت_برشت
نمایشنامه: #استثنا_و_قاعده
✅
وقتی که رئیس مملکت دزدید ، وکیل و وزیر و معاون اداره و رئیس شهربانی هم دزدیدند ، آنوقت چه توقعِ بیجایی است که از مشدی حسنِ بقال داشته باشیم و تعجب بکنیم که میوهاش را میگنداند و دور میریزد، اما حاضر نیست که به قیمت ارزان بفروشد؟
#صادق_هدایت
📕حاج آقا
✅
#صادق_هدایت
📕حاج آقا
✅
Irane Javan
Shahram Nazeri
همهی جان و تنم وطنم وطنم وطنم
✅
✅
آی فقیهان...
در جاده رانندگی میکنم. سه خودرو به هم خوردهاند، نمیتوانم نگاه کنم.
پتوهایی کشیده شده بر انسانهایی که تا دقایقی پیش میخندیدهاند.
در جاده تابلوهای هشداردهنده نبوده. کناره جاده خطکشی نشده بوده، دوربرگردانها بدون علامت هشدار بوده، خودروها بدون کیفیت بوده، لاستیکها استاندارد نبوده، لنتها کیفیت نداشته، جاده استاندارد نبوده.
به که باید شکایت کنند؟ خون آنها برعهده کیست؟
هیچکس!
خودشان.
باید در کشور دیگری به دنیا میآمدند. کشوری که کسی پاسخگو باشد.
کاش فقیهی در کشوری که فقها حکومت میکنند هم، فریادی میکشید، که این حق مردم نیست.
کاش فقه برای جان انسانها هم ارزش قائل بود.
چرا واردات خودروهای ایمن ممنوع است؟
چرا جادههای ما نباید ایمن باشند؟
ما چند برابر سایر کشورها باید کشته بدهیم تا فقها حکمی بدهند!
فقه اصلا حکمی دارد!؟
اگر ندارد چرا مقدرات کشور همه باید در دستشان باشد؟
حداقل حقوق برای زندگی معمولی شده ۱۸ میلیون تومان، ۹۰ درصد مردم بسیار کمتر از ان درآمد دارند. نظر فقها چیست؟ همه باید دزدی کنند!
اگر نخواهند دزدی کنند چه باید بکنند؟
حاکمیت ارزش پول کشور را نصف کرده، عدد پرداختیاش را ثابت نگاه داشته! مالیاتها افزایش مییابد، بهای گاز دو برابر میشود، اجاره خانهها سه برابر، خورد و خوراک چند برابر، به نظر فقها مردم چه باید بکنند؟
مگر فقها حاکم نیستند!
آی فقها!
در پاریس تظاهرات بیسابقه علیه دولت برگزار شده، یک نفر هم کشته نشده.
در اسرائیل در همین روزها تظاهراتهایی علیه دولت حاکم میشود که در تاریخشان بیسابقه بوده است، یک نابینا هم نداشتهاند. ما در پناه حاکمیت فقها میخواهیم اعتراض سادهای کنیم، چشمها کور میشوند، جانها بی ارزش میشوند، کودکان یتیم میشوند، مادرها داغ فرزند میبینند، از نظر فقه تکلیف مردم چیست؟
فقه هیچ دستوری ندارد؟!
هیچ توصیهای ندارد؟
راه گریزی، راه نجاتی؟
مردم اکثرشان نظری دارند، حاکمان بیاعتنایند، حتی برای تغییر قانون اساسی هم کمترین نرمشی نشان نمیدهند، مردم تهدید میشوند، اهانت میشنوند، فقه چه میگوید؟!
حرفی ندارد؟ نظری ندارد؟
در زندان برای اعترافگیری میگویند شکنجه شدهاند، در یک اعتراض صد نفر کشته میشوند با یک تیربار، با دو موشک هواپیمایی میافتد، همه سرنشینانش زنده زنده در اتش میسوزند، فقه چه میگوید؟
نظری ندارد! برای او مهم چیست؟
اگر فقیهان کاری به کار مظلومان ندارند، چرا ما باید اول ولایتشان را بپذیریم تا بتوانیم اجازه زندگی داشته باشیم؟!
آی فقیهان ساکت
آی فقیهان حاکم
آی فقیهان بینظر
راستش را بگویید...
بگویید ما برای حاکمیت صلاحیت نداریم.
بگویید ما نمیخواهیم خون مردم به پای فقه ما نوشته شود.
بگویید ما پایمان در صدها سال پیش گیر است.
بگویید و نترسید!
حکومت بر کشوری که مردم شما را نخواهند
حکومت بر مردمی که از شما خستهاند
مزهای هم دارد؟
تا کجا میخواهید دین را فدای ترس خود کنید؟
تا کجا میخواهید برای حکومت ظالمانه خود از خدا خرج کنید؟
چقدر باید کشته بدهیم تا شما به خود بیایید!
چقدر یتیم، چقدر بی فرزند، چقدر داغدار؟
آی فقیهان
اگر مردم شما را نخواهند فقهتان دستوری ندارد؟
اگر فقهتان دستوری برای مسائل امروز ما ندارد
که ندارد
چرا ماندهاید...
آی فقیهان متعهد
آی دینداران واقعی
گوشی برای شنیدن ندارید؟
تا کجا زندگی در حاکمیتی با ننگ،
برای شما ممکن است
تا کجا قرار است سکوت کنید
تا کجا رضایت به ظلم
آی فقیهان...
#رحیم قمیشی
✅
در جاده رانندگی میکنم. سه خودرو به هم خوردهاند، نمیتوانم نگاه کنم.
پتوهایی کشیده شده بر انسانهایی که تا دقایقی پیش میخندیدهاند.
در جاده تابلوهای هشداردهنده نبوده. کناره جاده خطکشی نشده بوده، دوربرگردانها بدون علامت هشدار بوده، خودروها بدون کیفیت بوده، لاستیکها استاندارد نبوده، لنتها کیفیت نداشته، جاده استاندارد نبوده.
به که باید شکایت کنند؟ خون آنها برعهده کیست؟
هیچکس!
خودشان.
باید در کشور دیگری به دنیا میآمدند. کشوری که کسی پاسخگو باشد.
کاش فقیهی در کشوری که فقها حکومت میکنند هم، فریادی میکشید، که این حق مردم نیست.
کاش فقه برای جان انسانها هم ارزش قائل بود.
چرا واردات خودروهای ایمن ممنوع است؟
چرا جادههای ما نباید ایمن باشند؟
ما چند برابر سایر کشورها باید کشته بدهیم تا فقها حکمی بدهند!
فقه اصلا حکمی دارد!؟
اگر ندارد چرا مقدرات کشور همه باید در دستشان باشد؟
حداقل حقوق برای زندگی معمولی شده ۱۸ میلیون تومان، ۹۰ درصد مردم بسیار کمتر از ان درآمد دارند. نظر فقها چیست؟ همه باید دزدی کنند!
اگر نخواهند دزدی کنند چه باید بکنند؟
حاکمیت ارزش پول کشور را نصف کرده، عدد پرداختیاش را ثابت نگاه داشته! مالیاتها افزایش مییابد، بهای گاز دو برابر میشود، اجاره خانهها سه برابر، خورد و خوراک چند برابر، به نظر فقها مردم چه باید بکنند؟
مگر فقها حاکم نیستند!
آی فقها!
در پاریس تظاهرات بیسابقه علیه دولت برگزار شده، یک نفر هم کشته نشده.
در اسرائیل در همین روزها تظاهراتهایی علیه دولت حاکم میشود که در تاریخشان بیسابقه بوده است، یک نابینا هم نداشتهاند. ما در پناه حاکمیت فقها میخواهیم اعتراض سادهای کنیم، چشمها کور میشوند، جانها بی ارزش میشوند، کودکان یتیم میشوند، مادرها داغ فرزند میبینند، از نظر فقه تکلیف مردم چیست؟
فقه هیچ دستوری ندارد؟!
هیچ توصیهای ندارد؟
راه گریزی، راه نجاتی؟
مردم اکثرشان نظری دارند، حاکمان بیاعتنایند، حتی برای تغییر قانون اساسی هم کمترین نرمشی نشان نمیدهند، مردم تهدید میشوند، اهانت میشنوند، فقه چه میگوید؟!
حرفی ندارد؟ نظری ندارد؟
در زندان برای اعترافگیری میگویند شکنجه شدهاند، در یک اعتراض صد نفر کشته میشوند با یک تیربار، با دو موشک هواپیمایی میافتد، همه سرنشینانش زنده زنده در اتش میسوزند، فقه چه میگوید؟
نظری ندارد! برای او مهم چیست؟
اگر فقیهان کاری به کار مظلومان ندارند، چرا ما باید اول ولایتشان را بپذیریم تا بتوانیم اجازه زندگی داشته باشیم؟!
آی فقیهان ساکت
آی فقیهان حاکم
آی فقیهان بینظر
راستش را بگویید...
بگویید ما برای حاکمیت صلاحیت نداریم.
بگویید ما نمیخواهیم خون مردم به پای فقه ما نوشته شود.
بگویید ما پایمان در صدها سال پیش گیر است.
بگویید و نترسید!
حکومت بر کشوری که مردم شما را نخواهند
حکومت بر مردمی که از شما خستهاند
مزهای هم دارد؟
تا کجا میخواهید دین را فدای ترس خود کنید؟
تا کجا میخواهید برای حکومت ظالمانه خود از خدا خرج کنید؟
چقدر باید کشته بدهیم تا شما به خود بیایید!
چقدر یتیم، چقدر بی فرزند، چقدر داغدار؟
آی فقیهان
اگر مردم شما را نخواهند فقهتان دستوری ندارد؟
اگر فقهتان دستوری برای مسائل امروز ما ندارد
که ندارد
چرا ماندهاید...
آی فقیهان متعهد
آی دینداران واقعی
گوشی برای شنیدن ندارید؟
تا کجا زندگی در حاکمیتی با ننگ،
برای شما ممکن است
تا کجا قرار است سکوت کنید
تا کجا رضایت به ظلم
آی فقیهان...
#رحیم قمیشی
✅
گاهی آدم یه رابطه ی غلط رو نگه میداره چون تو اون لحظه توان تحمل درد اضافه ای رو نداره، مثل دندون خرابی که میدونی باس کشیده شه ولی با مُسَکن آرومش میکنی تا وقتی قدرت کشیدنشو داشته باشی.
شاید اشتباه باشه ولی خیلی وقتا اینجوریه، خیلی وقتا حوصله بحث نداری، حوصله توضیح دادن، حوصله دلتنگی، حوصله فکر به اینکه تصمیمت درسته یا اشتباه، حوصله فشار روانی برک آپ، ناخوداگاه ادامه میدی.
#درونیات
✅
شاید اشتباه باشه ولی خیلی وقتا اینجوریه، خیلی وقتا حوصله بحث نداری، حوصله توضیح دادن، حوصله دلتنگی، حوصله فکر به اینکه تصمیمت درسته یا اشتباه، حوصله فشار روانی برک آپ، ناخوداگاه ادامه میدی.
#درونیات
✅
■عدالت آن است که برای هر اشتباه فقط یک بار مجازات شویم. ولی ما بابت هر اشتباه خودمان را هزاران بار مجازات میکنیم. انسان حافظهای قوی دارد. بارها اشتباه خود را یادآوری میکنیم. بارها خود را محاکمه میکنیم. بارها خود را مقصر میدانیم و بارها خود را مجازات میکنیم.
■تا به حال چند بار اطرافیانمان را بابت یک اشتباه مجازات کردهایم؟ هربار آن را به خاطر میآوریم و دیگران را مجبور میکنیم بابت یک اشتباه بارها و بارها تاوان پس دهند.
مذاهب میگویند دوزخ مکانی است برای مجازات. جایی است که در آن ترس و درد و رنج هست. جایی که انسانها را می سوزانند.
آتش محصول عواطفی است که از ترس ناشی میشوند. ما هرگاه احساساتی مثل خشم حسادت نفرت حسرت را تجربه میکنیم میبینیم که آتشی در درونمان میسوزد.
■ما در رویای دوزخ به سر میبریم. اگر دورخ را مرتبهای از ذهن به تصور آوریم ما در دوزخ هستیم. کسانی هستند که میگویند اگر فلان کار را بکنید به دوزخ میروید. چه خبر بدی! ولی ما هم اکنون در دوزخ هستیم...
#دون_میگوئل_روئیز
✅
■تا به حال چند بار اطرافیانمان را بابت یک اشتباه مجازات کردهایم؟ هربار آن را به خاطر میآوریم و دیگران را مجبور میکنیم بابت یک اشتباه بارها و بارها تاوان پس دهند.
مذاهب میگویند دوزخ مکانی است برای مجازات. جایی است که در آن ترس و درد و رنج هست. جایی که انسانها را می سوزانند.
آتش محصول عواطفی است که از ترس ناشی میشوند. ما هرگاه احساساتی مثل خشم حسادت نفرت حسرت را تجربه میکنیم میبینیم که آتشی در درونمان میسوزد.
■ما در رویای دوزخ به سر میبریم. اگر دورخ را مرتبهای از ذهن به تصور آوریم ما در دوزخ هستیم. کسانی هستند که میگویند اگر فلان کار را بکنید به دوزخ میروید. چه خبر بدی! ولی ما هم اکنون در دوزخ هستیم...
#دون_میگوئل_روئیز
✅
Symbiose (Piano & Cello)
Oscar Kowalski & The Wong Janice & Little Symphony
انتظار پر از رنج است.
فراموش کردن هم رنج آور است.
اما رنج بلاتکلیفی از هر چیزی بیشتر است!......
#پائولو کوئیلو
✅
فراموش کردن هم رنج آور است.
اما رنج بلاتکلیفی از هر چیزی بیشتر است!......
#پائولو کوئیلو
✅
امیدوارم در این سال جدید، هزار اشتباه کنید.
اگر اشتباه کنید، یعنی دارید چیزهای جدید میسازید، یا روشهای جدید امتحان میکنید، یاد میگیرید، زندگی میکنید، مزرهایتان را جابهجا میکنید، خودتان را عوض میکنید و دنیایتان را. کارهایی میکنید که قبلا نکردهاید، و راستش از همه مهمتر: دارید یک تکانی میخورید و حرکتی میکنید.
برای همه اینهاست که این «اشتباه کردن» آرزوی من برای شماست، برای همه ما، برای خودم. اشتباهات جدید کنید. از آن اشتباهات باشکوه و باعظمت. اشتباهاتی که قبلا هیچکس نکرده. یخ نزنید، جا نزنید، نگران این نباشید که این خوب نیست و آن کامل نیست، هرچه که هست: هنر یا عشق یا کار یا خانواده يا زندگى.
هرچه هست كه از انجام دادنش مىترسيد، انجامش دهيد.
#نيل گيمن
✅
اگر اشتباه کنید، یعنی دارید چیزهای جدید میسازید، یا روشهای جدید امتحان میکنید، یاد میگیرید، زندگی میکنید، مزرهایتان را جابهجا میکنید، خودتان را عوض میکنید و دنیایتان را. کارهایی میکنید که قبلا نکردهاید، و راستش از همه مهمتر: دارید یک تکانی میخورید و حرکتی میکنید.
برای همه اینهاست که این «اشتباه کردن» آرزوی من برای شماست، برای همه ما، برای خودم. اشتباهات جدید کنید. از آن اشتباهات باشکوه و باعظمت. اشتباهاتی که قبلا هیچکس نکرده. یخ نزنید، جا نزنید، نگران این نباشید که این خوب نیست و آن کامل نیست، هرچه که هست: هنر یا عشق یا کار یا خانواده يا زندگى.
هرچه هست كه از انجام دادنش مىترسيد، انجامش دهيد.
#نيل گيمن
✅
Telegram
attach 📎
احزاب ناتوان، در ایران امروز
احزاب نباید آلت دست حاکمیت باشند.
قدرت احزاب تاثیری است که در بهبود شرایط زندگی مردم میتوانند داشته باشند.
احزابی که با بدنه
اجتماع ارتباط تنگاتنگ نداشته باشند، نبودنشان بسیار بهتر از بودنشان است.
احزاب باید آماده پرداخت هزینه باشند.
احزاب اگر نمیتوانند در اعتراضات پیشتاز مردم باشند، حداقل باید از همراهی مردم در صحنه عقب نمانند.
احزابی که در برهههای سخت ساکتند، و در موقع انتخابات ناگهان سبز میشوند گدایانی بیش نیستند، گدایان قدرت!
حزب باید حزب باشد، وفادار به اعضایش و مردم کشورش، و زبان گویای آنان، نه زبان اشخاص و جبهههای رنگارنگ، و نه جاده صافکن تظاهر حکومت به دمکراسی و بزک کننده استبداد.
آنچه در بالا نوشتم را دو ماه پیش که از من دعوت شد با یکی از احزاب بسیار خوب کشور همکاری کنم برایشان گفتم و نوشتم، و البته اعتراف کردم آنها صد قدم از من و بسیاری افرادی که انفرادی کار میکنند جلوتر هستند، اگر به آیین و قواعد حزبی پایبند باشند.
نداشتن تشکل، یکی از نواقص مهم ما مردم ایران است. و ما باید دست تکتک تشکلسازان را ببوسیم.
اما تشکلی که به من پیشنهاد همکاری داده بود حزبی بود با نامی پر جذبه و بسیار عالی، "حزب مجمع ایثارگران".
قبول کردم ولی نمیدانم در آینده چه خواهد شد.
متنی را چند روز پیش برای اعضای شورای مرکزی آن حزب فرستادم که چکیدهاش را در اینجا به اشتراک میگذارم.
حتما دوستان به من کمک میکنند نظرات واقعی بخشی از جامعه را بتوانم در آن تشکل نمایندگی کنم.
اگر بتوانم!
اما چکیده نوشتهام برای آنها؛
"برادران و خواهران خوبم!
صادقانه میگویم؛
در گذشته وقتی به من میگفتند؛ مصیبتی که شما با انقلاب و رزم و جهادتان به سر ما آوردید را، خودتان هم باید جبرانش کنید، خیلی به من برمیخورد.
نوعی ناسپاسی تلقیاش میکردم.
ما با نیت خالص کارهایی کرده و صدماتی هم خورده، حالا باید بیش از دیگران بدهکار تلقی شویم!!؟
اما با گذشت زمان متوجه شدم این انتظار درستی از ماست.
چه کسی باید فریادش از دیگران بلندتر باشد؟
ما.
چه کسی باید خودش را به خطر بیندازد؟
ما.
چه کسی باید پاسخگوی وضعیت امروز باشد؟
دقیقا ما!
چه کسی سهم مهمتری در بنبستهای امروز برعهدهاش است؟ حصرها، زندانهای بیضابطه، اقتصاد تخریب شده، دیکتاتوری حاکم؟
مسلما خود ما!
شاید با نیت خیر، ولی با ندانم کاریهایمان.
و امروز ما باید با سری افکنده در جامعه راه برویم، شاید به تعداد همان روزهای جبهه رفتنمان، و یا دفاع عملیمان از سیستم.
و هر کس از ما طلبکار بود و طعنه بارانمان کرد، باید با تواضع تمام، پذیرا بوده و نگران باشیم از روز حسابرسی توسط خدای عادل و مواجه شدن با دوستان شهیدمان.
ما اگر بخواهیم خودمان را در قالب احزاب ناکارآمد فعلی کشور تعریف کرده و دلمان را خوش کنیم به اینکه بیانیه داده و نامه بنویسیم که کاری نکردهایم!
ما به عنوان میراثداران جوانهایی که جانشان را فدا کردند تا کشوری آزاد، آباد، پیشرفته و آکنده از عدالت داشته باشیم، بسیار وظیفه بیشتری داریم.
چه کسی باید به حاکمیت بگوید اگر در آغاز سال ۱۴۰۲ دست از پا خطا کند و به هر بهانهای بخواهد بنزین یا حاملهای انرژی را مجددا گران کند و مردم را از این وضعیت غیرقابل تحمل، شکنندهتر کند، حتما مقابلش میایستد؟
چه کسی باید به آنها بگوید اگر دوباره مردم خواستند اعتراضی مدنی داشته باشند، نیروهای لباس شخصی و یا نیروهای گارد را برای مقابله با آنها وارد صحنه کردند، ساکت نخواهد ماند؟
چه کسی باید به حاکمیت با صدای رسا اعلام کند دیگر قرار نیست مردمِ پراکنده بیایند و سرکوب شوند، در هر صحنهای اگر احساس کنیم حق با مردم است، ما هم حاضر خواهیم بود؟
چه کسی باید به حاکمیت حالی کند، اگر در سال ۱۴۰۲ حصرها و حبسهای غیرقانونی اساتید دانشگاه و فعالان اجتماعی خاتمه پیدا نکند، و رضایت مردم کسب نشود، این حاکمیت ۱۴۰۳ را نخواهد دید!
جز تشکلی، قابل و با پشتوانه و موجه!
نه برای خودنمایی
بخاطر دفاع از اهداف "ایثارگران" واقعی که امروز خار در چشم و استخوان در گلو، گوشه نشین شدهاند.
چه کسی باید به حاکمیت بگوید در برابر ایثارگران حقجو و مردم با اراده، هیچ قدرتی ندارد؟
مسلما ما!
و ما اگر ندانیم چه رسالت تاریخی برعهدهمان است، به یقین میشویم انسانهایی که منتظر اتفاقات باشیم، منتظر انتخاباتی، شاید ما را به بازی بگیرند!
ما باید توان خودمان را باور کنیم.
تهدیدهای غیر منطقی حاکمیت را جدی نگیریم.
خودمان را به امواج نسپرده و موجساز باشیم.
اگر این مقدمات را بپذیریم شاید بتوانیم کار کنیم.
مثل کشورهای پیشرفته
به حاکمیت اخطار جدی بدهیم
آنها از ما بترسند
برای کارهای غیر قانونیشان، بدانند ما با همراهی مردم پوستشان را میکنیم!
و لازم باشد جانمان را هم در این راه میدهیم.
#رحیم قمیشی
✅
احزاب نباید آلت دست حاکمیت باشند.
قدرت احزاب تاثیری است که در بهبود شرایط زندگی مردم میتوانند داشته باشند.
احزابی که با بدنه
اجتماع ارتباط تنگاتنگ نداشته باشند، نبودنشان بسیار بهتر از بودنشان است.
احزاب باید آماده پرداخت هزینه باشند.
احزاب اگر نمیتوانند در اعتراضات پیشتاز مردم باشند، حداقل باید از همراهی مردم در صحنه عقب نمانند.
احزابی که در برهههای سخت ساکتند، و در موقع انتخابات ناگهان سبز میشوند گدایانی بیش نیستند، گدایان قدرت!
حزب باید حزب باشد، وفادار به اعضایش و مردم کشورش، و زبان گویای آنان، نه زبان اشخاص و جبهههای رنگارنگ، و نه جاده صافکن تظاهر حکومت به دمکراسی و بزک کننده استبداد.
آنچه در بالا نوشتم را دو ماه پیش که از من دعوت شد با یکی از احزاب بسیار خوب کشور همکاری کنم برایشان گفتم و نوشتم، و البته اعتراف کردم آنها صد قدم از من و بسیاری افرادی که انفرادی کار میکنند جلوتر هستند، اگر به آیین و قواعد حزبی پایبند باشند.
نداشتن تشکل، یکی از نواقص مهم ما مردم ایران است. و ما باید دست تکتک تشکلسازان را ببوسیم.
اما تشکلی که به من پیشنهاد همکاری داده بود حزبی بود با نامی پر جذبه و بسیار عالی، "حزب مجمع ایثارگران".
قبول کردم ولی نمیدانم در آینده چه خواهد شد.
متنی را چند روز پیش برای اعضای شورای مرکزی آن حزب فرستادم که چکیدهاش را در اینجا به اشتراک میگذارم.
حتما دوستان به من کمک میکنند نظرات واقعی بخشی از جامعه را بتوانم در آن تشکل نمایندگی کنم.
اگر بتوانم!
اما چکیده نوشتهام برای آنها؛
"برادران و خواهران خوبم!
صادقانه میگویم؛
در گذشته وقتی به من میگفتند؛ مصیبتی که شما با انقلاب و رزم و جهادتان به سر ما آوردید را، خودتان هم باید جبرانش کنید، خیلی به من برمیخورد.
نوعی ناسپاسی تلقیاش میکردم.
ما با نیت خالص کارهایی کرده و صدماتی هم خورده، حالا باید بیش از دیگران بدهکار تلقی شویم!!؟
اما با گذشت زمان متوجه شدم این انتظار درستی از ماست.
چه کسی باید فریادش از دیگران بلندتر باشد؟
ما.
چه کسی باید خودش را به خطر بیندازد؟
ما.
چه کسی باید پاسخگوی وضعیت امروز باشد؟
دقیقا ما!
چه کسی سهم مهمتری در بنبستهای امروز برعهدهاش است؟ حصرها، زندانهای بیضابطه، اقتصاد تخریب شده، دیکتاتوری حاکم؟
مسلما خود ما!
شاید با نیت خیر، ولی با ندانم کاریهایمان.
و امروز ما باید با سری افکنده در جامعه راه برویم، شاید به تعداد همان روزهای جبهه رفتنمان، و یا دفاع عملیمان از سیستم.
و هر کس از ما طلبکار بود و طعنه بارانمان کرد، باید با تواضع تمام، پذیرا بوده و نگران باشیم از روز حسابرسی توسط خدای عادل و مواجه شدن با دوستان شهیدمان.
ما اگر بخواهیم خودمان را در قالب احزاب ناکارآمد فعلی کشور تعریف کرده و دلمان را خوش کنیم به اینکه بیانیه داده و نامه بنویسیم که کاری نکردهایم!
ما به عنوان میراثداران جوانهایی که جانشان را فدا کردند تا کشوری آزاد، آباد، پیشرفته و آکنده از عدالت داشته باشیم، بسیار وظیفه بیشتری داریم.
چه کسی باید به حاکمیت بگوید اگر در آغاز سال ۱۴۰۲ دست از پا خطا کند و به هر بهانهای بخواهد بنزین یا حاملهای انرژی را مجددا گران کند و مردم را از این وضعیت غیرقابل تحمل، شکنندهتر کند، حتما مقابلش میایستد؟
چه کسی باید به آنها بگوید اگر دوباره مردم خواستند اعتراضی مدنی داشته باشند، نیروهای لباس شخصی و یا نیروهای گارد را برای مقابله با آنها وارد صحنه کردند، ساکت نخواهد ماند؟
چه کسی باید به حاکمیت با صدای رسا اعلام کند دیگر قرار نیست مردمِ پراکنده بیایند و سرکوب شوند، در هر صحنهای اگر احساس کنیم حق با مردم است، ما هم حاضر خواهیم بود؟
چه کسی باید به حاکمیت حالی کند، اگر در سال ۱۴۰۲ حصرها و حبسهای غیرقانونی اساتید دانشگاه و فعالان اجتماعی خاتمه پیدا نکند، و رضایت مردم کسب نشود، این حاکمیت ۱۴۰۳ را نخواهد دید!
جز تشکلی، قابل و با پشتوانه و موجه!
نه برای خودنمایی
بخاطر دفاع از اهداف "ایثارگران" واقعی که امروز خار در چشم و استخوان در گلو، گوشه نشین شدهاند.
چه کسی باید به حاکمیت بگوید در برابر ایثارگران حقجو و مردم با اراده، هیچ قدرتی ندارد؟
مسلما ما!
و ما اگر ندانیم چه رسالت تاریخی برعهدهمان است، به یقین میشویم انسانهایی که منتظر اتفاقات باشیم، منتظر انتخاباتی، شاید ما را به بازی بگیرند!
ما باید توان خودمان را باور کنیم.
تهدیدهای غیر منطقی حاکمیت را جدی نگیریم.
خودمان را به امواج نسپرده و موجساز باشیم.
اگر این مقدمات را بپذیریم شاید بتوانیم کار کنیم.
مثل کشورهای پیشرفته
به حاکمیت اخطار جدی بدهیم
آنها از ما بترسند
برای کارهای غیر قانونیشان، بدانند ما با همراهی مردم پوستشان را میکنیم!
و لازم باشد جانمان را هم در این راه میدهیم.
#رحیم قمیشی
✅
🔴 تصاویر رادیوگرافی مربوط به چند نفر از مجروحین #جمعه_خونین در زاهدان کە یکی از متخصصین در این زمینه، پس از دیدن این تصاویر متوجە موضوع غیر عادی شد، ایشان گفت :
در این تصاویر گلولهای شبیه به گلولهی ساچمهای در بدن افراد دیده میشود که برخلاف گلولههای ساچمهای معمول، قدرت تخریب بسیار بالایی دارد و در بعضی موارد توانسته بافت استخوان را تخریب و یا در استخوان جمجمه شکستگی ایجاد کند. همچنین برخلاف موارد پیشین که تعداد بسیار زیادی ساچمه همزمان به یک نفر شلیک میشد، در اینجا تعداد ساچمهها، محدود اما با نفوذ و تخریب بسیار بیشتری هستند.
#جنایت_علیە_بشریت
در این تصاویر گلولهای شبیه به گلولهی ساچمهای در بدن افراد دیده میشود که برخلاف گلولههای ساچمهای معمول، قدرت تخریب بسیار بالایی دارد و در بعضی موارد توانسته بافت استخوان را تخریب و یا در استخوان جمجمه شکستگی ایجاد کند. همچنین برخلاف موارد پیشین که تعداد بسیار زیادی ساچمه همزمان به یک نفر شلیک میشد، در اینجا تعداد ساچمهها، محدود اما با نفوذ و تخریب بسیار بیشتری هستند.
#جنایت_علیە_بشریت